#امام_رضا_مدح
هوای دولتِ مشرق سفیر ِباران شد
و چترهای دل ما سریر ِباران شد
كویر سربههوای به آسمان محتاج،
دچار مرحمت سربهزیر باران شد
قناتِ مردهی ما را دوباره احیا كرد
و دشتهای تركخورده، سیرِ باران شد
و چشمها -كه همه در مسیر او خیساند-
شگفت بدرقهای در مسیر باران شد
چه رنگها كه به هم دستِ بیعت آوردند
كمانی از بركات غدیرِ باران شد
ترانههای بهاری دل مرا بردهست
صدای سوت قطاری، دل مرا بردهست
مسافرم به دیاری؛ ببند بار مرا
به عزم دیدن یاری، ببند بار مرا
سفر، شروع فراق است، باخبر هستم
اگرچه دوست نداری؛ ببند بار مرا
بیان قصّه دراز است؛ اندكی بنشین
بگویمت به چه كاری ببند بار مرا؟
مرا هوای گُلی در سر است، میبینی
برای منصب خاری، ببند بار مرا
ببین درون دلم شوق و بیقراری را
به قصد كسب قراری ببند بار مرا
تمام راه، من و جاده حرفها زدهایم
غریب گرچه، ولی سر به آشنا زدهایم
پس از سلام، جواب سلام لازم نیست؟
برای زخمی راه التیام لازم نیست؟
رسیدنم به تو واجببترین نیازم بود
وگرنه باقی درخواستهام، لازم نیست
برای حاجی احرام بستهی حَرَمت
دگر زیارت بیتالحرام لازم نیست
كبوترانه، هوای تو را به پر دارم
برای كفتر جَلدت كه دام لازم نیست
اگرچه زشت و سیاهم، ولی مگر آقا
در این عمارت شاهی، غلام لازم نیست؟!
اگرچه ساكن اینجام، خانهام آنجاست
كبوتری شدهام كآشیانهام آنجاست
چه بارگاه قشنگی! چه مرقدی داری!
عجب مناره و صحن و چه گنبدی داری!
که گفته است غریبی میان ما؟ وقتی
همیشه دوروبرت رفتوآمدی داری
جناب گلپسر هفتم از قبیلهی یاس
شمیم روحنواز محمّدی داری
به آبروی تو شرمنده آبرومندست
رئوف هستی و الطاف بیحدی داری
میان این همه خوبان که دورتان جمعاند
خودم که معترفم نوکر بدی داری
و عاشقانه ضریحی پر از غزل دارد
ضریح نیست؛ که کندویی از عسل دارد
سپاس آن که به دنیا ابا الجوادم داد
سپس گداشدن خانهزاد یادم داد
ورودم از در باب الجواد واسطهایست
همیشه کم طلبیدم خودش زیادم داد
به من چه شاعرم اصلاً خودش که میدانست،
نه دعبلام نه فرزدق نه باسوادم، داد
جهان سراغ ندارد رئوفتر از او
هنوز کاسهی دستم نشان ندادم داد
در آسمان همه بر نوکریش مفتخرند
فدای آنکه چنین حُسن انتخابم داد
کشید دست مرا ثامنالحجج رفتم
فقیر بودم و مشهد برای حج رفتم...
#مصطفی_صابر_خراسانی
#صابر_خراسانی
#امام_رضا_مدح
#رباعی
ازجورِ فلک عبث چرا باید گفت
رفتی چو به مشهدِ رضا باید گفت
ازگنبدِ لاجورد هرغم که توراست
باصاحبِ گنبدِ طلا باید گفت
#امام_رضا_مناجات
#رباعی
تـا در کنف لطف تو مأوای من است
خـــــاک در تو عرش معلای من است
ای خسرو طوس، این بود مَسلک من
آنکس که بود عبد تو، مولای من است
#ثابت
#امام_رضا_مدح
طوس از نفس تو باغ رضوان شد
هر جا که قدم زدی گل افشان شد
از صبح ازل به شوق دیدارت
خورشید ، مسافر خراسان شد
منظومه ی شمسی آستین افشاند
خاک قدمت ستاره باران شد
تا بوسه زند به پای هر زاير
در صحن تو جبرییل دربان شد
صحن تو به عرش می زند پهلو
ایوان طلات مشرق جان شد
جاروکش آستان قدس تو
تاج سر اهل علم و عرفان شد
هرگز نشنیده ام کسی جز تو
در غربت ، ضامن غریبان شد
آرام گرفت در کنار تو
چون زلف تو هر دلی پریشان شد
از «سلسلة الذهب» دلم فهمید
عشق به تو از شروط ایمان شد
سلمانی پیر شهر نیشابور
هر خواسته داشت از شما آن شد
دستی که دخیل برضریحت بست
هر درد که داشت زود درمان شد
یا حضرت ثامن الحجج ، مولا
ایران ز تو بود اگر که ایران شد
مهمانی و میزبان نواز آری
با لطف تو رزق ما فراوان شد
در خاطره اش همیشه می ماند
هر کس که به سفره ی تو مهمان شد
هر زخم به مرهم تو شد ترمیم
هر سخت به دست مهرت آسان شد
هرگاه به کشورم شکست افتاد
با لطف تا کارها به سامان شد
در باغ تو زاغ با امید آمد
با یک نفست هزار دستان شد
خوشبخت کسی که در تمام عمر
بر عشق تو پایبست پیمان شد
آقایی او «کمیل» ، تضمین است
هر کس که گدای کوی سلطان شد
#کمیل_کاشانی
4_6012838941772746471.ogg
1.11M
#مدح_امام_رضا_علیه_السلام
#امام_رضا_مدح
🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸
ای به رضای حق رضا،مولاعلی موسی الرضا
شمس الضحی بدرالدجی،مولاعلی موسی الرضا
هرگوشه ای ازصحن تو،دارالقراردل بُوَد
هردرب آن باب العطا،مولاعلی موسی الرضا
دربارگاه قدسی ات،شاه وگدایکسان بُوَد
مولاتوشاه ومن گدا،مولاعلی موسی الرضا
هرکس که راهی میشود،ازخانه سوی مشهدت
در راه گوید بارها، مولا علی موسی الرضا
مولای مهربانی ام،بخوانی یانخوانی ام
من دوست میدارم تورا،مولاعلی موسی الرضا
شوریِ اشک دیده ام هست ازنمکدان شما
ای بانمک ای باصفا،مولاعلی موسی الرضا
بیمارعشقت گشته ام،دردم فزونترکن ازاین
زین غم نمیخواهم دوا،مولاعلی موسی الرضا
ازپنجره فولاد تو ، عطربهشتی می وزد
آنجا شودحاجت روا،مولاعلی موسی الرضا
ای دردها راچاره ساز،وی برغریبان دلنواز
من هم غریبم یارضا،مولاعلی موسی الرضا
پیوسته حاجت میدهی،فرقی ندارد کیست این
پیش توغیر وآشنا،مولاعلی موسی الرضا
محبوب درچشم همه،ای یادگار فاطمه
دُردانه ای نزدخدا،مولاعلی موسی الرضا
هرکس که بادردآمده،بی نسخه درمان کرده ای
ای خانه ات دارالشفا،مولاعلی موسی الرضا
هردل که شدتنگ حسین آقاتوامضا کرده ای
دادی برات کربلا،مولاعلی موسی الرضا
آنان که ازخان کرم،فیض شهادت خواستند
حاجت گرفتندازشما،مولاعلی موسی الرضا
جان جواد ومادرت ،ازبهرمن امضا نما
برگ شهادتنامه را،مولاعلی موسی الرضا
درلحظه ی جان کندنم،بینم اگرماه رُخت
دیگرشوم حاجت روا،مولاعلی موسی الرضا
«مداح»دارد افتخار،تانوکریِ تان کند
ای جلوه حُسنِ خدا،مولاعلی موسی الرضا
🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»