هدایت شده از کانال مولودی وعروسی مجمع الذاکرین🌸
مهدیه امام حسن مجتبی(ع)4_5859405079118874087.mp3
زمان:
حجم:
13.32M
.
#سرود
🎤کربلایی محمد حسین حدادیان
#میلاد_امام_رضا
____
بند اول
.
اونایی که مست می کوثرن
اسم تورو نفس نفس می برن
تموم دنیا رو اگه بگردی
ایرونیا امام رضایی ترن
السلطان اباالحسن ، بی عشق تو واقعا
این دنیا صفا نداره
کاشکی که زیارته ، مخصوصت به نیته
پابوست بیام دوباره
قلبم کنج حرمت معتکفه
مشهد الرضا شبیه نجفه
هرسال کربلامو دادی سه دفعه
عاشورا و اربعین و عرفه
علی علی علی موسی الرضا (4)
بند دوم
.
دلم برای دیدنت پر زده
خونه مادری ما مشهده
روبه روی باب الجواد میخونم
آمدم ای شاه پناهم بده
محو گنبد طلام ، رو لبهامه السلام
واللهه بهشتم اینجاست
به کرب و بلا قسم ، سقا خونه ی حرم
پر میشه با مشک عباس
السلطان تویی رئوف اهل بیت
خیلی خیلی خیلی خیلی با معرفتی
کاشکی یک بار بگیرم تویه حرم
از دست خودت غذای حضرتی
علی علی علی موسی الرضا (4)
بند سوم
.
هر چی که خواستم از شما گرفتم
هوایی پنجره فولادتم
باب الحوائجی شبیه بابات
نوکر ذریه و اجدادتم
ای جان و جهان ما ، ای نام و نشان ما
آمریکا خبر نداره
این کشور هست بخدا ، بیمه امام رضا
تحریما اثر نداره
به حق علی اکبرت آقا
امسال اربعین تو راه کربلا
موکب میزنیم با خونوادمون
با نام قشنگ موکب الرضا
علی علی علی موسی الرضا (4)
شاعر : #سعید_پاشازاده
👇
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@ewwmajmamolodi
#کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین
#حضرت_علی_اکبر_مدح
او که یک کوه اُحد ریخته سر پشت سرش
از دعای پدرش داشت سپر پشت سرش
او که وارد شده در قلعه جرات تنها
رفته و بسته در این معرکه "در" پشت سرش
ایستاده ست چنان سیل، عدو رو در روش
ایستاده ست چنان کوه، پدر پشت سرش
مثل حيدر هنرش تیغ زدن رو در روست
دشمن افتاده بی کسب هنر پشت سرش
دشمن افتاد به خاک، آمد اگر رو در رو
دشمن افتاد به خاک، آمد اگر پشت سرش
بس که شوق سفر از خاک به افلاکش هست
گرد راهش شده... جا مانده سفر پشت سرش
زنده شد یاد على بسکه ملائک گفتند
(ها على بشر کیف بشر) پشت سرش
لحظه ای تشنه دیدار پدر شد، برگشت
به جز آن لحظه نینداخت نظر پشت سرش
عمر سعد به سردار سپاه خود گفت
لشگری مانده اگر، زود ببر پشت سرش
کاش آن روز جگر گوشه ليلا می دید
چقدر ریخته بر خاک، جگر پشت سرش
هي سنان پشت سنان، تیر پی تیر رسید
هي خبر پشت خبر، پشت خبر... پشت سرش
گریه می کرد کنارش پدر و خندیدند
از زمین خوردن او چند نفر پشت سرش
(اربا اربا ) شده طوری که زمان تشييع
چشم انداخته صدبار پدر پشت سرش
#سعید_پاشازاده