مدح سنتی ولادت امام زمان(عج)
دل خروشِ خویش را شوریده بر سر میزند
سر هوای خویش را بر پای باور میزند
می رهد تا اوجِ اوجّ آسمان پر میزند
پرسه در هفت آستانِ عشق دلبر میزند
بازمین و آسمان ساغر به ساغر میزند
ساغر از پیمانۀ پیمانِ کوثر میزند
عشق، پیغام دل انگیز حضور آورده است
بر دوعالم مژدۀ صبح ظهور آورده است
ساقی اذنم گر دهد دربانِ این میخانه ام
بر سرِ پیمان اوّل مست این پیمانه ام
تا ابد کلب نگهبانِ همین کاشانه ام
شمع عشق اینجاست من هم گرد آن پروانه ام
بانوای أیّهَاالسّاقی ز خود بیگانه ام
هرچه باداباد پاگیرِ دل دیوانه ام
ساقی از عرش خدا جام طهور آورده است
بر دوعالم مژدۀ صبح ظهور آورده است
گوش دل واکن شنو آوای جبرائیل را
گوش کن گلنغمه های شاد عزرائیل را
گوشه ای از شور شعر ناب میکائیل را
بشنو از جان نغمۀ زیبای دردائیل را
بانگ آرد نغمه های حلق اسماعیل را
می دمد در خویش گویا صور اسرافیل را
در زمین و آسمان شورِ نشور آورده است
بر دوعالم مژدۀ صبح ظهور آورده است
بازهم با خود نسیمی مژدۀ گل آوَرَد
همره خود صوت عطرآگین بلبل آورد
بازهم سرَّ حدیث سرو و سنبل آورد
باز نَقلِ راکبِ کرّار دُل دُل آورد
بار سنگینِ امانت را تحمّل آورد
مژدۀ صبحِ ظهورِ مُصلحِ کُل آورد
بانگ وحی إنجیل و تورات و زبور آورده است
بر دوعالم مژدۀ صبح ظهور آورده است
عطر یاس رازقی از هر طرف حسّ میشود
یاس زهرا س زینت آغوشِ نرجس میشود
بزمِ اهل آسمان را ماه مجلس میشود
انبیا را لحظۀ موعود، حادث میشود
آسمان عنبر نشان از عطرِ نرگس میشود
بختِ توبه باز شد، دل حُرّ و عابس میشود
حق به شهر توبه اش بابِ غرور آورده است
بر دوعالم مژدۀ صبح ظهور آورده است
دختر شمعون به این دنیا بهشت آورده است
باب رحمت بهر هر زیبا و زشت آورده است
مِهر مسجد ماه محراب کنشت آورده است
ماه احمد سیرت و زهرا سرسشت آورده است
از ازل هرآنچه حق زیبا نوشت آورده است
ساکنان این جهان را سرنوشت آورده است
نوعروس فاطمه دریای نور آورده است
بر دوعالم مژدۀ صبح ظهور آورده است
ذکر اهل آسمانها و زمین ذکر حق است
در پیِ میلاد مسرور ولیّ مطلق است
هر دل آواره بر نور ولایش ملحق است
مثل دستان عمو بر دستهایش بیرق است
بر لبِ هر هاتفی آوای إذْجٰاءَالْحَق است
بر نجات اهل عالم یک نگاهش زورق است
زورقی که همرهش سنگ صبور آورده است
بر دوعالم مژدۀ فصل ظهور آورده است
نو عروس فاطمه لطف و صفا آورده است
معنی وَالْفَجر و شرحِ إنّّمٰا آورده است
کعبه ای دیگر به شهر سامرا آورده است
حجْر و رکن و مروه و سعیِ صفا آورده است
روحِ زمزم، جانِ میقات و منا آورده است
جلوۀ هر پنج تن، آلِ عَبٰا آورده است
شعر عشق آورده و در اوج شور آورده است
بر دوعالم مژدۀ صبح ظهور آورده است
میرسد تا این جهان را مملو از شهدی کند
قلبها را پر ز عطر ناب هم عهدی کند
بهر ایجاد عدالت در جهان جهدی کند
نسیۀ فردای جنّت را چنان نقدی کند
گرم از انفاس خود این دورۀ سردی کند
تا طنین انداز گلبانگِ أنَاالْمَهْدی کند
وقت میقات است و حق نوری ز طور اورده است
بر دوعالم مژدۀ صبح ظهور آورده است
مجتبی تاجیک
#ولادت_امام_زمان_عج_