اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پیوسته میلاد حضرت علی اکبر علیه السلام هر کسی گفت مدحِ مولا را شدنی می‌کند نشدها را قطره‌ای که به رود ملحق شد می‌شناسد مسیرِ دریا را ذرّه بودیم و کرده با طوبی آشنا شکرِ حق خدا ما را دستِ ما رویِ دستِ این مولاست که تکان می‌دهیم دنیا را پایِ ایوانْ طلا صفا کردیم یا علی گفته‌ایم و زهرا را... بی‌قرارِ نوایِ خود کردیم کربلا را برایِ خود کردیم اربعین شد پیاده با رفقا از نجف رفته‌ایم کرب و بلا هر قدم دَم زدیم از حیدر می‌رسید عطر و بویِ لطفِ رضا چشمِ ما تا به گنبدت افتاد بی‌رمق شد حسین... زانوها اَلسَّلامْ ای امامِ عشق و کَرَم اَلسَّلامْ ای تمامِ نور و وفا رویِ زانو به صحنت آمده‌ایم کنجِ شش‌گوشه فکر و ذکرِ ما... وقفِ ایل و تبارِ حیدر بود بغضِ در سینه مانده... اکبر بود فکرِ زَوّارِ نینوا... اکبر نوه‌یِ شاهِ لافتی... اکبر کوهِ تکبیر و غیرت و ایثار اسداللهِ کربلا... اکبر بوسه‌هایِ شما به دستِ پدر می‌رساند تو را کجا... اکبر آنقَدَر دستِ او زدی بوسه جا گرفتی تو پیشِ پا... اکبر اَشبَهُ‌النّاس باالنَّبی هستی قابی از پنج تن... شما... اکبر مصطفی مجتبی و زهرایی حَسَنینی کنارِ سقّایی همه جا بوده‌ای کنارِ عمو مَحرمِ سِرُّ و رازهایِ مگو شطِّ آبِ فرات می‌داند که چه‌ها کرده‌ای کمان ابرو در حوالیِ موجِ وحشیِ شط شترِ تو گرفت اگر پهلو نَشود ساقیِ حرم تنها نرسد تیغِ فتنه بر بازو تو که همپا و همقدم باشی آوَرَد مَشک... آب و آبرُّو بعدِ تو پهلوان پریشان است گیسویِ ندبه‌خوان پریشان است #میلاد #یاعلی_اکبر #حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام