eitaa logo
کانال مولودی وعروسی مجمع الذاکرین🌸
23.4هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
112 فایل
جدیدترین اشعاروسرودهادرکانال ما خوش آمدین🌹 @ewwmajmamolodi #کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین مدیریت👇 @khadeem110 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما در روبیکا 👆
مشاهده در ایتا
دانلود
دست خدا در خلقت زهرا چه ها کرد سر تا به پا اعجاز را بر او عطا کرد تا اینکه گنج مخفی اش پنهان نماند طرح جدیدی از خداوندی به پا کرد نوری سرشت و مدتی بعد از سرشتن او را به نام حضرت زهرا صدا کرد وقتی برای بار اول، فاطمه گفت آنجا حساب "فاطمیون" را جدا کرد او جای خود دارد کنیز خانه ی او با یک نگاهی خاک را مثل طلا کرد حوریه بود و دستهایش پینه می بست از بس که در این خانه گندم آسیا کرد نان شبش در دست مسکین مدینه... ... می رفت یعنی روزه را با آب وا کرد امشب دخیل چادری پر وصله هستم آن چادری که بی خدا را با خدا کرد @ewwmajmamolodi
نه فقط عرش حصیر قدم فاطمه است علت خلق دو عالم علم فاطمه است سرسجاده به جایی نرسیده است کسی هر چه دادند به ما از کرم فاطمه است ذکر یا فاطمه نقش است به سربند علی یاعلی ذکر دم و بازدم فاطمه است سر برید از همه ی اهل جهنم به سخن خطبه ی فاطمه تیغ دو دم فاطمه است روی نامش همه ی اهل کرم حساسند استجابت به خدا در قسم فاطمه ست دیگر از آتش دوزخ چه هراسی داریم؟ تا امان نامه ی ما با قلم فاطمه ست ظاهرا خلوت و خاکی ست ولی در باطن دل هر شیعه ضریح حرم فاطمه است @ewwmajmamolodi
کرامتی از حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسّلام) در «عبّاس آباد هند» جمعی از شیعیان در ایّام عاشورای حسینی جمع شدند که شبیه حضرت عبّاس (علیهاالسّلام) بسازند. شخصی که رشید و تنومند باشد، نیافتند تا آنکه جوانی را پیدا کردند که پدرش از دشمنان اهل بیت (علیهم السّلام) بود. او را شبیه کردند و مراسم تعزیه را برپا نمودند. چون شب شد به خانه آمد. پدرش از او پرسید: کجا بودی؟ چون از کار پسرش آگاه گردید، بسیار عصبانی شد و گفت: مگر عبّاس را دوست می داری؟ جوان گفت: آری، جانم به فدای او باد. پدر گفت: اگر چنین است، بیا تا دست های تو را به یاد دست بریده ی عبّاس قطع نمایم. آن جوان دست خود را دراز کرد و پدرش دستش را برید. مادرش گریان شد و گفت: ای مرد! چرا از فاطمه ی زهرا (علیهاالسّلام) شرم نکردی؟ آن مرد گفت: اگر فاطمه را دوست داری، بیا تا زبان تو را هم قطع کنم. پس زبان زن را هم برید و در آن شب هر دو را از خانه بیرون کرد و گفت: بروید و شکوه ی مرا پیش عبّاس نمایید. آن دو به عبّاس آباد آمدند و به مسجد محلّه رفته، نزدیک منبر تا به سحر ناله کردند. آن زن گوید: چون صبح نزدیک شد، زنانی چند را دیدم که آثار بزرگی از جبهه ی ایشان ظاهر بود. یکی از آنها آب دهان بر زخم زبانم می مالید. فی الحال زبانم التیام یافت. دامنش را گرفتم و عرض کردم: جوانیدارم که دستش بریده و بی هوش افتاده، به فریادش برس. فرمود: آن هم صاحبی دارد. گفتم: تو کیستی؟ فرمود: «من فاطمه، مادر حسین (علیه السّلام) هستم.» این بگفت و از نظرم غایب شد. پس به نزد فرزندم آمدم. دستش را دیدم که خوب شده است. پرسیدم: چگونه چنین شده است؟ پسر گفت: در اثنای بی هوشی، جوان نقابداری به بالینم دیدم، او فرمود: «دست را به جای خود بگذار.» پس نظر کردم، هیچ اثر زخمی در آن ندیدم. گفتم: «می خواهم دست تو را ببوسم. ناگاه اشکش جاری شد و فرمود: «ای جوان! معذورم دار که دستم را کنار نهر علقمه جدا کردند.» عرض کردم: شما کیستی؟ فرمود: «منم عبّاس بن علی (علیه السّلام).» پس از نظرم غایب گردید! منبع : محمودی، محمّدحسین، در کنار علقمه(مجموعه ای از کرامات حضرت اباالفضل العبّاس، ص 64) هر اندازه که به حضرت زهرا(سلام الله علیه) و قمر بنی هاشم (ع) ارادت دارید ارسال کنید سپاس از عنایت شما 🙏 📚
يكى از فضلاى حوزه كه مشكل بزرگى برايش پيش آمده بود، براى زيارت و توسل به حضرت امام رضا«ع» عازم حرم مى‌شود. از قضا به علامه طباطبايى بر مى‌خورد كه ايشان هم عازم حرم است. به طرفش رفته و با چشمى پر اشک و دلى پرسوز از ايشان مى‌خواهد تا دعايى به او بياموزد كه حاجتش روا شود. علامه نگاهى مهربان به چهره و حالت او مى‌كند، آن گاه مى‌گويد: فرزندم! وقتى وارد حرم مطهر مى‌شوى، يكى از مؤثرترين و بهترين دعاها اين است كه حضرت را به مادرش زهرا«س» قسم بدهى كه حاجت تو را از خدا بخواهد. چون حضرت به مادرش زهرا«س» علاقه فراوان و ارادت خاصى دارد و سوگند دادن به مادر محبوبش، سخت مؤثر خواهد افتاد. مى‌گويد: با شنيدن اين سخن سخت متاءثر شدم، و رعشه و لرزه اى تمامى وجودم را در بر گرفت. اين توسل و قسم دادن همان و به مقصود رسيدن همان. 📚کرامات حضرت فاطمه(س) @ewwmajmamolodi
🌺 داستان واقعی پیرغلام و کرامت حضرت زهرا . مدتی پیش عازم کربلا بودم و با پیرغلامی آشنا شدم به نام حاج آقا نرگه ای که مدیر دفتر زیارتی بود و من و خانوادم با ایشان چند روزی همسفر بودیم در کشور عراق. یک روز از ایشان سوال کردم: حاج آقا شما چند مرتبه کربلا اومدی؟ گفت: حدود دویست مرتبه! گفتم خوش به سعادتت اما تا به حال چیزی هم از کرامات این عزیزان دیدی؟! بدون مکث گفت: خیلی… گفتم: میشه یکیش رو برام بگی بیزحمت؟! گفت: یکی برات میگم که نه اینجا (تو کربلا) تو مدینه برام اتفاق افتاد. گفت: چندسال قبل به من زنگ زدن و گفتن بیا به عنوان مدیر برو مکه و یک کاروان حاجی بهم تحویل دادن، تو فرودگاه بودیم که یک آدم متشخصی بهم رجوع کرد و بعد از معرفی خودش خواهشی ازم کرد… یکی از مدیران ارشد دولتی بود و ازم میخواست چون مادر پیرش به صورت تنها با ما همسفره من حواسم بیشتر بهش باشه و میگفت بخاطر مشغله زیاد نتونسته همسفر مادرش باشه و خلاصه نگران بود؛ بهش گفتم چشم! هرکاری از دستم بربیاد براش میکنم و نگران نباشه، خلاصه به خانمم هم موضوع را گفتم و ازش خواستم اون هم حواسش به این پیرزن باشه. سفر ما شروع شد و چند روزی در مدینه بودیم و زیارت کردیم و برای اعمال حج آماده شدیم. یادمه روز آخری بود که در مدینه بودیم و بعد از صرف نهار خواستیم مُحرِم بشیم و به سمت مکه حرکت کنیم، به آشپزخانه هتل جهت سرکشی رفتم و آنقدر خسته بودم که از حال رفتم و گوشه آشپزخانه نشستم که یکهو صدایی شنیدم: حاج آقا نرگه ای… حاج آقا نرگه ای… گفتم بله من اینجام چه خبره؟ (معاون کاروان بود) گفت حاجی تو اینجایی بیا که خانم طالبی مرد!!! رنگ از رخم پرید و دوان دوان رفتم بالا… دیدم مدیر هتل آمبولانس خبر کرده و پزشک و پرستار در حال معاینه خانم طالبی هستند و دورشان هم شلوغ شده! به خانمم گفتم چی شده اما او هم بی اطلاع بود، پیش خودم گفتم کاش امروز اجازه نمیدام این پیرزن خودش رو اینقدر خسته کنه. نگاهی به صورت پزشک کردم و علامت ناامیدی را در چهره اش خواندم و از حالت تکان دادن سرش که به حالت نا امیدی و تاسف بود فهمیدم که کار از کار گذشته… جنازه را داخل آمبولانس جهت حمل به سمت سردخانه گذاشتند و از ما هم خواستند نماینده ای جهت ثبت نام بیمار و غیره همراهشان کنیم، من که دیگر رمقی نداشتم از معاون کاروان و خانمم خواستم که با آنها بروند و خود به سمت پشت بام هتل حرکت کردم. پله ها را یکی یکی بالا رفتم و در ذهنم هزاران فکر کردم و چهره خندان پسر این خانم در نظرم بود. به پشت بام که رسیدم رو کردم به قبرستان بقیع و گفتم: یا فاطمه الزهرا (س) من یک عمر نوکری پسرت را کردم و چیزی نخواستم، بیا و واسطه بشو بین من و خدا و برای این پیرزن بیست روز عمر دوباره بگیر، “فقط بیست روز”؛ من آخر جواب پسر این زن را چه بدهم؟؟؟ با چشمانی اشک آلود از پله ها پایین آمدم و خیلی ناراحت و ناامید بودم، به لابی هتل که رسیدم صدایی شنیدم: آمبولانس برگشته!!! با تعجب و به سرعت پریدم بیرون از هتل و دیدم بله همان آمبولانس است، درب آمبولانس که باز شد چهره متعجب و رنگ پریده خانمم را دیدم و دیدم که خانم طالبی هم سرحال و قبراق در روی بلانکارد نشسته! گفتم پس چه شد؟! گفتند گویا حمله قلبی بوده و ایشان به حالت معجزه آسایی برگشته. سریع سجده شکر به جای آوردم و خلاصه بعد از چند روز به تهران برگشتیم. در فرودگاه پسرش برای تشکر نزد من آمد و به او به شوخی گفتم: بیا اینهم مادرت، پدر ما را هم در آورد (همه خندیدند) دو هفته ای گذشت که تلفن دفترم زنگ زد و آقای طالبی با صدای غمزده از پشت تلفن بهم گفت که مادرش فوت کرده و خواست که در مراسم ختمش شرکت کنم. تلفن را که قطع کردم نگاهی به تقویم انداختم: “دقیقا روز بیستم بود” ((صلی الله علیک یا فاطمه الزهرا سلام الله علیها 📚کرامات حضرت زهرا @ewwmajmamolodi
سرود ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها میلاد عصمتُ الله،بر اهل دین مبارک نزول سورهٔ نور،بر محبین مبارک این شده ذکرِ جانِ همه اُمُّ الاَئمّه یا فاطمه اُمُّ الاَئمّه یا فاطمه... عطر جنّت وزیده،از سوی بیتِ احمد گلِ خنده نشسته،بر لبهای محمد خدا بر او داده دختری نور چشمی و تاج سری اُمُّ الاَئمّه یا فاطمه... باید در راه ایمان،جانانه بندگی کرد خوشبِحالِ کسی که،زهرایی زندگی کرد سعادت بندگیِ خداست سِرَّش وِلایِ خَیرُالنّساست اُمُّ الاَئمّه یا فاطمه... @ewwmajmamolodi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
توصیف مادر 🌹🌹🌹🔷🔷🔷🔷🔴🔴🔴🔴🔵🔵🔵🔵❤️❤️❤️🌹🌹 مادر ای گلواژهٔ دریای عشق مادر ای استاد بی همتای عشق مادر ای زیباترین حرف جهان کس نباشد چون تو مادر مهربان ای به ایثار و وفا تو بهترین ای به قاموس محبت بی قرین مادر ای آینهٔ مهر و وفا مادر ای زیباترین خلق خدا ای وجودت شمع بزم و محفلم ای که باشی چلچراغ منزلم باغبان گلشن دنیای من رهنما و مشعل فردای من ای که پیغمبر بفرموده چنان هست جنت زیر پای مادران هر چه دارم از تو دارم مادرا ای یگانه غمخورِبی مدّعا بوسه بر پایت زنم ای مهربان سایهٔ رحمت تو باشی در جهان بهترین واژه ز اشعارِ منی بهترین یار و پرستارِ منی بی تومن چون لاله پرپر میشوم تا ابد من زارِ مادر میشوم من غلام خاک درگاه تؤام من خریدار رخ ماهِ تؤام خانه ام بی تو شود ماتمسرا ای که جان من ترا گردد فدا گر خطا سر زد بخشا مادرا این تمنا را زتو دارد (صفا) 🌹🌹🌹 شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی @ewwmajmamolodi
مادر شرمنده ام 🌹🌹🌹🔷🌹🌹🌹🔴🌹🌹🌹🔵🌹🌹🌹❤️💚 شرمنده ام مادر ترا دلگیر کردم با جهل و خودخواهی ترا من پیر کردم حتی دریغ از جان خود بهرم نکردی مادر ببخشا من ز جانت سیر کردم یکبار اگر از بهر تو کاری نمودم در بوق وکرنا کردم و تزویر کردم از کودکی تا در جوانی پا بپایم تو رنج بردی من ترا دلگیر کردم وقت غروب دلواپس فرزند بودی من بیخرد بودم که بازهم دیر کردم بودی فرشته مادرا در بین خانه مانند آبی جسم تو تبخیر کردم هر روز یک مشگل ز من دیدی تو مادر دانم تو را آزردم و تقصیر کردم رویم نیاوردی تمام جرم و تقصیر مادر ببخش در پوزشم تأخیر کردم اکنون که این نعمت اجل از من گرفته تازه شدم بیدار و دل تطهیر کردم دانم که صد باره. مرا میبخشی مادر الحق که دیر از زحمتت تقدیر کردم بوده (صفا ) گر نوکرِ درگاه حیدر باشیر پاکت بوده من تأثیر کردم شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی تقدیم به تمام مادران ایران زمین🌺🌺 روح مادران آسمانی شاد🙏 @ewwmajmamolodi
اشعار مدح ومناجات با حضرت زهرا سلام الله علیها ـ سید محمد میر هاشمی ای بهار عطوفت ای زهرا ای شهید محبت ای زهرا مشعل عاشقی ز تو روشن ای چراغ هدایت ای زهرا رحمت واسعه تو می باشی بی کران ، بحر رحمت ای زهرا عشق تو می رهاند انسان را از حضیض مذلت ای زهرا ای که همپایه ی نبی باشی به مقام و به رتبت ای زهرا کوچک از بهر قامت روحت خلعتی نبوت ای زهرا تا خدایی تو راه طی کردی در مسیر حقیقت ای زهرا تو خدایی ، پیمبری ؛ نه ، نه ای امام کرامت ای زهرا هیجده عالم وجودت را هیجده دوره فطرت ای زهرا منشا هر کمال و خیری تو ای سراپا عنایت ای زهرا علم کامل صحیفه ات باشد ای سپهر فقاهت ای زهرا چون تو در عالم جوانمردی نیست یک با مروت ای زهرا موج می زد همیشه در همه جا در وجودت متانت ای زهرا اشبه الناس بر نبی بودی به جمال و جلالت ای زهرا ای که بودی برای پیغمبر دختری با درایت ای زهرا بر نبی مهربان تر از مادر بودی ام رسالت ای زهرا مایه ی فخر خالق سبحان سر بلندی خلقت ای زهرا بر سر مرد و زن خداگونه داری آری تو منت ای زهرا قله های کمال را فاتح بس که داری تو همت ای زهرا همه مردان به پیش تو خاموش ز تو گشته به حیرت ای زهرا که دفاع از حریم خود کردی درس آموز غیرت ای زهرا سردی ابتذال از نامت گرمی نور عفت ای زهرا بیتت آن خانه ی گلی باشد زادگاه امامت ای زهرا خطبه هایت کلام ربانی همه لبریز حکمت ای زهرا بی وضو نام تو نشاید گفت دارد این آیه حرمت ای زهرا نام پاکت چو در میان آید دل شود پر حلاوت ای زهرا تو همانی که روح ایثاری ای خدای عطوفت ای زهرا چشم اهل مدینه بر دستت جود و احسان ، مرامت ای زهرا سائلی رد نشد ز درگاهت بس که کردی اعانت ای زهرا سائل کوی تو منم ، دارم طلب استعانت ای زهرا ای که پیراهن عروسی خود هبه کردی ز رافت ای زهرا بارها نان کودکانت را داده ای با سخاوت ای زهرا بارها خود گرسنه خوابیدی بهر سیری امت ای زهرا هر یتیم و اسیر و مسکینی بهره مند از عطایت ای زهرا بس که انفاق مال و جان کردی آیه آمد به شانت ای زهرا هیچ کس جز علی تو را نشناخت ای گل با طراوت ای زهرا تو و مولا دو جسم و یک روحید روح تابی نهایت ای زهرا ای نمازت نیاز بیت الله کعبه ی آل عصمت ای زهرا عالم دل ز عشق تو دارد شور و شوق و ارادت ای زهرا کاش بودم پرستوی کویت کن دعایم اجابت ای زهرا کاش من هم شبیه تو بودم در کمال شجاعت ای زهرا داشتم در وجود خود از تو کاشکی یک علامت ای زهرا از در خانه ات چنان سلمان طلبم استقامت ای زهرا چادر وصله دار مشکی ات پرچم مهدویت ای زهرا ز طرب خانه ی دلم بگذر هله پیر طریقت ای زهرا به خداوندیت قسم مادر کن نگاهی به طفلت ای زهرا دست بشکسته ی تو می باشد دستگیر قیامت ای زهرا چشم محشر به نور تو خیره بس که داری مهابت ای زهرا شیعه ات از پل صراط آنجا بگذرد در سلامت ای زهرا می رهد دل ز آتش عصیان گر کنی یک اشارت ای زهرا ای بسیجی شهر پیغمبر پاسدار ولایت ای زهرا رزم تو در مدینه ی غربت شد حدیث شهامت ای زهرا کرده ای با نثار خون دلت رهبرت را حمایت ای زهرا تو گذشتی ز هستی ات آری بیمه کردی شریعت ای زهرا ای سکوتت بنای هر فریاد بانوی با اصالت ای زهرا مرقد مخفی ات کند رسوا دشمنت تا قیامت ای زهرا یاس دین بودی و خزان دیدی در هجوم عداوت ای زهرا لال آید به محشر آن کس که بر تو کرده جسارت ای زهرا وای حق تو و علی بردند غاصبان خلافت ای زهرا خصم رو در رویت ذلیل آری داشتی بس که هیبت ای زهرا روز بیعت تمام یثرب دید خصم را در حقارت ای زهرا به خدا که تو سیف الاسلامی بس که کردی رشادت ای زهرا چه کسی بر رخ تو سیلی زد ؟ که نمود این شرارت ای زهرا ؟ ای شفیعه به یوم وانفسا شیعه را کن شفاعت ای زهرا سه صله خواهد از تو این دل خون یک ، ثبوت سیادت ای زهرا کوثرا آن دو حاجت دیگر کربلا و شهادت ای زهرا
اي روی تو جلوه گاه سرمد زهرا وی سینه تو بهشت احمد زهرا عید تو بوَد، ببخش عیدی ما را زان دست که بوسیده محمد زهرا «سیدرضا مؤید یا فاطمه اي منشاء خیر و برکات مهر تو بود قبولی صوم و صلات فرموده نبی خدا گناهش بخشد هر کس که برای تو فرستد صلوات «سیدرضاموید»   یا فاطمه جان! دست من و دامانت اي چشم امید همه ی بر احسانت بادا به فدایت پدر و مادر من اي گفته پیمبر، پدرت قربانت «سید رضا مؤید»   شب میلاد زهرای بتول است ز يُمن او دعا امشب قبول است شب فیض و شب قرآن، شب نور شب اعطای کوثر بر رسول است «حسان بر کوکب آسمان عصمت صلوات بر فاطمه گوهر نبوت صلوات بر مادر یازده امام برحق از صبح ازل تا به قیامت صلوات «سروده محمد نژاد این جشن وسرور سرمدی مارابس از فاطمه یک خوش آمدی مارابس لبخند به لب مهدی زهرا باشد عطری زگل محمدی مارا بس «استاد سروعلی بر مقدم دختر پیمبر صلوات بر چشمه ي پاک حوض کوثر صلوات بر محضر حضرت محمد تبریک بر مادر شیعیان حیدر صلوات «سروده مهدی پناهی» @ewwmajmamolodi
 اشعار دهه فجر و 22 بهمن   خورشید گل کرد در آسمان جان ما، خورشید گل کرد پیش از دعا ،وقت سحر ،خورشید گل کرد چون لاله ای خونین کفن، در سینه خاک با یاد میر کربلا،خورشید گل کرد گل می کند از سوی مشرق،چهره روز چون چشمه مهر و صفا،خورشید گل کرد در مغرب شط فرات و دجله، ا ین بار با پیک پیغام شما،خورشید گل کرد وقتی که تیرحادثه زد بوسه بر او در خاک سرخ نینوا،خورشید گل کرد در دشت شب، بی روشنای کورسوئی هنگام طوفان بلا ،خورشید گل کرد از پشت دیوار افق ،آرام آرام… بر پهنه ارض و سما،خورشید گل کرد از چهره پاکش، تشعشع موج می زد بایاد آن دیر آشنا،خورشید گل کرد   در ظلمت شب، با سرود هاتف عشق در موج موج هر صدا ،خورشید گل کرد دیگر هراسی از هجوم شب نداریم در آسمان جان ما،خورشید گل کرد   @ewwmajmamolodi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آهنگ ایران خواننده: سعید صادقی آهنگسازی و تنظیم: احمدرضا شهریاری تدوین: حامد فراهانی
‍ حاج محمدرضا طاهری/حضرت زهرا (س) ستاره بریزید آمد ماه عالمین ساقی بده جامی آمد مادر حسین گل طاها ام ابیها حضرت زهراخوش آمدی ستاره بریزید آمد ماه عالمین ساقی بده جامی آمد مادر حسین به زمین و به کائنات همه گویند این کلمات گل حیدر سوره ی کوثر عشق پیمبر خوش آمدی ستاره بریزید آمد ماه عالمین ساقی بده جامی آمد مادر حسین گل طاها ام ابیها حضرت زهراخوش آمدی همه دلها غرق تمنا ای گل زیبا خوش اومدی ستاره بریزید آمد ماه عالمین ساقی بده جامی آمد مادر حسین آید به گوش جان از هر سو نوای عشق قلب همه مست از میلاد خدای عشق ستاره بریزید آمد ماه عالمین ساقی بده جامی آمد مادر حسین شده امشب نغمه ی هر لب مادر زینب خوش آمدی گل طاها ام ابیها حضرت زهراخوش آمدی شب میلاد کوثر است شب زهرای اطهر است همه مستند دل به تو بستند خوش آمدی ستاره بریزید آمد ماه عالمین ساقی بده جامی آمد مادر حسین از لطف قدوم و خاک پای فاطمه شکوفه می بارد امشب بر سر همه نور عصمت، اصل شفاعت یار ولایت، خوش آمدی گل طاها ام ابیها حضرت زهراخوش آمدی ستاره بریزید آمد ماه عالمین ساقی بده جامی آمد مادر حسین به دل بی نوای من دل درد آشای من تو صفایی،قبله نمایی کعبه ی مایی خوش آمدی 🌸🌸🌸 @ewwmajmamolodi
مداحی آنلاین - مهر مادری - حجت الاسلام دارستانی.mp3
3.07M
♨️مهر مادری 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید. @ewwmajmamolodi
banifateme_01.mp3
696.4K
🌸 سرود بسیار زیبا ✍ بدونید که فاطمه مادرمه 🎤🎤 بنی فاطمه ❤️ (س) ❤️ @ewwmajmamolodi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
VAezi_01.mp3
727.2K
🌸 سرود بسیار زیبا ✍ گل زیبای باغ رسالت 🎤🎤 واعظی ❤️ (س) ❤️ @ewwmajmamolodi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
banifateme_02.mp3
1.25M
🌸 سرود بسیار زیبا ✍ میون تبسم زهرایی 🎤🎤 بنی فاطمه ❤️ (س) ❤️ @ewwmajmamolodi
narimani-milade_hazrate_zahra1396-003.mp3
1.84M
🌸 سرود بسیار زیبا ✍ سلام ماه شب محشر 🎤🎤 سید رضا نریمانی ❤️ (س) ❤️ @ewwmajmamolodi