__ : کار غسل دادن زهرای مرضیه که به پایان رسید :
« فَلَمَّا هَمَمْتُ أَنْ أَعْقِدَ الرِّدَاءَ نَادَيْتُ يَا أُمَّ كُلْثُومٍ يَا زَيْنَبُ يَا سُكَينَةُ يَا فِضَّةُ يَا حَسَنُ يَا حُسَيْنُ هَلُمُّوا تَزَوَّدُوا مِنْ أُمِّكُمْ فَهَذَا الْفِرَاقُ وَ اللِّقَاءُ فِي الْجَنَّةِ »
[امیرالمومنین علیه السلام]: زمانی که میخواستم بند کفن را ببندم ، صدا زدم، ام کلثوم، زینب ، سکینه ، فضه ، حسن ، حسین؛ بیایید و برای آخرین بار مادرتان را ببینید که وقت جداییست و مرتبه بعدی دیدار ما در بهشت است 🖤🍂
📚 بحارالانوار _ مجلسی
#چند_خط_روضه •• #فاطمیه •• #شب۹
➖➖➖➖➖
🆔@eyvane_talaa
__ : بانوی خود را که بخاک سپرد رو به قبر رسول خدا کرد ، شیر خدا و فرمود :
«قَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ، وَ أُخِذَتِ الرَّهِينَةُ، وَ اخْتُلِسَتِ الزَّهْرَاءُ، يَا رَسُولَ اللَّهِ! أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ، وَ أَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّدٌ، لَا يَبْرَحْ الْحُزْنُ مِنْ قَلْبِي»
[امیرالمومنین علیه السلام]: امانتی که نزد من بود بازگردانده شد و زندانیِ در این دنیا آزاد شد و زهرا از دستم رفت ؛ ای رسول خدا ، دیگر هیچگاه غمم به پایان نمیرسد و شب تاریکم صبح نمیشود و داغ قلبم سرد نخواهد شد 🖤🍂
📚 امالی _ شیخ طوسی
#چند_خط_روضه •• #فاطمیه •• #شب۱۰
➖➖➖➖➖
🆔@eyvane_talaa
__ : و اینگونه با رسول خدا نجوا میکند علی در آن شب بی سحر :
«فَبِعَيْنِ اللَّهِ تُدْفَنُ بِنْتُكَ سِرّاً، وَ يُهْتَضَمُ حَقَّهَا قَهْراً، وَ يُمْنَعُ إِرْثَهَا جَهْراً، وَ لَمْ يَطُلِ الْعَهْدُ، وَ لَمْ يَخْلَقْ مِنْكَ الذِّكْرُ، فَإِلَى اللَّهِ يَا رَسُولَ اللَّهِ الْمُشْتَكَى»
[امیرالمومنین علیه السلام]: در پیش چشمان خدا دخترت را مخفیانه به خاک سپردم، در حالی که حقش بزور غصب شده بود و آشکارا از ارثش منع؛ در ایامی که از یاد و ذکر شما و رفتارتان با او چیز زیادی نمیگذرد؛ و از این ظلم ها به خدا شکایت میکنم ای رسول خدا 🖤🍂
📚 امالی _ شیخ طوسی
#چند_خط_روضه •• #فاطمیه •• #شب۱۱
➖➖➖➖➖
🆔@eyvane_talaa
__ : علی را که با دستان بسته به مسجد بردند ، زهرا اینگونه زبان به تهدید گشود :
«خَلُّوا عَنِ اِبْنِ عَمِّي فَوَ اَلَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ إِنْ لَمْ تُخَلُّوا عَنْهُ لَأَنْشُرَنَّ شَعْرِي وَ لَأَضَعَنَّ قَمِيصَ رَسُولِ اَللَّهِ عَلَى رَأْسِي وَ لَأَصْرُخَنَّ إِلَى اَللَّهِ تَبَارَكَ»
[زهرای مرضیه سلام الله علیها ]: پسر عمویم علی را رها کنید،به خدایی که پدرم را به پیامبری برگزیده سوگند، اگر اورا رها نکنید موی خویش پریشان کرده و پیراهن رسول خدا را بر سر میکشم و شما را در پیشگاه خدا نفرین میکنم 🖤🍂
*... حضرت در حال بیان جملات بودند که ستون های مسجد به لزره درآمده و غاصبین با ترس امیرالمومنین علیه السلام را رها نمودند
📚 احتجاج _ طبرسی
#چند_خط_روضه •• #فاطمیه •• #شب۱۲
➖➖➖➖➖
🆔@eyvane_talaa
__ : غاصبین خلافت که علی را رها کردند :
«فََلحِقَ عَلْیّ بِقَبْرِ رَسْولِ اْللهِ صلی الله علیه و آله یَصْیحُ وَ یَبْکیٰ، وَ یُنَادْي:
«ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونی وَ کادُوا یَقْتُلُونَنی»
پس امیرالمومنین خود را به قبر رسول خدا رساند درحالی که گریه میکرد و فریاد میزد و اینگونه ندا میداد : یا رسول الله ، همانا این قوم بر من چیره شدند و نزدیک بود مرا بکشند 🖤🍂
📚 بحارالانوار _ علامه مجلسی
#چند_خط_روضه •• #فاطمیه •• #شب۱۳
➖➖➖➖➖
🆔@eyvane_talaa
__ : علی را تهدید به قتل کردند تا فاطمه زهرا اینچنین واکنش نشان داد :
«یا سلمان! یریدون قتل علی و ما علی صبر فدعنی حتی اتی قبر ابی فانشرن شعری، و اشق جیبی و اصیح الی ربی»
ای سلمان ، میخواهند علی را بکشند ، و من نمیتوانم در برابر ظلم به علی صبر کنم ، مرا رها کن تا نزد قبر پدرم بروم ، موی پریشان کنم ، گریبان چاک کنم و به خداوند شکایت ببرم 🖤🍂
📚 عوالم العلوم _ بحرانی اصفهانی
#چند_خط_روضه •• #فاطمیه •• #شب۱۴
➖➖➖➖➖
🆔@eyvane_talaa
__ : امام صادق علیهالسلام شرایط مادرشان را پس از جسارت قوم اینگونه وصف میکنند :
«فَلَما قَبَضَ ( صلّى الله عليه وآله ) وَ نالَها مِنَ القوم ما نَالَها ، لَزِمَتِ الفِراشْ و نَحَلَ جِسمُها وَ ذابَ لَحْمُها وَ صارَتْ كَالْخَيالْ»
زمانی که رسول خدا از دنیا رفت و آنچنان رنج هایی را از آن قوم دیدند، خانه نشین شد؛ و جسمش هر روز نحیف تر میشد و گوشت تنش آب شده بود تا جایی که از ایشان تنها جسدی باقی مانده بود 🖤🍂
📚 دعائم الاسلام _ قاضی نعمان مغربی
#چند_خط_روضه •• #فاطمیه •• #شب۱۵
➖➖➖➖➖
🆔@eyvane_talaa
__ : سخت ترین لحظه ای که بر امیرالمومنین علیه السلام گذشت :
«وإنَّ أَعْظَمَ ما لَقیتْ مِنْ مُصیبَتِها؛ إنّی لَمّا وَضَعَتُها علی المُغتَسِلِ وَجَدَتُ ضِلْعاً مِن أَضلاعِها مَکسوراً ، وَجَنْبُها قَد إِسْوَدَّ مِنْ ضَربِ السِّیاطِ»
بزرگترین رنجی که به من رسید ، زمانی بود که زهرا را بر مغتسل گذاشتم و استخوان پهلویی که شکسته بود را یافتم و دیدم پهلویش از ضرب تازیانه کبود شده🖤🍂
📚 طرف من الانباء و المناقب _ سید ابن طاووس
#چند_خط_روضه •• #فاطمیه •• #شب۱۶
➖➖➖➖➖
🆔@eyvane_talaa
__ : امیرالمومنین اینگونه به رسول خدا شکوه میکند :
«أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّدٌ إِلَى أَنْ يَخْتَارَ اَللَّهُ لِي دَارَكَ اَلَّتِي أَنْتَ بِهَا مُقِيمٌ وَ سَتُنَبِّئُكَ اِبْنَتُكَ بِتَضَافُرِ أُمَّتِكَ عَلَى هَضْمِهَا »
دیگر غمم به پایان نمیرسد و شبم صبح نمیشود تا زمانی که در جوار خداوند به شما ملحق شوم؛ همانا دخترت تو را آگاه میسازد که تمام امت دست به دست هم دادند تا مارا نابود سازند🖤🍂
📚 امالی _ شیخ صدوق
#چند_خط_روضه •• #فاطمیه •• #شب۱۷
➖➖➖➖➖
🆔@eyvane_talaa
__ : کنیزان خانه برای رساندن خبری تلخ سراسیمه به سمت مسجد دویدند :
« وَ مَا لِي أَرَاكُنَّ مُتَغَيَّرَاتِ الْوُجُوهِ وَ الصُّوَرِ فَقُلْنَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ أَدْرِكْ ابْنَةَ عَمِّكَ الزَّهْرَاءَ ع وَ مَا نَظُنُّكَ تُدْرِكُهَا فَأَقْبَلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع مُسْرِعاً حَتَّى دَخَلَ عَلَيْهَا وَ إِذَا بِهَا مُلْقَاةٌ عَلَى فِرَاشِهَا »
امیرالمومنین علیه السلام: چه اتفاقی افتاده که چهره های شمارا اینچنین آشفته میبینم ، کنیزان گفتند : دختر عمویت زهرا را دریاب قبل از آنکه از دستش بدهی ، هر چند گمان میکنیم تا برسی او از دنیا رفته باشد ؛ امیرالمومنین بلافاصله و با سرعت به سمت خانه دویدند و داخل خانه شدند و زمانی که به حضرت زهرا رسیدند ایشان در بستر افتاده بودند🖤🍂
📚 بحارالانوار _ مجلسی
#چند_خط_روضه •• #فاطمیه •• #شب۱۸
➖➖➖➖➖
🆔@eyvane_talaa
__ : حسنین نیمه روز وارد منزل شدند و با دیدن مادر که بی جان در بستر افتاده بود اینگونه اسما را خطاب کردند :
«فَقَالا يَا أَسْمَاءُ مَا يُنِيمُ أُمَّنَا فِي هَذِهِ السَّاعَةِ قَالَتْ يَا ابْنَيْ رَسُولِ اللَّهِ لَيْسَتْ أُمُّكُمَا نَائِمَةً قَدْ فَارَقَتِ الدُّنْيَا »
اسما؛ مادر ما این وقت از روز نمیخوابید؛ چه اتفاقی افتاده است ؟!
اسما عرض کرد : یابن رسول الله ؛ مادرتان نخوابیده ؛ بلکه روح از بدنش جدا شده است و از دنیا رفته است 🖤🍂
📚 بحارالانوار _ مجلسی
#چند_خط_روضه •• #فاطمیه •• #شب۱۹
➖➖➖➖➖
🆔@eyvane_talaa
__ : حسنین که مادر خود را در بستر و بدون جان یافتند اینگونه تقاضای خود را به مادر از دست رفته نشان دادند :
«فَوَقَعَ عَلَيْهَا الْحَسَنُ يُقَبِّلُهَا مَرَّةً وَ يَقُولُ يَا أُمَّاهْ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِي بَدَنِي قَالَتْ وَ أَقْبَلَ الْحُسَيْنُ يُقَبِّلُ رِجْلَهَا وَ يَقُولُ يَا أُمَّاهْ أَنَا ابْنُكِ الْحُسَيْنُ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ يَتَصَدَّعَ قَلْبِي فَأَمُوتَ»
امام حسن روى بدن مادر افتاد و پيكر مقدّس او را حركت مىداد و مىفرمود: مادر جان! قبل از اينكه روح از بدنم جدا شود با من صحبت کن! آنگاه امام حسين آمد و پاهاى مبارك مادر را حركت مىداد و مىبوسيد و مىفرمود: مادر جان! منم، فرزندت حسین. قبل از آنکه هلاك شوم و بميرم با من صحبت كن! 🖤🍂
📚 بحارالانوار _ مجلسی
#چند_خط_روضه •• #فاطمیه •• #شب۲۰
➖➖➖➖➖
🆔@eyvane_talaa