#همسرداری
🔴 #افکار_چاقویی
💠 چشمتان را ببندید و تصور کنید که فرزند دلبندتان چاقوی تیزی در دست دارد و هنگام دویدن زمین میخورد و چاقو وارد چشم یا دهان او میشود...
💠 اگر حادثه تلخی را با توجه و تمرکز، تصور کنید حال شما را خراب میکند و اگر ادامه دهید حتی ممکن است فشارتان بیفتد.
💠 افکار و ذهنیات ما رابطه مستقیم در خوشی یا ناخوشی حال ما دارد.
💠 اگر به بدیهای همسرتان در ذهن خود متمرکز شوید و یا به خوبیهای او فکر کنید حالتان را بد یا خوب میکند.
💠 مثبت اندیش بوده و به یکدیگر حُسن ظن داشته باشید تا کینهها و کدورتها در قلبتان رنگ ببازند و با حال خوب در کنار همسر و فرزندانتان از زندگی لذت ببرید.
😍👇👇👇
https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada
سوره مبارکه نور آیه 58.
یا ایها الذین آمنوا لیستاذنکم الذین ملکت ایمانکم والذین لم یبلغوا الحلم منکم ثلاث مرات من قبل صلاة الفجر وحین تضعون ثیابکم من الظهیرة ومن بعد صلاة العشاء ثلاث عورات لکم لیس علیکم ولا علیهم جناح بعدهن طوافون علیکم بعضکم علی بعض کذلک یبین الله لکم الآیات والله علیم حکیم
ای کسانی که ایمان آوردهاید! بردگان شما، و همچنین کودکانتان که به حدّ بلوغ نرسیدهاند، در سه وقت باید از شما اجازه بگیرند: پیش از نماز صبح، و نیمروز هنگامی که لباسهای (معمولی) خود را بیرون میآورید، و بعد از نماز عشا؛ این سه وقت خصوصی برای شماست؛ امّا بعد از این سه وقت، گناهی بر شما و بر آنان نیست (که بدون اذن وارد شوند) و بر گرد یکدیگر بگردید (و با صفا و صمیمیّت به یکدیگر خدمت نمایید). این گونه خداوند آیات را برای شما بیان میکند، و خداوند دانا و حکیم است!
https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada
💕حتما بخونید👌
وقتی که حجاب را به دخترم آموختم
اما عفاف را به پسرم نیاموختم...
به پسرم یاد دادم که
حیا و نجابت فقط مخصوص زن است
وقتی که به دخترم گفتم که باید به برادرش
احترام بگذارد. اما به پسرم نگفتم که به همان
اندازه به خواهرش احترام بگذارد...
برتر بودن مردانه را به پسرم یاد آوری کردم
وقتی که دخترم را برای یک ساعت
دیر آمدن به خانه بازخواست کردم...
اما به پسرم اجازه دادم که آخر شب
به خانه برگردد...
به پسرم آموختم که او
بر خلاف خواهرش میتواند خطا کند
وقتی که عشق ورزیدن را برای دخترم
نادرست دانستم...
اما از رابطه داشتن پسرم با دختری نامحرم
ذوق زده شدم که پسرم بزرگ شده
هوسباز بودن را به پسرم آموختم
وقتی که از کودکی به دخترم یاد دادم
که زن باشد، کدبانو، صبور و فداکار باشد
اما به پسرم فقط آموختم
که قوی و قدرتمند باشد..
تنها نامی از خانواده را
به پسرم آموختم نه مسئولیت خانواده را...
بله. من هم مقصرم که وظیفه والدین را به
درستی انجام ندادم.
من هم به عنوان یک پدر یا مادر
مقصرم که به جای اصلاح خودم و تربیت
صحیح فقط به جامعه ام انتقاد کردم.
جامعه هرگز به خودی خود درست
نمیشود. جامعه نمونه بزرگی از همان
خانواده است...
اینست واقعیتهایی که غافلیم...
. 🍃🍃🍃
روزگار غریبــے است ...
نمکدان را که پر میکنی
توجهــے به ریختن نمکها نداری ...
اما زعفران راکه میسابی
به دانه دانه اش توجه میکنی..!!
حال آنکه بدون نمک
هیچ غذایــے خوشمزه نیست...
ولــے بدون زعفران
ماهها و سالها میتوان آشپزی کرد
و غذا خورد ...
مراقب نمکهای زندگیتان باشید ...
ساده و بی ریا و همیشه دم دست ...
که اگر نباشند وای بر سفره زندگی
🟢#داستان
🔸کم گویی
لقمان حکیم پسر را گفت: امروز طعام مخور و روزه دار و هرچه بر زبان راندی، بنویس، شبانگاه همه آنچه را که نوشتی، بر من بخوان، آنگاه روزه ات را بگشا و طعام خور!
شبانگاه، پسر هر چه نوشته بود، خواند…
دیروقت شد و طعام نتوانست خورد.
روز دوم نیز چنین شد و پسر هیچ طعام نخورد…
روز سوم باز هرچه گفته بود، نوشت و تا نوشته را بر خواند، آفتاب روز چهارم طلوع کرد و او هیچ طعام نخورد.
روز چهارم، هیچ نگفت…
شب، پدر از او خواست که کاغذها بیاورد و نوشتهها بخواند.
پسر گفت: امروز هیچ نگفتهام تا برخوانم.
لقمان گفت: پس بیا و از این نان که بر سفره است بخور…
بدان که روز قیامت، آنان که کم گفتهاند، چنان حال خوشی دارند که اکنون تو داری…
❤️❤️
الان داشتم توو خیابون میرفتم یهو یه پراید زد روو ترمز اومد کنار
وایسادم گفتم :مشکلی پیش اومده
گفت: نه یادم رفت دنده چند هستم میخوام از دنده یک شروع كنم
#طنز جهت خنده😁