🥀🍃🥀
🍃🥀
🥀
به دنبال عشق رمانتیک و مداوم نباشید
ابتدای ازدواج دوران عشق رمانتیک است
اما گذر زمان این عشق را به تعهد و رابطه صمیمی تبدیل میکند
بسیاری از زوج های جوان وقتی به دوران صمیمانه زندگی میرسند، گمان میکنند عشق بین شان نیست در صورتی که صمیمانه ترین و متعهدانه ترین رابطه وجود دارد.
┈┈•°.⤳❁ ♥️ ❁⬿.°•┈┈
💕 زندگی آرام
❤️🔥
5.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#همسرانه👩❤️👨💍
رمز موفقیت در زندگی مشترک از نظر #شهید_جمهور🌸💕
نکته خیلی مهمی گفته👆😍
امروزم پنجشنبه با فرستادن
🌹 ی شاخه گل صلوات🌹
یادی کنیم از شهدا و عزیزای از دست رفته🥀
༺◍⃟🌺჻ᭂ࿐❁🌼༅••┅
https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada
#ترفند_آشپزی
خیساندن سریع حبوبات
در این شیوه، حبوبات را در آب ریخته و برای ۵ دقیقه با حرارت بالا و برای ۵ دقیقه با حرارت ملایم بجوشانید. آنگاه حبوبات را در همین آب برای یک ساعت بخسیانید. این به معنی پخته شدن حبوبات نیست بلکه تقریبا معادل ٨-١٠ ساعت خیساندن حبوبات است و باید پس از یک ساعت حبوبات را
😋🍴〰〰〰〰〰
22.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کیک سرد یخچالی🍰
مواد لازم :
شکر ۱ لیوان
شیر ۵ لیوان
پودر کاکائو ۳ ق غ
پودر نشاسته ۴ ق غ
بیسکویت پتی بور ۴ بسته
روغن مایع ½ لیوان
شکلات ۱۰۰ گرم
وانیل ۱ ق چ
کره ۵۰ گرم
😋🍴〰〰〰〰〰
22.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
_*کوهی در ترکمنستان در کنارش چشمه آب است وقتیکه کنارش قرآن بخوانی از چشمه آب جاری میشه اگر آرام بخوانی آب هم آرام میاد اگر به سرعت و آواز بلند بخوانی آب هم زیاد میشود وقتی تلاوت قرآن را تمام کنی آب هم قطع میشه خیلی عجیبه چه اسرار است که ما نمیدانیم*_
https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada
آب گرم با معده خالی
موضوع مهم
ای کاش بتوانم این مطالب را به همه انسانها برسانم
متخصصین قلب میگویند:اگر هر کسی که این نامه بدستش میرسد به کسانی که میشناسد بفرستد پس باعث نجات زندگی انسان میشود
درمان با آب گرم ( در حدی که دهان را نسوزاند)
باورتان نميشود اتحاد بیماریهای ژاپنی آخرین تجربه درمان با آب گرم که نتایج صد درصد برای بیماریهای زیر را دارد منتشر کرد
سردرد شدید
فشار خون
کم خونی
درد مفاصل
فلج
ضربان شدید یا تند قلب
صرع
چربی
سرفه
التهاب حلق
آسم
سل
التهاب شرائین
و هر مرضی که به مجاری ادرار مربوط میشود
زیادی ترشح اسید و التهاب معده
کم اشتهایی
و هر مرضی که به چشم وگوش و حنجره مربوط میشود
طریقه درمان با آبی که بجوش آمده
هر روز صبح زود از خواب بیدار شديد یک لیوان آب گرم با معده خالی بخور ۱۶٠ میلی ليتر. و آب باید گرم باشد ولی نه آن قدر که زبان را بسوزاند أمــــا أز آب ولرم گرم تر باشد
و تا ۴۵ دقیقه بعد هیچ گونه غذایی نخورید.
و پس از هر وعده غذا تا ۲ ساعت آب نخورید
بعضی از افراد یا مریضها در اوایل برای نوشیدن يك لیوان در یک وقت مشکل دارند میتوانند کمتر آب بنوشند و یواش یواش به ٢ لیوان برسد
نتایج درمان با آب برای امراض زیر در مدت معین زیر ثابت شده
مرض قند ۳٠ روز
فشار خون ۳٠ روز
مشکلات معده ۱٠ روز
انواع سرطان ۹ ماه
سل و إلتهاب شرائین ۶ ماه
کم غذایی ۱٠ روز
مشکلات مجاری ادرار ۱٠ روز
مشکلات بینی و گوش و حنجره ۲٠ روز
مشکلات قلب و انواع آن ۳٠ روز
سردرد شدید ۳ روز
کم خونی ۳٠ روز
چربی ۴ ماه
صرع و فلج ۹ ماه
مشکلات دستگاه تنفسی ۴ ماه
کپی کن و بفرست که بقیه هم استفاده کنند
آب یخ
ابو علی سینا پدر پزشکی در هزارسال قبل گفته 👇👇👇
أگـــر آب یخ شما را در جوانی بیمار نکند در میانسالی شما را سخت بیمار خواهد کرد
آب یخ باعث چسبیدن چربی دور عروق قلب شده و عامل انسداد ۴ رگ اصلی قلب و سکته یا ایست قلبی میشه
شاید شنیده باشید افراد جوانی که ایست قلبی میکنن و از دنیا می روند
علت اصلی این اتفاق بد ، نوشیدن آب یخ هست.
آب یخ اولین و بزرگترین علت سیروز کبد و نابودی کبد محسوب میشه
چون آب یخ باعث چسبیدن چربی دور جداره کبد میشه
متاسفانه بالای ۹٠ درصد کسانیکه در انتظار پیوند کبد هستن قبلش به نوشیدن آب خیلی خنک عادت داشتند
در کل نوشیدن آب یخ باعث از کار افتادن لوزالمعده و بیماری دیابت میشه
آب یخ باعث از بین رفتن عاج روده و معده شده و موجب سرطان دستگاه گوارش میشه
دكتر حسن_نورئ
برای دوستان خود ارسال کنید
این اطلاعات را فقط برای خود نگه ندارید و آن را به همه آشنایان و دوستان خود ارائه دهید.
https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada
بسته اینترنت هدیه ۲۰ گیگابایتی یک ماهه
🔹همراه اول: #673☆100☆
🔹رایتل: #673☆100☆
🔹ایرانسل: #1☆5☆
https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada
نقل قولی از دختری مجرد
چند روزی است که ۵۰ ساله شده ام، اما هنوز مجردم. چیزی که هرگز فکرش را هم نمی کردم نه اینکه زشت بودم و یا موقعیت اجتماعی نداشتم نه .من در جوانی در انتخاب همسر دچار وسواس شدم.
در فامیل از من به عنوان دختری یاد می کنند که منتظر مردی با اسب سفید بود. چند خواستگار من از فامیل بودند که دست رد به سینه شان زدم و هنوز هم که هنوزه مورد سرزنش بزرگان فامیل هستم.
اولین خواستگارم در سن 19 سالگی پسر عمویم بود او کارمند یک داروخانه، با درآمد متوسطی بود. خانواده و خود وی به من بسیار ابراز علاقه می کردند. اما بزرگترین مشکلی که در ازدواج با او می دیدم فاصله سنی مان بود. من و او تنها 5 ماه فاصله سنی داشتیم و احساس می کردم او نمی تواند مرا درک کند. از نظر من او خیلی بچه بود . بنابراین نتوانستم به او به عنوان یک همسر که تکیه گاهم باشد نگاه کنم. اینطوری اولین خواستگار خود را رد کردم و تا مدت ها به همین دلیل از خانواده عمویم فاصله گرفتم.
در 19 سالگی تقریبا 6 تا 7 خواستگار دیگر هم داشتم که هر کدام را به دلیلی رد کردم. در آن سال ها فکر می کردم نباید زندگی اطرافیانم را تجربه کنم. مثلا خواهرم که 17 سالگی ازدواج کرد و در کمتر از 6 سال صاحب 4 فرزند شد و لذتی از زندگی نبرد. بنابراین تصمیم گرفتم درس بخوانم و پیشرفت کنم. در این میانه اگر یک خواستگار خوب هم داشتم از دست ندهم. اینگونه بود که درس می خواندم و کمتر به مسائل دیگر توجه داشتم.
بعد از مدتی معلم شدم و کارم برایم از هر چیز مهم تر بود. دیگر به سن 25 سالگی رسیده بودم و خود را در اوج جوانی می دیدم. در آن سال ها هم تعداد زیادی خواستگار داشتم اما موقعیت اجتماعی به من اجازه نمی داد که بخواهم همسری پایین تر از سطح خود داشته باشم .
بنابراین هر خواستگاری که سطح سواد و موقعیت اجتماعی اش کمتر از من بود را رد می کردم.
تا قبل از سن 30 سالگی حداقل دو ماهی یکبار حضور خواستگار در خانه را تجربه می کردم. اما بعد از آن از این کار هم خجالت کشیدم و به مادرم گفتم : از این به بعد تا کسی به دلم نشیند و اطلاعات کافی درباره اش نداشته باشم به خانه راه نمی دهم. و با این توجیه که مگر اینجا نمایشگاه است که هر کسی بیاید و من را نگاه کند و برود تا تصمیم بگیرد.
از این به بعد حضور خواستگاران در خانه مان بسیار کمرنگ شد. سن من هم بالا رفته بود و هرگز حاضر نبودم ریسک کنم. چرا که معتقد بودم تا قبل از 30 سالگی ممکن است که زندگی سخت را تحمل کرد اما بعد از این سال دیگر باید زندگی خوبی را داشت و حتما باید دارایی مرد در شان تو باشد.
چرا که بزرگتر ها می گفتند "هر چه نشینی بر تخت نشینی " یعنی هر چه قدر صبر کنی و دیرتر ازدواج کنی خواستگاران بهتری برای تو خواهد آمد.
پس از آن دیگر کسانی که خانه و ماشین نداشتند نمی توانستند گزینه خوبی برای ازدواج باشند. چرا که تجربه مستاجری و با خط اتوبوس سیر کردن را در خود نمی دیدم. از سن 30 به بعد علاوه بر شغل و موقعیت اجتماعی، داشتن خانه و ماشین هم برایم مهم بود.
اما خواستگارانم دیگر کمتر مجرد بودند و اکثرا یا همسرانشان را به دلیل بیماری و تصادف از دست داده بودند و یا اینکه از هم جدا شده بودند. هرگز حاضر نبودم زندگی با مردی که تجربه زندگی قبلی داشته را تجربه کنم. از نظرم آن ها هم مردود بودند. من در رویاهای خود به دنبال شهزاده زرین کمری با اسب سفید می گشتم و همه خواستگاران مجرد خود را رد کرده بودم . حالا باید به چنین مردی جواب مثبت می دادم. آیا با این کار مورد تمسخر دوست و فامیل قرار نمی گرفتم؟
کم کم به سن 40 سالگی رسیدم. خواستگارانم خیلی کم شده بودند تقریبا هر 6 ماهی یک بار خواستگار از راه دور را تجربه می کردم.با این تفاوت که دیگر زندگی متاهلی را تجربه کرده بودند و بچه هم داشتند. تفاوت آن ها با هم در تعداد بچه ها بود و این موضوع برایم بسیار آزار دهنده بود.
فشار خانواده هر روز بیشتر می شد و تعداد خواستگاران بسیار کم. آخرین مورد خواستگارم راهرگز فراموش نمی کنم که دو شبانه روز گریه می کردم. پیر مرد 65 ساله ای که صاحب داماد و عروس و نوه بود از من خواستگاری کرد.
فهمیدم چقدر فرصت های خوبی را از دست داده ام .
چرا همکارم که تمام صفات خوب یک مرد در او جمع شده بود فقط به خاطر چند سال فاصله سنی رد کردم.؟
سنم به 45 رسیده بود تصمیم گرفتم کمی عاقلانه تر فکر کنم. دیگر به مردانی که تجربه زندگی متاهلی داشتند و همسر خود را از دست داده بودند هم راضی شده بودم. اما کمتر کسی بود که همسرش را از دست داده باشد و بچه نداشته باشد اگر هم بود چهره دلنشینی نداشت.
امروز در ۵۰ سالگی حس همسر شدن و از همه مهمتر حس مادر شدن را از دست داده ام.امروز خواهرم با نوه هایش بازی می کند و من هنوز اندر خم یک کوچه منتظر خواستگارم. امروز حسرت فرصتهای گذشته را می خورم.
https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada