آقا خروسه بیداره. خروسه به آغل نمیرفت وقتی میرفت ظهرا میرفت. مام تو ماشین مش مندلی. لاک پشتمتون تعمیرگاهه. شبا که میخوابیم، آقا خروسه درس میخونه. اگه بیدار باشیم هم میریم پارک جنگلی و بعدش کلبه جنوب. عه وا لاک پشتمون خراب شده. اختر واسش شهاب شده. پس میرم پیش مامانم، آنجا میمانم. آقا خروسه، این لاکپشته کی میاد بیرون؟! یه وقت واسه زمستون تو همون تعمیرگاه نخوابه وا! اصلا من میرم خونه مامانم مهرمو بذارم اجرا. قد قد. قد قد. قُداس!
#مهدینار🖋♣️
تا آتش نگیری که نور نمیدهی! اصلا آن فندک و ژل آتشزا را بیاور ببینم. البته تو ببینی. من را. آتش. نور.... را! نه خاک بر سر، نورا نه! نور را... نمیگی پدر نورا بیاد آتیشمون بزنه؟! اها راستی خودمون میخواستیم خودمونو آتیش بزنیم... خب بگو بیاد. سماور روشنه؟!
#مهدینار🖋♣️
باغچه را که بیل میزنی مراقب ویل باش. من ویل را با بیل میکشم... و به قول امروزیها دیل میزنم. برو بیلت را بزن بابا!
#مهدینار🖋♣️