💠#قسمت_پنجم
💠#عشق_آسمانی
داشتم چادرمو درست میکردم که یکدفعه گفت🙂
اگه من بیام جلو برای ازدواج، تا همیشه پشتم هستین؟😍
من تقریبا هر کاری که باید برای یک انتخاب درست انجام میدادم رو انجام داده بودم☺️
و تحقیقات هم کرده بودیم😊
سرمو بالا گرفتم و گفتم 😌
بله پشتتون هستم😇
بلند شدیم و باهم از اتاق بیرون اومدیم🙂
همه نگاهشون به من بود👀
من پیش مادرم رفتم و گفتم همه چیز خوبه☺️
ایشونم رو به مادرشون کردن و سرشون رو به معنی بله تکون دادن🙃
رفتم آشپزخونه و چایی آوردم و از بزرگترها شروع کردم☕️
وقتی بهش رسیدم سرشو بالا آورد و تشکر کرد و چایی رو برداشت❣
تو اون جلسه خانواده ها راجب بحث مهریه صحبت کردن 💸
پدرم نظر منو پرسیدن و من گفتم دوست دارم ۱۴ سکه باشه 🏅
پدرم هم همون ۱۴ سکه رو مشخص کردن✍
خیلی خداروشکر میکردم که مهریه ام ۱۴ سکه شد😍
جلسه تموم شد و قرار شد که برای نامزدی با حضور بزرگترهای فامیل قراری گذاشته بشه که روزش به انتخاب ما دوتا باشه😇
ماهم روز عیدفطر رو انتخاب کردیم☺️
قرار شد تا اون روز باهم صحبت کنیم و تماس بگیریم📞
من خیلی خجالت میکشیدم😅
قرارشد یک روز بریم بیرون تا دفتر بله برون بگیریم
قرارمون ساعت ۹ بود که....
⬅️ ادامه داستان واقعی
#عشق_آسمانی فردا🌱
از همین کانال 👇
🔰@ezdevage_asemani
بیا که تو #پنج_دقیقه ثبت نام بشی‼️
👇👇👇👇👇
@pasokhgou_1
👆👆👆👆👆
💠#قسمت_پنجم
💠#عشق_آسمانی
داشتم چادرمو درست میکردم که یکدفعه گفت🙂
اگه من بیام جلو برای ازدواج، تا همیشه پشتم هستین؟😍
من تقریبا هر کاری که باید برای یک انتخاب درست انجام میدادم رو انجام داده بودم☺️
و تحقیقات هم کرده بودیم😊
سرمو بالا گرفتم و گفتم 😌
بله پشتتون هستم😇
بلند شدیم و باهم از اتاق بیرون اومدیم🙂
همه نگاهشون به من بود👀
من پیش مادرم رفتم و گفتم همه چیز خوبه☺️
ایشونم رو به مادرشون کردن و سرشون رو به معنی بله تکون دادن🙃
رفتم آشپزخونه و چایی آوردم و از بزرگترها شروع کردم☕️
وقتی بهش رسیدم سرشو بالا آورد و تشکر کرد و چایی رو برداشت❣
تو اون جلسه خانواده ها راجب بحث مهریه صحبت کردن 💸
پدرم نظر منو پرسیدن و من گفتم دوست دارم ۱۴ سکه باشه 🏅
پدرم هم همون ۱۴ سکه رو مشخص کردن✍
خیلی خداروشکر میکردم که مهریه ام ۱۴ سکه شد😍
جلسه تموم شد و قرار شد که برای نامزدی با حضور بزرگترهای فامیل قراری گذاشته بشه که روزش به انتخاب ما دوتا باشه😇
ماهم روز عیدفطر رو انتخاب کردیم☺️
قرار شد تا اون روز باهم صحبت کنیم و تماس بگیریم📞
من خیلی خجالت میکشیدم😅
قرارشد یک روز بریم بیرون تا دفتر بله برون بگیریم
قرارمون ساعت ۹ بود که....
⬅️ ادامه داستان واقعی
#عشق_آسمانی فردا🌱
از همین کانال 👇
🔰@ezdevage_asemani
بیا که تو #پنج_دقیقه ثبت نام بشی‼️
👇👇👇👇👇
@pasokhgou_1
👆👆👆👆👆