⚫️علامه حسنزاده آملی؛ فیلسوف و عارفی ولایی
🖊احمدحسین شریفی
🔶#علامه_حسنزاده آملی عالمی کمنظیر و بدون شک یکی از ستونهای علمی و اسوههای عملی حوزههای علمیه بود. محضر او محضر علم و دانایی و صفا و نورانیت بود. در محضر او، گذر زمان احساس نمیشد. او از مصادیق اتمّ کسانی بود که دیدنشان، سکوتشان، سخنشان، نگاهشان، راه رفتنشان و نشست و برخاستشان یاد خدا را در دلها زنده میکرد.
در درونشان صد قیامت نقد هست
کمترین آنکه شود همسایه مست
🔶او به حق وارث علوم عقلی و فلسفی و عرفانی مسلمین بود؛ او عمر گرانمایه خویش را صرف احیای تراث فلسفی و عرفانی مسلمین و پرورش شاگردانی برای تداوم این راه کرد.
🔶علامه حسنزاده آملی انسانی فوقالعاده بزرگ بود؛ اما چیزی که او را در چشم ما بزرگتر میکرد و بصیرت و خلوص این عارف ربانی را آشکارتر میساخت، دفاع بیچون و چرا و بیچشمداشت از ولایت و ولی بود. او به گواهی گفتارها و نوشتارهایش حقیقتاً ذوب در ولایت بود. او حضرت آیتالله خامنهای را نائب المهدی و واجب الطاعة میدانست. و خود را به منزله سربازی برای ولایت تلقی میکرد.
🔶علامه حسنزاده در مقدمه کتاب «انسان در عرف عرفان» درباره رهبر فرزانه انقلاب اسلامی حضرت آیتالله خامنهای چنین نگاشته است:
«رهبر عظیم الشان کشور بزرگ جمهوری اسلامی ایران جناب آیتالله المعظم خامنهای کبیر (متع الله الاسلام و المسلمین بطول بقائه الشریف) قائد ولیّ وفیّ، و رائد سائس حفیّ، مصداق بارز «نرفع درجات من نشاء» میباشد. عزّت و شوکت روزافزون آن قائد اُسوهی زمان را همواره از حقیقة الحقائق مسئلت دارم و امیدوارم دادار عالم و آدم همواره سالار و سرورم را سالم و مسرور دارد.»
🔶او در جمله مشهور دیگری درباره لزوم ولایتپذیری همگان چنین میفرماید:
«گوشتان به دهان رهبر باشد، چون ایشان گوششان به دهان حضرت خاتم الانبیا است.»
روحش شاد و راهش پر رهرو باد.
@faannoos
🔴یکبام و دو هوا در دفاع از ذخایر حوزه
🖊احمدحسین شریفی
🔷چندروزی است که یکی از نویسندگان جوان و دغدغهمند (دکتر مهدی جمشیدی)، در نقد یکی از موضعگیریهای سیاسی آیتالله العظمی صافی گلپایگانی (حفظه الله) نکتهای مختصر در کانال ایتایی خودش منتشر کرده است. اما بلافاصله پس از انتشار آن مطلب کوتاه ایتایی، شاهد به جوش آمدن غیرت اسلامی بسیاری از گروههای سیاسی و علمی حوزوی هستیم. آنان به حق در دفاع از شأن مرجعیت و لزوم حفظ حرمت مرجعیت سخن میگویند و مینویسند. خداوند از همه آنان این غیرت دینی را قبول کند.
جالب است که پیش از همه جریانهای سیاسی و علمی حوزوی و حتی پیش از نهادهای رسمی حوزوی، «جریان سیاسی غربگرا» در کشور ما، که در عمل هیچ اعتنایی به توصیههای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی مراجع بزرگوار، از جمله حضرت آیتالله العظمی صافی گلپایگانی، نداشتهاند، به حمایت همهجانبه از این مرجع بزرگوار قیام کردهاند و خواستار «برخورد سخت» با آن نویسنده جوان هستند. البته امیدوارم که این حمایتها و غیرتها فقط به دفاع از یک موضعگیری سیاسی (که به زعم و خیال باطل آنها در راستای موضعگیریهای سیاسیشان بوده است) منحصر نشود. بلکه جرأت و شجاعت حمایت از همه دیدگاههای این مرجع عالیقدر و عظیم الشأن از جمله دیدگاههای ایشان درباره حجاب و موسیقی و ربا و فعالیتهای اجتماعی زنان و حقوق اسلامی و ... را نیز داشته باشند. یعنی فی المثل اگر کسی در نقد دیدگاه این عالم عظیمالشأن در باب حجاب یا موسیقی هم سخنی گفت، نه تنها با همین شدّت و حدّت علیه او موضعگیری کنند! بلکه دست کم خودشان در گفتار و نوشتار و رفتار به دیدگاههای فرهنگی و اقتصادی این مرجع بزرگوار پایبند باشند؛ تا این حمایت آنها شائبه سوء استفاده سیاسی از این مرجع بزرگوار را نداشته باشد.
🔶در عین حال، به عنوان یک طلبه ناچیز، گلایهای از بزرگان حوزوی هم دارم و آن اینکه حتماً به خوبی میدانید که از روز رحلت #علامه_حسنزاده آملی تاکنون به صورتی بیوقفه، سیل تهمتها و افتراها و لعنها و ناسزاها از سوی عدهای از مخالفان ولایت و همچنین عدهای از روحانیان مخالف فلسفه و عرفان به سوی آن علامه ذوفنون و افتخار علمی حوزههای علمیه و جهان تشیع روانه شده است! (تهمتها و ناسزاهایی که یک میلیونیوم آنها در نوشته این نویسنده جوان در نقد آیتالله صافی گلپایگانی وجود ندارد). عدهای از سکولارهای عمامه به سر و بعضاً خارجنشین، علامه حسنزاده را به جرم دفاع از حریم ولایت و حمایت از رهبر معظم انقلاب اسلامی، به باد تهمت و ناسزا و فحاشی گرفتهاند. و عدهای از مخالفان حوزوی فلسفه و عرفان هم، از هیچگونه حرمتشکنی و هتاکی و ناسزایی علیه آن مرد بزرگ دریغ نورزیدهاند. شخصیتی که رهبر فرزانه انقلاب او را «عالمی ربانی» و «سالکی توحیدی» و «از چهرههای نادر و فاخری» معرفی کردند که «نمونههای معدودی از آنان در هر دورهای چشم و دل آشنایان را مینوازد». اما دریغ از یک موضعگیری رسمی از سوی نهادهای حوزوی یا حتی عالمان بزرگ حوزوی در محکومیت این رفتارها!
از خدای بزرگ میخواهم به همه توفیق «شناخت حق»، «عمل به حق» و «نشر و گسترش حق» را عنایت بفرماید.
#حوزه_انقلابی
#حوزه_سکولار
🇮🇷 @faannoos
🔴«دستگاه قضایی» و «نقد» و «آزاداندیشی»
🖊احمدحسین شریفی
[عضو کمیسیون نظریهپردازی، نقد و آزاداندیشی حوزه علمیه]
[۱] از جمله افتخارات علمی و فرهنگی اسلام، میدان دادن به آزاداندیشی و نقد و انتقاد علمی و سیاسی است. اهمیت این مسأله تا جایی است که حتی امام صادق علیه السلام که از مقام عصمت برخوردار است محبوبترین برادران ایمانی خود را کسانی میداند که او را نقد کنند! و نقدهای خود را به او هدیه کنند!
أحَبُّ اخوانی إلیَّ مَنْ أهْدی إلیَّ عیوبی.
[۲) امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی هم کراراً بر مسأله آزادی اندیشه و نقد در نظام جمهوری اسلامی تأکید کردهاند. حتی رهبر فرزانه و حکیم انقلاب اسلامی توصیههای مؤکد نسبت به برگزاری کرسیهای نقد و آزاداندیشی در مراکز علمی به ویژه حوزه و دانشگاه داشته و دارند.
[۳] البته طبیعت نقد، صراحت و تندی و تلخی و گزندگی آن است. و البته و هزار البته ناقد باید آداب اخلاقی نقد را نگه دارد و از هتاکی و بیادبی بپرهیزد؛ اما نقد شونده (صرف نظر از جایگاه علمی و اجتماعی خود) و حامیان و مریدان او نیز اخلاقاً باید ظرفیت خود را بالا ببرند. و نقد را حتی اگر از سوی ضعیفترین افراد جامعه باشد، با رویی گشاده پذیرا باشند و آن را هدیهای الهی تلقی کنند. نه آنکه به مقابله به مثل برخاسته و با توهین و بیادبی متقابل با ناقد برخورد کنند. خدا رحمت کند علامه مصباح یزدی را (که قطعاً در تحمل فحاشی و هتاکی و بیادبی دیگران، رکوردار است). ایشان از نقدها و حتی فحاشیها نه تنها غمگین نمیشد و هیچگاه (تأکید میکنم هیچ گاه) تقاضای رسیدگی قضایی به آنها را نداشت؛ بلکه آنها را نعمتی الهی برای خود میدانست و حتی به طنز میفرمود: در کنار درمانهای شیمیایی و گیاهی، «فحشدرمانی» هم برای سلامتی مؤثر است!
[گفتنی است که این بنده درباره آداب اخلاقی نقد فراوان سخن گفته و نوشتهام از جمله در کتاب اخلاق کاربردی و آیین زندگی که کتاب درسی دانشگاههای کشور هم هست. علاقمندان میتوانند برای آگاهی تفصیلی از دیدگاه و نظرگاه این بنده به آنجا مراجعه کنند.]
[۴] باید اجازه داد که فضای نقدهای علمی و سیاسی مسیر طبیعی خودش را طی کند و هتاکان و بیادبان مهجور و مطرود جامعه علمی شوند؛ یعنی جامعه علمی ما در اثر تضارب آراء و اندیشهها و نقدها آنقدر رشید شود که هتاکان و بیادبان جایگاهی در آن نداشته باشند.
[۵] به همین دلیل شخصاً معتقدم که مسؤولان قضایی نیز هرگز نباید به چنین مباحثی ورود کنند. طبیعی است که عینکی که مسؤولان قضایی و دادستانی کشور بر چشم دارند عینک جرمبینی و جرمشناسی و جرمانگاری و در نتیجه دستور پیگردهای قانونی و ... و نهایتاً بازداشت و زندانی کردن منتقد یا منتقدان است. اما نیاز به بیان ندارد که چنین کاری نه تنها کمکی به فضای علمی و سیاسی کشور و خدمتی به رشد فرهنگ نقد و نقدپذیری نمیکند بلکه جوّی از خفقان و ترس و وحشت و چاپلوسی ایجاد میکند که به طور قطع و یقین در درازمدت دود آن بیش از همه به چشم نظام سیاسی کشور خواهد رفت. به همین دلیل، ورود دستگاه قضایی را به مباحث انتقادی و آزاداندیشانهای که در حوزه یا دانشگاه صورت میگیرد، سمّ مهلک کرسیهای آزاداندیشی و نقد علمی و سیاسی میدانم.
[۶] افزون بر این، «گر حکم کنند که مست گیرند در شهر هر آنچه هست گیرند». اگر بناست دستگاه قضایی حکم تعقیب و بازداشت ناقدان بزرگان علمی حوزه و دانشگاه را (حتی بر فرض اینکه در نقد خود خامی کرده و جانب ادب را نگه نداشته باشند) صادر کنند، در همین دو سه ماه اخیر باید صدها و بلکه شاید هزاران نفر را از دانشگاهیان و حوزویان دستگیر کرده باشند! توهینی که یکی از شرکتهای تولیدی به استاد بزرگی چون #شفیعی_کدکنی، از افتخارات ادبیات فارسی، کرد؛ ناسزاها و لعن و فحاشیهایی که عدهای علیه #علامه_مصباح بیان کرده و میکنند؛ دهها و صدها طلبهای که در همین یک ماه اخیر با بدترین الفاظ و رکیکترین ناسزاها و فحاشیها از #علامه_حسنزاده آملی یاد کرده و میکنند و .... همگی باید بازداشت و محاکمه شوند! و .... آفات و آسیبهای چنین فضایی نیاز به توضیح ندارد.
#اخلاق
#اخلاق_نقد
🇮🇷 @faannoos