eitaa logo
فانوس
13.1هزار دنبال‌کننده
25.7هزار عکس
18.5هزار ویدیو
42 فایل
کانال #خبری_تحلیلی / #روشنگری 🔻ارسال سوالات ٫ شبهات و نظرات به ادمین گروه کارشناسان فانوس @Amar313 ➖➖➖➖➖ ادمین تبادل @Exchange_eitaa *بازنشر مطالب بدون لینک بلامانع است*
مشاهده در ایتا
دانلود
✋چرا اینهمه وحشت از رییسی؟ چون 👈وقتی رفت آستان قدس بلافاصله قائم مقام را عزل کرد تا به راحتی حسابرسی انجام بشود و پس از مشخص شدن جرم به قانون سپردند، یعنی با کسی در این حد هم تعارف ندارند. 👈وقتی رفت قوه قضائیه اول با شروع کرد که نشان دهد مبارزه با فساد تعارف بردار و جناح بازی و حزب گرایی نیست و بعد سراغ رفت. 👈 چون در برخورد قاطعانه با بانک‌ها و خصوصی سازیها برای باز گشایی کارخانه ها و کارگاه‌ها نشان داد کار برای مردم ندارد اگرچه تحت فشار برخی ! یا همان قرار بگیرد. ✋حالا پیدا کنید را! وگرنه که خواست همه است و ترسی و وحشتی ندارد. فانوس https://eitaa.com/joinchat/1843462178C0f358f7318
🔻 تعابیر تکان‌دهنده امام در ذم آیت‌الله منتظری 💢 یکی از خاطرات تلخ روزهای فتنه سال 88 بی بصیرتی خواصی بود که خود روزی ادعای شاگردی مکتب ولایت فقیه را داشتند و حتی مباحث ولایت فقیه را تدریس میکردند. 🔹اما آینده نگری و جامعیت امام بزرگوار صحنه روشنی در برابر تحلیل ما نسبت به برخی خواص قرار داده است.نامه معروف 6 فروردین امام خودگویای این مدعاست. 🔹نهم دی ماه بهانه ای شد تا خاطره ای را که رهبر انقلاب از جلسه خود با امام در خصوص این نامه است منتشر کنیم. 📌🍃رهبر معظم انقلاب: 🔹« دیر هم بود، ساعت حدود نه شب بود. اینکه امام این ساعت ملاقات بدهد، خیلی چیز غیرمتعارفی بود. لکن خب ما رفتیم و به حاج احمد آقا گفتیم که ما آمده‌ایم با امام ملاقات کنیم. 🔹 ایشان رفت داخل و آمد گفت -گمانم گفت امام میگویند- که نامه را برای آقایان هم بخوانید. 🔹آقای هاشمی نامه را از حاج احمد آقا گرفت و شروع کرد به خواندن برای آنها. هیچ کس دیگر هم از بیت امام آن وقت آنجا نبود. 🔹 بعد حاج احمد آقا آمد و گفت امام میگویند بیایید. رفتیم در همان اتاق امام و امام نشسته بودند و اخم کرده. وارد شدیم و نشستیم. 🔹 اگر منظره‌ی اتاق امام در نظرتان باشد، فرض کنید اینجا آن مبل بزرگی بود که امام این گوشه‌اش می‌نشستند، آقای هاشمی نشست همین پهلوی دست ایشان. معمولاً که میرفتیم، آقای هاشمی همان دم مینشست. 🔹من آمدم این طرف روی زمین نشستم. این هم جای من بود، همیشه که می‌آمدم، اینجا می‌نشستم. 🔹 آقای مشکینی و آقای امینی رفتند دورتر یک خرده‌ای با فاصله نشستند. وقتی نشستیم، آقای هاشمی شروع کرد به صحبت و گفت که آمده‌ایم که یک فکری بکنیم برای این کار. 🔹 تا این حرف از ایشان صادر شد، امام برگشتند گفتند: «چه فکری؟» یک تعبیر این جوری. «آقای منتظری «...» و «...» و «فاجر» است.» این سه تعبیر را ایشان کردند. 🔹خب واقعاً برق از چشم همه‌ی ما پرید. این تعبیر؟! امام در حرف زدن خیلی آدم مواظبی بود. 🔹یعنی حقیقتاً آدمی بود که من داستان‌ها دارم از این که چیزی را که میخواست نسبت به کسی مخصوصاً بیان کند، مواظبت میکرد که زیاد و کم نشود. اگر یک وقتی یک چیزی گفته میشد که یک قدری این طرف و آن طرف بود، در اوّلین وقت ممکن اصلاح میکرد، که من یک نمونه‌اش را برای شما بگویم. 🔹 یک شب منزل حاج احمد آقا بودیم، امام هم بودند. من نام یکی از شخصیّت‌های معروف دنیای اسلام را بردم و پرسیدم: نظر شما نسبت به ایشان چیست؟ امام تأمّل مختصری کردند و گفتند: «نمیشناسم.» یک جمله‌ی دیگر هم گفتند که نشانه‌ی بی‌اعتقادیِ به آن شخصیت بود. 🔹 خوشبختانه آن جمله یادم رفته، یعنی بعد از همان قضیّه هم یادم رفت. گذشت. من فردا یا پس فردایش با امام کاری داشتم، رفتم منزل ایشان. ایشان گفتند: «آن مطلبی که شما پرسیدید، همان نمیشناسم.» یعنی آن جمله‌ی بعدش را پاک کردند. یعنی اینقدر ایشان مواظب بود که یک چیزی نگوید که برخلاف موازین باشد.» منبع: کتاب روایت رهبری 🔸فانوس🔸 @faanos313 〰〰〰🇮🇷〰〰〰 https://eitaa.com/joinchat/1843462178C0f358f7318