چادرم یادگار مادرم زهرا ♡•°
یاد شهدا کمتر از شهادت نیست امام خامنه ای سلام رفقا قرار از امروز با شهدا اشنا بشیم هر هفته بایک شهی
#هرشب_معرفےیک_شهید قسمت اول
شهید مصطفی چمران🌷
نام:مصطفی چمران ساوه ای
نام پدر:حسن
ولادت: 1310/12/17تهران
شهادت:1360/3/31دهلاویه
وضعیت تاهل:متاهل صاحب 4 فرزند
اخرین مقام:
-فیزیکدان
-عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران
-وزیر دفاع ایران در دولت مهدی بازرگان و دولت موقت شورای انقلاب
-از همراهان موسی صدر در تشکیل جنبش امل (لبنان)
-نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی
-از فرماندهان ایران در جنگ ایران و عراق و بنیانگذار ستاد جنگهای نامنظم در جریان جنگ ایران و عراق بود
سن شهادت: 55ساله
#یادش_باصلوات
#ادامه #دارد
زڪات دانستن این مطلب ارسال برای دیگران است
j๑ïท ➺
•♡| @fadaei_hazrat_zahra |♡•
چادرم یادگار مادرم زهرا ♡•°
یاد شهدا کمتر از شهادت نیست امام خامنه ای سلام رفقا قرار از امروز با شهدا اشنا بشیم هر هفته بایک شهی
#هرهفته #معرفی #یک #شهید. قسمت دوم
مصطفی چمران ساوه ای
وی تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه انتصاریه، نزدیکپامنار، گذراند و دوران متوسطه را در دارالفنون و البرز طی کرد. به سال ۱۳۳۲ با رتبه ۱۵ در رشته الکترومکانیکدانشکده فنی دانشگاه تهران پذیرفته شد. او در تمام دوران تحصیل جزو شاگردان ممتاز بود. سپس با دریافت بورس تحصیلی به دانشگاه تگزاس ای اند ام آمریکا رفت و درجه کارشناسی ارشد را در رشته مهندسی برق کسب نمود.[۱۰]سپس برای اخذ درجه دکتری در رشته پلاسما فیزیک به دانشگاه برکلی ایالت کالیفرنیا رفت[۱۱] و در آنجا نیز درخشید۲۲ به گونهای که پایاننامه او مرجع دو تا از مقالات علمی در زمینه پلاسما فیزیک شد.[۱۲] وی در دهه ۶۰ در آزمایشگاههای بل و هم چنین آزمایشگاه پیشرانه جت ناسا استخدام شد.[۱۳][۱۴]
او در کنار زبان فارسی به زبانهای عربی، ترکی، فرانسوی، انگلیسی و آلمانی مسلط بود و در کنار دانش، به هنر نیز توجه داشت.[نیازمند منبع]
ازدواج و خانوادهویرایش
مصطفی چمران دو بار ازدواج کرد، بار اول در سال ۱۳۴۰ با یک زن مسلمان آمریکایی به نام تامسن هیمن[۱۵] که نام خود را پس از ازدواج به پروانه تغییر داد و ثمره این ازدواج، یک دختر به نام روشن و سه پسر به نامهای رحیم، علی و جمال بود؛ جمال در کودکی در استخر خانه پدر همسر چمران غرق شد. نوشتههای ابوجمال در سوگ فرزند، نمونهای نادر از نثر حزین چمران است.
نمونهای از نوشتههای چمران در باب فرزند خود:
«ای فرزندم! در این دنیا نتوانستم به تو کمکی کنم...
اما آنجا در آسمانها، لحظهای از تو جدا نخواهم شد...
و دیگر قدرتی نیست که همبستگی ما را از هم بگسلد...
بُنَیَّ …!
مَعَک، مَعَک، لا أفارقک …!
فرزندم با تو خواهم بود از تو جدا نمیشوم!»[۱۵]
سه فرزند دیگر هر کدام در شهری در کناره غربی آمریکا زندگی میکنند. همسر آمریکایی وی پس از مهاجرت بهلبنان و مدتی زندگی کردن در آنجا، به دلیل شرایط سخت و محرومیت شدید، تصمیم به بازگشت به آمریکا گرفت و از همسر خود جدا شد و در سال ۲۰۰۹ در آمریکا درگذشت.[۱۵][۱۶]
در ادامه حضور مصطفی چمران در لبنان نقاشی شمع او، آغاز آشنایی او با غاده جابر شد که در نهایت به ازدواج او با همسر لبنانیاش انجامید. واسطه این آشنائی و ازدواج، شخص موسی صدر و یک روحانی ایرانی به نام سید غروی بودهاست.[۱۷] عباس چمران، برادر او آخرین رئیس دانشکده مهندسی برق دانشگاه صنعتی شریف قبل از انقلاب بود که پس از مرگ او درگذشت[۱۸] و مهدی چمران برادر دیگر او سابقه ریاست شورای شهر تهران را دارد
#یادش #صلوات
#ادامه #دارد
j๑ïท ➺
•♡| @fadaei_hazrat_zahra |♡•
چادرم یادگار مادرم زهرا ♡•°
یاد شهدا کمتر از شهادت نیست امام خامنه ای سلام رفقا قرار از امروز با شهدا اشنا بشیم هر هفته بایک شهی
#هرشب#معرفی #یک #شهید قسمت سوم
مصطفی چمران
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
وی از ۱۵ سالگی در جلسات تفسیر قرآن سید محمود علایی طالقانی در مسجد هدایت و در دروس فلسفه و منطقمرتضی مطهری و نیز در جلسات دیگر شرکت داشت. چمران از نخستین اعضای انجمن اسلامی دانشجویاندانشگاه تهران بود. در مبارزات سیاسی دوران مصدق، از دوره چهاردهم مجلس شورای ملی تا ملی شدن صنعت نفت شرکت فعال داشت. وی در روز ۱۶ آذر ۱۳۳۲ در حمله گارد به دانشکده فنی دانشگاه تهران جزو معترضان به حضور نیکسون، معاون رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا، بود. چمران از مسوولان نهضت مقاومت ملی و عضو جبهه ملی ایران در دانشگاه تهران بهشمار میآمد. او پس از حضور در آمریکا به همراه تنی چند از هم فکرانش شاخهنهضت آزادی ایران در خارج از کشور را تأسیس کرد. وی با همکاری ابراهیم یزدی برای اولین بار انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا را پایهریزی کرد و از مؤسسین انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی در کالیفرنیا بود. به دلیل این فعالیتها، بورس تحصیلی شاگرد ممتازی وی از سوی رژیم شاه قطع شد و از آن پس تا پایان دوره دکتری در دانشگاه برکلی به عنوان پژوهشیار ای آی مشغول به کار شد. [نیازمند منبع]
در آمریکاویرایش
چمران با بورس شاگرد اولی در دانشگاه تهران برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و در دورههای کارشناسی ارشد(الکترونیک) در دانشگاه تگزاس اِی اَند اِم و[۱۹] دکتری (رشته فیزیک پلاسما و الکترونیک) در دانشگاه برکلیتحصیل نمود.[۲۰]
با آغاز جنگ ایران و عراق به جبهه جنگ عزیمت نمود و ستاد جنگهای نامنظم را بنیان نهاد. ایجاد واحد مهندسی فعال برای ستاد جنگهای نامنظم یکی از این برنامهها بود که به کمک آن، جادههای نظامی بهسرعت در نقاط مختلف ساخته شد و با نصب پمپهای آب در کنار رود کارون و احداث یک کانال به طول حدود بیست کیلومتر و عرض یک متر در مدتی حدود یک ماه، آب کارون را به طرف تانکهای عراقی روانه ساخت، بهطوریکه آنها مجبور شدند چند کیلومتر عقبنشینی کنند و سدی بزرگ مقابل خود بسازند.
پس از یأس عراقیها از تسخیر اهواز، ارتش این کشور برای دومین بار به سوسنگرد حمله کرد و سه روز تانکهای عراقی شهر را در محاصره گرفتند؛ روز سوم تعدادی از آنان توانستند به داخل شهر راه یابند.
دکتر چمران که از محاصره تعدادی از یاران و رزمندگان ایرانی در آن شهر سخت برآشفته بود، با فشار و تلاش فراوان خود و سید علی خامنه ای، ارتش را آماده ساخت که برای نخستین بار دست به یک حمله خطرناک و نابرابر بزنند و خود نیز نیروهای مردمی و سپاه پاسداران را در کنار ارتش سازماندهی کرد تا با نظمی نو و شیوهای جدید از جانب جاده اهواز - سوسنگرد به دشمن یورش ببرند.
چمران در نبردی که برای آزادسازی سوسنگرد درگرفته بود، به هدف منحرف کردن دشمن از آسیب رسانی به رزمندگان همراهش، به همراه دو تن از همراهانش به درگیری با چند تانک و نفربر پرداخت که ماحصل آن فرار نیروهای عراقی از صحنه نبرد بود در حالی که او تنها از ناحیه ران مجروح گردید و نیروهای او توانستند خود را به سوسنگرد برسانند؛ او با کامیون هیفائی که از دشمن به غنیمت گرفته بود خود را به بیمارستان رساند و بستری شد؛ اما بیش از یک شب در بیمارستان نماند و پس از آن به مقر ستاد جنگهای نامنظم رفت.
#بایادش #صلوات
#ادامه #دارد
j๑ïท ➺
•♡| @fadaei_hazrat_zahra |♡•
چادرم یادگار مادرم زهرا ♡•°
ـ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚 نام کتاب: دختر شینا 📖 شماره صفحه: 4 ـ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ مقدمه گفتم من زندگی این زن را می نو
#ادامه ..
ـ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📚 نام کتاب: دختر شینا
📖 شماره صفحه: 5
ـ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
تو می گفتی و من می شنیدم. می خندیدی و می خندیدم. می گریستی و گریه می کردم. ماه رمضان کار مصاحبه تمام شد. خوشحال بودی به روزه هایت می رسی. دست آخر گفتی: «نمی خواستم چیزی بگویم؛ اما انگار همه چیز را گفتم.» خوشحال تر از تو من بودم. رفتم سراغ پیاده کردن مصاحبه ها.
قرار گذاشتیم وقتی خاطرات آماده شد، مطالب را تمام و کمال بدهم بخوانی اگر چیزی از قلم افتاده بود، اصلاح کنم؛ اما وقتی آن اتفاق افتاد، همه چیز به هم ریخت.
تا شنیدم، سراسیمه آمدم سراغت؛ اما نه با یک دسته کاغذ، با چند قوطی کمپوت و آب میوه. حالا کِی بود، دهم دی ماه 1388. دیدم افتاده ای روی تخت؛ با چشمانی باز. نگاهم می کردی و مرا نمی شناختی. باورم نمی شد، گفتم: «دورت بگردم، قدم خیر! منم، ضرابی زاده. یادت می آید فصل گوجه سبز بود. تو برایم تعریف می کردی و من گوجه سبز می خوردم. ترشی گوجه ها را بهانه می کردم و چشم هایم را می بستم تا تو اشک هایم را نبینی. آخر نیامده بودم درددل و غصه هایت را تازه کنم.»
می گفتی: «خوشحالی ام این است که بعد از این همه سال، یک نفر از جنس خودم آمده، نشسته روبه رویم تا غصة تنهایی این همه سال را برایش تعریف کنم. غم و غصه هایی که به هیچ کس نگفته ام.» می گفتی: «وقتی با شما از حاجی می گویم، تازه یادم می آید چقدر
.
.
#کپےتنهاباذڪرصلوات 🌟
√|| @fadaei_hazrat_zahra
چادرم یادگار مادرم زهرا ♡•°
تلنگر اول به خودم بعد دوستان بچه مذهبی ها مخصوصا بخونند••••• اول راه بودیم.. گفتن #فضای_مجازی! گف
تلنگر اول به خودم بعد دوستان
#ادامه...
آقا پسر مذهبی!☺️
برادر من!😉
حداقل روی اهداف نفسانی خودت،پوشش دین و جذب حداکثری نذار!😊
خانم چادری!😍
آقایی که با دیدن عکست که اتفاقا توشم باحجابی،
میگه خدا حفظت کنه میگه چادر بهت میاد!😒
اون زیر پست یه بدحجابم مینویسه که چی بهش میاد... 🙄
آی پسر و دختر مذهبی!😞
نکنه منتظری شیطون با حربه ی #پارتی و شماره دادن و دوردور کردن بیاد سراغت!؟😱
تو هم با افتخار احساس کنی چقدر مومنی!😏
نخیر...
برای امثال ما از اینجا ها شروع میشه!
که کمتر احساس گناه کنیم!😔
که کم کم از راه به در بشیم...
به یه جایی میرسی می بینی دیگه #اشک نداری☹️
حال #نماز و #دعا نداری😖
دیگه اصلا #نماز_شب کیلویی چند؟؟😨
دعای کمیل؟؟ مال قدیما بود...😰
کم کم آلارم نفس لوامه خاموش میشه
بترس...😱
همین که نماز اول وقتت از دست بره باعث خوشحالی دشمنه!😫
آره
اینطوریاست...
اول راه بودیم
ولی حالا دیگه زدیم تو جاده خاکی...
همه ما در خطر هستیم...
یک نگاه حرام...
یک حرف بی مورد...
یک شوخی ...
#ظهور_نزدیک_است با گناه دورش نکنیم!!
♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ
•♡| @fadaei_hazrat_zahra |♡•
چادرم یادگار مادرم زهرا ♡•°
آری اشک میریزیم😭 چون نمی توانیم ابراهیم باشیم نمی توانیم محمد هادی باشیم نمی توانیم علی باشیم .... آ
#ادامه...؛☺️
جوابم را شهدا دادند....😍
از شهدا به دختران محجبه ایران 😍😇👇🏻
قبول ✋🏻
هرکاری خواستید بکنید به یاد مهدی فاطمه باشید آن وقت خود به خود عزیز دل مهدی فاطمه می شوید😄 آن وقت است که دیگر طاقت ماندن در دنیایی که بوی گناه را می دهد نخواهید داشت ...
آن وقت است که وقت شهادت است ...😃
آن وقت می فهمید که راه شهادت برای هیچ کس بسته نیست ...
آن وقت مسیر شهادت برایتان باز میشود حتی اگر دختر باشید ...😇
ㄟ♡ㄏʝσɨŋ⇣
•❥| @fadaei_hazrat_zahra |❥•
صدا ۰۰۳.m4a
8.87M
یہ دفه اینترنت قطع شد 😱❌
هرکارے کرده بودے یه دفه تمومشد..
پیاماے تودایرکت رو نتونستے پاک کنے..
پست ها و.. همه و همه ..
دستت کوتاه شد ؟!
#اوضاعچطورهرفیق ؟
{وقتے از اینجا بریم... }•°
چیکارکنم؟!😰 #گوشیم...
#ادامه در ویس [🎧]
👤#استاد_عزیزی
🌿مُدرِّس نوین🔰
کلاسهاے رایگان استاد..👇
____
http://eitaa.com/joinchat/3723296797C035496b51c
نام: مهدی
نام خانوادگی: باکری
نام پدر: حسین
تاریخ تولد: ۳۳/۱/۳۰
محل تولد: میاندوآب
تاریخ شهادت:۶۳/۱۲/۲۵
محل شهادت: اروند
نام عملیات: بدر
🌷|•برشی از وصیتنامه شهید
وصیت به مادرم و خواهران و برادرانم و اهل فامیل: بدانید اسلام تنها راه نجات و سعادت ماست،همیشه به یاد خدا باشید و فرامین خدا را عمل کنید،پشتیبان و از ته قلب مقلد امام باشید،اهمیّت زیاد به دعاها و مجالس یاد اباعبدالله و شهدا بدهید که راه سعادت و توشه آخرت است. همواره تربیت حسینی و زینبی بیابید و رسالت آنها را رسالت خود بدانید و فرزندان خود را نیز همانگونه تربیت کنید تا سربازانی با ایمان و عاشق شهادت و علمدارانی صالح وارث حضرت ابولفضل برای اسلام ببار آیند. از همه کسانی که از من رنجیدهاند و حقی بر گردن من دارند طلب بخشش دارم و امید دارم خداوند مرا با گناهان بسیار بیامرزد.
#ادامه دارد...
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان