#تلنگرانہ ✨
#دعای_مادر🥀
همان طور که اعمال من برسی میشد دعاهای مادرم را دیدم که درسرنوشت من بسیار تاثیر داشت
بار ها گناه یا خطایی از من سر زده بود که با دعای مادر پاک شده بود یا هرجاقرار بود بلا یا عقوبتی برسر من وارد شود با دعای مادرم برطرف میشد
#برگرفته_از_کتاب_شنود
♡ʝσiŋ🌱↷
『@fadaei_hazrat_zahra』
#تلنگرانہ ✨
من در برسی اعمال میدیدم که برای نگهداری از همسر و فرزندانم و برای تحمل ان شرایط سخت چه اجر و پاداشی به من داده بودند و لحظه لحظه ی ان سختی ها برای من محاسبه شده بود
البته کوچیک ترین ناشکری من اجرم را ضایع می کرد
یه شکایت نابجا یک دردودل با اطرافیان اجرم ضایع میشد
من اجری بالاتر از شهادت را به راحتی از دست دادم
#برگرفته_از_کتاب_شنود
♡ʝσiŋ🌱↷
『@fadaei_hazrat_zahra
#حدیث 🍃
امام صادق:
زیارت امام حسین(ع) ترک نکن و به دوستان و یارانت سفارش کن تا خدا عمرت را دراز و روزی و رزقت را زیاد کند و خدا تورا با سعادت زنده دارد و نمیری مگر شهید
(وسائل الشیعه ج ۱۰ ص۳۳۵)
#برگرفته_از_کتاب_شنود
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب🤍
ʝσiŋ🌱↷
『@fadaei_hazrat_zahra
#تلنگرانہ ✨
#دعای_مادر🥀
همان طور که اعمال من برسی میشد دعاهای مادرم را دیدم که درسرنوشت من بسیار تاثیر داشت
بار ها گناه یا خطایی از من سر زده بود که با دعای مادر پاک شده بود یا هرجاقرار بود بلا یا عقوبتی برسر من وارد شود با دعای مادرم برطرف میشد
#برگرفته_از_کتاب_شنود
ʝσiŋ🌱↷
『@fadaei_hazrat_zahra
#تلنگرانہ ✨
همان طور که روز های زندگی ام حسابرسی میشد این ماجرا را هم دیدم:
دوسال بعد از ازدواج فهمیده بودم که همسرم در دوران کودکی سرطان داشته و پس از چند سال پیگیری معالجه درمان شده بود
من چندین بار همسرم را باکلام خودم اذیت کردم که چرا این مطلب را در خواستگاری نگفتی
همسرم هم دلش شکست و خداوند هم با سوختن دخترم خواست به من بفهماند که بیماری و بلا در دوران کودکی برای هر دختری میتواند باشد
#برگرفته_از_کتاب_شنود
ʝσiŋ🌱↷
『@fadaei_hazrat_zahra
#تلنگرانہ ✨
#لحظه_جان_دادن🥀
همان طور که در بیمارستان در بیهوشی بودم دیدم که پیر مردی که با اتاق من خیلی فاصله داشت در حال جان دادن بود شیاطین با انواع و اقسام حیله ها دورش را گرفته بودند
برخی شبیه حیوانات ترسناک وبرخی شبیه زنان نیمه برهنه بالای سر او عشوه گری می کردند این پیر مرد که ظاهرا رابطه ای با معنویات نداشت هر چه میخواست خدا را صدا بزند نشد و به طرز بدی از دنیا رفت
#برگرفته_از_کتاب_شنود
ʝσiŋ🌱↷
『@fadaei_hazrat_zahra
#تلنگرانہ ✨
#منبع_نور💫
همان طور که دربیهوشی در بیمارستان بودم
من بالا و بالاتر رفتم کل زمین را مانند یک اسمان پر ستاره میدیدم یک نقطه یک شهر مثل ماه میدرخشید سریع به ان نقطه رفتم ابتدا فکر میکردم مکه باشد اما وقتی به ان سمت رفتم دو گنبد طلایی را دیدم
کربلا منبع عظیم نور و پاکی که تمام نورها در تمام نقاط به ان متصل بود کربلا عامل نورانیت تمام زمین بود.
#برگرفته_از_کتاب_شنود
ʝσiŋ🌱↷
『@fadaei_hazrat_zahra
#اثرات_روضه_اباعبدالله🥀
در زمانهایی که روح من از بیمارستان بیرون میرفت حقایقی را میدید که تا آن زمان هیچ اطلاعی از آنها نداشت مثلاً از مدتی قبل از زمانی که بیماری همسرم شدید شد بارها و بارها در نیمههای شب صدایی را از بیرون خانه و پشت پنجره می شنیدم
که با سوز خاصی قرآن میخواند و دعا میکرد بارها این صدا را در نیمههای شب میشنیدم و زمانی که سرم را از پنجره بیرون می کردم هیچکس را نمیدیدم در آن سوی هستی وقتی این لحظات مرور می شد متوجه شدم که در آن محله قدیمی که ما خانه اجاره کرده بودیم یک خانواده ای از جنهای شیعه زندگی میکردند ما از زمان حضور در تهران در منزل مان مراسم روضه و هیئت داشتیم این روضهها باعث ایجاد روح معنوی و برکت در خانواده ما شده بود این خانواده جن شیعه عاشق امام حسین علیه السلام بودند زمانی که روضه برگزار می شد پشت دیوار خانه ما قرار میگرفتند و در مصائب آقا اباعبدالله اشک می ریختند زمانی که همسرم مریض شد آنها پشت دیوار منزل ما قرار میگرفتند و با خواندن قرآن برای سلامتی همسرم دعا میکردند یک بار که حال همسرم خیلی بد شد ما در تهران کسی را نداشتیم فقط یکی از همسایگان بود که بچهها را پیش او میگذاشتم و به بیمارستان میرفتیم آن روز همسایه ما هم نبود من توکل کردم به خدا و دو فرزند خردسال ۵ و سه ساله را تا عصر تنها در خانه رها کردم و رفتم خیلی نگران بودم وقتی برگشتم دیدم که هیچ مشکلی پیش نیامده حتی بچهها خودشان غذا را از یخچال برداشته و خورده بودند در آن سوی هستی مشاهده کردم که با رفتن ما از منزل این خانواده جن از فرزندان ما مراقبت کردند تا برگردیم
#برگرفته_از_کتاب_شنود 📚
ʝσiŋ🌱↷
『@fadaei_hazrat_zahra
#تلنگرانہ ✨
مرد راننده را دیدم که خیره شده بود به چهره زنی بسیار بدحجاب که از عرض خیابان رد میشد با یک نگاه از ازل تا ابد او را دیدم!
اسمش فرشید بود. اما به خاطر این هرزه گی ها زندگی اش را از دست داد سال بعد از زنش جدا شد.
اما از آن طرف آن زن را دیدم که در محشر به دنبال فرشیده بود تا از او حلالیت بطلبد. حق الناس به گردنش بود. او باعث شد که این فرشید و صدها مثل او از زندگی با همسرشان دلسرد شوند. و کارشان به طلاق منجر شود. او به تمام این مرد ها بدهکار بود.
#برگرفته_از_کتاب_شنود
♡ʝσiŋ🌱↷
『@fadaei_hazrat_zahra』