eitaa logo
فدائیان رهبر
2هزار دنبال‌کننده
44هزار عکس
34.3هزار ویدیو
175 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💐 آیت الله میرباقری‌: ✍ اگر کسي تدبير نکرد، شيطان بر انسان سبقت مي گيرد. ما بايد تدبير کنيم و بر فرصت‌ها سبقت بگيريم. ✍ اگر شما برنامه‌ريزي و تدبير براي شب‌تان نکرديد، يک‌شب، دوشب، ده‌شب و ... همه اش مي‌گذرد و آدم می‌بيند يک‌سال دو‌سال، ده‌سال گذشته و پير شده و فرصت ها تمام شده است و هنوز می‌خواهد که نماز شب بخواند! ✍ يا هنوز دارد نقشه می‌‌کشد که نماز صبحش را اول وقت بخواند! ✍ يا محاسنش مثل من سفيد شده است و تازه دارد نقشه مي کشد که نماز اول وقت بخواند! ✍ اين انسان چند وقت ديگر به مقصد می‌رسد، فقط خدا می‌داند! ‎‌‌‌┅═༅࿇༅✿༅࿇༅═┅ 💐 ألـلَّـھُمَ الرُزقنا زِیارَة ڪَربَلا💐 🌹ألـلَّـھُمَ ؏َـجــِّلْ لِوَلــیِـڪْ ألفـرَج🌹
36.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کاک قاسم 🔸روایتی جالب و شنیده نشده از نجات کردستان عراق توسط حاج قاسم سلیمانی🌷
✨﷽✨ ✍🏻دهخدا مادری داشت بسیار عصبی بود و پرخاشگر؛ طوری که دهخدا بخاطر مادرش ازدواج نکرده بود و پیرپسر مجردی بود در کنار مادرش زندگی می‌کرد. ♦️نصف شبی مادرش او را از خواب شیرین بیدار کرد و آب خواست. دهخدا رفت و لیوانی آب آورد مادرش لیوان را بر سر دهخدا کوبید و گفت آب گرم بود. سر دهخدا شکست و خونی شد. به گوشه‌ای از اتاق رفت و زار زار گریست. ✍🏻گفت: «خدایا من چه گناهی کرده‌ام بخاطر مادرم بر نفسم پشت‌ پا زده‌ام. من خود، خود را مقطوع‌النسل کردم، این هم مزد من که مادرم به من داد. خدایا صبرم را تمام نکن و شکیبایی‌ام را از من نگیر.» ♦️گریست و خوابید شب در عالم رؤیا دید نوری سبز از سر او وارد شد و در کل بدن او پیچید و روشنش ساخت. صدایی به او گفت: «برخیز در پاداش تحمل مادرت ما به تو علم دادیم.» 🌟از فردای آن روز دهخدا شاهکار تاریخ ادبیات ایران را که جامع‌ترین لغت‌نامه و امثال و حکم بود را گردآوری کرد و نامش برای همیشه بدون نسل، در تاریخ جاودانه شد.
عارفی را گفتند: خداوند را چگونه می‌بینی ؟؟؟ گفت: آنگونه که همیشه می‌تواند مچم را بگیرد، اما دستم را می‌گیرد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹ای حرمت ملجأ در ماندگان دور مران از در و، راهم بده
🔺بیاید امشب واسه مریضا دعا کنیم🤲 ❣خدایا خیلیا همین الان رو‌تخت بیمارستانا امیدشون به توئه😔 ❣خدایا همه ‌مریضا رو بدون ‌نوبت شِفا بده🤲
گاهی در سخت ترین شرایطِ زندگی ، بدونِ تکیه گاه ، میانِ بلاتکلیفی ها رها می شوی و تازه می فهمی چقدر تنهایی ... می فهمی که نباید رویِ هیچ کس حساب می کردی ، که آدم ها سرشان به زندگیِ خودشان گرم است ، که قرض گرفتنِ پایِ دیگران برایِ رفتن ، فقط زمینت می زند ! یاد می گیری که قوی باشی و رویِ پایِ خودت بایستی ، که همیشه برایِ بدترین اتفاقات و رویدادها ، آماده باشی ... و فراموش نکنی ؛ آدم ها گناهی نکرده اند اگر درگیرِ مشغله هایِ خودشان اند ، اگر زمانِ اضافه ای برای دغدغه هایِ تو ندارند . که شاید دیگران هم میانِ سختی و مشکلاتشان ، فقط خودشان را دارند ، که خودشان را برایِ دردهایِ خودشان کنار گذاشته اند !
🌼 امام صادق علیه السلام: اگر کسی تنها ٢ حدیث ما را بخواند و عمل نماید و آنرا به دیگران بياموزد، اين کوشش بالاتر از ثواب عبادت ٦٠ سال خواهد بود. 📗 منیة المرید، ۱۸۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 ازخداوند چه بخواهیم 🌷
🔻از سیلی «سرباز» به گوش بروجردی، تا سیلی آقای نماینده به گوش «سرباز» ‌ 🔹‌خودش را برای رفتن به ماموریت آماده می‌کرد که یک «سرباز» وارد اتاق شد و به مسئول دفتر فرمانده گفت که مرخصی لازم دارد و وقتی با جواب منفی روبرو شد، با ناراحتی پرسید: بروجردی کجاست؟ می خواهم با خودش صحبت کنم. ‌ 🔹‌محمد رو کرد به سرباز و گفت: فرض کن که الان داری با بروجردی صحبت می‌کنی و او هم به تو می‌گوید که نمی‌شود به مرخصی بروی. شما اسلام هستید و به خاطر عدم موافقت با یک مرخصی که نباید اینطور عصبانی بشوید. 🔹این حرف انگار بنزینی بود که بر آتش درون سرباز ریخته شد و او را شعله ورتر کرد و ناگهان سیلی محکمی به گوش محمد زد و گفت: اصلا به شما چه ربطی دارد که دخالت می‌کنی و با همان عصبانیت هر چه از دهانش در آمد نثار محمد کرد. 🔹محمد به او نزدیک شد و خواست بغلش کند، سرباز گمان کرد می‌خواهد او را کتک بزند؛ مقاومت کرد و خواست از خودش دفاع کند، محمد بوسه‌ای بر پیشانی سرباز زد و گفت بیا داخل دفتر بنشینیم و با هم صحبت کنیم. ‌ 🔹‌اما سرباز که هنوز نمی‌دانست با چه کسی طرف است، با همان عصبانیت گفت اصلا تو چه کاره‌ای که دخالت می‌کنی؟! من با بروجردی کار دارم. ‌ 🔹‌محمد لبخندی زد و گفت خب بابا جان بروجردی خودم هستم. ‌ 🔹سرباز جا خورد و زد زیر گریه. گفت هر کاری کنی حق با توست و اگر می‌خواهی تبعیدم کن یا برایم قرار زندان بنویس. ‌ 🔹‌اما بروجردی نه تبعیدش کرد و نه برایش زندان برید و به سرباز گفت: حالا برو مرخصی، وقتی برگشتی بیا تا بیشتر با هم صحبت کنیم تا ببینیم می‌شود این عصبانیتت را فرو نشاند. 🔹از آن روز به بعد سرباز عصبانی شد مرید محمد. وقتی که از مرخصی برگشت، به خط مقدم رفت و عاقبتش ختم به شهادت شد. ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 دولت خاتمی به آمریکا پیشنهاد داده بود در صورت لغو تحریم‌ها، ایران هم حزب الله لبنان رو خلع سلاح می‌کنه و هم رژیم صهیونیستی رو به رسمیت می‌شناسه!!! 🔹آمریکا هم میگه اینها کافی نیست، باید قدرت موشکی و هسته‌ای رو هم تحویل بدید! همزمان با ایران، لیبی هم تحریم شد و پیشنهاد رفع تحریم را از آمریکا دریافت کرد و قدرت موشکی و هسته‌ای رو تحویل داد؛ اما اتفاقی که افتاد، نه تنها تحریم‌ها در لیبی برداشته نشد بلکه عمل به دستورات آمریکا باعث تضعیف لیبی و در نهایت حمله نظامی آمریکا به این کشور شد.
📸 رئیس جمهور عراق حکم اعدام 340 داعشی رو تایید کرده، BBC و فعالان حقوق بشر نگران جان این تروریستها شدند. پ ن : هنوز از جنایات داعشیها زمان زیادی نگذشته، چند سال دیگه که بگذره داعشیها مثل منافقین ایران میشن بیگناه، و حکومتی که تروریستها رو مجازات کرده میشه رژیم خشن و ضد انسانی.
🔴 نماینده رهبری در امور انجمن اسلامی دانشجویان و دانشجویان ایرانی در اروپا منصوب شد ♦️ با حکم رهبر معظم انقلاب حجت‌الاسلام احمد واعظی نماینده رهبری در امور انجمن اسلامی دانشجویان و دانشجویان ایرانی در اروپا شد. 🌍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴اراجیف مضحک صادق زیباکلام: میلیون ها ایرانی دوست داشتند ترامپ رأی بیاورد تا فشار را بیشتر کند! ♦️زیباکلام به همراه حسن داعی در شبکه لندنی من و تو با دفاع از فشار هر چه بیشتر علیه ایران تأکید کردند: ♦️"بیایید به آمریکایی ها بگوییم تحریم ها را بر ندارید که اگر تحریم ها برداشته شود چیزی گیر مردم ایران نمی آید!" انسان باید شاخ در بیاره از اینکه امثال صادق زیباکلام بیشرف تو دانشگاههای جمهوری اسلامی تدریس میکنن.
🔴آقای علی‌عسگری! پیکر نحیف گفت‌وگو را بیش از این نتراشید ♦️علی‌رغم اینکه صداوسیما پیشتر بابت اظهارات کارشناس برنامه عذرخواهی کرده بود اما واکنش امروز رئیس این سازمان و موضع تند وی علیه برنامه زاویه نشان می‌دهد که رئیس صداوسیما به‌جای آنکه به بخشی از راهکار و حل مسئله تبدیل شود، قصد دارد در حکم بخشی از مشکل خود را بازنمایی کند! ♦️اگرچه عذرخواهی‌های مسئولان برنامه بابت این اظهارات از جنبه اخلاقی آن موجه است، امّا پوزش‌خواهی شداد و غلاظ رئیس‌ صداوسیما در واقع پذیرش این موضوع است که این سازمان و برنامه خود عامل این تخلف است. ♦️حتی اگر این عذرخواهی را هم نشانه‌ای از تواضع و اقدام اغراق‌گونه‌ی اخلاقی تصور کنیم و آن را مطلوب بدانیم، این سخن ایشان که با هرگونه تقصیر، و حتی قصور! در برنامه برخورد -آنهم از نوع قاطع‌اش - خواهد شد چه معنایی می‌دهد؟ ♦️معنای ادبی تقصیر آن است که عوامل برنامه خود در این توهین نقش داشته‌اند! اما قصور در این محل به این معناست که به هر حال باید برنامه تنبیه شود! ♦️استفاده از چنین ادبیاتی از سوی رئیس سازمان صدا و سیما می‌تواند جسارت ساخت چنین برنامه‌هایی را از سردبیران و تهیه‌کنندگان سیما بگیرد و امیدی که به بازشدن فضای گفت‌وگو به تلویزیون بود را از بین می‌برد. ♦️ادبیات یکی از میهمانان برنامه اخیر زاویه می تواند محل نقد باشد ، اما تبدیل این ماجرا به اهرمی برای برخورد با اصل گفت‌وگو و برنامه، تلاشی برای تراشیدن پیکر نحیف برنامه‌های گفت‌وگو محور و انتقادی است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیکر مطهر شهید محمد رضا شفیعی که بعد از ۱۶ سال سالم از زیر خاک بیرون امد ما مدیون شهدا هستیم روحش شاد و یادش گرامی باد 😔ما همه مدیون شهداییم یادمان نرود این جمله🙏 شادی روح شهدا صلوات
حضرت علي عليه السلام می فرمایند: 🤝به کسی که تو را امین قرار داده است خیانت مکن هر چند او به تو خیانت کرده باشد و راز او را فاش مساز اگرچه او راز تو را فاش ساخته باشد. 📓بحارالانوار جلد ۷۷ صفحه ۲۰۸ ✧═════•❁❀❁•═════✧ 💕💛💕
🌷خداوند چه کسانی را هدایت میکند؟ چه کسانی هدایت پذیرند؟ 🌷والذین جاهدوا فینالنهدینهم سبلنا: آنانکه تلاششان به خاطر خداست.۶۹ عنکبوت 🌷۲.یهدی الیه من ینیب.........۱۳ شوری توبه کنندگان را هدایت می‌کند 🌷۳.ان تتقوالله یجعل لکم فرقانا.......۲۹ انفال پرهیزکاران راهدایت میکند 🌷۴.اهدناالصراط المستقیم نمازگزاران وهدایت خواهان راهدایت میکند 🌷۵.ایمان وعمل صالح باعث هدایت می‌شود آن الذین آمنو وعملوالصالحات یهدیهم ربهم.....۹ یونس 🌷۶.آنانکه در راه هدایت میروند، خدابرهدایتشان می افزاید. یزید الله الذین اهتدو هدی...۷۶ مریم 💕💛💕
: ادب دعا اینه که قبل از اینکه چیزی از خدا بخوای از خدا تشکر کنی بابت چیزایی که داری؛ و اِلّا بی‌ادبیه... دعای بی‌‌ادب هم که مستجاب نمیشه... ✧═════•❁❀❁•═════✧ 💕💛💕
✅خاطره ای عجیب از مداحی کردن شهید ابراهیم هادی پائیز سال۱۳۶۱ بود. بار دیگر به همراه ابراهیم عازم مناطق عملیاتی شدیم. این بار نَقل همه ی مجالس توسل های ابراهیم به حضرت زهرا علیها سلام بود. هرجا میرفتیم حرف از او بود! خیلی از بچه ها داستان ها و حماسه آفرینی های او را در عملیات ها تعریف می کردند. همه ی آن ها با توسل به حضرت صدیقه ی طاهره علیها سلام انجام شده بود. به منطقه ی سومار رفتیم. به هر سنگری می رفتیم از ابراهیم می خواستند که برای آن ها مداحی کند و ازحضرت زهرا علیها سلام بخواند. شب بود. ابراهیم در جمع بچه های یکی از گردان ها شروع به مداحی کرد.صدای ابراهیم به خاطر خستگی و طولانی  شدن مجالس گرفته بود! بعد از تمام شدن مراسم، یکی دو نفر از رفقا با ابراهیم شوخی کردند و صدایش را تقلید کردند. بعد هم چیزهایی گفتند که او خیلی ناراحت شد. آن شب قبل از خواب ابراهیم خیلی عصبانی بود و گفت: من مهم نیستم، این ها مجلس حضرت را شوخی گرفتند. برای همین دیگر مداحی نمی کنم! هر چه می گفتم: حرف بچه ها را به دل نگیر، آقا ابراهیم تو کار خودت را بکن، امافایده ای نداشت. آخر شب برگشتیم مقر، دوباره قسم خورد که: دیگر مداحی نمی کنم! ساعت یک نیمه شب بود.خسته و کوفته خوابیدم. قبل از اذان صبح احساس کردم کسی دستم را تکان می دهد. چشمانم را به سختی باز کردم. چهره ی نورانی ابراهیم بالای سرم بود. من را صدا زد و گفت: پاشو الان موقع اذانه. من بلند شدم. با خودم گفتم: این بابا انگار نمی دونه خستگی یعنی چی؟! البته می دانستم که او هر ساعتی بخوابد، قبل از اذان بیدار می شود و مشغول نماز. ابراهیم دیگر بچه ها را هم صدا زد. بعد هم اذان گفت و نماز جماعت صبح را برپا کرد. بعد از نماز و تسبیحات، ابراهیم شروع به خواندن دعا کرد. بعد هم مداحی حضرت زهرا علیها سلام!! اشعار زیبای ابراهیم اشک چشمان همه ی بچه ها را جاری کرد. من هم که دیشب قسم خوردن ابراهیم را دیده بودم از همه بیش تر تعجب کردم! ولی چیزی نگفتم. بعد از خوردن صبحانه به همراه بچه ها به سمت سومار برگشتیم. بین راه دائم در فکر کار های عجیب او بودم. ابراهیم نگاه معنی داری به من کرد و گفت: می خواهی بپرسی با اینکه قسم خوردم، چرا روضه خواندم؟! گفتم: خب آره، شما دیشب قسم خوردی که... پرید تو حرفم و گفت: چیزی که می گویم تا زنده ام جایی نقل نکن. بعد کمی مکث کرد و ادامه داد: دیشب خواب به چشمم نمی آمد، نیمه های شب کمی خوابم برد. یکدفعه دیدم وجود مقدس حضرت صدیقه ی طاهره علیها سلام تشریف آوردند و گفتند: نگو نمی خوانم، ما تو را دوست داریم. هرکه گفت بخوان تو هم بخوان. دیگر گریه امان صحبت کردن به او نمی داد. ابراهیم بعد از آن به مداحی کردن ادامه داد. کتاب سلام بر ابراهیم – ص۱۹۰ 💕🧡💕