⚡️آقای روحانی با هشت سال سابقه فرماندهی پدافند هوایی، تبلیغاتش را با ناسزاگویی به نظامیان آغاز کرد و گفت من سرهنگ نیستم. سرتیپ لاریجانی نیز با بیش از یک دهه سابقه حضور در سپاه، روش و منش روحانی را تکرار کرد. در ارتباطِ جنابعالی با دولت روحانی، همین یک فقره کفایت میکند.
▫️سال ۷۶ مردم رنج کشیده از نئولیبرالیسم، در مقام نه به #دولت_سوم_هاشمی بودند و آقای ناطق نوری، هرچند اصولگرا، نماد تداوم آقای هاشمی بود. امروز آقای لاریجانی، با همان مختصات، در همان موقعیتی قرار گرفته است که آقای ناطق در سال ۷۶ قرار داشت. مردم به #دولت_سوم_روحانی نه خواهند گفت.
#سید_یاسر_جبرائیلی
✨محورهای بحثی که در نشست با رئیسجمهور منتخب ارائه کردم؛
🔸️در سال جاری حدود ۴۵۰ هزار میلیارد تومان کسری بودجه داریم و این کسریها، باعث شده است که مسئله دولت از "پیشرفت کشور" به "اداره دولت" تقلیل یابد. راهکارهایی هم که بعضا برای تامین مالی دولت ارائه میشود، نظیر گران کردن ارز، گران کردن بنزین و حاملهای انرژی، فروش نفت و صرف درآمدهای آن برای امور جاری و مانند اینها، تحمیل هزینههای اداره دولت به مردم، یا هزینه از جیب مردم برای اداره دولت است. در صورتی که فلسفه وجودی دولت، ارتقای سطح رفاه مردم و پیشرفت کشور است.
🔸️در بیش از ۵۰درصد کشورهای جهان، بالغ بر ۸۰درصد بودجه از محل مالیات تامین میشود. متاسفانه این نرخ در کشور ما حدود ۳۰درصد است. میانگین جهانی نرخ مالیات بر تولید ناخالص داخلی حدود ۲۶درصد است، اما در کشور ما این رقم حدود ۷درصد است. واقعیت این است که طبقه ثروتمند در کشور ما مالیات نمیدهد و فشار مالیاتی روی تولیدکنندگان و حقوقبگیران است.
🔸️در سه ساله منتهی به پایان ۹۸، بالغ بر ۱۰ میلیون میلیارد تومان به حساب حدود ۴هزار نفر واریز شده است که هیچ کدام پرونده مالیاتی ندارند.
🔸️نظام مالیاتی کشور باید به صورت اساسی متحول شود. لایحه PIT باید به سرانجام برسد. CGT باید اجرا شود. اگر میخواهیم از فعالیتهای غیرمولد جذابیتزدایی کنیم، راهش اصلاح نظام مالیاتی است.
🔸️با وضعیت موجود، این تحولات ممکن نیست. سازمانهایی با اهمیت بسیار کمتر از سازمان امور مالیاتی، مستقیما زیرنظر رئیسجمهور هستند. این حوزه بهاندازهای اهمیت دارد که در برخی کشورها، ثبت اسناد و ثبت احوال زیرمجموعه دستگاه مالیاتی هستند؛ یعنی هم شرکتها و هم افراد در سازمان امور مالیاتی متولد میشوند.
🔸️اتفاقی که برای تحول در نظام مالیاتی رخ دهد، تبدیل شدن این تحول به دغدغه مرکزیت دولت است. انتزاع سازمان امور مالیاتی از وزارت اقتصاد و ارتقاء آن به معاونت رئیسجمهور، ایجاد اشراف اطلاعات اقتصادی برای این سازمان، و اجرای مالیاتهای PIT، CGT، PST و FST به صورت هوشمند از اقدامات ضروری است.
#سید_یاسر_جبرائیلی
✨ ریشههای زردرنگی در سیاستورزی
این پرسش، شاید ذهن بسیاری از نخبگان سیاسی ما را مشغول کرده که چرا سیاست در کشور ما گرفتار بحران حاشیهزیستی شده است. چرا در شرایطی که میتوان دهها مسئله اولویتدار برشمرد که باید دغدغه کارگزاران و مطالبه کنشگران باشد، پیشپا افتادهترین و کماهمیتترین مسائل، تبدیل به دستور کار ملی میشود و واکنش و موضع و اقدام و دستور مقامات ارشد کشور را در پی دارد؟
سال ۱۹۹۹ در ژورنال ارتباطات سیاسی(Political Communication) مقالهای منتشر شد که به رسانهزدگی سیاست (Mediatization of Politics) پرداخته بود و نویسندگان، تاثیرپذیری فزاینده نهادهای سیاسی از رسانههای جمعی را بررسی کرده بودند. نتیجهگیری آنها این بود که هرچند رسانهها در شکل دهی به فضای سیاسی تاثیر زیادی دارند، اما بازی واقعی سیاست همچنان در نهادهای سیاسی -چون احزاب- در جریان است، نه در رسانهها.
فضای امروز با سال ۱۹۹۹ تفاوت زیادی کرده است. آن زمان، شبکههای اجتماعی نظیر توئیتر اساسا وجود خارجی نداشتند(توئیتر سال ۲۰۰۶ تاسیس شد). نهایتا روزنامهها و شبکههای تلویزیونی بودند که بر فضای سیاسی یا کنشها و واکنشهای سیاسیون اثر میگذاشتند و حتی رسانهزدگی، به هیچ وجه مساوی حاشیهزیستی سیاست یا زردرنگی در سیاستورزی نبود. اگر از رسانهزدگی سیاست بحث میشد، مسئله این بود که آیا قدرت تعیین دستور کار سیاسی، یا تعیین تکلیف امور، در ید نخبگان صاحب رسانه و صاحب تریبون است، یا در ید نخبگان حاکم بر نهادهای سیاسی.
با ظهور شبکههای اجتماعی، این امکان برای همه آحاد جامعه فراهم شد که بتوانند "اثر رسانهای" ایجاد کنند و طبیعتا سیاست را متاثر کنند. منتهی یک تفاوت مهم میان اثر رسانهای امروز با عصر روزنامه و تلویزیون و حتی وبسایت وجود دارد و آن اینکه، میلیونها فرد صاحبتریبون امروز، بر خلاف عصر روزنامه و تلویزیون، لزوما نخبگان فکری یا اجرایی نیستند که در اموری خاص صاحب علم و اطلاعات باشند و از رسانه در اختیارشان، برای طرح مسائل اساسی یا اثرگذاری روی مسائل اساسی جامعه بهره ببرند. چه بسا اکثریت حاضر در فجازی، به دلیل فقر دانش و اطلاعات، هنگام طرح موضوعات اساسی از سوی نخبگان، حتی قادر به واکنش هم نباشند و به همین جهت، این موضوعات هرگز در این فضا برجسته و داغ نشود!
در چنین شرایطی و چنین فضایی، طبیعتا آن دست مسائلی برجسته میشود که سطحی اندک از دانش و اطلاعات که در دسترس "همگان" -نه فقط نخبگان- است، برای اظهار نظر درباره آنها کفایت کند؛ ولو در حد یک جمله و کلمه برای تقدیس و تقبیح.
چندی پیش دیدم یک روزنامهنگار قابل احترام -هرچند مخالف فکری ما- به حق در شکایت از این فضای زرد نوشته بود میخواهد حتی مجلهاش را از روی دکه هم جمع کند و از مشتری خواسته بود نشریهاش را در کتابفروشیها بجوید.
امروز نمیتوان از همگان صاحبتریبون خواست که سکوت کنند و سیاست را گرفتار حاشیه نکنند، همچنین نمیتوان از همگان خواست که در کلاس و تراز نخبگان سیاسی از تریبون روی گوشی خود بهره ببرند؛ اما میتوان از نخبگان سیاسی خواست که با تاثر از این فضای زرد، سیاست را دچار حاشیهزیستی نکنند؛ در حاشیه سیاستورزی نکنند؛ سیاستورزی را زرد نکنند...
وابستگی سیاستمدار به آرای عمومی، و تلاش بیامان او برای مراقبت از افت و خیز درصد محبوبیت، تحقق این مطلوب را سخت کرده است. لکن همین امر نیز چاره دارد. سیاستمدار تراز آن است که دستور کار برای کشور تعیین کند و با ترجمه ابعادی از آن به زبان همگان، سهمی برای مشارکت آحاد مردم -چه در اظهار نظر و چه در اقدام- پیشبینی کرده و ملت را با ایده خود همراه سازد؛ نه اینکه دستور کار خویش را از فضای توئیتر بگیرد و مراقبت کند که مبادا از لایک و ریت آخرین ترندها، بی نصیب بماند.
#سید_یاسر_جبرائیلی
✨کاهش تورم ماهانه به چه معناست؟
بانک مرکزی گزارش داده است که تورم اردیبهشت و خردادماه متاثر از حذف تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی و افزایش قیمت برخی از کالاها با روند افزایشی مواجه شد و طی ماههای یاد شده به ترتیب به ۵.۱ و ۱۰.۶ درصد رسید، اما در تیرماه با کاهش ۶.۲ واحد درصدی به رقم ۴.۳ درصد رسید.
اما کاهش تورم ماهانه از ۱۰.۶ درصد خردادماه به ۴.۳ درصد تیرماه به چه معناست؟ با یک مثال توضیح میدهیم.
یک اقتصاد را فرض کنید که فقط یک قلم کالا در آن وجود دارد و آن شیر است. در این صورت، افزایش قیمت شیر مساوی نرخ تورم در اقتصاد فرضی ما خواهد بود. حال فرض کنید قیمت یک کیلو شیر در فروردین ماه ۱۰ هزار تومان است. اگر نرخ تورم ماهانه اقتصاد در اردیبهشت ماه ۵.۱ درصد باشد، قیمت شیر در این ماه به ۱۰۵۱۰ تومان میرسد. با احتساب نرخ تورم ماهانه ۱۰.۶ در خردادماه، قیمت شیر به ۱۱۶۵۴ تومان میرسد.
حال میرسیم به تیرماه با تورم ۴.۳ درصد. در این ماه قیمت شیر از ۱۱۶۵۴ تومان به ۱۲۱۵۵ تومان افزایش مییابد، اما بانک مرکزی به درستی گزارش میکند که نرخ تورم کاهش یافته است. چون سطح عمومی قیمت ماه قبل ۱۰.۶درصد افزایش یافته بود، این ماه ۴.۳ درصد افزایش یافته است.
حال مثال شیر را به کل سبد هزینهای که تورم بر اساس آن محاسبه میشود تعمیم دهیم. هزینه مردم در ماه تیر نسبت به ماه خرداد ۴.۳ درصد افزایش یافته است، اما نرخ تورم کاهش یافته است. این اتفاق البته طبیعی است. تخصیص ارز ترجیحی یک بار متوقف میشود، نه ۱۲ بار در سال که هر ماه سال به اندازه همان ماه حذف ارز ترجیحی نرخ تورم داشته باشیم.
اینکه مسئولان دولتی معترفند که تورم ناشی از افزایش نرخ ارز و نرخ سوخت است، اتفاق مبارکی است. بنابراین، برای کنترل تورم باید روی همین دو نقطه ایستاد و از افزایش نرخ ارز و سوخت پرهیز کرد. کاهش نرخ تورم نسبت به تولید ناخالص داخلی از حدود یک به ۰.۷۴ سند دیگری است مبنی بر اینکه نقدینگی ما معلول تورم و پدیدهای است که از آن به عنوان پول هلیکوپتری (Helicopter Money) یاد میشود؛ یعنی با افزایش تورم، نیاز به نقدینگی پیدا میکنیم و پول منتشر میکنیم، نه اینکه آنگونه که نئولیبرالها مدعیاند، نقدینگی در دست مردم زیاد شده و در نتیجه، میزان تقاضایشان از حد معمول فراتر رفته و به سبب کمبود کالا در برابر این تقاضای زیاد ناشی از سر پولدارتر شدن ملت، تورم ایجاد شود!
چنانکه راقم این سطور پیش از ابن نوشته است، از مجموع ۴۸ میلیارد دلار صادرات غیرنفتی سال گذشته، ۳۸ میلیارد دلار مربوط به اقلام پتروشیمی و میعانات گازی و مواد معدنی و این قبیل محصولات خام و نیمه خام بوده است. یعنی تامینکنندگان ارز کشور، و تعیینکنندگان قیمت ارز، صادرکنندگان این اقلام هستند. هرچه نرخ ارز بالاتر رود، سود ریالی اینها نجومی میشود. چنانکه فقط یک شرکت فولاد مبارکه، در سال گذشته ۱۰۸ همت سود کرد و میبینید که با این پولهای باد آورده، چه کرده است. در سوی دیگر، به سبب وابستگی تولید در کشور ما - از گوشت تا لبنیات تا قطعات خودرو و لوازم خانگی- به واردات، افزایش نرخ ارز باعث افزایش هزینه تولید و نتیجه افزایش قیمت محصولات نهایی برای مردم میشود. بله عزیزان! رانت واقعی، در ارز گران است، نه ارز ارزان.
فلذا ما باید مقتدرانه بر درآمدهای ارزی اعمال حاکمیت کنیم و نرخ آن را بر اساس محاسبات معقول و علمی و منطقی تعیین نماییم. این نرخ منطقی و معقول برای آقایان مشخص است و نمیخواهم عدد بگویم. ارز ۲۵ هزار تومانی و ۳۰هزار تومانی هیچ مبنایی ندارد. آن بازار آزادی هم که از آن صحبت میشود و تعیین کننده نرخ ارز است، به هیچ وجه مشخصات یک بازار آزاد و رقابتی را که در آن عرضهکنندگان و تقاضاکنندگان بیشمار وجود داشته باشد، نیست. این بازار، یک بازار انحصاری است و انحصارگر ارز است که نرخ تعیین میکند و به سود نجومی میرسد و سفره ملت را گران میکند.
کنترل تورم، با جملهآرایی و بیان اینکه تورم در تیرماه نسبت به خردادماه کاهش یافت، ممکن نیست. در این بازار انحصاری، نباید اجازه داد نرخ ارز به دستور انحصارگران گران شود...
#سید_یاسر_جبرائیلی
✨قانون تراشهها و اصل مزیت
یحتمل درباره مفهوم مزیت، فراوان شنیدهاید. یکی از اصول اقتصاد متعارف یا همان اقتصاد بازار، این است که کشورها به تولید کالاهایی که در آن مزیت دارند، بپردازند و هر آنچه مزیت ندارند را از کشورهای دیگر دارای مزیت، وارد کنند. نقطه مقابل اصل مزیت نیز، خودکفایی همهجانبه تعریف شده و اینگونه عنوان میشود که اگر شما قائل به اصل مزیت نیستید، پس قصد دیوارکشی دور کشور و قطع ارتباط با جهان را دارید و میخواهید به جای تهیه ارزان کالاها از بازار جهانی، همهچیز را خودتان و به قیمت گران، تولید کنید.
چنانکه در کتاب "دولت و بازار" استدلال کردهام، مزیت در عمده موارد و به ویژه در حوزه فناوری، طبیعی نیست، بلکه اکتسابی است. یعنی اینگونه نیست که کشوری که در فناوریهای حساس مزیت دارد، این مزیت را بدون صرف زمان و زحمت و هزینه بهدست آورده باشد؛ و وقتی مزیت اکتسابی است، برای دیگران نیز قابلیت کسب دارد و توصیه دیگران به اینکه شما مزیت ندارید و به جای صرف زمان و هزینه و زحمت، کالاهای با فناوری بالا (High Tech) را به قیمت ارزان از کشورهای مزیتدار وارد کنید، توصیه به عقبماندگی است. اینجاست که آن مغلطه و اتهام دیوارکشی و قطع روابط با جهان و تولید پرهزینه همه چیز مطرح میشود و پاسخی عقلایی میطلبد. آیا واقعا در یک سر طیف، دیوارکشی است و در یک سر دیگر، آزادسازی تجاری و واردات مایتحاج از خارج؟
پاسخ تاریخ اقتصاد سیاسی جهان به این پرسش خیر است. یعنی اینگونه نبوده که کشورها یا همهچیز را خودشان تولید کنند، یا اینکه درهای واردات را باز بگذارند تا کالاهایی که مزیت ندارند را ارزان از دیگران خریداری کنند. ترکیب کسب مزیت و بهرهبرداری از مزیتهای دیگران، یک ترکیب ظریفی است که رعایت آن، مستلزم شناخت یک اصل مهم است.
این اصل، عبارتست از "کسب فناوریهای حساس عصر"؛ یعنی شما قرار نیست و ممکن هم نیست که منابع محدود خود برای کسب فناوریهای تولید همه کالاها صرف کنید. اما در هر دورهای از تاریخ، علاوه بر غذا که در صدر کالاهای استراتژیک قرار دارد، کالاها و خدمات استراتژیکی وجود دارند که کسب مزیت در آنها یا عقبماندگی در آنها، جایگاه یک کشور را در نظام بینالملل تعیین میکند. در قرن نوزدهم، اگر بریتانیا موفق به تاسیس یک امپراتوری شد که خورشید در آن غروب نمیکرد، به سبب مزیتی بود که در فناوریهای استراتژیک آن عصر یعنی آهنآلات، بخار و تلگراف به دست آورد. یا آمریکا اگر در قرن بیستم قدرت برتر شد، به جهت کسب مزیت در فناوریهای فلزات، شیمیایی، الکترونیک، فضایی و اطلاعات بود. در قرن حاضر نیز، هر کشوری بتواند در هوش مصنوعی، بیوتکنولوژی، نیمههادیها و فناوریهای ارتباطی تحصیل مزیت کند، قدرت مسلط قرن خواهد بود؛ و به همین جهت، رقابت سختی در جهان حول این فناوریها در جریان است.
قانون اخیر کنگره آمریکا با عنوان CHIPS and Science Act که ۱۸ مرداد ۱۴۰۱ با امضای بایدن اجرایی شد را باید در همین چارچوب تفسیر کرد. بر اساس این قانون، بالغ بر ۵۲ میلیارد دلار برای تحقیق و توسعه در زمینه نیمههادیها و سایر فناوریها تخصیص خواهد یافت. این اقدام دولت آمریکا، یکی از مصادیق "خلق بازار" است که با تخصیص منابع عمومی، تقاضا برای یک فناوری ایجاد میشود تا با بسیج توان علمی ملی، به بازار عرضه شده و سپس به حوزه تجاری سرریز شود. به عبارت دیگر، این حوزه، حوزهای نیست که به عرضه و تقاضای بازار و توان بخش خصوصی سپرده شود، بلکه نیازمند صرف منابع عمومی است. آمریکا میتوانست به جای صرف این هزینه هنگفت، بر اصل مزیت تکیه کند و از آنجا که در نیمههادیها فاقد مزیت است، اقلام مورد نیاز خود را به قیمت ارزان از شرق آسیا تهیه کند، یا حتی به جای تحصیل فناوری، بعدها به دنبال پروژه "انتقال فناوری" از چین باشد؛ اما نیک میداند که این دو گزینه اخیر، یکی به معنی واسپاری قدرت به چین است و دیگری سراب.
خلاصه سخن اینکه، در فهم مفهوم مزیت، نباید اشتباه کرد. اولا مزیت، طبیعی نیست، اکتسابی است و دستیابی به آن نیازمند صرف زمان و زحمت و هزینه است؛ ثانیا کسب مزیت در همه کالاها نیاز نیست لذا مراد از آن دیوارکشی هم نیست، بلکه باید بر تحصیل فناوریهای برتر دوران تمرکز کرد؛ ثالثا مزیت از طریق سازِکار بازار به دست نمیآید و مستلزم تخصیص منایع عمومی است؛ رابعا، وابستگی در فناوریهای دوران، منتج به حاشیهزیستی سیاسی در جهان است و البته انتقال فناوری نیز، سراب است.
میتوان به جرات مدعی شد در صدر فناوریهای برترساز دوران، هوش مصنوعی قرار دارد و تاکید هوشمندانه رهبر حکیم انقلاب اسلامی در آبان ۱۴۰۰ بر ضرورت قرار گرفتن ایران در میان ۱۰ کشور برتر جهان در این زمینه، با جدیت تمام باید در برنامه هفتم توسعه دنبال شود.
#سید_یاسر_جبرائیلی
⚡️درسهای زغال...
غربیها توافق پاریس را با این پیشفرض پخت و پز کردند که کشورهای صنعتی دیگر از وابستگی به سوختهای فسیلی رها شدهاند؛ و اقتضای تداوم استعمار است که نباید اجازه داد سوخت فسیلی موتور پیشرفت دیگران را حرکت دهد. اما به محض اینکه مشخص شد محاسبات اولیهشان برای عبور از سوختهای فسیلی اشتباه بوده و نتوانستهاند انرژیهای تجدیدپذیر را به اندازه رشد تقاضای انرژی تولید کنند، همه فلسفههایی که درباره گرم شدن زمین و رفتن برخی کشورها به زیر آب و انقراض گونه انسان و... بافته بودند، وحشیانه و بیملاحظه کنار گذاشتند و سراغ آلودهکنندهترین سوخت فسیلی یعنی زغالسنگ رفتند و به ریش همه آنانکه برای نجات زمین! استحمار شده و موتور پیشرفتشان را خاموش کرده بودند، خندیدند.
تجارت آزاد هم همین است. غربیها با حمایت از تولید داخلی به بام پیشرفت رسیدند و وقتی ماشینشان (خرشان؟!) از پل گذشت و یقین پیدا کردند که کسی را در جهان یارای رقابت با آنها نیست و به سادگی میتوانند رقبای ضعیف و نوپا را از دور خارج کرده و بازارهای جهان را تصرف کنند، گفتند حمایتگرایی خیلی خطای بزرگی بود که ما مرتکب شدیم و دیگران این خطا را نباید تکرار کنند و مرزها را باید برداشت و تجارت را آزاد کرد که رفاه همه ملتها اینگونه حداکثر میشود و اصلا ریشه جنگ در حمایت از تولید داخلی است و تجارت آزاد شاهکلید صلح بینالمللی است! این بود که آموزههای علم اقتصاد را بر اساس این آرمان بازنویسی کردند و تبدیل به #جریان_اصلی اش کردند و حتی وفق این آموزهها اقتصاددان تربیت کردند و راهی همان کشورهایی کردند که تحریمشان کردهاند و حتی اجازه صادرات یک قطعه! به اقتصاد آنها را نمیدهند و با هر متخلفی از این تحریم، چون جنایتکار جنگی برخورد میکنند. اما همینکه دیگرانی از میان مستعمرات سابق به قدرت رقابت رسیدند و توانستند در بازار اینها حضوری موثر بیابند و تولید ملی اینها را تهدید کردند، وحشیانه و بیملاحظه حمایتهای تعرفهای و غیرتعرفهای را از سر گرفتند و به ریش همه آنانکه در نتیجه تزویر اینها، "حداکثرسازی رفاه جهانیان و صلح بینالمللی با تجارت آزاد" آرمانشان شده بود و تولید ملیشان را در پای این آرمان ذبح کرده بودند، قاه قاه خندیدند.
ننگ بر شاه سلطانحسینهای تاریخ که بیتوجه به تجربه غرب، تسلیم تجویز غرب میشوند و خنجر آرمانها و ارزشهای استعمارگر را بر قلب پیشرفت کشورشان فرو میکنند؛ و میان این شاهسلطانحسینها که تسلیم تزویر میشوند، با آن شاهسلطانحسین که تسلیم زور شمشیر شد، شاید آن یکی شرف داشته باشد.
#سید_یاسر_جبرائیلی
تا بحث کنترل نرخ ارز میشود، نئولیبرالها میگویند نرخ ارز را سرکوب نکنید، رهایش کنید تا بالا رود. اما تا سخن از افزایش حقوق کارگر و کارمند میشود، میگویند افزایش ندهید که تورم ایجاد میشود!
انکار اثر تورمی نرخ ارز و اغراق اثر تورمی دستمزد، یک شارلاتانیستم اقتصادی است.
محمد طبیبیان از سردستههای جریان نئولیبرال در ایران، با ادعای اینکه افزایش ۵۷ درصدی حقوق کارگران باعث بیکاری میشود، با آن مخالفت کرده بود که واقعیت، مهر باطل بر آن زد. مردم بدانند دشمن اصلی رفاهشان، تفکر معیشتسوز نئولیبرالیسم است.
https://ecoviews.ir/minimum-wage-1401/?amp=1
#سید_یاسر_جبرائیلی
یکی از طنزهای تلخ اقتصاد ایران این است که تولیدکنندگان شوینده و لوازم خانگی، مواد اولیه خود را به نرخهای جهانی و دلار آزاد از داخل خریداری میکنند، اما سازمان حمایت یقه این تولیدکنندگان را میگیرد که حق گرانسازی شامپو و لباسشویی را ندارید! پاسخ این پرسش بسیار مهم است که چرا سازمان حمایت، قیمت مواد اولیه را رها کرده و یقه تولیدکنندگان را میگیرد؟ چرا به مس و فولاد و آلومینیوم و محصولات پتروشیمی اخطار گرانسازی داده نمیشود؟
#سید_یاسر_جبرائیلی
18.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این صحبتهای مهم آقای کریمی قدوسی را نشنیده بودم. یکی از مخاطبان برایم فرستاد. مربوط به دوره آقای روحانی است. روایتی شنیدنی از ماجرای فولاد است؛ تنها نقطه تاریکش، نقش دلار در این قیمتگذاریها و سودهای نجومی است که امروز روشن شده است. حتما وقت بگذارید و ببینید. خیلی به مباحث این ایام ربط دارد...
👤 #سید_یاسر_جبرائیلی
قطع شریانهای حیاتی رژیم صهیونیستی، یعنی:
۱- زیرساختهای حیاتی رژیم چه از طریق عملیات سایبری و چه از طریق عملیات نظامی، فلج شود.
۲- زمین، دریا و هوا برای انتقال هرگونه اقلام حیاتی به رژیم صهیونیستی ناامن شود.
#سید_یاسر_جبرائیلی
مردم عزیز ایران بدانند ما بر تحریمها پیروز شدهایم. بر سرمایهداری زالو صفت ایرانی نیز انشاءالله پیروز خواهیم شد.
این کشور هیچ چیز کم ندارد. چه از منابع خدادادی و چه از سرمایههای انسانی، بهترینها نزد ملت ایران است.
سیاست اموی بر جهل مردم سوار است و سیاست علوی بر آگاهی مردم استوار. شرط پیروزی بر سیاست اموی، آگاهسازی مردم است. ما را در این جنگ شناختی، یاری کنید.
قطعاً سننتصر انشاءالله...
#سید_یاسر_جبرائیلی
✨سند بیاثر شدن تحریمها و گرانسازی عامدانه دلار
این خبر را رسانه رسمی بانک مرکزی منتشر کرده است. میگوید در ۸ ماهه امسال ۳۸ میلیارد دلار صادرات غیر نفتی داشتیم که نسبت به سال گذشته ۱۹ درصد رشد داشته و رکورد ۹ ساله صادرات غیر نفتی ایران شکسته شده است.
این گزارش رسمی سند بیاثر شدن تحریمهاست از این جهت که اگر تحریم مانع صادرات کشور است چطور رکورد صادرات شکسته شده است؟
از طرف دیگر سند مهمی است که نشان میدهد گرانسازی دلار یک پروژه عامدانه است و ارتباطی به تحریم ندارد. تمام تلاش ذینفعان گرانسازی دلار این بوده که القا کنند ما به خاطر شرایط تحریم مشکل درآمد ارزی داریم به این خاطر دلار گران میشود. این شیادان اینک باید جواب دهند که چطور ممکن است درآمد صادرات غیر نفتی کشور ۱۹ درصد نسبت به سال گذشته افزایش بیابد اما در همین سال نرخ دلار اینقدر جهش کند؟ این یعنی کشور مشکل درآمد ارزی ندارد مشکل کشور منافع دلارداران و دلاری فروشان است به دولتها فشار میآورند تا با افزایش نرخ ارز سودهای بارآورده صدها هزار میلیاردی نصیبشان شود.
#سید_یاسر_جبرائیلی