صدا رفت ، تصویر رفٺـ
یادت؟
یادت اما نمیرود.. :)
حتی یک ثانیه!
و دلتنگ تر از دیروز←💔••
#رفیقمݩ
#شهیدبابڪنورے♥️
#خاطــره🎞
رفیق شهید :
بابڪ همیشہ تو ذهنش دنبال ڪاراے بزرگ بود و بہ عبارتے دوست داشت اسطوره باشہ
تو هر ڪارے.
یادمہ یہ روز تو مسیر پل بوسار بہ چهار راه گلسار داشتیم قدم میزدیم ڪہ ازش پرسیدم:
"بابڪ براے چے میخواے برے مدافع حرم بشے؟ "
بابڪ گفت:
"حسین میخوام برم از ناموس ڪشورم دفاع ڪنم تا داعش رو همونجا تو سوریہ نابودش ڪنیم و بہ دلم افتاده من شهید میشم بعد همہ جا عکسمو میزنن شهید مدافع حرم."
من بهش گفتم:
"تو ڪہ قسمت زاغہ و مهمات هستے و نیروے عملیاتے نیستے و یجورایے پشت خط میمونے و بهت اجازه نمیدن جلو برے بجنگے."
گفت:
"من فقط پام اونجا برسہ اینقدر خواهش و تمنا میکنم کہ منو ببرن جلو و در صف عملیات باشم."
منم بهش خندیدم گفتم:
آره جون خودت تو رو میبرن جلو شهیدم میشے حتما.😉😅"
شوخے شوخے واقعا همہ اینا جدے شد.
یڪ روز با دوستان دیگہ تو ڪوچہ رد میشدیم ڪہ یهو دیدم جلوے خونہ مادربزگش شلوغہ.
شوڪہ شدم.دیدم میگن بابڪ
شهید شده.
باورم نمیشد اصلا...
#شهیدبابڪنورے♥️
#خاطــره🎞
رفیق شهید :
من وبابک محله هامون زیادازهم دورنبودتویه مسجدعزاداری میکردیم پدرمن پدربابک رومیشناخت ومن برادرای بابک روبه دلایلی کاملامیشناختم.
بابک رودرحدسلام وعلیک وهم محلی بودن وبرسرشناختن خانواده اش,این موضوع چندوقتی گذشت من وبابک کاملا رفیق شدیم درحدی که همو نمیدیدیم زنگ وپی ام بهم میدادیم.
دوران خوبی بود.بابک برخلاف من که فردی عصبی بودم یه جوونه آروم و مثبتاندیش بودرفاقت ماهمچنان ادامه داشت که رسیدیم به نزدیکای انتخابات که بابک چندین نفر ازدانشجویان خوب ودارای تفکروبرای اتاق فکرفرستادبرادرش انتخاب کردکه من هم جزء اون اتاق فکربودم.بابک همیشه طرحوهایی میدادکه هیچ کس نمیتونست بگه...نه بخاطراینکه بابک برادرکاندیدبودبرای اینکه ایده هایش همیشه بهترین راه بود.طرح های همومیخوندیم همیشه همه روراهنمایی میکرد.
ایرادهاروبرادرانه میگفت من تواین دوران شایدالان به این موضوع رسیدم که بهترین دورانم بودوافسوس که نتونستم به درستی استفاده کنم.
#شهیدبابڪنورے♥️
#خاطــره 🎞
همرزمشهید:
تو دوره های اعزام باهم رفیق شدیم.
ومنم اون دفعه قسمت بود برم ولی #بابک نشد بیاد
قبل از #بابک داشتم میرفتم سوریه؛اون دفعه هرکاری کردیم نشد یعنی قسمت نشد که بره ،ازم قول گرفته بود خبرش کنم بیاد برای بدرقه.
گفتم: #بابکجان ممکنه زمانش بی وقت باشه و اذیت بشی
گفت:اشکال نداره دوسدارم بیام
خلاصه اومد ویه خورده زود اومد که یکم بیشتر پیشه هم باشیم
موعود رفتن که شد خداحافظی کردم سوار اتوبوس شدم وبعداز یک ربع اتوبوس حرکت کرد که ی دفعه ایستاد!!
همه تعجب کردن که ممکنه چه اتفاقی افتاده باشه ؟
که دیدم #بابک اومدبالا ازجمع معذرت میخوام بزارید آخرین عکس بادوستم بگیرمو برم
یه سلفی باهامون گرفت و رفت😭💔
این آخرین بازی بود که میدیدمش،هرچند تلفنی باهاش در تماس بودم ولی ندیدمش تا اینکه شنیدم رفته سوریه. خوشحال شدم که تونست بره و بالاخره بالیاقت تراز ما بود و #حضرتزینب خریدارش شد ..💔🍂
#شهیدبابڪنوري♥️
☫ ✍مکتب حاج قاسم 👇
✿@fadaierahba_r✿.
#خاطــره🎞
رفیقشهید :
رفته بودیم راهیان نور ،
موقع ای که رسیدیم خوزستان، بابک هرگز باکفش راه نمیرفت،پیاده دراون گرما... میگفت :
"وجب به وجب این خاک رو شهیدان قدم زدن..
زندگی کردند...راه رفتند... خون شهیدانمون دراین سرزمین ریخته شده.. و ماحق نداریم بدون وضو وباکفش دراین سرزمین گام برداریم."
هرگز بابک دراین سرزمین بدون وضو راه نرفت و
با کفش راه نرفت...
#شهیدبابڪنورے♥️
#خاطــره🎞
رفیق شهید :
مدتے کہ در سوریہ بودم بابڪ خیلے ساڪت و آروم بود،
گاهے می رفت تو تنهایی و خلوت دعای شهادت می ڪرد و اشڪ می ریخت...
بعضے موقع ها می دیدیم
بابڪ نیست..
دنباش می گشتیم...
می دیدیم رفتہ کنار و گوشہ ها جاهاے خلوت تنهایی
دعا می کنہ...
همرزم شهید نورے می گوید:
بابڪ همیشہ در حال درس خوندن و عاشق مطالعه و یادگیرے مطالب تازه بود.
بابڪ زیر آتش ضد هوایی دشمن درس می خوند..
#شهیدبابڪنورے♥️
☫ ✍مکتب حاج قاسم 👇
✿@fadaierahba_r✿.
#خاطــره🎞
|دوستشہید|
ڪلاس های بسیجباهم بودیم وطولانۍ بودیه روز بحث تحلیل وتفسیرطول ڪشیدخوردیمبه اذان مغرب گفتن پنج دیقه صبرڪنیدڪلاس تمومشہ ماهم قبولڪردیمبعدازدودیقه صداے اذان بلندشدواستادمشغول صحبتبودڪه یڪ دفعہ بابڪ باصدای بلندگفت آقای فلانۍ،دارن اذانمیگن بذاریدبرای بعدنمازهمہ برگشتیم یه نگاشڪردیم و یہ نگاه به استاد بعدش بابڪ گفت خب چیہ اذانہ نمیاید! باشہ خودم میرم بلندشد خیلۍ راحت وشیڪ درو بازڪردو رفتبرای وضو استادم بندهخدا دید اینجوریہ گفت باشهبریم نماز بخونیم.
#شهیدبابڪنورے♥️
☫ ✍مکتب حاج قاسم 👇
✿@fadaierahba_r✿
.
.
#خاطــره🎞
|دوستشہید|
|ماوقتے در جلسات دوره میرفتیم به ما شام میدادند،بابڪیکم از پیاز🧅 بدش میومدوو بیشتر اوقات هم غذا آبگوشت بود.
دورهم که مینشستیم غذا میخوردیم بابڪ میگفت:"بهمن پیاز ندین،من پیاز نمیخورم ،دهنم بو میگیره"
یکم رو پیاز🧅حساس بود...
جالباینجاست،مدام بچه ها پیاز🧅میخوردند میرفتن جلوش میگفتن:پیاز-پیاز😁
بابڪهم میگفت:"نکنےندیگه"
ماهم اذیتش میکردیم ...خدامارو ببخش:)|
#شہیدبابڪنورے♥️
#خاطــره🎞
رفیقشهید :
رفته بودیم راهیان نور ،
موقع ای که رسیدیم خوزستان، بابک هرگز باکفش راه نمیرفت،پیاده دراون گرما... میگفت :
"وجب به وجب این خاک رو شهیدان قدم زدن..
زندگی کردند...راه رفتند... خون شهیدانمون دراین سرزمین ریخته شده.. و ماحق نداریم بدون وضو وباکفش دراین سرزمین گام برداریم."
هرگز بابک دراین سرزمین بدون وضو راه نرفت و
با کفش راه نرفت...
#شهیدبابڪنورے♥️
「♥️🔐」
خواهر:بابککجامیخوایبریمگه؟!
بابک:الهامدارممیرم😄
خواهر:کجا؟
بابک:گریهنمیکنیاااا
خواهر:خوبباشهبگوکجا...؟؟؟😟
بابک:اسممدراومدهدارممیرمسوریه.
خواهر:/گریهمیکنه/
بابک:الهامگریهنکن.توروخداگریهنکن
گریهکنیفقطتصویرتونمیمونهجلوی چشممن.فقطدلمپیشتمیمونه.الهاممن
تصمیمموگرفتم.دیگهچندسالبخاطرشما
زندگیکنم؟؟؟چندسالمیخوامبرمتامیگممیخامبرمتو ومامانشروعمیکنیدبهگریهکردنبزارید
واسهخودمباشم.میخوامواسهخودم
زندگیکنم.
خواهربغضواشک😔
#شهیدبابڪنورے•♥️•
#دوست شهید
•یک روز قبل از سالگرد شهادت بابک• بود
هرطور برنامه ریزی میکردم نمیتوانستم
خودم را به مراسم برسانم...
ازاینکه کارها پیچیده شده بودن
خیلی ناراحت بودم،باخودم میگفتم
شاید بابک دوست نداره به مهمونیش برم:((
شب موقع خواب دوباره یادم افتاد و گفتم:
خیلے بے معرفتے دلت نمیخواد من بیام؟💔
باشہ ماهم خدایے داریم ولےبابک خیلی دوستت دارم
بااینکه ازت دلخورم..😔
توے همین فکرا بودم ڪہ خوابم برد..😴
خواب بابک رو دیدم،بهت زده شده بودم ،زبونم بندامده بود.
بابک خونه ے ما بود.
میخندید و میگفت:چراناراحتی!؟
گفتم:•●بابک●• همه فکر میکنن تومردے.
گفت:نترس،اسیر شده بودم، ازاد شدم.
باهیجان بغلش کرده بودم و به خانوادم میگفتم:ببینید بابک نمرده •اسیر• شده بود.
بابک گفت:فردا بیا مهمونیم.
گفتم:چہ مهمونے !؟
گفت:●°جشن سالگرد ازادیم●°
گفتم :ینی چی!؟
گفت:••جشن ازادیم از اسارت دنیا••
بغضم گرفت شروع به گریه کردم
از شدت اشک صورتم خیس شده بود،ازخواب بیدار شدم.
با چشمام پراز اشک نماز صبح خوندم😭
برخلاف انتظار تمام مشکلات حل شد ونفهمیدم چطورے رسیدم بہ مراسم بابک:)
گفتم بابک خیلی مرد؎...♥️🌱...
#شهیدبابڪنورے•♥️•