کانال #فدک به روز شد.
دهمین شب عزاداری دهه سوم محرم الحرام۱۴۴۲
باسخنرانی حجه الاسلام شیخ مهدی ملاخلیلی
بامداحی حاج محمدتقی مرتضوی
کربلایی سیدشبیربنی طباء
برادرسیدمحمدرضابنی طباء
دعای توسل بانوای حاج علیرضا یاریان
جمعه ۲۸ شهریورماه ۱۳۹۹
بــراى دريــافـت صوت و تصاویرايـن مراسـم به کانال تلگرامی فدک مـراجـعه نماييد.
#فدک
#هیئت_فاطمه_الزهرا_سلام_الله_علیها
#دهه_سوم_محرم_الحرام۱۴۴۲
#مسجدالزهراء_سلام_الله_علیها
#کوهپایه
@fadak_mzk
4_5992523737872729794.mp3
19.99M
دهمین شب عزاداری دهه سوم محرم الحرام۱۴۴۲
هیئت حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها
روضه - حاج محمدتقی مرتضوی
جمعه ۲۸ شهریورماه ۱۳۹۹
@fadak_mzk
4_5992523737872729795.mp3
2.35M
دهمین شب عزاداری دهه سوم محرم الحرام۱۴۴۲
هیئت حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها
پیش زمینه - کربلایی سیدشبیربنی طباء
جمعه ۲۸ شهریورماه ۱۳۹۹
@fadak_mzk
4_5992523737872729796.mp3
6.14M
دهمین شب عزاداری دهه سوم محرم الحرام۱۴۴۲
هیئت حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها
زمینه - کربلایی سیدشبیربنی طباء
جمعه ۲۸ شهریورماه ۱۳۹۹
@fadak_mzk
4_5992523737872729797.mp3
2.61M
دهمین شب عزاداری دهه سوم محرم الحرام۱۴۴۲
هیئت حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها
دم پایانی - برادرسیدمحمدرضابنی طباء
جمعه ۲۸ شهریورماه ۱۳۹۹
@fadak_mzk
🏴 وقـایـع روز اول #مـاهصفـر 🌴
1⃣ ورود اهل بيت عليهالسلام به شام
با رسيدن خبر نزدیک شدن اسرای اهل بيت عليهم السلام به دمشق، يزيد دستوراتی صادر كرد:
▪️تاجی جواهر نشان و تختی مرصع
به سنگهای قيمتی آماده كنند
▪️بزرگان هر صنف با کمک يكديگر
شهر را در کمال زيبائی زينت نمايند
▪️تمام اهل شهر لباسهای زينتی بپوشند
و خود را بيارايند
▪️همگی در معابر رفت و آمد نموده
به يكديگر تبریک بگويند
▪️پس از آمادگی كامل با طبل و شيپور
به استقبال اسرا بروند
▪️جارچيان در شهر جار بزنند:
سرهای بريده و اطفال كسانی بر شهر وارد میشوند كه به قصد براندازی حكومت
عازم عراق بودهاند ولی عامل خليفه
يعنی ابن زياد آنها را كشته است
هر كس خليفه را دوست دارد امروز شادی نمايد
شاميان پست نيز كوتاهی نكرده
بر فراز بامها بیرقهای رنگارنگ برافراشتند
و در هر گذری بساط شراب پهن كردند
نغمه آوازه خوانان بلند بود
و مردم دسته دسته به سوی دروازه كوفه
در دمشق میرفتند و عدهای از شهر خارج
شده بودند
اين در حالی بود كه اهل بيت مصيبت زده و داغدار پيامبر ﷺ را كه جبرئيل امين پاسبان حريم محترمشان بود همراه با نيزه داران تازيانه به دست و بی رحم وارد دروازه ساعات كردند
آن نابخردان پست همين كه جمع نورانی اسرا را ديدند زبان به جسارت گشودند
در آن شهر چه گذشت و با آن بزرگواران
چه كردند قلم را يارای نوشتنش نيست
✍ منابع:
📚الوقايع و الحوادث: جلد۵، صفحه۳۰۶
📘از مدينه تا مدينه: صفحه۸۹۶،۸۹۹
📓همچنين اقتباس از ناسخ التواريخ
عوالم العلوم، مهيج الاحزان، رياض المصائب
لهوف، امالی صدوق، الدمعة الساكبة
✧✾════✾✰✾════✾✧
2⃣ وارد كردن سر مطهر امام حسين علیهالسلام به شام
▪️بنی اميه اين روز را به خاطر ورود سر مطهر امام حسين علیهالسلام به شام عيد قرار دادند
✍ منابع:
📗قلائد النحور، ج محرم و صفر، صفحه۳۴۱
📓الوقايع و الحوادث، ج صفر، صفحه۵
📙مصباح كفعمی، جلد۲، صفحه۲۹۶
📘تقويم المحسنين، صفحه۱۵
#مصائب_شام #حضرت_زینب
چشم امید حیدر و زهرا به زینب
خورده گره تفسیر عاشورا به زینب
مثل پیمبرها ملائک میفرستند
صدها سلام از جنت الاعلی به زینب
او زینت دوش امیرالمومنین است
زینب به بابا نازد و بابا به زینب
گر میرسد "صدیقه ی کبری" به زهرا
پس میرسد "صدیقه ی صغری" به زینب
ام النجابت آنقدر پاک و زلال است
عمری حسادت میکند دریا به زینب
" عالِمَةٌ غَیرُ مُعَلَّمَة " ست یعنی
داده خدا علم لدنی را به زینب
عون و محمد آیه های سجده دار اند
در سوره ی زیبای " اعطینا بزینب..."
پیش از تولد نوکر این خانه بودیم
وابسته ایم از عالم زر ما به زینب
این خانواده به خدایم میرسانند
دل میدهم یا به رقیه یا به زینب
مثل همیشه حاجتش رد خور ندارد
شیعه توسل میکند هرجا به زینب
" اولسون مؤذن زاده لر قربان بو یولدا"
این است عشق اردبیلی ها به زینب
امر شفاعت را گمانم میسپارد
روز جزا انسیه الحورا به زینب
حرف از صبوری های امُّ الصّابرین است
در مصرعی که میرسد "حلما" به "زینب"
"امُّ المَصائب" را میان جمع القاب
باری تعالی میدهد تنها به زینب
در پاسخ غم ؛ ما رایت الّا جَمیلا
ما هکَذَا القَولِ السَّدید الّا بِزینب
در هرنماز شب برای من دعا کن
هی عرض حاجت میکند آقا به زینب
از خیمه تا گودال دست حق تعالی
گویا سپرد امر امامت را به زینب
در سایه ی لطف خداوندی علم را
بعد از شهادت میدهد سقا به زینب
او به اسیری رفته ما آزاد باشیم
خیلی بدهکاریم در دنیا به زینب
اشکی نمانده تا شود جاری ز چشمش
خون گریه دارد میکند صحرا به زینب
پا جای پای مادر خود میگذارد
روی کبود ارثیه ی زهرا به زینب
نان شبش را بی گمان مدیون بی بی ست
پیرزنی که میدهد خرما به زینب
تنها رباب از حرمله دلخور نباشد
ملعون جسارت میکند حتی به زینب
سر های روی نیزه را رفته نشانه
سنگ ملامت میزند اما به زینب
منزل به منزل در بیابانها رقیه
هرشب پناه اورده از سرما به زینب
شمری که خنجر از قفا زد عصر دیروز
با تازیانه میزند فردا به زینب
سرهای روی نیزه میبارند وقتی
خولی نظر اندازد از بالا به زینب
🔸شاعر:
#علیرضا_خاکساری
6⃣1⃣1⃣یکم صفر سال ۶۱ هجری قمری کاروان #اسرای_کربلا و اهل بیت #امام_حسین_علیه_السلام به شهر شام رسیدند!👇
✅کاوران اسرای اهل بیت(ع) بعد از طی مسیر طولانی و پرمشقّت از کوفه تا شام، بعد از عبور از منازلی، به دمشق، پایتخت شام و مرکز خلافت بنی امیه، رسیدند.
مرحوم کفهمی می نویسد :
📋《وَ فِی أوَّلِ صَفَرٍ اُدخِلَ رَأسُ الحُسَينِ(ع) إلى دِمَشقَ، وهُوَ عيدٌ عِندَ بَني اُمَيَّةَ》
♦️در روز اوّل صفر، سر مبارک امام حسين(ع) به دمشق، وارد شد و آن روز، نزد بنى اميّه، عيد بود.(۱)
طبق برخی گزارشهای دیگر، ورود سرهای شهداء به همراه اسرای کربلا به شام، در روز اول صفر بوده است.(۲)
📚منابع :
۱)المصباح کفهمی، ص۵۰۱
۲)آثار الباقیة ابوریحان بیرونی، ص۵۲۷
قابل توجه همه نونهالان و نوجوانان عزیزشهرکوهپایه
🔸کلاس روخوانی و روانخوانی قرآن کریم 🔸
توسط استادسیدحسین بنی طباء
▫️هرهفته سه شنبه ها ازساعت 17 الی 18 در مسجدالزهرا سلام الله علیها برگزارمی گردد.
🎁همراه با جوایز نفیس و ارزنده🎁
🔹همراه داشتن دفترچه یادداشت و خودکار الزامی است🔹
😷 حضور افراد الزاما با ماسک و رعایت کامل پروتکلهای بهداشتی میباشد 😷
کانون فرهنگی هنری حضرت رقیه سلام الله علیها کوهپایه
@Fadak_mzk
✨﷽✨
🔴 کتک خوردن از همسر
✍مرحوم کاشف الغطاء از بزرگترین فقیهان عالَم تشیّع بود. اصحاب خاصّش فهمیدند که این مرد بزرگ الهى، گاهى که به داخل خانه میرود، همسرش حسابى او را کتک میزند.
یک روز چهار پنج نفر جمع شدند و خدمتش آمدند گفتند: آقا آیا همسر شما گاهى شما را میزند؟! فرمود: بله، عرب است، قدرتمند هم هست، گاهى که عصبانى میشود، حسابى مرا میزند. من هم زورم به او نمیرسد. گفتند: او را طلاق بدهید. گفت: نمیدهم.گفتند: اجازه بدهید ما زنهایمان را بفرستیم، ادبش کنند. گفت: این کار را هم اجازه نمیدهم.گفتند: چرا؟
فرمود: این زن در این خانه براى من از اعظم نعمتهاى خداست، چون وقتى بیرون میآیم و در صحن امیرالمومنین علیهالسلام میایستم و تمام صحن، پشت سر من نماز میخوانند، مردم در برابر من تعظیم میکنند، گاهى در برابر این مقاماتى که خدا به من داده، یک ذرّه هوا مرا برمیدارد، (کمی مغرور میشوم) همان وقت میآیم در خانه، کتک میخورم، هوایم بیرون میرود. این چوب الهى است، این باید باشد.
📚کتابنفس؛ انصاریان،ص ۳۲۸
پنجم صفرالمظفر سالروز شهادت ریحانه الحسین ، حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها را به محضر امام زمان(عج) و تمامی شیعیان جهان تسلیت و تعزیت عرض می نمائیم.
#فدک
#هیئت_فاطمه_الزهرا_سلام_الله_علیها
#حضرت_رقیه_خاتون_سلام_الله_علیها
#آجرک_الله_یا_بقیة_الله_عج
گزارش تصویری از کلاس روخوانی و روانخوانی قرآن کریم با رعایت پروتکل های بهداشتی در روز سه شنبه ۱ مهرماه ۱۳۹۹ درمسجد الزهرا سلامالله علیها
@fadak_mzk
4_5787635140515595521.mp3
15.53M
🔉بردن نام تو هر چند خطر داشت پدر...
▪️#روضه #حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#پیشنهاد_دانلود
#با_حال_مناسب_گوش_کنید
🎤حجت الاسلام #میرزامحمدی
@fadak_mzk
من کیستم سلالهء دامان کوثرم
من زینب سه سالهء زهرای اطهرم
باب الحسین فاطمه، باب الحوائجم
بر سه امام، عمّه و فرزند و خواهرم
از جانب امام زمانم سفیر شام
تنها نه یک سفیر که پیغام آورم
از کودکی مجاهد راه خدا شدم
گویی برای کرب و بلا زاد مادرم
تا بنگرید فاتح پیروز شام کیست
یک لحظه رو کنید به قبر مطهّرم
هم سنگر سه سالهء زینب پس از حسین
کرب و بلا و کوفه و شام است سنگرم
گر رو به سوی حشر نیارند اهل بیت
من یک تنه شفیعهء فردای محشرم
جای کفن به پیکر رنجور، وقت دفن
پیراهن اسیری من بود در برم
سنّم کم است و کوچکم امّا به اقتدار
آیینه دار قاسم و عبّاس و اکبرم
رخسار زرد، سرخ ز خون سرم شده
لب های خشک، تر شده از دیدهء ترم
آن شب به یاد فاطمه تا صبح گریه کرد
زینب چو خاک ریخت بر اندام لاغرم...
گلچینی از یک قصیده
✨﷽✨
✅داستان کوتاه
✍شخصی به پسرش وصیت کرد که پس از مرگم جوراب کهنه ای به پایم بپوشانید، میخواهم در قبر در پایم باشد. وقتی که پدرش فوت کرد و جسدش را روی تخته شست و شوی گذاشتند تا غسل بدهند، پسر وصیت پدر خود را به عالم اظهار کرد، ولی عالم ممانعت کرد و گفت: طبق اساس دین ما ، هیچ میت را به جز کفن چیزی دیگری پوشانیده نمیشود!
ولی پسر بسیار اصرار ورزید تا وصیت پدرش را بجای آورند، سر انجام تمام علمای شهر یکجا شدند و روی این موضوع مشورت کردند، که سر انجام به مناقشه انجامید... در این مجلس بحث ادامه داشت که ناگهان شخصی وارد مجلس شد و نامه پدر را به دست پسر داد، پسر نامه را باز کرد، معلوم شد که نامه(وصیت نامه) پدرش است و به صدای بلند خواند: پسرم! میبینی با وجود این همه ثروت و دارایی و باغ و این همه امکانات حتی اجازه نیست یک جوراب کهنه را با خود ببرم.
یک روز مرگ به سراغ تو نیز خواهد آمد، هوشیار باش، به توهم اجازه یک کفن بیشتر نخواهند داد. پس کوشش کن از دارایی که برایت گذاشته ام استفاده کنی و در راه نیک و خیر به مصرف برسانی و دست افتاده گان را بگیری، زیرا یگانه چیزی که با خود به قبر خواهی برد همان اعمالت است.