eitaa logo
فـدک | مسجدالزهرا(س)کوهپایه
439 دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
774 ویدیو
29 فایل
پایگاه حفظ و نشر آثار مسجد الزهرا سلام الله علیها کوهپایه جلسه هفتگی صبح های جمعه دعای پرفیض ندبه - انجمن مهدیه(عج) مراسمات مذهبی و اعیاد دینی هیئت حضرت فاطمه الزهرا(س) ارتباط با ادمین کانال @Smrbk77 @sayyed_Ali_84 @mhbk13788
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ 🔴 توابین (رها یافتگان) ✍عربده کشان وارد شهربانی شد، فریاد میزد این راسته یه شیر داره اونم مرتضی ست، گیر داده بود به تابلوی شهربانی ، عربده میکشید میگفت چرا عکس شیر روی تابلو حک شده ، شیر این محل منم، مرتضی!!! یکه بزن پاچنار بود، از این باباشملهای کله خراب، نوچه هایش هم کم نبودند، ولی با همه ی لات بازیهاش ذره ای هم مرام و معرفت سرش میشد. رفته بودند با نوچه هایش یکی از باغهای فرحزاد، شب جمعه بود، میزدند و میرقصیدند، جوانی مودب آمد سمتشان ، سلام کرد و گفت سید مهدی قوام(از وعاظ بنام آن دوره) همراه خانواده اش گوشه ی باغ نشستند،خوب است کمی مراعات حال حاج آقا را بکنید. اسم سید مهدی قوام را که شنید بلند شد رفت بطرفش ، سلام و علیک کردند ، پیشانی سید مهدی قوام را بوسید، به سادات خیلی احترام میکرد، سید مهدی به او گفت: آقا مرتضی! اگر ما بخواهیم مثل شما داش (لات) بشیم چه کار باید کنیم ، جواب داد ما لوتیا حق نمک را نگه میداریم، نمکدان نمیشکونیم ، سید مهدی حواب داد: "خب این کار را که ما هم انجام میدیم ، اما بگو تو که نمک خدا را خوردی، چرا نمکدانش را میشکنی و گناه میکنی؟ مرتضی سرش را انداخت پایین و سکوت کرد، زانوهایش لرزید ، انگار... انگار خدا دین را با همین یک جمله در دلش ریخت، اشکش سرازیر شد، مثل دیوانه ها های های گریه میکرد ، توبه ی مردانه کرد ، آدم شد، شد نوکر حسین، روضه که میخواندند نمیتوانستی آرامش کنی، هییتی تاسیس کرد بنام محبین الزهرا و تا آخر عمر نوکر اباعبدالله بود، شد از معتمدین بنام شهر،مردم خیلی قبولش داشتند، حسین است دیگر ، نوکرانش را آقا میکند... 📙برداشتی آزاد از زندگی مرتضی پادگان ↶【به ما بپیوندید 】↷ ___________ @fadak_mzk
4_5911170026425026719.mp3
9.49M
🔉 عمه ي من بر سر بازارها ديده ز اهل ستم آزارها ... ◼️ ذکر توسل و حضرت سیدالشهدا علیه السلام و حضرت زینب سلام الله علیها 🎤حجت الاسلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بِسْمِ الله الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ جلسـه هفتـگی جمعــه هـای انتظـار توسل به حضرت رباب سلام الله علیها تفسیرقرآن کریم: حجّـه الاســلام شــیخ مهـدی ملاخلــيلی دعای شریف توسل و مداحی: کـربـلایـی ســیدشبیــربنی طبــاء و دیگـرذاکــرین اهــل بیـت علیهم السلام جمـعــه 15اسفندماه99/‌ ازساعت 19 الی 20 کوهپایه/خیابان آیت الله طالقانی/مسجـدالزهــراسلام الله علیها هیئت حضرت فاطمه الزهرا(سلام الله علــيها) @fadak_mzk
▫️ما اینجا بدونِ تو...، وضعیت شهرِ شلوغِ دلمان به مرز هشدار رسیده است! شهر دلمان را از هر چه هست غیرِ تو...، خالی کرده ایم! خودت این دل‌های سستِ لرزان را با خشت خشت یادت محکم کن؛ ❤️ حضرت امن و امان ... @fadak_mzk
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بیش از یکصد کتاب جذاب و رایگان 📗حاج قاسم 📒آن سوی مرگ 📕بیست و سه نفر 📘سلام بر ابراهیم و.... اینجا گوش دهید👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2081751040C3711ba0d03
✨﷽✨ ✅حکایت ✍مردی از اولیای الهی، در بیابانی گم شده بود. پس از ساعتها سردرگمی و تشنگی، بر سر چاه آبی رسید. وقتی که قصد کرد تا از آب چاه بنوشد. متوجه شد که ارتفاع آب خیلی پایین است؛ و بدون دلو و طناب نمی توان از آن آب کشید. هرچه گشت، نتوانست وسیله ای برای آب کشیدن بیابد. لذا روی تخته سنگی دراز کشید و بی حال افتاد. پس از لحظاتی، یک گله آهو پدیدار شد و بر سر چاه آمدند. بلافاصله، آب از چاه بیرون آمد و همه آن حیوانات از آن نوشیدند و رفتند. با رفتن آنها، آب چاه هم پایین رفت! آن فرد با دیدن این منظره، دلش شکست و رو به آسمان کرد و گفت: خدایا! می خواستی با همان چشمی که به آهوهایت نگاه کردی، به من هم نگاه کنی! همان لحظه ندا آمد: ای بنده من، تو چشمت به دنبال دلو و طناب بود، باید بروی و آن را پیدا کنی. اما آن زبان بسته ها، امیدی به غیر از من نداشتند، لذا من هم به آنها آب دادم ↶【به ما بپیوندید 】↷ __________________ @fadak_mzk
4_5881915930430146999.mp3
1.6M
🎙خدا بنده ی مومنش رو تنها نمی گذاره! 🔺
مـراســم عـزاداری شهـادت امــام کــاظــم علیه السلام هيئت حضرت فاطمه الزهرا(سلام الله علــيها) @fadak_mzk