eitaa logo
فـدک | مسجدالزهرا(س)کوهپایه
467 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1هزار ویدیو
29 فایل
پایگاه حفظ و نشر آثار مسجد الزهرا سلام الله علیها کوهپایه جلسه هفتگی صبح های جمعه دعای پرفیض ندبه - انجمن مهدیه(عج) مراسمات مذهبی و اعیاد دینی هیئت حضرت فاطمه الزهرا(س) ارتباط با ادمین کانال @Smrbk77 @sayyed_Ali_84 @mhbk13788
مشاهده در ایتا
دانلود
حر پشیمان توأم یا حسین "دست به دامان توأم یا حسین" دست نیاز من و دامان تو کوه گناه من و غفران تو روز نخستین به تو دل باختم در دل من بودی و نشناختم روی علی اکبر تو دیدنی است دست علمدار تو بوسیدنی است حر ریاحی به درت آمده فطرس بی بال و پرت آمده مقتل خون اوج کمال من است تیر محبت پر و بال من است بال من از تیغهء شمشيرهاست سينهء تنگم سپر تیرهاست حال کـه از لطـف پذیرفتی‌ام  رتبه به من دادی و حرّ گفتی‌ام   از کـرمِ خـویش مـدالم بده  رخصت میـدانِ وصـالم بده  باب تو بر قاتل خود شیر داد از کرمش به خصم، شمشیر داد از تو سزد ای پسر بوتراب تا که به دشمن بدهی جام آب ای به فدای تو و آقائی ات خصم تو شرمنده ی سقائی ات گر چه خود از شطّ فرات آمدم در طلب آب حیات آمدم کاش می آوردم یک جرعه آب بر لب خشکیده ی طفل رباب العطش طفل تو کشته مرا دیشب از این غصّه نمردم چرا آه که هم گام به دشمن شدم باعث این سوزِ عطش من شدم حال اگر من به تو بد کرده ام فاطمه را واسطه آورده ام در طلب توبه، به تاب و تبم تا صف محشر خجل از زینبم ### ای شده از خود تهی از دوست پُر مادرت از روز ازل خوانده حُر آنکـه گنـه کـار پذیرد منم  آنکه تو را دست بگیرد منم شیفتهء پر زدنت بوده ام منتظر آمدنت بوده ام باغ گل یاس شدی، مرحبا وصل به عبّاس شدی، مرحبا   پشت سـر تـوست دعـای همه  اجـر تـو بـا مـادر مـا فـاطمه  از ادب تو به من و مادرم بود حسینی شدنت باورم فخر کن ای روح رها از بدن حـرّ منی حـرّ منی حـرّ من  ای تـو فـروشنده، خریـدار، ما  دل به سر دستِ تـو، دلـدار، ما  در پی دیدار حبیب آمدی یا که به یاریّ غریب آمدی باش که محبوب خـدای منی  حـرّ تمـام شهـدای منـی خون خدا خون تو را خواسته  چهـره گلگـون تو را خواسته   تا که به خون سرخ شود روی تو  حضرت زهراست دعـاگوی تو گر چه مرا زخم فزون بر تن است بستن زخم سرِ تو با من است فرق تو را اهل ستم بشکنند رأس مرا بر سر نی می زنند
سر زد از خانه خورشيد ولا ماه امشب ز آسمان باز شده سوى زمين راه امشب حلقه بر در زده شادى كه منم ، باز كنيد ذكر تسبيح بخوانيد و غزل ساز كنيد غزل شوق بخوانيد كه گل وا شده است غنچه ی عصمت و تطهير شكوفا شده است چشم بد دور عجب ماه جمالى دارد چه نجيب است رقيه چه كمالى دارد دختر ناز حسين است مبارك قدمش كى فراموش شود خاطره عمر كمش علوى زاده‏ اى از نسل و تبار زهراست ياس نورسته‏ اى از باغ و بهار زهراست آمده همسفر شاه شهيدان گردد شمع دلسوخته كلبه احزان گردد نمك خنده ی او برد دل مادر را كرده حرز گل خود «چار قل و كوثر» را عمه زينب به رويش صورت مادر را ديد در خم ابروى او هيبت حيدر را ديد چه صفا داشت در آن فرصت آئينه و ماه ذكر «لاحول و لا قوة الا بالله» بوسه از صورت ماهش على اكبر گيرد عمو عباس چو جان او را در بر گيرد شب شادى است به صد شوق سحر بايد كرد غصه و اندوه را دست به سر بايد كرد هر كه از دست رقيه طلبد فيض برات بفرستد به صفاى قدم او صلوات # کمیل_کاشانی