♡قـرارگـاه فـرهـنگی فـاطـمة الـزهرا♡
•🌿🌸~ #فرازی_از_خطبه_غدیرخم (5) #نشر_حداکثری 🗣 #مبلغ_غدیر_باشیم 📣 ••• ⌈🌻↝ @fadak_velayat •°⌋
•🌿🌸~
#فرازی_از_خطبه_غدیرخم (6)
#نشر_حداکثری 🗣
#مبلغ_غدیر_باشیم 📣
•••
⌈🌻↝ @fadak_velayat •°⌋
♡قـرارگـاه فـرهـنگی فـاطـمة الـزهرا♡
•🌿🌸~ #فرازی_از_خطبه_غدیرخم (6) #نشر_حداکثری 🗣 #مبلغ_غدیر_باشیم 📣 ••• ⌈🌻↝ @fadak_velayat •°⌋
•🌿🌸~
#فرازی_از_خطبه_غدیرخم (7)
#نشر_حداکثری 🗣
#مبلغ_غدیر_باشیم 📣
•••
⌈🌻↝ @fadak_velayat •°⌋
♡قـرارگـاه فـرهـنگی فـاطـمة الـزهرا♡
•🌿🌸~ #فرازی_از_خطبه_غدیرخم (7) #نشر_حداکثری 🗣 #مبلغ_غدیر_باشیم 📣 ••• ⌈🌻↝ @fadak_velayat •°⌋
•🌿🌸~
#فرازی_از_خطبه_غدیرخم (8)
#نشر_حداکثری 🗣
#مبلغ_غدیر_باشیم 📣
•••
⌈🌻↝ @fadak_velayat •°⌋
♡قـرارگـاه فـرهـنگی فـاطـمة الـزهرا♡
•🌿🌸~ #فرازی_از_خطبه_غدیرخم (8) #نشر_حداکثری 🗣 #مبلغ_غدیر_باشیم 📣 ••• ⌈🌻↝ @fadak_velayat •°⌋
•🌿🌸~
#فرازی_از_خطبه_غدیرخم (9)
#نشر_حداکثری 🗣
#مبلغ_غدیر_باشیم 📣
•••
⌈🌻↝ @fadak_velayat •°⌋
♡قـرارگـاه فـرهـنگی فـاطـمة الـزهرا♡
•🌿🌸~ #فرازی_از_خطبه_غدیرخم (9) #نشر_حداکثری 🗣 #مبلغ_غدیر_باشیم 📣 ••• ⌈🌻↝ @fadak_velayat •°⌋
•🌿🌸~
#فرازی_از_خطبه_غدیرخم (10)
#نشر_حداکثری 🗣
#مبلغ_غدیر_باشیم 📣
•••
⌈🌻↝ @fadak_velayat •°⌋
♡قـرارگـاه فـرهـنگی فـاطـمة الـزهرا♡
•🌿🌸~ #فرازی_از_خطبه_غدیرخم (10) #نشر_حداکثری 🗣 #مبلغ_غدیر_باشیم 📣 ••• ⌈🌻↝ @fadak_velayat •°⌋
•🌿🌸~
#فرازی_از_خطبه_غدیرخم (11)
#نشر_حداکثری 🗣
#مبلغ_غدیر_باشیم 📣
•••
⌈🌻↝ @fadak_velayat •°⌋
♡قـرارگـاه فـرهـنگی فـاطـمة الـزهرا♡
•🌿🌸~ #فرازی_از_خطبه_غدیرخم (11) #نشر_حداکثری 🗣 #مبلغ_غدیر_باشیم 📣 ••• ⌈🌻↝ @fadak_velayat •°⌋
•🌿🌸~
#فرازی_از_خطبه_غدیرخم (12)
#نشر_حداکثری 🗣
#مبلغ_غدیر_باشیم 📣
•••
⌈🌻↝ @fadak_velayat •°⌋
♡قـرارگـاه فـرهـنگی فـاطـمة الـزهرا♡
•🌿🌸~ #فرازی_از_خطبه_غدیرخم (13) #نشر_حداکثری 🗣 #مبلغ_غدیر_باشیم 📣 ••• ⌈🌻↝ @fadak_velayat •°⌋
•🌿🌸~
#فرازی_از_خطبه_غدیرخم (14)
#نشر_حداکثری 🗣
#مبلغ_غدیر_باشیم 📣
•••
⌈🌻↝ @fadak_velayat •°⌋
♡قـرارگـاه فـرهـنگی فـاطـمة الـزهرا♡
•🌿🌸~ #فرازی_از_خطبه_غدیرخم (14) #نشر_حداکثری 🗣 #مبلغ_غدیر_باشیم 📣 ••• ⌈🌻↝ @fadak_velayat •°⌋
•🌿🌸~
#فرازی_از_خطبه_غدیرخم (15)
#نشر_حداکثری 🗣
#مبلغ_غدیر_باشیم 📣
•••
⌈🌻↝ @fadak_velayat •°⌋
♡قـرارگـاه فـرهـنگی فـاطـمة الـزهرا♡
🖤🥀🖤🥀 🖤🥀🖤 🖤🥀 🖤 بسم رب حضرت زهرا #یاس_کبود🍂 #قسمت_اول💔 چه آرام خوابیدهای بانوی من! بچهها چه آرا
🖤🥀🖤🥀
#رمان
#یاس_کبود
#قسمت_دوم💔
آنها دهانشان را به پوزخند کشیدند در حالی که خم بر ابرویشان هر لحظه غلیظتر میشد!
-این یاوهها و حرفهای زنانه را کنار بگذار...
دستهای علی مشت شده بود...ولی با نام خدا اندکی آرام گشت...فقط توانست جلوی انوار کوچک داخل خانه را بگیرد...
مرد صدایش را بالاتر برد...:به علی بگو بیرون بیا! دوستی و احترامی بین ما نیست...
+آهای! مرا از حزب شیطان میترسانی؟ در حالیکه حزب شیطان کوچک است؟(آیه قرآن)
-اگر بیرون نیاید به خدا قسم، هیزم آورده بر سرساکنان خانه بر میافروزم و هر که در این خانه است را میسوزانم...مگر آنکه علی را برای بیعت بیرونم بکشانیم و با خود ببریم...
و فاطمه ندا سرداد: ای دشمنان خدا و رسولش و امیرالمومنین...
اما با صدای"اُحرِقو دارها وَ مَن فیها" بسوزانید درب خانه را با هرکه در آن است"؛
نعرههای آتش برخاست... هیزمها فریاد اعتراض برآوردند...اما آتش به درب خانه درحال سرایت بود...بوی دود در خانهی معطر علی پیچید...درحالیکه حبیبهی محمد پشت در بود!ـ...
زهرا ناله کرد: یا ابتاه! یا رسولالله! بنگر که چه ظلمها بعد از تو از اینان دیدیم...
صدای ناله او، رعشه بر اندام دلها انداخت و اشکها برگونهها روان شد و بسیاری صحنه را ترک گفته...خود را از آن ولوله رهانیدندـ...
قنفذ، در را محکم هل میداد...تا باز کند! در آنِ لحظه، فاطمه برخاست! درب را در آغوش گرفت و با تمام بدنش،نمیگذاشت درب باز شود...ناگهان درب شعله کشید و حرارت آتش سر و صورت و بدن مادر انس و جن را می سوزاند...ناگهان مردی چونان با لگد به در نیم سوخته زد...چونان با لگد زد...که درب خانه به ناچار باز شد...و پیش از آنکه زهرا بتواند خود را کنار بکشد، در به آغوشش پناه برد...آنقدر سخت و سنگین، که کافی بود برای آخرین تقلاهای محسن در شکم مادر و شهادت او با جیغ بانوی علی... آنقدر سخت و سنگین که کافی بود برای بیمار شدن معشوقهی علی و شهادتش...
صدای ناله فاطمه برخواست...آمیخته با فریاد های وا ابتاه...و با وجود حال آشفتهاش بر خاست...اما از شدت جراحات و ضربات ناگهان بر روی دیوار افتاد... اما فاطمهی علی را رها نمیکردند...ماجرای گودال قتلگاه...داشت برای زنی تکرار میشد! اما اینبار بدون سر بریدن...
نامردی به دوطرف صورت حضرت زهرا چونان سیلی زد که چشمان زهرا به خون افتاد...
زهرا افتاد! و زمین پذیرای بانویش شد!
نامرد، که به یاد کینهاش از علی افتاده بود که چگونه، خون بزرگان عرب را در جنگهای پیامبر به زمین میریخت، حالا که به ناموس علی دست یافته بود تمام نفرت و کینهاش را در پایش جمع کرد و جوری به سینه و پهلوی زهرا لگد زد که صدای شکستنشان برخاست! و زهرا دلش برای این جماعت میسوخت که چگونه خود را نگون بخت می کنند!
نامرد که با شنیدن صدای شکستن استخوانها جریتر شده بود، تازیانه را از قنفذ گرفت و پیش از آنکه زهرا نفس بگیرد، با تمام زور و توانش آن را بر تمام بدن یاس علی فرود آورد و تن نحیف بانو، کبود شده، بازوانش مانند بازوبندی سیاه بالا آمد...
چه گویم من؟ کلمات تاب ندارند!
هیچکس دست بردار نبود و هر کدامشان به گونهای، بر فاطمه هجوم آورده بودند...نفس های ملیکهی علی تحلیل رفته بود...و باز هم پدرش را صدا میکرد: وای بابا! بابا! بابا...یا ابتاه...
لالهی رسول خدا زیر دست و پا در حال پرپر شدن بود...
دیگر زهرایی نمانده بود که از علی دفاع کند... داشتند به سمت علی هجوم میبردند....و نوبت نقشپردازی علی بود... فقط خدا میداند که این چند دقیقه بر علی چه گذشت...
با تنی که از شدت اندوه و خشم به رعشه افتاده بود...خود را به نامرد رساند...گریبانش را گرفت و به شدت کشید و بر زمین زد و بر بینی و گرنش کوفت...و فریاد زد...در حالیکه صدایش لرزه داشت...: قسم به خدایی که محمد را مبعوث کرد...اگر نبود کتابی از طرف خدا و اگر نبود عهدی که بارسول خدا کردم(شمشیر از نیام بر نخیزد و کسی کشته نشود) میفهمیدی که نمیتوانستی داخل خانه من شوی...و نامرد از دست علی رها شد و از مردم کمک خواست...
علی رفت تا بانویش را دریابد...
من نمیگویم چه شد، گویند در چشم علی
سیل دشمن بود پیدا، فاطمه پیدا نبود...(باور)
نفسهایش را گوشهای افتاده، پیدا کرد...در حالیکه همه از اطرافش به کمک عمر شتافته بودند... خشمگین بود و چشمانش به خون نشسته بودند... غیرت علی از فوران گذشته بود... صورت ماه گونه فاطمهاش به مانند خورشید، سوزان و تبدار و سرخ شده بود... این اولین بار بود که در هستی خورشید و ماه یکجا بودند..
ادامہدارد...🌱
#نشر_حداکثری♥️
.
⌈🌻↝ @fadak_velayat •°⌋
با توجه به حذف عکس و فیلمهای حاج قاسم سلیمانی توسط اینستاگرام ، ما هم با دادن نمره پایین به این اپلیکیشن در پلی استور که نتیجهاش کاهش ارزش سهام این شرکت است ، از اینستاگرام انتقام میگریم
بسم الله ... همین الان برید در صفحه اینستاگرام در پلی استور و کمترین نمره رو بدید
https://play.google.com/store/apps/details?id=com.instagram.android
#نشر_حداکثری
⌈🌻↝ @fadak_velayat •°⌋
#نشر_حداکثری
سخنان تکاندهنده خاخام صهیونیستی #گیورا_ردلر علیه ملت ایران خطاب به رسانه های غربی👇
راست ودروغ رابهم بریزیدومعجونی ازاخبارجهت داردرست کنید.
مردم ایران #سواد_رسانه_ای ندارند،مطالعه ندارند،تمام حرفهای شماراباورخواهندکرد. من اطمینان دارم شماموفق خواهیدشد1/4
شمانبایدهیچ خبرمثبتی ازایران انتشاردهید
مردم ایران نبایدبه آینده امیدوارشوند.آنهادائم بایدخبرمنفی بشنوند.بگذاریدشماراراحت کنم،تنهاراه شکست ایرانیهاناامیدکردن مردم ایران هست.آنهادارای عقایدمحکم مذهبی هستندواین کارماراسخت کرده است.تحریم اقتصادایران کاربسیارواجبی هست2/4
ایرانیها باید مجازات شوند ، آنها تنها گروهی هستند که نه تنها در برابر ما تعظیم نکردند بلکه قصد نابودی ما را دارند
تمام کار شما رسانه ها باید این باشد. من برایتان آرزوی موفقیت می کنم.
پی نوشت:👇👇👇👇👇👇👇
3/4
پی نوشت:
لطفاً سخنان این خاخام خبیث صهیونیستی را به دقت بخوانید و تفکر کنید که آنها چه در سَر دارند وبرای اقایی بر دنیا و از جمله ایران چه نقشه های شومی کشیده اند.
هوشیار و بیدار باشیم و فریب امپریالیسم رسانه ای جهانی را نخوریم. 4/4
#کمی_تأمل
#سواد_رسانه_ای
⌈🌻↝ @fadak_velayat •°⌋
آیا #تبلیغ_غدیر واجب است؟
✍... رسول خدا صلیالله علیهوآله
در #روز_غدیر
بعد از اعلام وصایت و ولایت و خلافت و جانشینیِ بلافصل #امیرالمومنین علیهالسلام
امر کردند که:
پس حتما
حاضرین👈 به غائبین
و پدران👈 به فرزندانشان
این امر مهم را
تا👈 #روز_قیامت ابلاغ کنند
#امر_پیامبر هم به تصریح قرآن
برهر مسلمانی #واجب است
👈اگر پیامبر نمیفرمود تا #روز_قیامت
ممکنبود بعضیبگویند:
این #امر_پیامبر
برای کسانیستکه آنجا حضور داشتهاند
اما همینجمله "تا_روز_قیامت"
👈#تبلیغ_غدیر را بر همگان #واجب کرده است
و ترک #واجب حرام است
و عقوبت دارد
حال ما برای #تبلیغ_غدیر چه کردهایم؟
#نشر_حداکثری
⌈🌻↝ @fadak_velayat •°⌋
#اطلاعیه
▫️رهبر انقلاب اسلامی: تلاش برای افزایش نسل و جوان شدن نیروی انسانی کشور و حمایت از خانواده، یکی از ضروریترین فرائض مسئولان و آحاد مردم است.
🔻سلسله جلسات «تبیین مباحث جمعیتی»
#جلسۀ_چهارم
🔸با موضوع: ارتقاء جایگاه مادری
🔹توسط استاد: حجةالاسلاموالمسلمین ندیمی
🔸زمان: دوشنبه ۱۳ تیرماه، ساعت ۱۷:۳۰
📌این جلسات بهصورت زنده و در اسکایروم برگزار میگردد و شرکت برای عموم آزاد است.
▫️آدرس ورود🔻
https://www.skyroom.online/ch/tmfr/tahlil
با گزینۀ #میهمان وارد شوید🔺
#نشر_حداکثری
⌈🌻↝ @fadak_velayat •°⌋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📛 مافیای مد و لباس...
♨️ لباسهایی که نشانهٔ بردهجنسی بودن است..!
🚫 منشأ لباسهای امروزی چیست؟
❌ #نشر_حداکثری❌
⌈🌻↝ @fadak_velayat •°⌋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️ بچه چیه دیگه؟! یه سگ بغل کن...
📣 دیدن این کلیپ رو از دست ندید...
#پیشنهاد_دانلود و #نشر_حداکثری
🔹 امروز فرزندآوری و فرزندپروری یک مجاهدت است...
🔺#همدلی
🔻#انقلابی_گری
⌈🌻↝ @fadak_velayat •°⌋
#نماز_جمعه
با حضور در نماز جمعه فردا مشتی در دهان دشمنان خواهیم بود
#نشر_حداکثری
#لبیک_یا_خامنه_ای
#پشت_انقلابمان_هستیم
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
⌈🌻↝ @fadak_velayat •°⌋
🔴به حضور زنان بیروسری در معابر بیتفاوت نباشیم | با ورود به آدرس زیر از این کمپین حمایت فرمایید
👇👇
https://www.farsnews.ir/my/c/168294
#نشر_حداکثری
🇮🇷
⌈🌻↝ @fadak_velayat •°⌋
❌ قبل از فوتبال امشب این پیام را بخوانید و برای همه ارسال کنید!
آیت الله ناصری که از اولیای الهی و از دوستان قدیمی آیت الله بهجت میباشند پس از پیروزی تیم ملی ایران مقابل آمریکا، در سخنرانی خود با گریه فراوان فرمودند: شب گذشته در آسمان شور و غوغای عجیبی از دعای اهل زمین به وجود آمده بود...
آنگاه پس از گریه شدید، فرمودند: والله اگر مردم فقط یک مرتبه این طور برای فرج امام زمان (عج) دعا میکردند، حضرت می آمدند...
🖌 همزمان با مسابقه فوتبال بین ایران و آمریکا علاوه بر دعای پیروزی ایران
دعا برای فرج امام زمان عج فراموش نشود.
#نشر_حداکثری
⌈🌻↝ @fadak_velayat •°⌋
♡قـرارگـاه فـرهـنگی فـاطـمة الـزهرا♡
🖤🥀🖤🥀 🖤🥀🖤 🖤🥀 🖤 *بسم رب حضرت زهرا #یاس_کبود🍂 #قسمت_اول* 💔 *چه آرام خوابیدهای بانوی من! بچهها چه
🖤🥀🖤🥀
*#یاس_کبود
#قسمت_دوم💔
آنها دهانشان را به پوزخند کشیدند در حالی که خم بر ابرویشان هر لحظه غلیظ تر می شد!
-این یاوه ها و حرفهای زنانه را کنار بگذار...
دست های علی مشت شده بود...ولی با نام خدا اندکی آرام گشت...فقط توانست جلوی انوار کوچک داخل خانه را بگیرد...
مرد صدایش را بالاتر برد...:به علی بگو بیرون بیا! دوستی و احترامی بین ما نیست...
+آهای! مرا از حزب شیظان می ترسانی؟ در حالیکه حزب شیطان کوچک است؟(آیه قرآن)
-اگر بیرون نیاید به خدا قسم، هیزم آورده بر سرساکنان خانه بر می افروزم و هر که در این خانه است را می سوزانم...مگر آنکه علی را برای بیعت بیرونم بکشانیم و با خود ببریم...
و فاطمه ندا سرداد: ای دشمنان خدا و رسولش و امیرالمومنین...
اما با صدای صدای"اُحرِقو دارها وَ مَن فیها" بسوزانید درب خانه را با هرکه در آن است"؛
نعره های آتش برخاست... هیزم ها فریاد اعتراض بر آوردند...اما آتش به درب خانه درحال سرایت بود...بو وی دود در خانه ی معطر علی پیچید...درحالیکه حبیبهی محمد پشت در بود!ـ...
زهرا ناله کرد: یا ابتاه! یا رسول الله! بنگر که چه ظلم ها بعد از تو از اینان دیدیم...
صدای ناله او، رعشه بر اندام دلها انداخت و اشک ها برگونه ها روان شد و بسیاری صحنه را ترک گفته...خود را از آن ولوله رهانیدندـ...
قنفذ، در را محکم هل می داد...تا باز کند! در آنِ لحظه،فاطمه برخاست! درب را در آغوش گرفت و با تمام بدنش،نمی گذاشت درب باز شود...ناگهان درب شعله کشید و حرارت آتش سر و صورت و بدن مادر انس و جن را می سوزاند...ناگهان مردی چونان با لگد به در نیم سوخته زد...چونان با لگد زد...که درب خانه به ناچار باز شد...و پیش از آنکه زهرا بتواند خود را کنار بکشد، در به آغوشش پناه برد...آنقدر سخت و سنگین، که کافی بود برای آخرین تقلاهای محسن در شکم مادر و شهادت او با جیغ بانوی علی... آنقدر سخت و سنگین که کافی بود برای بیمار شدن معشوقه ی علی و شهادتش...
صدای ناله فاطمه بر خواست...آمیخته با فریاد های وا ابتاه...و با وجود حال آشفته اش بر خاست...اما از شدت جراحات و ضربات ناگهان بر روی دیوار افتاد... اما فاطمه ی علی را رها نمیکردند...ماجرای گودال قتلگاه...داشت برای زنی تکرار می شد! اما اینبار بدون سر بریدن...
نامردی به دوطرف صورت حضرت زهرا چونان سیلی زد که چشمان زهرا به خون افتاد...
زهرا افتاد! و زمین پذیرای بانویش شد!
نامرد، که به یاد کینه اش از علی افتاده بود که چگونه، خون بزرگان عرب را در جنگ های پیامبر به زمین میریخت، حالا که به ناموس علی دست یافته بود تمام نفرت و کینه اش را در پایش جمع کرد و جوری به سینه و پهلوی زهرا لگد زد که صدای شکستنشان برخاست! و زهرا دلش برای این جماعت می سوخت که چگونه خود را نگون بخت می کنند!
نامرد که با شنیدن صدای شکستن استخوان ها جری تر شده بود، تازیانه را از قنفذگرفت و پیش از آنکه زهرا نفس بگیرد، با تمام زور و توانش آن را بر تمام بدن یاس علی فرود آورد و تن نحیف بانو، کبود شده، بازوانش مانند بازوبندی سیاه بالا آمد...
چه گویم من؟ کلمات تاب ندارند!*
هیچکس دست بردار نبود و هر کدامشان به گونه ای، بر فاطمه هجوم آورده بودند...نفس های ملیکه ی علی تحلیل رفته بود...و باز هم پدرش را صدا میکرد: وای بابا! بابا! بابا...یا ابتاه...
لاله ی رسول خدا زیر دست و پا در حال پرپر شدن بود...
دیگر زهرایی نمانده بود که از علی دفاع کند... داشتند به سمت علی هجوم می بردند....و نوبت نقش پردازی علی بود... فقط خدا می داند که این چند دقیقه بر علی چه گذشت...
با تنی که از شدت اندوه و خشم به رعشه افتاده بود...خود را به نامرد رساند...گریبانش را گرفت و به شدت کشید و بر زمین زد و بر بینی و گرنش کوفت...و فریاد زد...در حالیکه صدایش لرزه داشت...: قسم به خدایی که محمد را مبعوث کرد...اگر نبود کتابی از طرف خدا و اگر نبود عهدی که بارسول خدا کردم(شمشیر از نیام بر نخیزد و کسی کشته نشود) می فهمیدی که نمیتوانستی داخل خانه من شوی...و نامرد از دست علی رها شد و از مردم کمک خواست...
علی رفت تا بانویش را دریابد...
من نمی گویم چه شد، گویند در چشم علی
سیل دشمن بود پیدا، فاطمه پیدا نبود...(باور)
نفس هایش را گوشه ای افتاده، پیدا کرد...در حالیکه همه از اطرافش به کمک عمر شنتافته بودند... خشمگین بود و چشمانش به خون نشسته بودند... غیرت علی از فوران گذشته بود... صورت ماه گونه فاطمه اش به مانند خورشید، سوزان و تب دار و سرخ شده بود... این اولین بار بود که در هستی خورشید و ماه یکجا بودند..*
ادامہدارد...🌱
#نشر_حداکثری♥️
.
⌈🌻↝ @fadak_velayat •°⌋
🔻فردا اول وقت برید رأی بدید
چرا؟
چون فردا خیلی مهمه تو ایجاد جو هیجانی جهت افزایش مشارکت. خیلیا. از کسایی که دودل هستن فردا نظرشون تغییر میکنه که رأی بدن.
باید بهترین استفاده رو کرد.
❓حالا چیکار میشه کرد؟
درحد و اندازه خودمون
🔻یکی عکس از انگشتش میگیره و میگذاره تو گروه فامیلیش
🔻یکی یه سوژه جالب از محل رأیگیری استوری میکنه
🔻یکی داستان روزش رو میگه، صبح پاشدیم رفتیم کلپچ زدیم😋😋 بعد رفتیم رأی دادیم بعدش رفتیم کافیشاپ بعد رفتیم.... . البته این ضد تبلیغه همه میگن کوفت بخوری😁 یا میگن یه دیقه نخور ببینم چیکار کردی.
🔻یا تو خصوصی برای دوستان، اقوام عکسی چیزی بفرستید. اگه میتونید دستجمعی برید رأی بدید هم خیلی خوبه. خیلیا بخاطر اینکه باجمع باشن و بهشون خوش بگذره میان، حالا شاید رأی هم ندن. خود جمع خیلی خوبه، عکساشم خوبه. حالا شاید بصورت جمعی ساعت 8_9 صبح نشه رفت ولی ظهر میشه
خلاصه هرکی درحد خودش هرکاری میتونه بکنه
البته این وحی منزل نیست. شاید یکی میخواد مخفیانه رأی بده کسی نفهمه. شاید تو شرایط اجتماعی یا خانوادگی سختی هستش که اگه اطرافیان نفهمن براش بهتر باشه. خب این کاری نیاز نیست بکنه بره رأی بده تمام. ولی اونایی که میتونن تنبلی نکنن، ایجاد جو هیجانی شما اگه یک نفرو متمایل به رأی دادن بکنه خیلی اتفاقات خوبی میفته.
#نشر_حداکثری
#حسین_دارابی |
⌈🌻↝ @fadak_velayat •°⌋
🏴به احترام شاه مردان مولا امیرالمومنین علیه السلام و 🌙ماه مبارک رمضان
🌱 امسال،گردش در طبیعت، را به #عید_سعید_فطر موکول میکنیم.
#نشر_حداکثری
⌈🌻↝ @fadak_velayat •°⌋
1_12294107551.mp3
2.91M
🚨رای به پـــزشــکـیـان یعنی.....
📣📣📣انتشار این صوت یک #واجب_شرعی هست که به گردن تک تک کسانیست که بدستشان میرسد
🎙این ۷ دقیقه ارزش ده بار شنیدن داره
#نشر_حداکثری🤝
⌈🌻↝ @fadak_velayat •°⌋