فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊مدیحه سرایی شهید مدافع حرم حامد بافنده در مدح امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) در جمع مدافعان حرم در سوریه
.
🌸شهید #حامد_بافنده یکی از مدافعان حرم ایرانی است که چندی پیش داوطلبانه برای دفاع از حریم اهل بیت عصمت و طهارت (ع) همراه با رزمندگان فاطمیون عازم سوریه شد و بعد از مدتی در سوم اردیبهشت ماه 96 توسط تروریستهای تکفیری به شهادت رسید. شهید بافنده با نام جهادی علیرضا امینی متولد 1366 و اصالتا اهل مشهد اما ساکن شهر رفسنجان در استان کرمان بود. او یکی از مداحان اهل بیت (ع) بود که در مراسم یادبود همرزمان شهیدش هم حضور داشته و مداحی میکرد. صدای گرم او که در مراسمهای مختلف برای فاطمیون میخواند، یادش را در دلهای رزمندگان مقاومت جاودانه کرد
💞💞💞
چقدر با شعف و تاب و تب شهید شدند
برای دختر شاه عرب شهید شدند
.
مِن الغریب به آنها رسید نامه عشق
مدافعان حرم منتخب شهید شدند
.
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان (عج) و هدیہ به روح مطهر شهید صلواتـــــ .
#شهید_حامد_بافنده
#لبیـڪ_یا_زینب
#لبیـڪ_یا_رقیه
#شهادت_روزیتون
#اللهـم_عجــل_الولیکـــ_الفــرج 🌹
#قرآن_نور_است.
💠هر صبح در چشمه سار نور الهی، نورانی شویم.
🍃صفحه ۴۲، هدیه به
#شهید_حامد_بافنده🌷
@fadayiane_banoye_damshgh
#سبک_زندگی_شهدا🍃
💐 همسر شهید گفت:
من، چون کارمند بودم، «حامد» مسئولیت «فاطمه» را شبها به عهده میگرفت و شیر خشک درست میکرد، «فاطمه» را تر و خشک میکرد و هرگز نمیگذاشت من از خواب بیدار شوم و کارهای بچه را انجام دهم.
#مدافع_حرم
#شهید_حامد_بافنده🌷
#سرم_فدای_فدائیان_بانوی_دمشق💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊
خاطره ی شهدا از زبان خودشان شنیدنیست💔
شهید حامد بافنده خاطره ای از شهید محمدحسین مومنی تعریف میکند...
#مدافعان_حرم
#شهید_حامد_بافنده🌷
#شهید_محمدحسین_مومنی🌷
#سرم_فدای_فدائیان_بانوی_دمشق💔
#قرآن_نور_است.
💠 با نور قرآن، شیطان را ذوب کنیم
🍃صفحه ۲۹۱ هدیه به
✨#شهید_حامد_بافنده🌷
@fadayiane_banoye_damshgh
🌙 #رزق_شبانه
🌹همسر شهید:
🍁زندگی با بافنده همیشه برای من خاطره بود قبل از اینکه زن و شوهر باشیم خیلی با هم دوست بودیم خیلی با هم جور و خودمونی بودیم اما در محل کار من که می امد من برایش خانم یعقوبی بودم و ایشان برای من آقای بافنده بود.
🍁حامد هیچوقت دکتر نمی رفت همیشه من برایش دارو تجویز و تهیه میکردم دکتر و پرستارش من بودم، جالب است بدانید حامد بافنده از آمپول می ترسید.
🍁وی ادامه داد: خاطره ای که در ذهنم باقی مانده شهید و زن شهید بازی بود من اصلا باورم نبود که حامد برود سوریه اصلا همیشه شوخی میکردم یک روز به حامد گفتم اصلا به من نمی آید زن شهید بشوم اصلا بلد نیستم حامد گفت اشکالی ندارد بیا یاد میگیرم خوابید و چادرسیاهی را بر تنش کشید و گفت حالا تمرین کن و هرچه می خواهی بگو، ان روز دو نفری خیلی خندیدیم.
🌙شبی که پیکر حامد را آوردند صحنه این خاطره به ذهنم می رسید.
🌴 #شرط_شهیدشدن_شهیدبودن_است
🥀 #شهید_مدافع_حرم
🥀 #شهید_حامد_بافنده🕊🌷
✨ #شبتون_شهدایی✨🌙