🔰يكبار با او بحث كردم كه چرا برای كار #لوله_كشی پول نمی گيری؟ خُب نصف قيمت ديگران بگير. تو هم خرج داري و...
🔰هادی خنديدو گفت: خدا خودش مي رسونه، آدم برای #رضای_خدا بايد كار بكنه، اوستا كريم هم هوای ما رو داره، هر وقت #احتياج داشتيم برامون می فرسته.
🔰بعد مكثي كرد و ماجرای #عجیبی را برایم تعریف کرد.گفت: يه شب تو همين #نجف مشكل مالی پيدا كردم. خيلي به پول احتياج داشتم.
🔰آخر شب مثل هميشه رفتم تو #حرم و مشغول #زيارت شدم. اصلاً هم حرفي در مورد پول با مولا #اميرالمومنين (علیه السلام) نزدم
🔰همين كه به #ضريح چسبيده بودم يه آقايی به سر شانه من زد و گفت: آقا اين پاكت مال شماست.
🔰برگشتم و ديدم يك آقای #روحانی پشت سر من ایستاده. او را نمی شناختم بعد هم بی اختيار پاكت را گرفتم.
🔰هادی مکثی کرد و ادامه داد: بعد از #زيارت راهی منزل شدم. پاكت را باز كردم. باتعجب ديدم مقدار زيادی پول نقد داخل آن پاكت است.
🔰هادي دوباره به من نگاه كرد و گفت: #حاج_باقر، همه چيز دست خداست من براي اين مردم ضعيف، ولی #باايمان كار می كنم. #خدا هم هر وقت احتياج داشته باشم برام می ذاره تو پاكت و می فرسته.
🌷 #شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری