eitaa logo
طهارت نفس
2.8هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
2.2هزار ویدیو
24 فایل
هو الرزاق ﷽ ↶سلام لطفا دربرابر تبادل و تبلیغات کانال صبورباشید و به رشد کانال کمک کنید.🌼 💝جهت رزرو تبلیغ👈 @A_DMEN تبلیغات ارزان و بصرفه👇 https://eitaa.com/joinchat/3694068054Cced867b572
مشاهده در ایتا
دانلود
💢جوانی به سراغ عالمی رفت و گفت سه سوال دارم: ➊↫وجود خدا راثابت کن ➋↫وجود قضا وقدر را.. ➌↫چطور میشه که شیاطین از آتش هستند ودر قرآن امده که درجهنم عذاب میشن آتش بر آتش چگونه تاثیر دارد؟ ✍عالم سیلی بر صورت جوان زد جوان ناراحت شد که مگه من چه گفتم که منوزدین.عالم گفت جواب هرسه سوال توست. 👈سیلی زدن ایجاد درد کرد آیا درد رادیدی؟ گفت ندیدم ولی دردراحس کردم عالم گفت: خدا هم وجود داره وجود او بانعمت هامعلوم میشه آیا میدانستی که سیلی میزنم گفت خیر گفت این قضا وقدر هست. دست من وصورت تو ازیک جنس بود اما درد را بر صورت وارد کرد همانطور میتواند آتش بر آتش ایجاد عذاب @faghatkhoda1397
11.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⬅️ کربلات رفت چون غیبت کردی❗❗ ⬅️ 40 روز اعمال صحیح انسان میره تو نامه اعمال کسی که غیبتش رو کردی... ⬅️ خیلی گناه داره 💬 @faghatkhoda1397
▪️حاج مهدی باکری یک‌تنه زیر آن آتش بی‌امان عملیات رمضان پشت نفربر نشسته بود و کشته‌ها را به عقب می‌فرستاد. وقتی گفتند دستور قرارگاه اینست که برگردی، گفت: “تا تک تک بچه‌های مردم رو از اینجا جمع نکنم بر نمی‌گردم عقب، چطور تو روی پدرمادرهاشون نگاه کنم.” چيزي كه الان نمي بينينم! @faghatkhoda1397
☘ داستان آیت الله شفتی و دعای سگ گرسنه نمی دانم نام آیت الله شفتی را شنیده اید یا خیر؟ اما داستان جالب و آموزنده ای است. یکی ازعلمای ربانی قرن دوازدهم مرحوم سید محمد باقر رشتی معروف به حجه الاسلام شفتی است که از مجتهدین برازنده و پرهیزکار بود، او بسال 1175 ه-ق درجرزه طارم گیلان دیده به جهان گشود و بسال 1260درسن 85سالگی در از دنیا رفت و مرقد شریفش درکنار مسجد سید اصفهان، معروف ومزار علاقمندان است. وی درمورد نتیجه ترحم، و فراز و نشیب زندگی خود، حکایتی شیرین دارد که دراینجا می آوریم: حجه السلام شفتی درایام تحصیل خود در نجف و اصفهان به قدری بود که غالبا لباس او از زیادی وصله به رنگهای مختلف جلوه می کرد، گاهی ازشدت گرسنگی و ضعف غش می کرد، ولی فقر خود را کتمان می نمود و به کسی نمی گفت. روزی درمدرسه علمیه اصفهان، پول نماز وحشتی بین طلاب تقسیم می کردند، وجه مختصری از این ناحیه به اورسید، چون مدتی بود گوشت نخورده بود، به بازار رفت و با آن پول جگر گوسفندی را خرید و به مدرسه بازگشت، درمسیر راه ناگاه درکنار کوچه ای چشمش به سگی افتاد که بچه های او به روی سینه او افتاده وشیر می خوردند، ولی از سگ بیش ازمشتی استخوان باقی نمانده بود و از ضعف، قدرت حرکت نداشت. حجه الاسلام به خود خطاب کرده وگفت: اگر از روی انصاف داوری کنی، این برای خوردن جگر از تو سزاوارتر است، زیرا هم خودش و هم بچه هایش گرسنه اند، از این رو جگر را قطعه قطعه کرد و جلو آن سگ انداخت. خود حجه السلام شفتی نقل می کند: وقتی که پاره های جگر را نزد سگ انداختم گویی اورا طوری یافتم که سربه آسمان بلند کرد و صدائی نمود، من دریافتم که او درحق من دعا می کند. ازاین جریان چندان نگذشت که یکی از بزرگان، از زادگاه خودم شفت مبلغ دویست تومان برای من فرستاد وپیام داد که من راضی نیستم از عین این پول مصرف کنی، بلکه آن را نزد تاجری بگذار تا با آن تجارت کند و از سود تجارت، از او بگیر و مصرف کن. من به همین سفارش عمل کردم، به قدری وضع مالی من خوب شد که ازسود تجارتی آن پول، مبلغ هنگفتی بدستم آمد و با آن حدود هزاردکان وکاروانسرا خریدم و یک روستا را در اطراف محلمان بنام گروند به طور دربست خریداری نمودم، که اجاره کشاورزی آن هرسال نهصد خروار برنج می شد، دارای اهل و فرزندان شدم و قریب صد نفر از در خانه من نان می خوردند، تمام این ثروت و مکنت بر اثر ترحمی بودکه من به آن سگ گرسنه نمودم، و او را برخودم ترجیح دادم. 📙 اقتباس ازکتاب صد و یک حکایت ،ص ١۵٨ @faghatkhoda1397
23.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 چرا می گویید که بی حجابی و برخی گناهان موجب غضب خداوند میشه؟ غرب بی حجاب رو ببینید که سراسر نعمت @faghatkhoda1397
🌹🕊🌹🕊 🕊🌹🕊 🌹🕊 ✅سالم ماندن بدن در قبر ✍خیلی شنیدیم که بعضی از علما و شهدا بدنشان بعد از سالیان سال در زیر خاک سالم بوده و آسیبی به آن نرسیده. اگر میخواهید شما هم جزو همین افراد باشید به روایت زیر توجه کنید. در این روایت نسخه‌ای بس سالم ماندن در قبر ارائه شده است: رسول الله ص فرمودند: در شب اسراء که به آسمان سفر کرده بودم دیدم بر در ششم بهشت نوشته شده است: هرکس دوست دارد قبرش وسیع باشد مسجد بنا کند. هرکس دوست دارد کرم‌های زمین بدنش را نخورند، مسجد را تمیز کند. هرکس دوست دارد قبرش تاریک نباشد، مساجد را نورانی کند. هر کس دوست دارد بدنش در زیر زمین سالم و تازه بماند و فاسد نشود، برای مسجد فرش تهیه کند. 📚مستدرك الوسائل، ج‏3، ص385 نکته: البته این دستورالعمل قطعا چنین تأثیری خواهد داشت، اما به شرطی که به همراه لوازمش انجام شود. مثلا کسی که مسجد ساخته، ولی برای شهرت و اعتبار خود اینکار را کرده، قطعا قبرش وسیع نخواهد شد، چون کاری که برای غیر خدا انجام شود، پذیرفته نیست و عملی که پذیرفته نیست، اثری اینچنینی هم ندارد 🕊🌹أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ @faghatkhoda1397
📚 درثاقب المناقب، محمدبن حمدان از ابراهیم بن بطلون و او از مادرش روایت کرده است که:《پرده دارمتوکل بودم، او پنجاه غلام به من سپرده شد وبه من دستوردادند که آنهارا مسلمان وبه آنهانیکی کنم، وقتی یک سال تمام شددرحالی که نزداو ایستاده بودم ابوالحسن علی بن محمد النقی"ع" براو وارد شدند ودرجایگاهشان نشستند. به من دستوردادند غلامان را ازخانه هایشان خارج کنم ومن نیز چنین کردم. چون ابوالحسن رادیدند، تمامی آنهابه سجده افتادند. متوکل نتوانست درآنجابماند، بلندشدوپشت پرده پنهان گشت وامام برخاستند. وقتی متوکل فهمید بیرون آمدوگفت: وای برتو بطلون! این چه کاری بود که غلامان کردند؟ گفتم: بخداسوگندنمیدانم. گفت: ازآنهابپرس. ازآنان درمورد کاری که کردندسوال کردم. گفتنداین مردی است که هرسال نزدما می آمدودین رابرماعرضه می کرد و ده روز نزدما می ماند. اوجانشین پیامبر برمسلمانان است.《متوکل دستورداد تاهمه ی آنها را تا آخرین نفر بکشند.》 وقت عشاءبه نزد ابی الحسن "ع" رفتم. غلامی درآنجابود؛ به من نگاه کردندوفرمودند: داخل شو، وارد شدم وایشان نشسته بودند. فرمودند: ای بطلون، باقوم چه کارکردند؟ گفتم: ای فرزندرسول خدا همه را تاآخرین نفرکشتند! فرمودند: تمامی آنهاراکشتند؟! گفتم: آری، بخدا سوگند. فرمودند: میخواهی همه آنهارا ببینی؟ گفتم : بله، ای فرزند رسول خدا. بادست به پرده اشاره کردند. واردشدم ودیدم همه نشسته اند و میوه میخورند.》 @faghatkhoda1397
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در شب معراج شخصی را دیدم که بخاطر سیراب کردن سگی تشنه، در بهشت جای داشت. 🐕 @faghatkhoda1397
زن نباید زیبایی خود را طوری آشکار کند که مردم مثل مهتاب نگاهش کنند بلکه باید مانند آفتاب باشد☀️ تا وقتی کسی به جمالش نظر کرد چشمش را به زمین بدوزد @faghatkhoda1397
🔷سعدی می گوید: درویش کهنه پوشی، در کاروان سفر به سرزمین حجاز، همراه ما بود. ناگهان در میان راه، کاروان، مورد حمله راهزنان قرار گرفت و همه اموال کاروانیان غارت شد! 🔸بازرگانانی که در کاروان بودند، گریه و زاری کردند بلکه دل راهزنان به حالشان بسوزد و بخشی از اموالشان را برایشان به جا بگذارند؛ اما التماسها و زاری های آنها بر دل سنگ راهزنان اثری نداشت. پس از آن که همه اموال کاروان، به دست دزدان، غارت شد، آنها سوار بر اسبان خود شدند و گریختند.🐎🐎 🔹در این میان، چیزی که برای من جالب بود، آن بود که بین تمام غارت شدگان، تنها مردی که محکم و استوار ایستاده بود و هیچ تغییری در حالش ایجاد نشده بود، همان درویش کهنه پوش بود! به او گفتم: "مگر دزدان اموال تو را غارت نکردند؟" گفت: «چرا» گفتم: "ولی من هیچ ناراحتی‌ای در تو نمی‌بینم؛ انگار نه انگار که تمام مالت دزدیده شده است؟" 👈گفت: "این به آن خاطر است که من هیچ دلبستگی ای به آنها نداشتم بنابراین با از دست دادن آنها ، چنان زار و پریشان نشدم." 📙گلستان سعدی @faghatkhoda1397