📙📙
#عاشورا_به_روایت_تاریخ
🖋🖋گزارش چهاردهم
عبیدالله بن زیاد شب سخت و اضطراب انگیزی را هنگام ورود خود به دارالاماره سپری کرد، برای این که آمدنش را به شکل رسمی اعلام کند و همچنین واکنش مردم را درباره خودش بسنجد صبح آن شب به مسجد « اعظم » کوفه رفت و خطبه ای با این مضمون خواند :
امیرالمومنین یزید مرا امیر شما قرار داد تا با مظلومان به انصاف رفتار کنم و با نیکان شما چون پدری نیکوکار و با مطیعان ، همچون برادری مهربان باشم شمشیر و تازیانه ام را برای سرکوبی مخالفان و کسانی که با عهد من منازعه کنند آماده ساختهام ، پس هرکس جان خود را حفظ کند .
سپس به دارالاماره وارد شد و جلسه اضطراری و فوقالعادهای را با عرفا ( افرادی که جزو شبکه جاسوسی و امنیتی حکومت بودند ) گذاشت آنان را مامور بازداشت و دستگیری مخالفین و شورشیان کرد و به آنان گفت :
نام غریبان این شهر و مخالفین یزید را برای من بنویسید و نیز باید ضمانت کنید که در منطقه تحت کنترل شما کسی با ما مخالفت نخواهد کرد و هر عریفی که مخالفت امیرالمومنین یزید را ببینید ولی تحویل ندهد او را بر در خانهاش به دار خواهم آویخت.
روز دیگر به مسجد اعظم کوفه آمد و با زبان خشونت آمیز به مردم گفت :
این مشکل حل نخواهد شد مگر اینکه بی گناه را به جای گناه کار و حاضر را به جای غایب مجازات نمایم
📚 الفتوح جلد ۵ صفحه ۶۷ تاریخ طبری جلد ۴ صفحه ۲۶۷
#فرهنگی_تربیتی
#تاریخ_عاشورا
#منابع_معتبر
#مرکز_تخصصی_فلسفه_اسلامی
@mt_falsafeh
📚📚📚📚📚📚📚📚
https://eitaa.com/joinchat/729677891Cc0cea1ba96
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
فرا رسیدن روز #تاسوعای_حسینی را به محضر مبارک و غمناک حضرت بقیة الله الاعظم ( روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء ) تسلیت میگوییم
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#عاشورا_به_روایت_تاریخ
✍✍گزارش پانزدهم
در حالیکه مامورین امنیتی خانه به خانه به دنبال دستگیری مخالفین بودند مسلم بن عقیل از خانه مختار به خانه هانی بن عروه رفت ، شریک ابن اَعور که به همراه عبیدالله بن زیاد به کوفه آمده بود نیز مهمان هانی شد ، عبیدالله بن زیاد که از بیماری شریک بن اعور آگاه شده بود خبر داد برای عیادت او به خانه هانی خواهد رفت ؛
شریک بن اعور از این فرصت استفاده کرد و به مسلم بن عقیل پیشنهاد داد در اتاقی پنهان شود و هنگامی که عبیدالله بن زیاد به ملاقاتش می آید وارد اتاق شده و او را از پا درآورد ؛
با آمدن عبیدالله بن زیاد ، مسلم در اتاق دیگر پنهان شد و شریک به گفتگوی طولانی با عبید الله پرداخت و هرچه منتظر ماند مسلمبنعقیل اقدام به کشتن عبیدالله نکرد تا اینکه شریک با خواندن اشعاری خواستار اقدام سریع مسلمبنعقیل شد و گفت :
چرا در سلام کردن به سلما در رنگ می ورزید و به سلمی و هر که به دو سلام می رساند سلام برسانید و جام مرگ را با شتاب به او بنوشانید .
با این اشعار نیز مسلمبنعقیل اقدامی نکرد تا اینکه شریک فریاد کشید :
آن را به من بنوشانید اگر به قیمت جانم تمام شود .
غلام عبیدالله که متوجه خطر شده بود با چشم اشاره به عبیدالله کرد و هر دو از خانه هانی خارج شدند ، پس از خارج شدن از خانه ، مهران غلام عبیدالله به او گفت شریک تصمیم به کشتن تو داشت.
📚 تاریخ طبری جلد ۴ صفحه ۲۷۰ تاریخ یعقوبی جلد ۲ صفحه ۴۲۳
#فرهنگی_تربیتی
#تاریخ_عاشورا
#منابع_معتبر
#مرکز_تخصصی_فلسفه_اسلامی
@mt_falsafeh
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
https://eitaa.com/joinchat/729677891Cc0cea1ba96
#عاشورا_به_روایت_تاریخ
✍✍ گزارش شانزدهم
عبیدالله بن زیاد برای ردیابی و شناسایی مسلم بن عقیل شخصاً اقدام کرد و معقول را که جاسوسی حرفهای بود خواست و ۳ هزار درهم در اختیارش گذاشت و به او گفت :
خود را از اهل و از شیعیان حسینبنعلی نشان دهد و به عنوان رساندن کمک مالی جمعی از شیعیان خود را به مسلم بن عقیل برساند ، معقل به مسجد کوفه رفت و به دنبال شیعه گشت که ارتباط با مسلمبنعقیل داشته باشد و در همین حال مسلم بن عوسجه را دید که مشغول نماز بود پس از نماز خود را به مسلم بن عوسجه رساند و گفت :
که از اهل شام و از غلامان ذوالکلاع است ، مالی نزد اوست و می خواهد آن را به نماینده امام علیهالسلام تحویل دهد ، مسلم بن عوسجه که تحت تاثیر گریه های ساختگی معقول قرار گرفته بود او را نزد مسلم بن عقیل برد و زمان بیعت با مسلم بن عقیل سه هزار درهم را تحویل آن حضرت داد ؛ به این شکل معقل توانست مخفیگاه مسلم بن عقیل را شناسایی کند و به آگاهی عبیدالله بن زیاد برساند .
عبیدالله بن زیاد که مخفیگاه مسلم بن عقیل را شناسایی کرده بود برای اینکه بتواند با احضار هانی مسلم بن عقیل را بازداشت کنند دست به حیله زد یعنی عمربن حجاج زبیده ، محمد بن اشعث و حسان بن خارجه را که از سران و قبایل به دوستان هانی بودند احضار کرد و از آنان خواست به ملاقات هانی رفته و از او بخواهند برای دیدار با عبیدالله به دارالاماره بیاید .
📚 اخبار الطوال صفحه ۲۴۹ الفتوح جلد ۵ صفحه ۷۹
#فرهنگی_تربیتی
#تاریخ_عاشورا
#منابع_معتبر
#مرکز_تخصصی_فلسفه_اسلامی
@mt_falsafeh
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
https://eitaa.com/joinchat/729677891Cc0cea1ba96
📙📙
#عاشورا_به_روایت_تاریخ
✍✍گزارش هفدهم
حجاج زبیدی ( پدر زن هانی ) ، محمد بن اشعث و حسام بن اسماء ابن خارجه از طرف عبیدالله به دیدار هانی رفتند و به او گفتند : عبیدالله از شما گله مند است که چرا به دیدار او نمیروی !
وی گفت که بیماری اجازه دیدار با عبیدالله را نداده است .
آنان به او گفتند که عبیدالله میداند که هانی از بیماری رهیده است و در دیدار با عبیدالله کوتاهی میکند ، پس از ما خواسته از تو بخواهیم به دیدارش بروی.
هانی به گفته آنان اعتماد کرد و به دیدار عبیدالله رفت ، به هنگام ورود به قصر ، عبیدالله به شریح قاضی گفت :
خیانتکار با پای خود آمده است ؛
هانی گفت : منظورت چیست ؟
عبیدالله گفت : چرا فتنه می کنی و خانه ات را پایگاه مخالفین قرار میدهی و مسلم بن عقیل را در آنجا پنهان می کنی ؟؟
هانی تکذیب کرد ، عبیدالله اصرار کرد که مسلم در خانه هانی است و در این موقع دستور داد معقل را با هانی روبرو کنند هانی با دیدن معقل چاره ای جز اعتراف نداشت و گفت : مسلم به خانه من پناه آورد اجازه بده بروم و به او بگویم از خانه من خارج شود ؛ عبیدالله گفت از اینجا خارج نمی شوی مگر اینکه مسلم را تحویل دهی !
هانی گفت : هرگز این کار را نمی کنم . عبیدالله که به خشم آمده بود با عصا سر و صورت هانی را شکست و دستور بازداشت او را داد در این هنگام قبیله مذحج که از بازداشت هانی آگاه شده بودند به فرماندهی عمر بن حجاج زبیدی به قصر یورش آوردند که به دستور عبیدالله شریح قاضی به بالای قصر آمد و به مردم گفت :
من هم اکنون با هانی ملاقات کردم و هیچ خطری هانی را تهدید نمی کند و جان او سالم است.
عمر بن حجاج گفت : اگر این چنین است ما نیز از تهاجم دست برمیداریم همین موجب شد تا قبیله مذحج پراکنده شوند
📚 الفتوح تو جلد ۵ صفحه ۸۲ ، مروج الذهب جلد ۳ صفحه ۶۷
#فرهنگی_تربیتی
#تاریخ_عاشورا
#منابع_معتبر
#مرکز_تخصصی_فلسفه_اسلامی
@mt_falsafeh
📚📚📚📚📚📚📚📚
https://eitaa.com/joinchat/729677891Cc0cea1ba96
#فرهنگی_تربیتی
#عاشورای_حسینی
☑ تعجب نکنید!
فیلسوف معاصر حضرت آیت الله مصباح ( رحمة الله علیه ) :
اگر همه دوستان #امام_حسین (ع) نهایتا در روز قیامت آمرزیده شوند تعجب نکنید. البته ممکن است شرایطشان در عالم برزخ تفاوت بکند یا مقاماتی که به آنها داده میشود خیلی متفاوت باشد اما اگر کسی بگوید هر که محبت حسین (ع) در دلش باشد روز قیامت آمرزیده میشود تعجب نکنید.
۸۹/۹/۱۶
#فرهنگی_تربیتی
#عاشورای_حسینی
#عرض_تسلیت
#مرکز_تخصصی_فلسفه_اسلامی
@mt_falsafeh
🏴 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
https://eitaa.com/joinchat/729677891Cc0cea1ba96
📙📙
#عاشورا_به_روایت_تاریخ
✍✍گزارش هجدهم
عبدالله بن حازم که از طرف مسلمبنعقیل مأمور پیگیری بازداشت هانی بود به سرعت خود را به مسلمبنعقیل رساند و خبر موقعیت خطرناک هانی و مجروح شدن او را به مسلم بن عقیل رساند .
مسلم بن عقیل به او دستور داد با فریاد « منصور اَمِت » یارانش را دعوت به قیام نماید زمان کوتاهی نگذشت که چهار هزار نفر از مردم در محل زندگی مسلم بن عقیل اجتماع کردند ، مسلم بن عقیل در همان زمان کوتاه جمعیت را سازماندهی کرد و عبدالرحمان بن عزیزکندی را فرمانده قبیله ربیعه و مسلم بن عوسجه را فرمانده قبیله مذحج و ابوثمامه صائدی را فرمانده تمیم همدانی و عباس بن جعده را فرمانده ساکنان شهر قرار داد .
سپس این جمعیت را به سمت دارالاماره به حرکت درآورد ، جمعیت در حالی که تکبیر میگفتند و عبیدالله را لعن و نفرین میکردند به دارالاماره نزدیک شدند . عبیدالله بن زیاد که در حال سخنرانی در مسجد اعظم کوفه بود با شنیدن فریادهای « مردم مسلم بن عقیل مسلم بن عقیل » آمد از مسجد خارج شد و به داخل دارالاماره رفت و همه دربهای قصر را بست تا مردم داخل نشوند
این جمعیت بزرگ هر چه به قصر نزدیک میشد از تعدادش کاسته میشد تا اینکه وقتی به قصر نزدیک شدند تعداد آنها به ۳۰۰ نفر رسید و همین تعداد پس از نماز مغرب به ۱۰ نفر کاهش یافت .
📚 تاریخ طبری جلد ۴ صفحه ۲۷۵ الفتوح جلد ۵ صفحه ۸۶
#فرهنگی_تربیتی
#تاریخ_عاشورا
#منابع_معتبر
#مرکز_تخصصی_فلسفه_اسلامی
@mt_falsafeh
📚📚📚📚📚📚📚📚
https://eitaa.com/joinchat/729677891Cc0cea1ba96
#عاشورا_به_روایت_تاریخ
✍✍ گزارش نوزدهم
مسلم بن عقیل به همراه یاران به نماز مغرب ایستاد ، پس از نماز مغرب از آن جمعیت تنها ۳۰ نفر باقی ماند و هنوز از مسجد خارج نشده بود که از آن سی نفر ۱۰ نفر باقی ماند .
هنگامی که از مسجد خارج شد و به منطقهای که قبیله کنده در آنجا سکونت داشتند رسید ، این ده نفر هم از مسلم جدا شدند و مسلم بن عقیل در کوچه های کوفه تنها ماند و چون راهنمایی نداشت خانهای را نیز نمیشناخت به راه خود ادامه داد تا به منزل زنی به نام طوعه رسید که منتظر فرزندش بود .
مسلم بن عقیل به طوعه سلام داد و آب طلب کرد ، طوعه آب آورد و او را سیراب نمود و به داخل خانه رفت و در را بست ، بار دیگر چون منتظر فرزندش بلال بود به در خانه آمد و مشاهده کرد که مسلم بن عقیل همان جا نشسته است از او خواست در آنجا توقف نکند ، مسلم بن عقیل خود را معرفی کرد و گفت : من در این شهر کسی را ندارم آیا میشود داخل خانه شوم ؟؟
طوعه چون او را شناخت فوراً دعوت به خانه کرد و در اتاقی مسلم بن عقیل را جا داد و به پذیرایی پرداخت ؛ بلال فرزند طوعه که از بیرون آمده بود از رفت و آمد مادرش مشکوک شد و از مادرش پرسید چه کسی در خانه ماست و تو پس از سوگند دادن بلال به او گفت : مسلم بن عقیل در خانه ماست .
بلال صبح زود به دارالاماره رفت و به عبدالرحمان فرزند محمد بن اشعث اطلاع داد که مسلم بن عقیل در خانه آنهاست ، عبدالرحمان بن محمد بن اشعث است فوراً به پدرش که در حضور عبیدالله نشسته بود خبر داد ، عبیدالله که به سخن زیرگوشی این پدر و پسر مشکوک شده بود پرسید :
چه اتفاقی افتاده است ؟
محمد بن اشعث جریان را گفت .
عبیدالله ابن زیاد با شنیدن این خبر ، محمد بن اشعث را به همراه ۷۰ نفر مأمور بازداشت و دستگیری مسلمبنعقیل کرد .
📚 اخبار الطوال صفحه ۲۵۴ ، الفتوح جلد ۳ صفحه ۶۸
#فرهنگی_تربیتی
#تاریخ_عاشورا
#منابع_معتبر
#مرکز_تخصصی_فلسفه_اسلامی
@mt_falsafeh
📚📚📚📚📚📚📚📚📚
https://eitaa.com/joinchat/729677891Cc0cea1ba96
📙📙
#عاشورا_به_روایت_تاریخ
✍گزارش بیستم
ماموران امنیتی کوفه مسلم بن عقیل را در حالی که دهانش پر از خون و دندان مبارک شکسته بود به دارالاماره آوردند و سپس به نزد عبیدالله بردند ؛
پس از گفتگوی تندی که بین مسلم بن عقیل و عبیدالله در قصر انجام گرفت عبیدالله بن زیاد دستور قتل مسلم و هانی را ( که از پیش در بازداشت بود ) صادر کرد ؛
مسلمبنعقیل که کشته شدنش را قطعی دید به عمربن سعد برای پرداخت بدهکاری خود به برخی افراد نامه نگاری با امام حسین علیه السلام جهت نیامدن به کوفه و نیز تحویل گرفتن جسد خویش پس از مرگ وصیت کرد و آنگاه بکیر بن حمران به دستور عبیدالله بن زیاد مسلم بن عقیل را به بازار کفاشان برده و در آن مکان او را گردن زده و به شهادت رساند .
همچنین رشید غلام ترک زبان دارالاماره هانی را به بازار گوسفند فروش ها برده و با دو ضربه به گردن زده و به شهادت رساند ؛
سپس پاهای شهیدان مسلم و هانی را با طناب بسته و در بازار کشاندند و پس از آن بدن مبارکشان را واژگونه به دار آویختند .
عبیدالله بن زیاد سرهای مسلم بن عقیل بهانی را به همراه نامه ای کوتاه که گزارشی از چگونگی دستگیری این دو شخصیت بود توسط هانی بن ابی رحبه همدانی و زبیر بن اروح برای یزید فرستاد .
یزید بن معاویه پس از دریافت نامه و مشاهده سرهای شهیدان در مقام تقدیر از جنایت عبیدالله و دستورالعمل جدید پاسخی به این مضمون برای عبیدالله نوشت :
همان طور که دوست میداشتم عملکردی رفتارت دوراندیشانه و هملت با قوت قلب و شجاعانه بود به من خبر رسیده است که حسین بن علی متوجه عراق شده است پس بر سر راه ها توسط های نگهبانی و افراد مسلح بگمار و با بدبینی و سوءظن به امور بنگر و با تهمت دستگیر و مجازات کن و هر اتفاقی که افتاد برایم بنویس .
📚 انساب الاشراف جلد ۲ صفحه ۸۲ مقتل الحسین خوارزمی جلد ۱ صفحه ۳۰۵
#فرهنگی_تربیتی
#تاریخ_عاشورا
#منابع_معتبر
#مرکز_تخصصی_فلسفه_اسلامی
@mt_falsafeh
📚📚📚📚📚📚📚📚📚
https://eitaa.com/joinchat/729677891Cc0cea1ba96
📙📙
#عاشورا_به_روایت_تاریخ
📜گزارش بیست و یکم
روز سه شنبه هشتم ذیحجه سال ۶۰ هجری حسین بن علی علیه السلام به همراه ۸۹ نفر از مردان و ۲۰ تن از زنان و کودکان از مکه به سمت کوفه حرکت کردند ، در این سفر که ۲۴ روز طول کشید از ۲۴ منزل گذشتند و البته در بعضی از منازل دو روز و در برخی دیگر یک روز و در بعضی از منازل مدت کوتاهی توقف کردند .
در منزل تنعیم ، امام علی علیه السلام شتران را که اموالی از حکومت یمن به شام می بردند مصادره کردند و به صاحبان شتر فرمودند : اگر خواستید میتوانید با ما باشید و کرایه شتران را بگیرید و اگر خواستید می توانید بروید.
در منزل صفاح ، فرزدق شاعر جوان با امام علیه السلام ملاقات کرد و به امام از موقعیت مردم کوفه گزارش داد و گفت :
قلبهای مردم با شماست ولی شمشیرها یشان بر شماست .
در منزل بطن الرمه امام علی علیه السلام نامه ای را توسط قیس بن مسهر برای مردم کوفه نوشت و آنان را از نزدیک شدنش به کوفه مطلع ساخت.
در منزل زرود ، زهیر بن قین به امام علیه السلام پیوست.
در منزل ثعلبیه دو تن از اهالی کوفه خبر شهادت مسلم ابن عقیل و هانی را به امام علیه السلام گزارش دادند .
در منزل زباله خبر شهادت قیس بن مسهر و عبدالله بن یقطر نیز به امام علیه السلام رسید تا اینکه در منزل ذی حسم لشکر کوفه به فرماندهی حر بن یزید ریاحی در برابر کاروان امام علیه السلام قرار گرفت و امام هیئت همراه از رفتن به کوفه بازماندند و نتوانستند به راه ادامه دهند
📚 انساب الاشراف صفحه ۳۷۵ تاریخ طبری جلد ۳ صفحه ۲۹۶
@mt_falsafeh
📚📚📚📚📚📚📚📚
https://eitaa.com/joinchat/729677891Cc0cea1ba96
♦️♦️♦️اطلاعیه
به اطلاع کلیه دانشپژوهان مرکز آموزش تخصصی فلسفه اسلامی میرساند:
براساس اعلام قبلی بنا بود که کلاسهای سال جدید۱۴۰۱_۱۴۰۰ مورخ ۶ شهریورماه برگزار گردد لکن به جهت اوج گیری شیوع بیماری کرونا،کلاسها با یک هفته تاخیر ، مورخ ۱۳ شهریور ۱۴۰۰ برگزار میشود.
♦️لازم به ذکر است ،درصورت اوج گیری شیوع کرونا،امکان تغییر مجددتاریخ شروع کلاسها وجود دارد که از همین کانال به اطلاع دوستان خواهد رسید.
لازم بذکر است کلاسها تا تاریخ ۱۲ شهریور به صورت حضوری یا مجازی برگزار نمی شود.