eitaa logo
آموزش منطق و فلسفه اسلامی
4.6هزار دنبال‌کننده
56 عکس
13 ویدیو
18 فایل
آموزش ساده اصطلاحات و لغات منطقی و فلسفی دانلود و دریافت اپلیکیشن منطق و فلسفه تنها از طریق این کانال جایز است موسسه مجازی نرم افزاری مرابیع @marabie پیشنهادات،انتقادات،تبادل @sarbbazzaman
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5899859895770940978.mp3
1.87M
⬅️نظر ابن عربی درباره امام عصر(ع) 🗯علامه حسن زاده آملی ⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈 @falsaf
4_5764966217227961397.mp3
31.25M
⬅️اثبات ولادت امام عصر(عج) 🗯علامه سید کمال الحیدری ⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈 @falsaf
⬅️مکاتب اسلامی(حکمت مشاء) 👌قسمت سوم 🗯پیش از شکل گیری فلسفه اسلامی و حتی قبل از فلسفه اشراقی،فلسفه یونانی به فلسفه اشراقی افلاطون و فلسفه مشاء ارسطو تفکیک نشده بود و اصلا اصطلاح فلسفه مشاء هیچ دلالتی بر روش بحثی پژوهش یا محتوای فلسفه ارسطو و ارسطوئیان نداشت.اطلاق واژه مشاء بر فلسفه ارسطو،به محل تدریس ارسطو یا شیوه ارائه درس او بر میگردد. پس از ظهور فلسفه اسلامی و پیدایش مشرب های اشراقی و متعالیه،مشرب فلسفی حکمای قبلی(از کندی تا سهروردی)مشائی خوانده میشود و با توجه به برخی قرابت ها و شباهت ها،فلسفه افلاطون فلسفه اشراقی خوانده میشود و فلسفه مشائی ارسطو،به معنای جدید مشائی نام می گیرد. مهمترین مشائیان قبل از اسلام عبارتند از:ارسطو،تئوفراستوس،اسکندر افرودیسی.پس از نهضت ترجمه و آشنایی مسلمانان با فلسفه،کندی نخستین کسی بود که با الهام از معارف اسلامی در صدد برآمد فلسفه ای نو و هماهنگ با معارف اسلامی ارائه کند و به دنبال او،این فارابی بود که به تأسیس فلسفه اسلامی موفق شد.ولی کسی که موفق شد در موضوعات گوناگون نظریه پردازی کند،فروعات متفرع بر اصول را استخراج نماید و به بسط و تفصیل مباحث فلسفی بپردازد «ابن سینا» بود. بعد از ابن سینا،فیلسوفان در مقام شرح دستاوردهای ابن سینا یا نقد و بررسی آرای او برآمدند.فیلسوفانی مانند بهمنیار،ابوالعباس لوکری و خواجه نصیر الدین طوسی مهم ترین شارحان فلسفه مشائی ابن سینا هستند و فیلسوفانی مانند ابوالبرکات بغدادی و فخرالدین رازی در کنار متکلمانی مانند غزالی و شهرستانی از منتقدان آن به شمار می آیند. ⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈 @falsaf
🗯علامه جوادی آملی: در مسايل علمی که مربوط به حوزه ‌های علميه است امروز شبهه ما شبهه عبائيه نيست که مرحوم آقای نائينی و اينها ذکر کردند که در اصول هست،بلکه امروز شبهه ما شبهه کانت و امثال کانت است که شکّاکيت را در دانشگاه ‌ها نشاندند؛ نه امروز شمر آن شمر ۱۴۰۰ ساله است، بلکه شمر نتانياهو است و نه شبهه امروز ما شبهه عبائيه مرحوم نائينی است؛ شبهه، شبهه کانت است، شبهه هگل است. وقتي علوم عقلي در حوزه رايج نباشد، ما به دنبال همان شبهه عبائيه می گرديم که اگر آدم عبايی داشت، نمی ‌داند اين جرقه ‌ای که شد، يا خاک يا گِلي شد، اين به کدام قسمت عبا خورد و اينها! شبهه ما شبهه کعبی نيست شبهه کانت است. این ها بچه ‌های مسلمان هستند، تا دبيرستان‌ اند اهل نماز جماعت هستند، دعای توسل هستند، دعاي کميل هستند، همينکه رفتند دانشگاه کم‌ کم اين سجاده‌ها کنار می ‌رود، برای اينکه شبهه کانت جلو می ‌آيد. ما همانطوری که بايد بدانيم الآن شمر ما نتانياهو است، بايد بدانيم شبهه ما هم شبهه عبائيه مرحوم آقای نائينی نيست؛ شبهه، شبهه کانت است. و اين علوم عقلی چه به عنوان فلسفه، چه به عنوان کلام، چه به عنوان اخلاق، اينها بايد کاملاً مطرح بشود که آدم بتواند با دست پُر جواب اين دانشگاهی ها را بدهد. ⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈 @falsaf
🗯اشتراک لفظی و معنوی در فلسفه 👈اشتراک لفظی و اشتراک معنوی در ادبیات،معنایی غیر از اشتراک لفظی و معنوی در فلسفه دارد... ⬅️اشتراک لفظی در فلسفه:هر گاه لفظی دارای مفاهیم متعدّد باشد که هریک از این مفاهیم دارای اثر خاصّ و مبدأ کار مخصوصی باشد و بطور خلاصه،آن مفاهیم دارای حقایق متباین باشند «اشتراک لفظی»نامیده میشود. ⬅️اشتراک معنوی در فلسفه:هرگاه لفظی دارای یک مفهوم واحد باشد که بر مصادیق متعدّد صدق میکند و آن مصادیق دارای حقیقتی واحد باشند که آن مفهوم واحد بر آن حقیقت واحد قابل صدق باشد«مشترک معنوی» گویند. ⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈 @falsaf
🗯تفاوت اشتراک لفظی و معنوی در ادبیات با اشتراک لفظی و معنوی در فلسفه 👈چهار تفاوت میان اشتراک لفظی و معنوی در ادبیات و فلسفه : 1⃣اشتراک ادبی ناظر به لفظ و وضع لفظ است؛ولی اشتراک فلسفی ناظر به واقع و حقیقت خارجی است. 2⃣اشتراک ادبی بوسیله وضع واضع حاصل میشود و جعلی است؛لکن اشتراک فلسفی ربطی به وضع واضع ندارد و با وجدان قابل درک است. 3⃣اشتراک ادبی با اختلاف زبان،مختلف میشود؛ولی اشتراک فلسفی با اختلاف زبان مختلف نمیشود. 4⃣اشتراک ادبی در حوزه لفظ و معناست؛ولی اشتراک فلسفی در حوزه معنا و مصداق است. ⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈 @falsaf
⬅️بخشی از پیام حضرت امام خمینی (ره) به مناسبت شهادت استاد مرتضی‌ مطهری‌(ره) بسم اللَّه الرحمن الرحیم‌ انا للَّه و انا إلیه راجعون‌ این جانب به اسلام و اولیای عظیم الشأن آن و به ملت اسلام و خصوص ملت مبارز ایران ضایعه أسف‌انگیز شهید بزرگوار و متفکر و فیلسوف و فقیه عالیمقام مرحوم آقای حاج شیخ مرتضی مطهری- قدس سره- را تسلیت و تبریک عرض می‌کنم. تسلیت در شهادت شخصیتی که عمر شریف و ارزنده خود را در راه اهداف مقدس اسلام صرف کرد و با کجرویها و انحرافات مبارزه سرسختانه کرد، تسلیت در شهادت مردی که در اسلام‌شناسی و فنون مختلفه اسلام و قرآن کریم کم نظیر بود. من فرزند بسیار عزیزی را از دست دادم و در سوگ او نشستم که از شخصیتهایی بود که حاصل عمرم محسوب می‌شد. در اسلام عزیز با شهادت این فرزند برومند و عالِم جاودان ثُلمه‌ای وارد شد که هیچ چیز جایگزین آن نیست. و تبریک در داشتن این شخصیتهای فداکار که در زندگی و پس از آن با جلوه خود نورافشانی کرده و می‌کنند. من در تربیت چنین فرزندانی که با شعاع فروزان خود مردگان را حیات می‌بخشند و به ظلمتها نور می‌افشانند، به اسلام بزرگ، مربی انسانها و به امت اسلامی تبریک می‌گویم. من گرچه فرزند عزیزی را که پاره تنم بود از دست دادم لکن مفتخرم که چنین فرزندان فداکاری در اسلام وجود داشت و دارد. مطهری که در طهارت روح و قوّت ایمان و قدرت بیان کم نظیر بود، رفت و به ملأ اعلی‌ پیوست، لکن بدخواهان بدانند که با رفتن او شخصیت اسلامی و علمی و فلسفی‌اش نمی‌رود... . 🌺روز معلم مبارکباد... ⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈 @falsaf
🗯قالَ الصّادِقُ علیه السلام: مَنْ صامَ ثَلاثَةَ أَیّامٍ مِنْ اخِرِ شَعْبانَ وَ وَصَلَها بِشَهْرِ رَمَضانَ كَتَبَ اللّه ُ لَهُ صَـوْمَ شَهْـرَیْنِ مُتَتـابِعَـیْنِ. هر كس سه روز آخر ماه شعبان را روزه بگیرد و به روزه ماه رمضان وصل كند، خداوند ثواب روزه دو ماه پى در پى را برایش محسوب مى كند. 📚وسائل الشیعه، ج 7، ص 375، ح 22 ⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈 @falsaf
🗯علم حصولی و علم حضوری 👈علم در یک تقسیم بر دو قسم است: 1⃣علوم حصولی:علوم و معرفت هایی هستند که عالِم،از طریق مفهومی که در ذهن او انعکاس می یابد،از معلوم آگاه میشود.به عبارتی دیگر حضور ماهیت اشیاء خارجی در نزد عالِم(نه وجود خارجی اشیاء)را «علم حصولی» گویند.مثل علم ما به زید 2⃣علوم حضوری:علوم و معرفت هایی هستند که عالِم،خود واقعیت معلوم را در نزد خود می یابد.به عبارت دیگر حضور اشیاء با وجودشان در نزد عالِم(نه ماهیاتشان)را «علوم حضوری»گویند.مثل علم هر شخص به وجود خودش ⬅️تقسیم علم به حضوری و حصولی یک تقسیم حصری است و قسم سوم برای آن قابل تصوّر نیست؛چون حضور معلوم در نزد عالِم،یا به ماهیت معلوم است(علم حصولی) و یا به وجود معلوم است(علم حضوری). ⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈 @falsaf
🗯اقسام علم حضوری 👈علم حضوری دارای اقسامی است که به مهم ترین آنها اشاره می کنیم: 1⃣علم به خود:هر کس وجود خود را می یابد و در این آگاهی،خودش نزد خودش حاضر است و به عبارتی دیگر برای شناخت خود به مفهومی از خود نیاز ندارد. 2⃣علم به حالت های درونی خود:هر یک از ما حالت هایی همچون شادی،غم،امید،لذت و ترسی که در درون خودش اتفاق می افتد را بدون واسطه مفاهیم در می یابد. 3⃣علم به افعال درونی و جوانحی خود:برخی از افعال ما مانند اراده،حکم،تفکر و توجه و امثال اینها در درون خود ما اتفاق می افتند و علم ما به آنها نیز بدون واسطه مفهوم است.مثال:هنگامی که درباره چیزی فکر می کنیم،بدون واسطه درک می کنیم که در حال فکر کردن هستیم. 4⃣علم علت هستی بخش به معلول خود:معلول،در حضور مبدأ هستی خود است و هیچ واسطه ای میان آنها نیست،و بدین جهت علت هستی بخش،معلول خود را بدون واسطه و با علم حضوری می یابد. 5⃣علم معلول به مبدأ هستی خود:از آنجا که معلول،نزد مبدأ هستی خود حاضر است،چنانچه معلول دارای شرایط لازم باشد،او نیز مبدأ هستی خود را بی واسطه و با علم حضوری می یابد. 6⃣علم به مفاهیم ذهنی خود:مفاهیمی را که در ذهن خود داریم،بدون واسطه مفاهیم دیگر می شناسیم.مثال:وقتی درباره دوست خود فکر میکنیم و او را به یاد می آوریم،چهره ای که از وی در ذهن داریم را بدون واسطه می یابیم و علم ما به این تصویر ذهنی،با واسطه تصویر و مفهومی دیگر نیست. ⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈 @falsaf
🗯تفاوت علوم حضوری از جهت شرایط تحقّق 👈برخی از علوم حضوری به شرایط خاصّی نیاز ندارند و همواره همراه عالم هستند.برای مثال هرکسی همواره به خودش علم حضوری دارد و برای اصل وجود چنین علمی لازم نیست کاری انجام شود.اما برخی از علوم حضوری تنها در شرایطی خاصّ پدید می آیند.مثل علم حضوری به لذّتی که از حل یک معما حاصل می شود،تنها از این راه به وجود می آید. 👈آن دسته از علوم حضوری که در شرایطی خاصّ پدید می آیند نیز با یکدیگر تفاوتهایی دارند.برخی از این شرایط برای عموم مردم اتفاق می افتد،مثل اینکه عموما هر کسی در زندگی خود تجربه ای از امید،شادی و ترس دارد و در شرایطی این امور را با علم حضوری درک میکند.اما برخی از این شرایط،این مقدار عمومیت را ندارند و برای افرادی خاص اتفاق می افتند مثلا حالاتی که عرفا با ریاضت های نفسانی بدان دست می یابند،با علم حضوری درک می شود و مخصوص کسانی است که مقدمات لازم را طی کرده باشد.همچنین علم پیامبر(ص)به پیام وحی از نوع علم حضوری است که برای افرادی خاصّ حاصل می شود و شرایط پدید آمدن آن،در اختیار شخص پیامبر(ص)هم نیست. ⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈 @falsaf
🗯همراهی علم حصولی با علم حضوری 👈معمولا همراه با علم حضوری به چیزی،معرفت هایی از نوع حصولی نیز درباره همان چیز وجود دارد. توضیح آنکه:همان چیزی را که با علم حضوری می یابیم،معمولاً با واسطه مفهوم و با علم حصولی نیز درک میکنیم.در واقع ذهن،مانند یک دستگاه عکس برداری،پیوسته در حال تصویر برداری و مفهوم سازی از اموری است که از آنها آگاه میشود. بدین ترتیب همانطور که ما خود را به علم حضوری می یابیم،مفهومی از خود(من)نیز داریم که با آن به خود اشاره میکنیم.مفهوم «من»شبیه آینه ای است که کسی در دست گرفته و خود را در آن می بیند یا شبیه تصویری است از خودش که با مشاهده آن به خودش توجه می کند.پس درست است که ما به خود علم حضوری داریم،اما با این حال به خودمان علم حصولی و مفهومی نیز داریم و این علم حصولی و مفهومی را مستقیماً از همین علم حضوری گرفته ایم. همچنین ما در حالی که شادیِ درون خود را بی واسطه و به صورت حضوری می یابیم،مفهومی از آن نیز در ذهن ما انعکاس می یابد و میتوانیم به شادی خود از طریق همان مفهوم توجه کنیم و مثلاً با واسطه همین مفهوم است که شادی امروز خود را فردا به یاد می آوریم. بنابراین:آگاهی از شادی خود بدون واسطه مفهوم،علمی حضوری است و آگاهی از آن با واسطه مفهومی که ذهن از آن ساخته است علمی حصولی است. ⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈 @falsaf
🗯مراتب داشتن علم حضوری 👈علم حضوری همانند نور،داری مراتب و شدت و ضعف است؛زیرا در این علم،خود واقعیت معلوم،نزد عالِم حضور دارد.و با توجه به اینکه موجودات از جهت مرتبه وجود با یکدیگر متفاوت هستند و برخی کاملتر و برخی ناقص ترند،بسته به مرتبه وجود عالِم و معلوم،علم حضوری نیز دارای مراتبی از شدت و ضعف و وضوح و خفاست. بدین ترتیب هرچه عالِم در مرتبه وجودی بالاتری باشد،علم حضوریِ روشن تر و واضح تری دارد و تشخیص ویژگی های معلوم،بیشتر ممکن می گردد.به همین جهت گرچه همه انسانها به خودشان علم حضوری دارند و همه در این یافت حضوری،وجود خود را می یابند؛اما عموم مردم به بسیاری از ویژگی های خود،آگاه نیستند و این ضعف آگاهی موجب میشود که تفسیر حصولی صحیحی از آن نداشته باشند. همچنین هرچه وجود معلوم قوی تر باشد،علم حضوری به آن نیز شدید تر خواهد بود.برای مثال هنگامی که عامل ترس قوی تر باشد احساس ترس نیز قوی تر است. ⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈 @falsaf
🗯خطا ناپذیری علم حضوری 👈با توجه به تعریف علم حضوری و معنای خطا باید گفت در این علم اساساً خطا بی معناست،زیرا خطا هنگامی رخ می دهد که علم با معلوم مطابقت نداشته باشد و این در جایی قابل فرض است که میان شخص درک کننده و چیزی که درک میشود،واسطه ای در کار باشد و آگاهی،به وسیله آن تحقّق یابد.در این صورت جای این سوال هست که آیا مفهومی که واسطه شده و نقش نمایان گری از درک شونده را ایفا می کند،دقیقاً آنرا نشان می دهد و کاملاً با آن مطابقت دارد یا نه؟ لکن در علم حضوری،علم عین همان واقعیت معلوم است که نزد درک شونده حاضر است،نه مفهومی از آن؛و در نتیجه مطابقت نداشتن علم با معلوم و وجود خطا در علم حضوری،فرضی نامعقول و بی معناست و به همین دلیل علم حضوری از جهت معرفت شناختی ارزش و اعتبار کامل دارد. ⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈 @falsaf
⬅️کانال بانک صوت فلسفی تدریس صوتی دروس فلسفی حوزه توسط اساتید فلسفه آموزش فلسفه،بدایة الحکمة،نهایة الحکمة و ... http://eitaa.com/joinchat/1474297874C6c399b7e9e
علامه حیدری.mp3
47.86M
⬅️ابن عربی،شیعه یا سنی؟ 🗯آیت الله سید کمال حیدری @falsaf
⬅️اشکال 🗯گرسنگی حالتی درونی است که با علم حضوری درک می شود.اما چه بسا افرادی به دلیل بیماری خاصّی که دارند دچار گرسنگی کاذب شوند و بدون آنکه واقعا گرسنه باشند احساس گرسنگی کنند. همچنین درد،یکی از حالات درونی انسان است که با علم حضوری درک میشود،اما چه بسا کسی که دردمند است به جهت توجه به امور دیگر،درد خود را درک نمیکند و این خطاست. 👈بنابراین در علم حضوری مواردی را می توان یافت که در آنها علم حضوری به خطا رفته است؛پس اینکه گفتید علم حضوری خطاناپذیر است اشتباه است. ⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈 @falsaf
⬅️جواب 🗯درباره گرسنگی کاذب باید یادآور شویم که آن چیزی که با علم حضوری درک می شود،همان حالت درونی رنج آور است که طبعاً کسی که بیمار و دچار گرسنگی کاذب است نیز واجد آن حالت است.تفاوت فرد بیمار که گرسنگی کاذب دارد،با فرد سالمی که احساس گرسنگی می کند در این است که انسان سالم،در حالی که معده اش خالی است احساس گرسنگی می کند ولی انسان بیمار حتی وقتی معده اش پر است نیز احساس گرسنگی می کند.پس کسی که گرسنگی کاذب دارد،در داشتن احساس گرسنگی خطا نمی کند. در مورد درد هم باید گفت که مقصود از درد که با علم حضوری درک می شود،آن حالت درونی خاصّ است.هرگاه حالتی در انسان وجود داشته باشد که به روشنی درک کند که حالت احساس درد است،در آن خطایی نیست و طبعاً با همان درجه از شدت که وجود دارد درک می شود؛نه آنکه همان حالت با آنکه وجود دارد درک نشود و یا با شدتی بیشتر یا کمتر از آنکه وجود دارد درک شود. 👈در نتیجه در مورد گرسنگی و درد،علم حضوری به خطا نرفته است. ⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈 @falsaf
🗯علم حصولی،تصوّر و تصدیق 👈علم حصولی:علمی است که بجای آنکه خود معلوم را مستقیماً بیابیم،اثری از آن در ذهن انعکاس می یابد که به آن،مفهوم و صورت ذهنی گفته می شود و با واسطه آن است که از معلوم آگاه می شویم. علم حصولی به تصوّر و تصدیق تقسیم می شود. 👈تصوّر و تصدیق:هنگامی که به یک درختی نگاه میکنیم،صورت و مفهومی از آن در ذهن ما نقش می بندد.در این حال،هم فهمی که از درخت داریم نوعی آگاهی است و هم فهم هایی که احیاناً درباره وجود،نحوه وجود یا چیستی آن درخت داریم نوعی آگاهی است. ⬅️فهم ما از «درخت»،که در آن هیچ قضاوت و حکمی وجود ندارد،در اصطلاح منطق و معرفت شناسی «تصوّر» نامیده می شود. ⬅️به سائر فهم هایی که از درخت داریم و در آنها قضاوتی درباره آن درخت می کنیم «تصدیق» می گویند.مثل اینکه:آن درخت روبروی ماست،آن درخت سیب است،آن درخت بزرگ است و.. ⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈 @falsaf
⬅️آگاهی و گواهی رساله تصور و تصدیق را حکیم ملاصدرا تألیف کرده است. در اثر حاضر، نظر صدرالمتألهین شیرازی درباره موضوع مذکور به صورت مشروح، تبیین و نقد شده است. از آنجا که مترجم و شارح محترم خودش از صاحب نظران رشته منطق و فلسفه اسلامی و همچنین آشنا با فلسفه غرب است و از سوی دیگر مطالب مؤلف را مورد نقادی و مناقشه نیز قرار داده است، ارزش این اثر محدود به ترجمه و شرح مباحث ملاصدرا نمی‌شود و اظهار نظرهای اجتهادی نویسنده نیز در جای خود، خواندنی و قابل تأمّل است. ⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈 @falsaf
4_5769506843768391201.mp3
39.09M
⬅️تفسیری متفاوت از نظریه وحدت الوجود 🗯آیت الله سید کمال حیدری 👈جلسه اول ⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈 @falsaf
🗯نظر حضرت آیت الله بهجت درباره فلسفه به نقل از فرزندشان: 👈حضرت آیت الله بهجت تا این اواخر هم به فلسفه معتقد بود و از استادشان این موضوع را به عنوان تأیید می آوردند و خودشان نیز ذاتاً اینطور معتقد بود که انسان باید یک مقداری فلسفه را بداند تا بتواندمبانی کتب ما را که کتب فقهی است بخواند.من در سن کودکی بودم و می دیدم پدرم بعضی از علمایی را که با فلسفه موافق نبودند،با این عنوان که اگر کسی این را نداند،آن را نیز نخواهد فهمید،از اهمیت فلسفه آگاه می کرد. ⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈 @falsaf
🗯تصوّر بدیهی،تصوّر نظری 👈تصوّر بر دو قسم است: 1⃣تصوّر بدیهی:تصوّری که بدون نیاز به تصوّرات دیگر پدید آید «تصوّر بدیهی» نامیده می شود.مثل تصوّر هایی که مستقیماّ از علم حضوری یا حواسّ پنجگانه حاصل می شوند 2⃣تصوّر نظری:تصوّری که از راه تعریف و با ارجاع به تصوّرات دیگر پدید آید «تصوّرمثل نظری»نامیده می شود.مثل تصوّر الکترون(ذره ای درون اتم با بار منفی که گرد هسته اتم می گردد) ⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈 @falsaf
🗯تصدیق بدیهی،تصدیق نظری 👈تصدیق بر دو قسم است: 1⃣تصدیق بدیهی:تصدیقاتی هستند که بدون ارجاع به تصدیقات دیگر حاصل می شوند.در واقع تصدیقات بدیهی را مستقیماً از علوم حضوری به دست می آوریم نه از تصدیق های دیگر.مثل «من هستم» 2⃣تصدیق نظری:تصدیقاتی هستند که با ارجاع به تصدیق های دیگر و استنتاج از آنها حاصل می شوند.مثل«مجموع زاویه های داخلی هر مثلث برابر با ۱۸۰ درجه است» ⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈 @falsaf
🗯تصوّر کلی و جزئی 👈تصور بر دو قسم است: 1⃣تصور کلی:تصوری که قابلیت انطباق بر بیش از یک مصداق را داشته باشد و به عبارت دیگر بتوان برای آن مصادیقی در نظر گرفت را«تصور کلی»می نامند.مثل مفهوم کوه 2⃣تصور جزئی:تصوری که تنها بر یک امر مشخص قابل انطباق است و بجز آن،هیچ امر مفروض دیگری نمی تواند مصداق آن باشد را«تصور جزئی»می نامند.مثل مفهوم کوه دماوند 👈کلی بودن تصور،مربوط به قابلیت آن تصور برای انطباق بر امور متعدد است؛اما وجود مصادیق متعدد برای کلی بودن تصور لازم نیست،بدین جهت مفاهیم زیر همه کلی اند: 👌رئیس جمهور بعدی ایران،واجب الوجود(تنها یک مصداق دارد ولی قابل انطباق بر کثیرین است) 👌شریک الباری(اساساً مصداق ندارد ولی قابل انطباق بر کثیرین است) ⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈 @falsaf
هدایت شده از بانک صوتی فلسفی
👈بارگذاری صوت تدریس نهایة الحکمة توسط استاد مصباح یزدی به زودی در کانال @falsafe2
🗯اقسام تصوّر جزئی 👈تصوّر جزئی در یک تقسیم بر دو گونه است: 1⃣تصوّر حسّی:تصوّری که بوسیله حواسّ ظاهری(بینایی،بویایی،چشایی،شنوایی و لامسه)،در انسان بوجود می آید را تصوّر حسّی گویند.مثل اینکه وقتی به یک درخت نگاه می کنیم،تصوّری از آن درخت در ذهن ما شکل می گیرد. 2⃣تصوّر خیالی:تصورّی است که از طریق یکی از حواسّ حاصل شده و می تواند پس از قطع ارتباط با آن امر محسوس نیز باقی بماند.مثل اینکه وقتی چشممان را بر روی درختی می بندیم،تصوری از آن درخت هنوز در ذهن ما هست که تصوّر خیالی نامیده می شود. همچنین ممکن است صورت های خیالی را با یکدیگر ترکیب کرده،صورت خیالی جدیدی بسازیم که حتی واقعیتی نداشته باشد.مثل حیوان دو سر ⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈 @falsaf
🗯علامه طباطبایی: بدون خواندن فلسفه و منطق و ادراک طریق برهان و قیاس که همان رشد عقلی است،چگونه انسان می تواند به دریای عظیم روایات وارد شود؟ ⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈 @falsaf
🗯اقسام تصوّر کلّی 👈تصوّر های کلّی یا معقولات دارای اقسامی هستند که عبارتند از: 1⃣مفاهیم ماهوی 2⃣مفاهیم فلسفی 3⃣مفاهیم منطقی ⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈 @falsaf
🗯مفاهیم ماهوی 👈گفتیم که تصوّر حسی،تصوّری جزئی است؛یعنی تصوّری که از دیدن یک گل خاصّ برای ما پدید می آید،تصوّری جزئی است.اما می توانیم پس از آنکه آن گل خاصّ را دیدیم،از ویژگی های اختصاصی آن گل صرف نظر کنیم و صرفا ویژگی هایی را در نظر بگیریم که به موجب آن،چیزی را گل می نامیم.پس مفهوم گل،تصوّری کلی است که می توان مصادیق فراوانی برای آن در نظر گرفت. اگر به مفهوم گل،دقت کنیم می فهمیم که به گونه ای خاصّ از موجودات اشاره دارد و چیستی آن را نشان می دهد.گل،بخش خاصی از گیاهان است بگونه ای که اگر بپرسند: این گیاه چیست؟می گوییم «گل» پس دسته ای از مفاهیم کلّی،نشان دهنده چیستی موجودات هستند و بدین مناسبت آنها را مفاهیم «ماهوی» می نامند.مفاهیم آتش،انسان،حیوان،درخت،گیاه،شادی،امید،سرما و مانند اینها همه از مفاهیم ماهوی هستند. ⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈 @falsaf