فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب آخر به #همسرم گفتم گرچه نمیدانم زمان عملیات چه شبی است؛ اما بنشین تا برایت حنا ببندم،
روی مبل کنار بوفه نشست و موها، محاسن و پاهایش را حنا بستم.
مسواکش را که دیگر لازم نداشت، بیرون انداخت و مسواک دیگری برداشت؛
اما من مسواک قبلیاش را برداشتم و گفتم میخواهم #یادگاری بماند، گاهی انگار برخی احساسات خبر از وقوع اتفاقات مهمی میدهند.
تا صبح خوابم نمیبرد و به همسرم که خوابیده بود، نگاه میکردم تا ببینم نفس میکشد،
ساعت چهار #بامداد صبحانه آماده کردم و وقت رفتن، سه بار در کوچه به پشت سرش نگاه کرد، چهره #خندانش را هیچوقت #فراموش نمیکنم...
#یادت_باشه
#یادم_هست
#یادم_هست🙃🌸...
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی 🌸
🌸فانوس نهاوند🌸
ـــــ🌸 @Fanoos1398 🌸ــــ
فانـــــــوس نهاوند
مخصوص خانم هایی که دوست دارن #سفره هایی که برای عزیزانشون پهن میکنن نورانی وبا برکت باشه🌸 به مواد غ
🔴 #طعم_خاص_غذا
یکی از#شاگردان آیت الله مجتهدی تعریف میکند که یک روز با #اصرار بعد از کلاس درس استاد را برای ناهار به منزل خودمون بردم، بعد از یک بار #غذا کشیدن از من خواست دوباره برایشان غذا بکشم، خیلی تعجب کردم اما چیزی نگفتم، بعد از جمع کردن #سفره طاقت نیاوردم از ایشان پرسیدم حضرت استاد ببخشید که ازتون این سوال رو میپرسم، آخه شما اهل غذا نیستید چطور دوبار غذا کشیدید؟ البته برای من باعث #افتخار و خوشحالیست... استاد فرمودند سوال رو از من کردی برو جوابشو از خانومت بگیر. رفتم از #همسرم پرسیدم موقع پختن غذا چه کردی؟ کمی فکر کرد و گفت باوضو بودم. رفتم به ایشان گفتم #خانمم با وضو بوده. فرمودند اینکه کار #همیشگی شان است، بپرس دیگر چکار کرده؟ رفتم پرسیدم، خانومم کمی فکر کرد و گفت وقتی داشتم #غذا میپختم کمی با خودم #روضه سیدالشهدا رو زمزمه کردم و قطره اشکی هم ریختم. نزد استاد رفتم و اینرا گفتم. لبخندی زدند و گفتند بله #دلیل رفتارم این بود. اگر نیت کنید ثواب اين غذاي امروز نذر يكي از ائمه شود، آنوقت هم #آشپزي برايت دلنشين تر است،هم اينكه خانواده هر روز سر #سفره يكي از ائمه نشستهاند.
✨فانوس نهاوند✨
•🦋 ͜͡♥️•
@Fanoos1398
•🦋 ͜͡♥️•