eitaa logo
گسترده فانوس🔰
353 دنبال‌کننده
518 عکس
94 ویدیو
0 فایل
کانال گسترده👇 @fanoos_197 ادمین👇 @M_hossein_110 لینک شات👇 https://eitaa.com/joinchat/2665677342C567a80678a کانال واریزی👇 https://eitaa.com/joinchat/3279421982C0ee0aaabe0 گروه اصلی گسترده👇 https://eitaa.com/joinchat/3026584089C9237ea35ed
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷به نام خدا🌷 چهارمین‌ اخرین 11.000 😍🌸 پنجمین‌ششمین 10.000😍🌸 ‌ ‌ ‌🌱👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/3026584089C9237ea35ed عمومی جز رمان ❌ معمولی کایی 9.000😍🌸 ‌ ‌ ‌🌱👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2756510381C4b4388bcfc عمومی جز رمان ❌ 🔥
🌷به نام خدا🌷 چهارمین‌پنجمین‌آخرین 10.000😍🌸 معمولی کایی 9.000😍🌸 ‌ ‌ ‌🌱👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2756510381C4b4388bcfc عمومی جز خبری ورزشی رمان ❌ 🔥
👹😳 حقایق ترسناک و عجیب 😳👹 👿 این جنی که برای انسان‌ها کتاب نوشت👿 👽👽👽👽👽👽👽👽 👽👽👽👽👽👽👽👽 👇کاملش داخل کانال زیر سنجاقه 👇 https://eitaa.com/joinchat/2398356197C2016524cdc سریع بیا ببین تا پاک نکردم👆🏿.....
🥶فقط ترسوها نمیان👇 ..... ❌ ☠☠☠☠☠☠☠☠☠ ☠☠☠☠☠☠☠☠☠ ☠ ☠☠☠☠☠☠☠☠ 👁اگه جرأت نداری نیا🤫
ما کل خانوادمون تو یه ساختمون زندگی میکردیم ، دیشب حسام اومده بود خاستگاری من پسر عمویی که سال ها عاشقانه دوسش داشتم😍 اونم بالاخره احساسش رو به من اعتراف کرد ،اما یه چیزی که ذهنم رو درگیر کرد بود و نا رضایتی بابا و زن عمو بود که از سکوتشون هم می‌شد اینو فهمید … تصمیم گرفتم برم داخل حیاط تا هوایی به سرم بخوره اما همون لحظه صدای بابا و زن عمو رو از پارکینگ شنیدم و برام راضی برملا شد که هیچکس ازش خبر نداشت 😔🔥 با صدای زن عمو که گفت :این دوتا با هم خواهر برادرن نکنه گذشته روفراموش کردی همه چی آوار شد رو سرم و فهمیدم که … 😱🔥😱🔥😱🔥😱 https://eitaa.com/joinchat/1941308184C18baec0390باورم نیست سرگذشت زندگیم آنقدر تلخ باشه💔😭
🌷به نام خدا🌷 چهارمین‌ اخرین 😍🌸 ‌ ‌ ‌🌱👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/3026584089C9237ea35ed عمومی جز رمان ❌ چهارمین‌پنجمین‌اخرین 10.000😍🌸 معمولی کایی 9.000😍🌸 ‌ ‌ ‌🌱👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/3445228093C9202d647d6 عمومی جز خبری ورزشی رمان ❌ 🔥
منم هما دختری که در سن کودکی پدرمو از دست دادم کودکی بسیار سختی رو داشتم کمتر از6سال بودم که پدرم فوت شد ومادرم من و برادرم رو به تنها بی بزرگ کرد مادرم هر روز به خاطر شغلش خونه نبود اما به هر حال من و برادرم مشکلی با این قضیه ها نداشتیم تا اینکه بعد از چند سال وقتی به سن نوجوانی رسیدیم با امدن مردی داخل زندگیمان همه چیز عوض شد و من در همون سن نوجوانی به اتهام برادرم داخل زندان افتادم😔 پدر بزرگم به خاطر علاقه زیادی که به برادرم داشت درخواست قصاص کرد تا یه روز به اجرا شدن حکم...... 👇❤️‍🔥💔👇❤️‍🔥💔 https://eitaa.com/joinchat/159384409C13d0371ef9 سرگذشت زندگی دردناک منه بیچاره رو بخونید💔❤️‍🩹
🌷به نام خدا🌷 چهارمین‌ اخرین 11.000 😍🌸 ‌ ‌ ‌🌱👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/3026584089C9237ea35ed عمومی جز رمان ❌ چهارمین‌پنجمین‌آخرین 10.000😍🌸 معمولی کایی 9.000😍🌸 ‌ ‌ ‌🌱👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2756510381C4b4388bcfc عمومی جز خبری ورزشی رمان ❌ 🔥
😂کلیپ طنز عروسها در سال ۱۳۸۵😂 ورود داماد خیلی جالبه😅😅😅 تفاوت نسل ها رو اینجا درک کن👌👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1364656341C892be99676 https://eitaa.com/joinchat/1364656341C892be99676 🤣🤣🤣🤣🥲💔💔
😱🤣قسمت زنونه تو عروسی های دهه شصت😱🤣 خیلی قشنگ اجراش کرده🤣🤣 باور کنید همین بوده😅😅 ترکونده این بشر👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1364656341C892be99676 😅😅😅😅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب عروسیم برای اینکه آبروی خانوادشو ببرم تو حجله داد زدم اینکه دختر نیست... خانواده‌ سنتی بودن و همینکه رفتیم خواستگاری بدون دردسر بساط ازدواجم به راه شد، من فقط به فکر انتقام بود غافل ازینکه خودم قراره تو این آتیش علو بگیرم، حیثیت دخترش رو به چوب حراج کشیدمو از گیساش گرفتمو پرتش کردم تو کوچه بعدم مادرم یه ظرف ماست خالی کرد تو موهاشو پس فرستاد خونه باباش بعد از چند سال یه شب خوابشو دیدمو دلم براش لرزید، در به در دنبالش گشتم اما نبود، خبر نداشتم همون دختری که من سال‌ها دنبالش می‌کردم توی کارخونه‌ خودم کار میکنه ، یروز کشیدمش توی اتاقو درو قفل کردم. برگشت و با دیدن من شوکه شد و غرید: از اینجا برو وگرنه بد میبینی! با اون عروس ترسویی شب اول فرق کرده بود انگار خیلی جسور تر شده بود، همین که دستم بهش خورد مثل برق گرفته‌ها شدم من نمیتونستم ازش بگذرم حتی توی این حال باید همین امشب کار رو تموم می‌کردم و اون رو.... https://eitaa.com/joinchat/3821404837Cf14fc61570
خلاصه:✨🌚 نیهان؛ دختری که سر چهارراه گل می‌فروشه تا برای پدرش مواد بخره. اما اون روز وقتی به خونه میاد متوجه‌ی پیر‌‌مردی میشه که برای عقد کردن، نیهان اونجا هست. پیر مردی شصت ساله برای دخترکی شانزده ساله! همه چیز از فرار نیهان و برخوردش با مرد زخمی شروع میشه. شهریار‌‌... https://eitaa.com/joinchat/3821404837Cf14fc61570
🌷به نام خدا🌷 چهارمین‌ اخرین 11.000 😍🌸 ‌ ‌ ‌🌱👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/3026584089C9237ea35ed عمومی جز رمان ❌ چهارمین‌پنجمین‌ششمین‌آخرین 11.000😍🌸 معمولی کایی 10.000😍🌸 معمولی برای 9.000😍🌸 ‌ ‌ ‌🌱👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2756510381C4b4388bcfc عمومی کل ایتا 😍 🔥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️این کلیپ رو از دست نده روزتو میسازه : 😆🤪😆🤪😆🤪 برای دیدن طنزهای بیشتر انگشت مبارک رو بزن رو ها 🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵 🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵 🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵 مراقب باش دستت خار خاری نشه😝😝
😂🤣جوک 👇 به یه ژاپنی و آلمانی و ایرانی، نفری ۵۰ تا و یک میمون دادن گفتن: با دادن این ۵۰ تا به میمونتون، باید حرف زدن یادش بدید اومدن دیدن ژاپنیه ۵۰ تا داده میمون خورده هیچی یاد نگرفته ، آلمانیه هم همینطور بعد رفتن سراغ ایرانیه دیدن که ...👇 ⬅️ادامه مطلب➡️
🌷به نام خدا🌷 چهارمین‌ اخرین 😍🌸 ‌ ‌ ‌🌱👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/3026584089C9237ea35ed عمومی جز رمان ❌ 🔥
پارت۱ من عامرم! حاجی بازاری معروفی که به ثروت و حجره‌های طلافروشیم تو بازارچه های تهران مشهور بودم. زندگیم خوب بود تا اینکه دوستِ قدیمیم رضا که ۱۰سال از من بزرگتر بود با زنش به مسافرت رفت و دختر ۱۸ساله‌ی کنکوریش رو پیشم امانت گذاشت! من که نمی‌تونستم خیانت در امانت کنم و از طرفی بودن زیر یه سقف با یه دختر نامحرم برای منی که حاجی بودم شایعه درست میکرد؛ شرط گذاشتم محرمم بشه!.. عقدموقتی دور از چشم رضا با دخترش خوندم که فقط بین من و حلما ( دختر رضا) مثل یه راز بود؛ شب اولی که حلما خونه‌ام خوابیده بود عادت شد. حالش به قدری بد شده بود و مثل مار به خودش میپیچید که ترسیدم چیزیش بشه و مجبور شدم دکتر ببرمش. وقتی نوبت دکترمون رسید با دیدنِ دکتر که فامیلِ نزدیک اوس‌رضا بود گند زدم و گفتم زنم خونریزی کرده!! ادامه سرگذشت حلما و عامر ( ملکه‌حاجی )👇📵 https://eitaa.com/joinchat/1767834269Ca78f7f439e دکتر فضول تو کل فامیل خبرچینی کرد و عامر و حلمایی که مجبور میشن عقد دائم کنن!💍
چون از شوهر مرحومم حامله بودم خانواده شوهرم گفتن نمیخوایم بچه زیر دست نا پدری بزرگ بشه! هر چی بهشون گفتم من دیگه ازدواج نمیکنم اما قبول نکردن و مجبورم کردن تا با برادر زاده ی شوهرم، حنیف خان سر سفره ی عقد بشینم... با شکم حامله و صورت گریون سر سفره ی عقد بودم که ناگهان عاقد گفت: _ https://eitaa.com/joinchat/1767834269Ca78f7f439e ملکه‌حاجی _ پارت واقعی رمان🌸
🌷به نام خدا🌷 چهارمین‌ اخرین 11.000 😍🌸 پنجمین‌ششمین 10.000😍🌸 ‌ ‌ ‌🌱👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/3026584089C9237ea35ed عمومی جز خبری رمان ❌ چهارمین‌پنجمین‌ششمین‌آخرین 11.000😍🌸 معمولی کایی 10.000😍🌸 معمولی برای 9.000😍🌸 ‌ ‌ ‌🌱👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2756510381C4b4388bcfc عمومی کل ایتا 😍 🔥
کدام یک تظاهر به بیماری میکنه؟🤕🤒 👌 این تست یکی از بزرگ ایتاعه که همه باهوش‌ها انجام دادند،امروز نوبت شماست😎 💠مریم🧍‍♀ 💠فرشته🚶‍♀ 💠علی🧍‍♂ ✅اگه می خوای ببینی درست حدس زدی یانه جوابو سنجاق کردم🤗 👇بیا اینجا جوابو ببین👇 https://eitaa.com/joinchat/12058893Cacf3dee045 ٪80 نتونستن درست جواب بدن🙉
⁉️ 🧠 🤞 قــتل عـکاس یک روز تابستانی ، یک عکاس ثروتمند و خوش صحبت که تازه باردار شده بود؛  به قتل رسید کارگاه به ۴ نفر مشکوک شد. کارگاه از آنها خواست تا بگویند آن ساعت چه کاری میکردند ؟ ۱_خدمتکار :داشتم خانه را جارو میکردم ۲_شوهر مقتول : داشتم وسایل زایمان را آماده میکردم. ۳_خواهر کوچک مقتول :داشتم نقاشی میکردم ۴_آشپز: داشتم صبحانه آماده میکردم. کارگاه بلافاصله قاتل را پیدا کرد ! قاتل کی بود؟                        📛 مشاهده جواب 📛                        📛 مشاهده جواب 📛
گلزار پدر شد 🙈🙈😂 ❤️آیسان همسر محمد رضا گلزار با انتشار پستی اعلام کرد که گلزار پدر شده🤰😁😁😁🧑‍🍼🧑‍🍼 عکسهای جشن بارداریشون👼👼👇👇 https://eitaa.com/joinchat/847183978C1a47de8d60 ببین چقد تغییر کرده🙈🙈
رضا گلزار برای خانمش جشن تولد میلیاردی گرفت😵‍💫🤯 💰 😁 عکس دیده نشده از لحظه سورپرایز شدن آیسان خانوم تو دبی https://eitaa.com/joinchat/847183978C1a47de8d60 https://eitaa.com/joinchat/847183978C1a47de8d60🎞️
🌷به نام خدا🌷 چهارمین‌ اخرین 11.000 😍🌸 ‌ ‌ ‌🌱👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/3026584089C9237ea35ed عمومی جز رمان ❌ 🔥