👓 آیا با عقب نشینی در برابر خواسته اغتشاشگران، آشوب جمع خواهد شد؟!
🇸🇾 درسی از بحران سوریه
🔹 بحران سوریه ابتداً در استان درعا در شازده مارس 2011 (25 اسفند 1389) آغاز گردید و در آن شماری از تظاهرکنندگان از مسجد عمری این شهر خواستار انجام اصلاحات و بهبود خدمات شدند. اما به سرعت روند تحولات گسترش یافت و تبدیل به آتش سوزی و تخریب بدل شد.
🔹 در 21 اول فروردین 1390) کاخ دادگستری و خودروهای دولتی درعا سوزانده شدند و ابتداً معترضین خواستار تغییر "فیصل کلثوم" استاندار درعا و "عاطف نجیب" رییس اداره امنیت سیاسی شهر بودند. شماری از افراد مسلح با تظاهرکنندگان وارد مرکز شهر شدند و شروع به تیراندازی به مردم و پلیس کردند. تا آن زمان نیروهای پلیس شهری #مسلح نبودند.
🔹 در 7 آوریل مجددا افراد مسلح به مردم تیراندازی کردند و صداو سیما درعا ازآنها تصویربرداری و آن را پخش کرد. در 8 آوریل ساختمان صداو سیما درعا پس از پخش تصاویر درگیری ها به اتش کشیده شد!
همزمان با این وقایع استاندار جدید با برخی از اعیان و بزرگان و وکلا و شوراهای محلی دیدار نمود و توافق شد هیئتی ۵۰نفره با اسد دیدار کنند.
❗️ این دیدار 3 ساعت طول کشید و تمامی خواسته های آن ها برآورده شد، حتی یکی از خواسته های آنها که عدم وجود نیروهای پلیس مگر در پادگان ها بود هم عملی شد!!
اما اغتشاشات شدت گرفت!...
🆔 @JahadeTabiien
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرحوم آیت الله حائری شیرازی : دستتان برای اعدام محارب نلرزد!
امروز ما بگوییم آقا، اینهایی که شیشۀ ماشین ها را شکاندند، یک شوری داشتند، ناراحتی ای داشتند، عصبانی شدند ... بگوییم «فَبِها و نِعمَ!!». یک شیرینی هم به آنها بدهیم که آقا این چند روز اینجا [بازداشت] بوده ای یک وقت ناراحت نشده باشی! رویشان را هم ببوسیم بگوییم بفرمایید [بروید]!!
خب فردا چه کار می کند؟! فردا دیگر نمی شِکَند؛ فردا #آتش می زند!
سارق #مسلح وارد شده و کارهایی کرده، #قاضی دستش می لرزد که اعدام بکند! این #بدبختی است، #بیچارگی است، این #ضعف است!
یک سارق مسلح اگر اعدام نشود، ما ضرر کرده ایم. چرا؟ چون محارب است. محارب، حکمش کشتن خشن است، کشتنِ تلخ است. قطع یک دست از یک طرف و یک پا از طرفِ دیگر است. این برای اینست که کسی روی دیگری اسلحه نَکِشد.
آمریکا این کار را نکرد و حالا باید چند تا فرد مسلح در هر مدرسه ای بگذارد! این همه فیلم جنایی نشان داد و با این فیلمها بچه ها را سرگرم کرد. بچه ها هم آموزش دیدند که هر وقت از معلّمشان دلخور شدند او را به رگبار ببندند.
این هنر است؟!