#داستانک |📖
☀️روزی در نماز جماعت موبایل یه نفر زنگ📱خورد.
زنگ موبایل آن مرد ترانه ای🎻بود.
بعد از نماز همه او را سرزنش کردند 😡
و او دیگر آنجا به نماز نرفت.☺️
همان مرد👤به کافه ای رفت و ناگهان قلیان💨از دستش افتاد و شکست.
مرد کافه چی با خوشرویی گفت اشکال نداره، فدای سرت...😊
او از آن روز مشتری💰دائمی آن کافه شد.
⚖ حکایت ماست:
جای خدا مجازات⚔میکنیم،
جای خدا💓میبخشیم،
#جایخدانباشیم👌
🌹کانال رسمی ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان اردکان
@fanooseardakan