🔰جواد اژه ای
▪️رئیس هیئت امنای سمپاد از بدو تاسیس تا سال 1387
زاده 5فروردین 1327
درگذشته 24آبان 1399
#معلمان_بزرگ
#اهالی_فرهنگ
•┈••✾•🍀🌹☘•✾•┈•
@fanoosemellatha
رحمت خداوند بر مرحوم دکتر جواد اژهای...
۱/۲
نامه خداحافظی دکتر اژهای از سمپاد ۱۳۸۷
هو المحبوب
وقتی آمدم، موی سپیدی بر چهرهام نبود و اکنون پس از گذشت بیش از بیست و یک سال، با قامتی راست و امیدوار، محیط کارم را ترک میکنم؛ با فرزندی رشید به نام سمپاد برای ایران اسلامی: مقاوم و سازشناپذیر. در این مدت، دو تن بیش از همه مرا ممنون خود ساختند: رهبر معظم انقلاب که با دفاع از سمپاد در شورایعالی انقلاب فرهنگی، به این نهال امکان غرس دادند و همواره نگران کاستیهای آن بودند؛ و نخست وزیر وقت، جناب آقای مهندس میرحسین موسوی که مرا به این مسیر کشاند. در این مدت سعی کردم مدیرانی داشته باشم که به فرموده امام راحل (ره) بر ریاست ریاست کنند، نه دریوزگی مدیریت، و در این که تا چه حد موفق بودم، هیچ گاه تردیدی نداشتهام. هر چند، هر کسی در گزینش خود دچار خطا میشود و من تا آخرین لحظه در هدایت مدیرانم به سوی استقلال و تعهد به انقلاب و اسلام ــ به جای تعهد به خطوط سریع السیر و قلیل البقا ــ کوشیدم. بچههای این سرزمین را در هر کجای ایران عزیز، همانند هر ایرانی مسلمان، با تمام وجود دوست داشتهام و این دوست داشتن را لازمه ذهن هر معلمی میدانم که بخواهد راه انبیا، و نه دریوزگی اغنیا، را طی کند. سمپاد را برای آنها به وجود آوردم که کمتر کسی به فکر آنهاست. وقتی فرزند استانداری در آزمون ورودی سمپاد مردود میشد، خوشحال نمیشدم، اما وقتی فرزند بلالفروش روبروی همان استانداری قبول میشد، از شادی در پوست خود نمیگنجیدم.
خدا را شاکرم که با حداقل سرمایه مادی و بیشترین سرمایه معنوی، مراکزی را تأسیس کردم که اولیای قبول نشدگان با درایت آن، اقرار به وجود رقابت سالم میکردند و فقط معدود راهنیافتگانی بودند که به لجنپراکنی و فحاشی میپرداختند. برای من اما، نه تعریف پذیرفتهشدگان و نه توهین معدود راهنیافتگان، تفاوت بنیادینی نداشت. به هیچ ناحقی حق ندادم و از اصلاح هیچ اشتباهی ــ حتی اگر مقدمه لجنپراکنی برایم میشد ــ رویگردان نشدم.
در کنکور امسال، با وجود اعلام نتایج بر روی سایت، وقتی به من اعلام شد که دو سئوال، پاسخهای نزدیک به هم داشتهاند و کلید چهار سئوال نیز جابه جا شده است، بدون لحظهای تردید تصمیم گرفتمم آن دو سئوال را حذف و کلید چهار سئوال را اصلاح و مجدداً اسامی پذیرفته شدگان را به همراه اسامی کسانی که حقشان ضایع شده بود، بر روی سایت بگذارم. میدانستم که با یک «سونامی ردشدگان» روبرو خواهم شد و تازه بعد از این اعلام بود که اعتراضها صورت گرفت و انعکاس آن موجب درخواست غیر قانونی لغو کنکور، هم از سوی دوستان ساده لوح و هم از سوی ستیزهگران شادمان، شد. در ادامه، ادعای یافتن ۱۶ غلط جدید و تشخیص آن در طی چند ساعت و عدم قدرت به اثبات رساندن حتی یکی از این غلطها مطرح شد و حتی در ۲۰ اردیبهشت ماه، کلیه اشکالات با صدا و سیما مطرح و ضبط تلویزیونی شد، ولی با وجود پوشش رسانهای هیاهوی ردشدگان، حتی یک ثانیه از آن پخش نگردید؛ واقعاً چه عدالتی! در اینجا باید از وزیر محترم آموزش و پرورش به جهت حمایت از برگزاری مرحله دوم آزمون ورودی سمپاد در اردیبهشت ۱۳۸۷ قدردانی نمایم که این موافقت در پی گزارش مستند سمپاد حاصل شد.
از مرداد ماه ۸۷ به بعد، با هر مدیری که جلسه داشتم، خداحافظی می کردم و حتی برای نیمسال اول تحصیلی، ساعت موظف تدریسم را در دانشگاه پر کردم. انبوهی از کارهای جنبی، نظیر آرشیوو فصلنامه روانشناسی و زونکنهای مربوط به سایر فعالیتهایم را به خارج از سازمان انتقال دادم تا در روز موعود (!) سبکبار خداحافظی کنم، هر چند خود این امر نیز خالی از عواقب نبود. متأسفانه کار انتخاب جایگزین کمی به طول انجامید، تا این که در بعد ازظهر ۱۶ دی ماه، طی یک نمابر ساده، نام جانشینی که حدود یک ماه قبل از آن مطلع شده بودم، برایم ارسال شد. همان شب به راننده گفتم ماشین را بخواباند و خود با وسیله شخصی یکی از همکاران، سمپاد را ترک کردم.
اکنون احساس میکنم باری را از دوشم برداشتهاند و از هرگونه قصور و تقصیری که در این مدت داشتهام، از پروردگارم و عزیزان سمپادی پوزش میطلبم. آنچه تأسیس شده، به خاطر ایران اسلامی بوده است. سمپاد در آن زمان، زیر بمباران و موشک باران ایجاد شد و نامه درخواستش در روزهای سخت جنگ به ریاست جمهوری ارسال شد. آن روز، یکی از اساتید آموزش و پرورش دلیل مخالفتش با تأسیس را این موضوع اعلام کرد که پذیرش دانشآموز با معدل ۱۹ و تحویل دادن دانشآموز با معدل ۱۹ هنر نیست. رهبر انقلاب در پاسخ فرمودند، این گفته وقتی صحیح است که فرض کنیم در شرایط فعلی دانشآموزان با معدل ۱۹ وارد مدارس میشوند و با معدل ۱۹ از همان مدارس خارج میشوند، در حالی که عملاً این طور نیست.
@fanoosemellatha
نامهی خداحافظی دکتر اژهای ۱۳۸۷
۲/۲
از میان شش وزیر روی کار آمده در این مدت، تنها یک وزیر برایم کمآزار بود و من چه شبها که تا صبح نگران این کودک نوپا، بیخوابی را تجربه نکردم. فکر نمیکردم این نهال در کنار سایر نهالهای آموزشیی نظام مقدس ما این چنین سریع به بار بنشیند؛ آن هم با وجود آن همه هیاهوی فرار مغزها و اطلاعاتی که هیچ وقت تبیین و تفسیر نشد و فقط چماقی بر سر سمپاد ماند که معلوم نبود در دست چه کسی است.
فرزندان سمپادیام! اطمینان داشته باشید هیچ کجا مانند وطن یک فرد نیست و هیچ افتخاری بالاتر از تلاش برای تعالی و رشد و شکوفایی سرزمین مادری نیست، و این تنها در سایه باور توحیدیی امکانپذیر خواهد بود. اگر شما بر این باور باشید، کاری کارستان خواهید کرد و عظمت و مجد گذشته سرزمینتان را تکرار خواهید نمود.
همکاران سمپادیام! میدانم از میان شما، آنان که به راه سمپاد معتقد بودید، از نظر مادی هیچ بهرهای نگرفتید و بیش از آن چه موظفتان بود، کار کردید. در هر شهری با کوشش شما مدارس سمپاد جانن گرفت و آن که کمتر از همه نقش داشت من بودم و آن که بیش از همه ناسزا شنید، شما بودید. هر کجا هستید، به خدمت خود ادامه دهید و بدانید که خدا تنها داوری است که میتوان به او تکیه کرد و امید داشت.
من خوشحالم که هیچ یک از سفارششدگان معدود نمایندگان مجلس و معدود کارگزاران نظام ــ که عادت به ثبت سفارش داشتند ــ به سمپاد راه نیافتند، که اگر این چنین بود، در طول این سالها باا سمپادیهای عاشق و در عین حال مطالبهگر روبه رو نبودم.
امیدوارم ایران عزیز از زعفران وجود شما پربهره باشد و روزهای شکوفایی علمی ایران اسلامی، مسیر رهروان بعدی را روشنتر و شادابتر سازد. در پایان، عذرخواهی میکنم از این که از آنچه در ذهنمم برای سرمایههای سرزمینم بود، بخش ناچیزی را تحقق بخشیدم و همواره کلام رهبرم در پیش رویم بود که:
«عدالت» به معنای این نیست که ما با همه استعدادها با یک شیوه برخورد کنیم؛ نه، استعدادها بالاخره مختلف است. نباید بگذاریم استعدادی ضایع شود و برای پرورش استعدادها باید تدبیر بیاندیشیم؛؛ در این تردیدی نیست. اما ملاک باید استعدادها باشد و لاغیر؛ عدالت این است. و با تفألی از لسانالغیب:
ای دل ریش مرا با لب تو حق نمک
حق نگهدار که من میروم الله معک
چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد
من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک
جواد اژهای
۸۷/۱۰/۲۲
▪️از صفحه ی رضا امیرخانی
@fanoosemellatha
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🏴 پیام تسلیت رهبر انقلاب درپی درگذشت حجتالاسلام جواد اژهئی
▫️ بسمه تعالی
با اندوه و تأسف فراوان خبر درگذشت عالم مجاهد جناب حجةالاسلام آقای دکتر جواد اژهئی را دریافت کردم؛ شخصیت برجسته و ممتازی که سالهای متمادی مجاهدتهای بزرگ و مبارک را بااخلاص و بدون اندک تظاهری عهدهدار شد و یادگارهای فراموشنشدنی برای کشور و انقلاب برجای گذاشت.
تشکیل انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا، تشکیل مدارس استعدادهای درخشان کشور، مدیریت پدرانه بر مجموعههای نخبگانی جوان، و سازنده در دوران طلائی مدالآوریهای علمی بینالمللی از جملهی این یادگارهای بیهمانند است.
این مجاهد خاموش که خود برادر شهیدی عزیز و داماد شهید عالیقدر آیتالله بهشتی بود بنای نخبگی و نخبهپروری را بر شالودههای محکم ایمان وانقلاب استوار ساخت و سپیدروی و سرافراز به ملاقات خداوند رحیم شتافت. اینجانب با تأسف عمیق به همسر گرامی و صبور و فرزندان عزیز و دیگر منسوبان و بازماندگان ایشان و نیز عموم جامعهی نخبگانی کشور تسلیت عرض میکنم و رحمت و مغفرت الهی را برای آن مرحوم مسألت مینمایم.
سیّدعلی خامنهای
۹۹/۸/۲۴
🔰سید محمدحسین طباطبایی
(علامه طباطبایی)
زاده اسفند 1281
درگذشته 24آبان 1360
#معلمان_بزرگ
#اهالی_فرهنگ
•┈••✾•🍀🌹☘•✾•┈•
@fanoosemellatha
✒در زیست ما جماعت عامی و حتی نامداران علوم و فنون، ناکامی ها، حرمان ها و توقف گاه هایی هست، که اگر به تدبیر آنها را پست سر ننهیم، حیات ما را خواهند بلعید! شاید تفاوت بسا ره یافته گان با ما واماندگان، در این است که ایشان به قدرت روح و اراده، توانسته اند از این پیچ های پر خطر گذر کنند. زنده یاد علامه سید محمد حسین طباطبایی تبریزی، زندگینامه ای خود نوشت و کوتاه دارد که صاحب این قلم در نوجوانی و بارها، آن را مرور کرده است. او در این نوشتار موجز، به دو مرحله خطیر از زندگی علمی خویش اشاره کرده که طی آن، به موانعی دشوار برخورده، اما از آنها جَسته است. او در روایتِ مانعِ نخست، اذعان دارد که در چهار سال آغازین تحصیل، رغبتی به درس خواندن نداشته و هم از این روی، هر چه می خوانده را، در نمی یافته است:
"در اوايل تحصيل-كه به صرف و نحو اشتغال داشتم-علاقه زيادى به ادامه تحصيل نداشتم و از اين روى، هر چه مىخواندم نمىفهميدم و چهار سال، به همين نحو گذرانيدم! پس از آن، يك باره عنايت خدايى دامنگيرم شده، عوضم كرد و در خود يك نوع شيفتگى و بىتابى نسبت به تحصيل كمال، حس نمودم"
داستان چالش دوم اما، شنیدنی تر است. طباطبایی پس از هفده سال تحصیل در نجف، به دلایلی ناگزیر از مراجعت به زادگاه خویش یعنی تبریز شد و طی ده سال، تنها به کار کشاورزی بود و برای فعالیت علمی، مجالی ضیق داشت! اهل علم می دانند که چنین ابتلایی، تا کجا می تواند برای یک اندیشمند و محقق، زجر آور و حتی کُشنده باشد:
"سال ۱۳۱۴ بر اثر اختلال وضع معاش، ناگزير به مراجعت شده، به زادگاه اصلى خود (تبريز) برگشتم و ده سال و خُردهاى، در آن سامان به سر بردم كه حقاً بايد اين دوره را در زندگى خود، دوره خسارت روحى بشمارم. زيرا بر اثر گرفتارى ضرورى، به معاشرت عمومى وسيله تأمين معاش-كه از مجراى فلاحت بود-از تدريس و تفكر علمى- جز مقدارى بسيار ناچيز- بازمانده بودم و پيوسته با يك شكنجه درونى، به سر مىبردم"
و سرانجام تا ساعتی که دفتر حیات گشوده است، امکان انتخاب های بهتر و حرکت به پیش نیز هست. نگارنده بسا کسان را دیده که به رغم استعداد و قدرت انتقال ذهنی، آن را هدر داده و در پائین ترین مراتب توفیق ماندند، اما دیگرانی را نیز شاهد بوده که در میانسالی و حتی کهنسالی، اما با عزم جدی، طریق "شدن" را یافته و بدان نائل گشته اند.
#علامه_طباطبایی
@fanoosemellatha
🔰سعید نفیسی
زاده 18خرداد 1274
درگذشته 23آبان 1345
#معلمان_بزرگ
#اهالی_فرهنگ
•┈••✾•🍀🌹☘•✾•┈•
@fanoosemellatha
♨️شرح حال خودنوشت استاد سعید نفیسی در سال 1326
https://www.khabaronline.ir/news/749480
@fanoosemellatha
🔰محمدتقی جعفری
(علامه جعفری)
زاده 24مرداد 1302
درگذشته 25آبان 1377
#معلمان_بزرگ
#اهالی_فرهنگ
•┈••✾•🍀🌹☘•✾•┈•
@fanoosemellatha
#بازنشر
♨️آدم كسي مباش!
✍محمّد حسين كريمي پور
معلم عزيزي، دو سه باري، چند نفر از ما را برد منزل علامه جعفري . ما بچه ها، روي زمين دورش مي نشستيم و او با آن شمايل با نمك و لهجه شيرين آذري، برايمان حرف مي زد. بلد بود از آن اوج فلسفه و معقولات فرو آيد و با يك مشت پسر بچه سر به هوا ، ارتباط فكري برقرار كند!
علامه جورابهايش را نشانمان داد و با افتخار، تعريف كرد چقدر در رفوي جوراب مهارت دارد. يك ذره منيت و رعونت و جبروت آخوندي نداشت. آدم بود. نور به قبرش ببارد.
از آن نشست ها ، دو قصه از تجارب شخصي علامه يادم مانده كه امروز، يكي را برايتان نقل مي كنم.
آقاي من كه شما باشي، نقل به مضمون، علامه گفت:
روزي طلبه فلسفه خواني نزد من آمد تا برخي سوالات بپرسد. ديدم جوان مستعديست كه استاد خوبي نداشته است. ذهن نقاد و سوالات بديع داشت كه بي پاسخ مانده بود. پاسخ ها را كه مي شنيد، مثل تشنه اي بود كه آب خنكي يافته باشد. خواهش كرد برايش درسي بگويم و من كه ارزش اين آدم را فهميده بودم، پذيرفتم. قرار شد فلان كتاب را نزد من بخواند. چندي كه گذشت، ديدم فريفته و واله من شده است. در ذهنش ابهت و عظمتي يافته بودم كه برايش خطر داشت. هرچه كردم، اين حالت درو كاسته نشد. مي دانستم اين شيفتگي، به استقلال فكرش صدمه مي زند. تصميم گرفتم فرصت تعليم را قرباني استقلال ضميرش كنم.
روزي كه قرار بود براي درس بيايد، در خانه را نيم باز گذاشتم. دوچرخه فرزندم را برداشتم و در باغچه، شروع به بازي و حركات كودكانه كردم. ديدمش كه سر ساعت، آمد. از كنار در، دقايقي با شگفتي مرا نگريست. با هيجان، بازي را ادامه دادم. در نظرش شكستم. راهش را كشيد و بي يك كلمه، رفت كه رفت.
اينجا كه رسيد، مرحوم علامه جعفري با آنهمه خدمات فكري و فرهنگي به اسلام ، گفت :
براي آخرتم به معدودي از اعمالم، اميد دارم. يكي همين دوچرخه بازي آنروز است!
درس استاد آن شب آن بود كه دنبال آدمهاي بزرگ بگرديد و سعي كنيد دركشان كرده از وجودشان توشه برگيريد. اما مريد و واله كسي نشويد. شما انسانيد و ارزشتان به ادراك و استقلال عقلتان است. عقلتان را تعطيل و تسليم كسي نكنيد. آدم كسي نشويد، هر چقدر هم طرف بزرگ باشد.
#معلم
#روشهای_تربیتی
#آزادی_در_تربیت
💞 به فانوس بپیوندید 💞
👇👇👇👇👇👇
📲 eitaa.com/fanoosemellatha
📲 t.me/fanoosemellatha
#تربیتحکیمانه
🔰اطلاعیه
هیئت تحریریهی کانال فانوس قصد دارد از این پس، علاوه بر بررسی و انتشار دیدگاههای تربیتی استاد شهید مطهری _که با هشتگ#تربیت_مطهر قابل پی گیری است_ نظرات تربیتی آیت الله محیی الدین شیرازی را عمدتا از دو کتاب " مربی و تربیت" و " تربیت کودک"منتشر سازد و گاه مورد بررسی قرار دهد.
گفتههای ایشان در باب تعلیم و تربیت بسیار نغز و تازه و عمیق هستند که نیازی به تعریف و تمجید ما ندارد.
مُشک آن است که خود ببوید
نه این که عطار بگوید
مخاطبان بزرگوار کانال فانوس از این به بعد می توانند نکات تربیتی استاد محیی الدین شیرازی را با هشتگ #تربیتحکیمانه دنبال کنند.
سربلند و پیروز باشد
امضا: هیئت تحریریه کانال فانوس
┈••✾•🍀🌹☘•✾•┈
فانوس، رهیافتیدر زیستِمعلمانه
💡 eitaa.com/fanoosemellatha
💡 t.me/fanoosemellatha