eitaa logo
فرهنگی #سه_شنبه_های_مهدوی
668 دنبال‌کننده
457 عکس
119 ویدیو
764 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💚 محتوا به مناسبت "روز نوجوان" با موضوع دوران نوجوانی  : 🔸احادیث : ✔️ امام على عليه السلام : إِنَّما قَلبُ الحَدَثِ كَالارضِ الخاليَةِ ما اُلقىَ فيها مِن شَىْ ءٍ قَبِلَتهُ؛ دل نوجوان مانند زمين آماده است كه هر بذرى در آن افشانده شود، مى پذيرد. (نهج البلاغه(صبحی صالح) ص393 ، نامه 31 - تحف العقول ص70) ✔️ امام صادق عليه السلام: عَلَيكَ بِالأَحداثِ فَإِنَّهُم أسرَعُ إلى كُلِّ خَيرٍ ؛ نوجوانان را درياب، زيرا كه آنان سريع تر به كارهاى خير روى مى آورند. [كافى، ج ۸، ص ۹۳، ح ۶۶] ✔️ امام على عليه السلام : أَولَى الشياءِ أَن يَتَعَلَّمَهَا الحداثُ الشياءُ الَّتى إذا صاروا رِجالاً اَحتاجوا إِلَيها؛ شايسته ترين چيزهايى كه نوجوانان بايد بياموزند، آن چيزهايى هستند كه هنگام بزرگسالى به آنها نياز دارند. ( شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج20، ص333، ح817) 🔸 محتواها : 💚 زمین پاک دلشان، آماده ی رویش خوبی هاست! 💛 بذر خوب که داشته باشی... ثمره اش درختیست تنومند و پربار! 💚حواسمان به بذرهایی که می کاریم باشد! آینده از همین زمین می روید... 💚 دیگر هیچ وقت مثل آن زمان نشد! وقتیکه دنیا را با تمام بزرگی اش، در برابر رویاهایمان هیچ می پنداشتیم! 💛 نه برای خندیدن بهانه می خواستیم و نه حتی برای گریستن! نوجوانی تنها زمانی بود که خودمان بودیم، نه بهانه هایمان!  
۵ آبان ۱۳۹۸
۵ آبان ۱۳۹۸
۵ آبان ۱۳۹۸
۵ آبان ۱۳۹۸
۵ آبان ۱۳۹۸
بسم رب المهدی... لحظه هاى آخر است. چشم هايى كه گريان است از غمِ فراق... و نفس هايى كه به سختى بالا و پايين مى روند! سر بر دامانِ وصى و جانشين بر حقش، على بن ابى طالب (عليه السلام) نهاده بود... چشمانِ مباركش كه چشمهاى گريان فاطمه را ديد... به يادِ كوچه و سيلى و در و مسمار و آتش، دلش آتش گرفت! سر مباركش را گرداند تا سفارشِ يگانه دخترش را به على بكند... اما با ياد كوچه و ريسمان و استخوان در گلو و خار در چشم، بغض، گلويش را به سختى فشرد! چشم چرخاند... اما همين كه گرماىِ دستهاى حسن جانش را در دستانش حس كرد... به يادِ غربتِ او و زهرِ كين و طشت و پاره هاى جگر، جگرش پاره پاره شد... سر مباركِ حسين جانش را كه به سينه چسباند... به ياد دشتِ بلا و گودال قتلگاه و حنجر و خنجر، سيلِ اشك بود كه از چشمانِ مباركش جارى شد... در گوشه ى اتاق، دخترى نشسته بود كه گريه امانش نمى داد... زينبى كه مى بايد تمامِ اين اتفاقات را به چشم مى ديد و صبر مى كرد! او را كه ديد، به ياد روزهاى تنهايى و اسارتش، به يادِ صبر بر مصيبتش، لرزه بر اندامِ مباركش افتاد... پس رو به آسمان كرد كه : " اَللّهُم اِنَّ هؤُلاَّءِ اَهْلُ بَیْتى... " خدایا اینانند خاندان من و خواص و نزدیکانم. گوشتشان گوشت من و خونشان خون من است. می آزارد مرا هرچه ایشان را بیازارد وبه اندوه می اندازد مراهرچه ایشان را به اندوه در آورد. من در جنگم با هر که با ایشان بجنگد و در صلحم با هر که با ایشان درصلح است ودشمنم باهرکس که با ایشان دشمنی کند و دوستم با هر کس که ایشان را دوست دارد. اینان از منند و من از ایشانم ... سه شنبه ای دیگر از راه می رسد... قرار ما سه شنبه ‌٧ آبان ماه، حوالی "چهارراه عاشقی" و همزمان در سراسر کشور. شما هم اگر می‌خواهید  را در شهر یا محله خود برگزار کنید، لطفا با ارسال به آیدی @toluehagh1 اطلاع دهید. محتوای این هفته طبق روال در کانال @far_seshanbeha منتشر شده است. ضمنا ارسال تصاویر از لحظات زیبای سه شنبه ها هم جهت انتشار در صفحات فراموش نشود. لطفا ما را در لحظات امام زمانی خود شریک کنید. اللهم‌ اجعلنا من انصاره و اعوانه...
۵ آبان ۱۳۹۸