تجربه تبلیغی در اسنپ
✍ هادی زمانی
پارسال در همین ایام بود که به قصد تبلیغ در #ماه_مبارک_رمضان عزم سفر به شهر بناب در استان آذربایجان شرقی را کردم.
بعد از سپری کردن مسافت زیادی با اتوبوس،در میانه راه پیاده شدم و برای این که قبل از اذان ظهر به مقصد برسم، از شهر میاندوآب تا شهر بناب را اسنپ گرفتم.
راننده اسنپ وقتی به محل رسید و متوجه شد که من روحانی هستم،خیلی سرد برخورد کرد.
این موقعیت را به دید یک فرصت نگاه کردم و در قلبم از خدای متعال مدد خواستم که ای خدای هادی ، به من نورانیت عطا کن تا بتوانم دل های غوطه ور در تاریکی جهل را روشن کنم.
با کمی احوال پرسی فهمیدم که شخص فرهیخته ای می باشد. پرسیدم این شهر از چه بناهای تاریخی و دیدنی برخوردار است؟
چند نمونه را شمرد و نکات تاریخی جالبی برایم نقل کرد.
از مشاهیر میاندوآب پرسیدم و او افرادی همچون مهدی باکری نام برده و از اصالت آنجا توضیحات خوبی ارائه داد.
الحمدلله باب ارتباط باز شده بود، من هم از پاسخ های او سوالات دیگری را می پرسیدم، تا این که به تناسب مباحثی که می گفت، سر نخ ناراحتی خود را اظهار کرد و گفت : حاج آقا، ما خیلی کشور خوبی داریم،به شرطی که افراد متظاهر به دین داری، در پشت پرده فساد نکنند.
چیزی نگفتم، او هم تا دید من با روی گشاده و محبت گوش می کنم ادامه داد: ببین، متاسفانه روحانیت کار را خراب کرده است، همین فلان آقا رو نشنیدی که برای فلان جا چقد پول بالا کشیده؟
خلاصه کلی توضیح داد که مشکل در حکومت آخوندی هست.
وقتی مطالبش تمام شد، ما بیشتر راه را سپری کرده بودیم.
گفتم اجازه هست بنده هم نظرم را راجع به این مساله عرض کنم؟
گفت بفرما، حتما...
گفتم چند مقدمه تقدیم میکنم تا به نتیجه برسم،هر کجا بیانم را قبول نداشتی، بگو تا اصلاح کنم،گفت باشه.
گفتم:
۱.قبول دارید که دیدگاه ها و حتی عملکرد های ما ریشه در اطلاعات و دریافتی های ما از اخبار پیرامون دارد.یعنی اگر کسی غالبا از چیزی تعریف بشنود، نسبت به آن موضوع دیدگاه مثبتی پیدا کرده و به آن علاقه مند می شود و چنانچه در محیط مخالف آن زندگی کند، نسبت به همان موضوع، احساس تنفر خواهد داشت؟
راننده گفت همین طور است.
گفتم مقدمه دوم: به نظرتان اطلاعات روزمره ما از کجا تامین می شود؟
صبح که بیدار می شویم اول گوشی را نگاه می کنیم ،هنگام کار با گوشی مشغول هستیم، موقع غذا خوردن در فضای مجازی سرک میکشیم و تا قبل خواب هم،اول پیام های متنوع در کانال ها و گروها را بررسی می کنیم و می خوابیم.
ما نه تنها اخبار جهان ،بلکه حتی اخبار محله و شهر خودمان را هم از فضای مجازی پیگیری می کنیم.همین خبر فلان آقا که کیلومترها از شما فاصله دارد را شما چطور در همان ساعات اولیه متوجه شدید؟
گفت درسته.
مقدمه سوم را این گونه شروع کردم که می دانید کسانی که این اخبار را منتشر می کنند چه دیدگاهی نسبت به ما دارند؟
پشت میز فضای مجازی چه کسی نسشته است؟ چه اهدافی را دنبال می کند؟
آیا قبول دارید که هیچ خبر و اساسا هیچ رسانه ای بدون هدف نیست؟
یعنی مالک هر رسانه ای از انتشار تک تک محتواها،منافع خود را دنبال می کند!
حالا جا دارد ببینیم عمده ما، مواد خبری خود را از کدام رسانه اخذ می کنیم؟!
راستش اکثریت مردم ما، با اینستا و تلگرام مشغول هستند، قبول دارید؟
گفت قبول دارم.
گفتم خدایی تا حالا چند پیام از موفقیت های ایرانی ها را در اینستاگرام مشاهده کردید؟
چند تا از پیشرفت های پزشکی،صنعتی، عمرانی ایران را، این سکوهای خارجی در اخبار خود منعکس کرده اند؟
چرا بیش از ۸۰ درصد اخباری که در این رسانه ها منتشر می شود،مربوط به نقاط ضعف کشور است؟
یعنی ما هیچ نقطه مثبتی نداریم!؟
واضح است که اگر هر روز اخبار بی شمار منفی از آخوندا بشنویم، نمی توانیم خیلی از واقعیت ها را ببینیم.
ببین برادر، حکومت ولی فقیه که به حکومت حضرت علی ع نمی رسد!اصلا باورتان می شود که وقتی امیرالمومنین ع در مسجد شهید شد، عده ای از مردم همان زمان گفتند: مگر علی نماز هم می خواند ؟!
#تبلیغات پی در پی دشمن،سیاه را در ذهن مردم سفید و سفید را سیاه جلوه می دهد.
ما در #جنگ_شناختی بسر می بریم.
دشمن من و شما نمی خواهدواقعیتها را ببینیم.
ما از امکانات گوناگون اجتماعی فراوان و ارزان برخوردار هستیم، شبکه بهداشت و درمان قابل دسترس در هر محله، وفور اغذیه سالم، امکانات آموزشی رایگان در اقصی نقاط کشور، وجود سوخت و گاز ارزان حتی در دور ترین روستاها ،امنیت بالا و...از جمله واقعیت هایی است که در اخبار مجازی منتشر نمی شود ولی واقعیت عینی ما بوده و از آنها بهره مندیم،جالب اینجاست که در کشورهای پیشرفته اروپایی و غربی،مردم حتی در اولیه ترین نیازها،به شدت دچار چالش هستند و با گرانی سرسام آوری دست و پنجه نرم می کنند ولی منعکس نمی شود.
درمقصد شمارهای گرفت و رفاقتی شکل گرفت...
#پویش_نوشتن
به ماهنامه فرائد بپیوندید 👇
https://eitaa.com/faraedmag