eitaa logo
فراجناحی
1هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.4هزار ویدیو
16 فایل
کانال سیاسی و اعتقادی استفاده از مطالب کانال در جهت روشنگری بدون درج لینک #جائز_است و اشکالی ندارد. #حلالاً_طیبا ارتباط با مدیر کانال: @farajenahi313
مشاهده در ایتا
دانلود
فراجناحی
#خاطرات_مستر_همفر #قسمت_پنجم 🔹 به یادم باش؛ ما در روز واپسین یکدیگر را نزد پیامبر (صلی الله علیه و
🔹 هنگامی که به بصره رسیدم با شخصی به نام عمر طایی آشنا شدم؛ اما این مرد به من شک کرد ومن به مسافرخانه ای رفته و از آنجا پس از یک ماه با نجاری قرارداد بستم که در مقابل غذا، خواب و دستمزد کمی، برای او کار کنم. او مرد شریفی بود و با من چون فرزندش رفتار می کرد نامش عبدالرضا بود؛ یک از مردم خراسان. فرصت راغنیمت شمردم تا از او بیاموزم. 🔹 شیعیان ایرانی عصر هر روز پیش او گرد هم می آمدند و از هر دری سخن می گفتند بسیار به حکومتشان می تاختند... در آن مغازه بود که با جوانی آشنا شدم که سه زبان ترکی، عربی و فارسی را می دانست و نامش بود او جوان بسیار تندخو و بلندپرواز بود سنی بود و دوست عبدالرضا. 🔹 در بصره شیعه وسنی همچون برادران برخورد دارند. 🔹 این جوان بلند پرواز فهم خود را از قرآن و سنت تقلید می کرد و نظرات بزرگان و مذاهب چهارگانه بلکه عمر و ابوبکر را نیز به نقد می کشید. می گفت پیروی از کتاب وسنت واجب است؛ مذاهب و صحابه هر نظری می خواهند داشته باشند. [بخوانید مباحثه ی شیخ جواد قمی و محمد بن عبدالوهاب پیرامون ضرورت پیروی از ائمه اطهار ص 34 کتاب دستهای نا پیدا] 🔹 دربرابر قمی این سالخورده، همچون در دست صیاد توان حرکت نداشت. 🔹 من اما گمشده ای را که درجستجویش بودم یافتم محمد بن عبدالوهاب. ، آزاد اندیشی، از زمان و مهمترین نقطه های ضعف او بودند که می شد از آن سود جست و وی را دراختیار گرفت. 🔹 حتی نظریات خلفای چهار گانه هم در برابر فهم خودش از کتاب وسنت ارزشی نداشت. این جوان سرکش کجا وآن شیخ ترک که در ترکیه از او دانش آموختم کجا. 🔹 قوی ترین روابط و پیوندها را با محمد ایجاد کردم و همواره در او می دمیدم و می گفتم تو بزرگتر از و عمر هستی و اگر پیامبر اکنون زنده بود تو را به جانشینی خود بر می گزید؛ امیدوارم اسلام به دست تو احیا شود و... 🔹 تصمیم گرفتم که تفسیر قرآن را با محمد در پرتو اندیشه های خودمان مورد گفتگو قرار دهیم. ( من می خواستم او را در دام بیاندازم) 🔹 یک بار به او گفتم مگر جهاد واجب نیست چرا پیامبر با منافقان جهاد نکرد؟ پس از بحثی طولانی او به نشانه ی موافقت سر تکان داد.... یک بار به او گفتم بهره مندی از جایز است واو گفت هرگز!!! من گفتم:.....چرا من وتو نباشیم که از زنان بهره مند شویم. سرانجام او به نشانه ی موافقت سر تکان داد.... 🔹 من این موافقت را بزرگترین یافتم و زمانی را مشخص کردم.... Join👇 🆔 @farajenahi ❣کانال سیاسی، اعتقادی 👆