eitaa logo
روابط عمومی فرماندهی انتظامی گیلان
529 دنبال‌کننده
17.6هزار عکس
5.1هزار ویدیو
55 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
این‌چنین احساس کردم بین رؤیا بارها می‌زنم بوسه به دست و پایت آقا بارها خواستم تا مهزیارت باشم امّا روز و شب سبز شد در پیش رو «امّا ـ اگرها» بارها با چنین وضع وخیم و رو به قبله‌بودنم حال و روزم را شدی هر روز جویا بارها ای طبیبی که به دنبال مریضت می‌روی با وجودی که مرا کردی مداوا بارها... کور بودم که تو را نشناختم،عیب ازمن است شد حجاب دیدگانم حب دنیا بارها این همه گفتی که دور معصیت را خط بکش من ولیکن کرده‌ام امروز و فردا بارها چشم‌پوشی از گناهان معنی‌اش این است که با تغافل می‌کنی با من مدارا بارها کشتی اُنس مرا طوفان شهوت غرق کرد ریخته بار مرا در قعر دریا بارها جنس نامرغوب بیخ ریش صاحب می‌شود آه آقا روی دستم مانده حالا «بارها» بارهایم را خریدی ای خریدار کریم مادرت بس که سفارش کرد من را بارها : روزیِ ما فقرا شربت وصل تو نبود زهر هجر تو چشيديم و نديديم تو را چه قدَر چلّه نشستيم و عزادار شديم چه قدَر شمع خريديم و نديديم تو را سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام عجل_فرجهم 🔻روابط عمومی ف.انتظامی استان گیلان در سروش، ایتا، روبیکا، بله، گپ، تلگرام 🆔 @farhang_mojahed_gilan
آنانکه عابدند به وقتِ اذان خوشند آنانکه زاهدند به یک تکه نان خوشند از هر دو تا نِگار، یکی ناز می کند عُشّاقِ روزگار یکی در میان خوشند نانی که می پَزند به همسایه میرسد این خانواده با خوشیِ دیگران خوشند این سفره دارها که شدم میهمانشان بعد ازبیا، بروست، ولی با بِمان خوشند ما می خوریم و اهل کَرَم شُکر میکنند با این حساب بیشتر از میهمان خوشند جانی بگیر و در عوضش هیچ هم نده عُشّاق با معامله های گران خوشند با اخم خویش راهِ فرارِ مرا ببند صیاد اگر علیست همه با کمان خوشند : مادرم بعد خدا نام تو را یادم داد عادت کودکی ماست گفتن ما هر که آمد نجف از هیبت تو زانو زد بی سبب نیست سراسیمه زمین خوردن ما سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام 🔻روابط عمومی ف.انتظامی استان گیلان در سروش، ایتا، روبیکا، بله، گپ، تلگرام 🆔 @farhang_mojahed_gilan
چشم من خشک شده و گوهرم از دستم رفت دل من تیره شد و دلبرم از دستم رفت من که با گریه همه چیز به دست آوردم با گنه برکت چشمان تر از دستم رفت پای امروز به فردای خودم بد کردم عبد دنیا شدم و محشرم از دستم رفت آنقدر خدمتشان را ننمودم یک عمر که دعاهای پدر و مادرم از دستم رفت حیف شد نان حلالی که حرامش کردم شُبهه آمد وسط و باورم از دستم رفت گفتن من کیسه ی من را پر کرد دَرِ این خانه حساب کَرَم از دستم رفت همه گفتن و همه رفتن خاک عالم به سر من، حرم از دستم رفت شب سوم شده از نیزه صدا می آید ساربان تند مران دخترم از دستم رفت دختری در وسط معرکه فریاد کشید آه بابا کمکم کن پرم از دستم رفت دستی از پشت نگه داشته گیسوی مرا علت این بود که موی سرم از دستم رفت دست تو قطع شد انگشترت از دستت رفت گوش من زخم شد و زیورم از دستم رفت : روز سوم‌ آمد و یاد‌ کرده‌ ام هدیه‌ کردم‌ روزه‌ام‌ را‌ من‌ به‌ بانوی‌ دمشق♥️ سلام عليكم ورحمة الله، صبحتون بخير عجل_فرجهم 🔻روابط عمومی ف.انتظامی استان گیلان در سروش، ایتا، روبیکا، بله، گپ، تلگرام 🆔 @farhang_mojahed_gilan
رمضان رفت، ولی باز هم آدم نشدم در حرم بودم و ای وای، که مَحرم نشدم بارها بسته شد و قافله رفت و رفت و... منِ جا مانده ی بد، باز فراهم نشدم بدتر از هرچه که میشد، به سرم آمده است چشمه ام خشک شد و وصل، به زمزم نشدم سیل شد چشمه ی چشمان ترِ بعضی ها برهوتم که نَمی از نَمِ شبنم نشدم متزلزل تر از آنم که نیفتم بر خاک ریشه ام در دلِ آب است، که محکم نشدم کِبر و خودخواهی من باز به جانم افتاد زحمت خویش شدم، از سر خود کم نشدم عده ای خوب رسیدند، در این ماه، به جاه منِ آواره ی بیچاره گـدا هم نشدم عده ای مثل شرابِ ازلـی ناب شدند چای خوش رنگ که نه، آخرِ سر دَم نشدم ظاهرا سجده کنانم به نمازم اما... باطنا پیش خداوند، کمی خم نشدم این همه غصه خلاصه شده در یک مصرع... رمضان رفت، ولی باز هم آدم نشدم : 💔 در بین خلق شهره شدم من به نام تو شرمنده ام که موجب بد نامیت شدم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، و بر همگی مبارک باد🌺 عجل_فرجهم 🔻روابط عمومی ف.انتظامی استان گیلان در سروش، ایتا، روبیکا، بله، گپ، تلگرام 🆔 @farhang_mojahed_gilan
هرچه بد تا میکنم با من مدارا میکنی از سر لطف و کرم با بی حیا تا میکنی حاجتم را میدهی تا من تقاضا میکنم دردهایم را خودت فوراً مداوا میکنی پیش چشمان همه داری بزرگم میکنی آبرویت را دوباره خرج رسوا میکنی پرده پوشی میکنی و باز عصیان میکنم هر که بویی میبرد فوراً تو حاشا میکنی صبح تا شب این همه بد میکنم اما شما کار خوبم را فقط در بوق و کرنا میکنی سعی کردم تا گناهم را نبیند عابری غافل از اینکه مرا داری تماشا میکنی یاد کن آلوده را از باب لطف در قنوت نیمه شب با رب که نجوا میکنی یا زمانی که میان روضه های مادرت گریه بر درد و مصیبت های زهرا میکنی کربلا میخواهم آقا التماست میکنم گریه دارم میکنم، داری تماشا میکنی؟ : 💔 شعرم نفس بریده به لکنت رسیده است ای شرح اضطراب دلم، شد بیا سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام 🔻روابط عمومی ف.انتظامی استان گیلان در سروش، ایتا، روبیکا، بله، گپ، تلگرام 🆔 @farhang_mojahed_gilan
هردل که با حسین و غمش آشنا شود از هرچه غصه و غم دنیا رها شود بسیار گفته اند و حقیقت هم این بُود آقاست هرکسی که در این در گدا شود با یا حسین، توبه ی آدم قبول شد یعنی که با حسین، حوائج روا شود ناقابل است هدیه ام آقا، قبول کن جانم برای طفل رضیعت فدا شود آقا خودت بگو چه کند نوکر بَدَت تا اربعین نصیب دلش کربلا شود تا جا نمانَد از صف دلدادگان عشق تا قابل زیارتِ پایینِ پا شود دلتنگ گریه های شب جمعه ام،حسین دلتنگ لحظه ای که هوا جانفزا شود دلتنگ عطر سیب سحرگاه آن حرم هرچند محشری به درونم بپا شود ای کاش آن دقیقه فدایت شوم، مگر یک ذره از محبتت آقا ادا شود : دل اگر یار نبیند جگرش می‌سوزد جگرم سوخت ز بس خواب حرم را دیدم روزتون معطر بنام عجل_فرجهم 🔻روابط عمومی ف.انتظامی استان گیلان در سروش، ایتا، روبیکا، بله، گپ، تلگرام 🆔 @farhang_mojahed_gilan
شکایت می‌کنیم از هجر، از دوریِ طولانی ولی رد می‌شویم از تو، ازین غربت به آسانی نه پای کار تو هستیم، نه سرباز تو هستیم فقط مشغول خود هستیم در زنجیر حیرانی اگر هم گریه‌ای کردیم، حاجت داشتیم از تو برای غصه‌هایت نیست این چشمانِ بارانی تو ای یوسف نیا کنعان، بمان در مصرِ این غیبت تورا هرگز نمی‌خواهند آدمهای کنعانی خمیر نان ما بوی تعفن از ربا دارد که مؤمن در نمی‌آید ازین نانهای شیطانی به حق جد عطشانت دعا کن ما گدایان را تو آقای فقیرانی، تو امید گدایانی... : 💔 خیری ندیده ام من از عمری که بی تو رفت عمرم اگر به دیدنت آخر شود بس است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام عجل_فرجهم 🔻روابط عمومی ف.انتظامی استان گیلان در سروش، ایتا، روبیکا، بله، گپ، تلگرام 🆔 @farhang_mojahed_gilan
ای قرار قلبهای بی‌قرار اهل بیت  ای طلوع صبح، در شبهای تار اهل‌بیت  میدمد صبحی که باشد صبح آغاز ظهور  می‌رسد روزی به پایان انتظار اهل‌بیت  قرنها فریاد «اللهم عجّل لظهّور»  بوده در این غیبت کبری شعار اهل‌بیت  ای به دستت ذوالفقار عدل، تا کی می‌کنی  اشک چشم نازنینت را نثار اهل‌بیت؟  سیدی، دست یداللهـی بر آر از آستین  تا به دست آید دوباره اقتدار اهل‌بیت  سیزده معصوم را کشتند از راه جفا  یوسف زهرا تویی دار و ندار اهل‌بیت  تا قیامت لشگر پاییز را نابود کن  با ظهورت می‌شود عالم بهار اهل‌بیت  قرنها در سینه ی ما شعله ی فریاد توست  عالمی در انتظار تیغ عدل و داد توست : درمان درد ما بخدا در توست تنها مراد ما همه فیض حضور توست سلام عليكم و رحمة الله معطر بنام عجل_فرجهم 🔻روابط عمومی ف.انتظامی استان گیلان در سروش، ایتا، روبیکا، بله، گپ، تلگرام 🆔 @farhang_mojahed_gilan
دلـم هوای تو کرده، هوای آمدنت صدای پای تو آید، صدای آمدنت بهار با تو بیاید به خانه‌ی دل ما سری به خانه‌ی ما زن، صفای آمدنت هنوز مانده به یادم که مادرم می‌خواند زمان کودکی‌ام قصه‌های آمدنت حساب کردم و دیدم که با حساب خودم تمام عمر نشستم به پای آمدنت چقدر وعده‌ی وصل تو را به دل بدهم؟ چقدر جمعه بخوانم دعای آمدنت؟ نیامدی و دلم را شکستی ای مولا چه نذرها که نکردم برای آمدنت : بیا که نای زمان بی تو به غیر ناله یا صاحب الزمانش نیست سلام عليكم و رحمة الله، معطر بنام عجل_فرجهم 🔻روابط عمومی ف.انتظامی استان گیلان در سروش، ایتا، روبیکا، بله، گپ، تلگرام 🆔 @farhang_mojahed_gilan
سراغ پرچمت را از شمیمِ باد می‌گیرم نشانِ رود را از ماهی آزاد می‌گیرم حرم یعنی شفا؛ یعنی همان هوی مسیحایی که دارم دَم‌به‌دَم از دوری‌اش غمباد می‌گیرم شفا یعنی نخِ پیراهنی که غرق یوسف بود به این امّید، من هم بوسه از فولاد می‌گیرم مرا گم کرد، چشمانی که محو صحن و گنبد شد نشانی ِ تو را از کورِ مادرزاد می‌گیرم به غیر از دیدنت هر حاجتی آورده‌ام رد کن پس از دیدار، هر چیزی که لطفت داد می‌گیرم من از گرد ‌و غبارِ زیرِ جاروهای خُدّامت پس از افتادگی؛ پرواز را هم یاد می‌گیرم نشستن با کبوترهای دست‌آموزِ تو درس است برای جَلد بودن رخصت از استاد می‌گیرم غم تو گوهری نایاب، در دنیای شادیهاست من این دَم را میان صحن گوهرشاد می‌گیرم تمام صحن تو شعر است، از هر شعر گویاتر نگاهش می‌کنم از شعرِ خود ایراد می‌گیرم : آمدن سمت حریمت همه رویای من است دوری از صحن و سرای تو، خودِ کابوس است سلام صبحتون بخير، تون_امام_رضایی 🔻روابط عمومی ف.انتظامی استان گیلان در سروش، ایتا، روبیکا، بله، گپ 🆔 @farhang_mojahed_gilan
گریه کردم بس که از داغ تو بیمارم حسین تار می بیند دو چشمانِ عزادارم حسین می نشیند با شروعِ روضه چشمانم به اشک تا ابد این رزق را از مادرت دارم حسین پای کارت ایستادم، چون بدون فوتِ وقت آمدی، تا که گره افتاد در کارم حسین دستهایت را رها کردم، زمین خوردم، ببخش بد نمک نشناسم آقا، سهل انگارم حسین جا نمانم، این بلا از هر بلایی بدتر است جا نمانم اربعین، مشتاقِ دیدارم حسین مشکلات من فقط کنج حرم حل میشود دعوتم کن کربلا، خیلی گرفتارم حسین جانِ آن خواهر که با دستانِ بسته رفت و گفت: راهیِ دروازه ی ساعات و بازارم حسین سنگباران بود و نامحرم، خدا صبرش دهد گفت چشم از چشمهایت برنمیدارم حسین : 💔 از سر نیزه بخوان آیه‌ای از کهف که هست خواهر خسته‌ات از ره به صدایت دلخوش 🔻روابط عمومی ف.انتظامی استان گیلان در سروش، ایتا، روبیکا، بله، گپ 🆔 @farhang_mojahed_gilan
رنگ از چهره پریده است خودت میدانی عرق شرم چکیده است خودت میدانی پشت این خانه گـدا آمده و با گـریه  دست یاری طلبیده است خودت میدانی تو بزرگی و مرام تو نبخشیدن نیست از شما قهر بعید است خودت میدانی مهربانی و به جز لطف تو این قدر کسی بار ما را نخریده است خودت میدانی به غـریبی تو سوگند دلِ در به درم از همه جز تو بریده است خودت میدانی عمر من رفت فقط چند صباحی مانده آخر کار رسیده است خودت میدانی کلب دربار خراسان شده ام تا شاید بر سر من بکشی دست، خودت میدانی مجلس روضه به پا گشته بیا که بانی مادری زار و خمیده است خودت میدانی : اینجا خرابه های دل آبـاد می شود هر دلشکسته در حرمت شاد می شود در ازدحام بغض که درگیر می شوم روحم دخیل پنجره فولاد می شود 🔻روابط عمومی ف.انتظامی استان گیلان در سروش، ایتا، روبیکا، بله، گپ 🆔 @farhang_mojahed_gilan