❣️خــاطــــراتــ شــــهــــداء
خاطره ای از زبان #شهید_حسین_معزغلامی
🍃بسم الله الرحمن الرحیم
اولین دیدارمون
روز عملیات آزاد سازی ارتفاعات مشرف به خان طومان علی که تو مخابرات کار میکرد تحمل نکرده بود و به قول خودش با سلاح و تجهیزاتش فرار کرده بود اومده بود تو روستای حمره
روز پر تلاطمی بود
ما جلو بودیم
به دستور مسلم برگشتم یه تعداد نیرو ببرم تزریق کنم روی تپه ای که روبروی قراصی بود. اون تپه مشرف به خان طومان بود و ما به سختی تونستیم تصرفش کنیم و بمونیم.
وقتی برگشتم (به همراه یه ماشین دیگه و یکی دیگه از دوستان) دیدم علی وایساده سر دوراهی. تا مارو دید گفت کجا میری داداش؟
گفتم میریم سمت خان طومان
گفت میشه منم ببرید؟
گفتم بچه ی کجایی؟گفت من عملیاتی ام.گذاشتنم مهابرات.فهمیدم عملیاته و بچه ها دارن اون جلو عرق میریزن و خون میدن نتونستم بمونم اونجا و فرار کردم اومدم. بهش گفتم مسئولتون اذیتت نکنه. گفت مهم نیست حالا شما منو ببرید یه کمکی بهتون کنم
گفتیم پس بشین تو ماشین
عقب تویوتا هم نزدیک ده تا سوری نشستن و رفتیم
تو راه تیراندازی زیادی بود
رسیدیم نیروها رو از تپه کشوندیم بالا و به علی گفتم نیروها رو از فلان جا بچین تک تک پشت یه موضع مناسب آماده باشن.واقعا با دل و جرأت بود و ترسی نداشت از گوله
تیراندازی خیلی زیاد بود. به نحوی که نمیشد تکون بخوریم.
تو اون شرایط با فریاد گفتم داداش اسمت چیه؟ گفت علی.گفتم بچه هم داری؟ گفت إره اسمش امیره. گفتم پس ابوامیر صدات میکنیم.خیلی هم خوشحال شد
ظهر شد و وقت نماز
زیر گوله خمپاره و قناصه و تیربار دشمن یه نماز با پوتین و تیمم و نشسته ی مشتی خوندیم هممون
تا عصر درگیری ادامه داشت و یکی از بچه هامون بصورت معجزه آسا تیر خورد از پشت سر و از زیر گونه ش اومد بیرون و الانم سالمه.ولی خداروشکر تلفات دیگه ای ندادیم
شب که شد هوا خیلی سرد بود.
روی اون تپه غیر از یک اتاقک خرابه چیزی نبود برای استراحت.
مه همه جارو گرفته بود
یه ماشین داشتیم تویوتای تک کابین که جای دونفر بود.سید و من و علی ایرانی بودیم و چهل تا سوری حدودا
سید قبلا مجروح شده بود و سرما براش زجراور بود
گفتیم نشست تو ماشین
به علی گفتم تو هم برو هر دوساعت جابجا میکنیم . هرکاری کردم قبول نکرد. یه بخاری بنزینی جیبی داشت و کیسه خوابم ازم گرفت و رفت زیر ماشین خوابید تا صبح. دیگه دوسه روز دیگه موندیم اونجا و مقاومت کردیم تا خان طومان بطور کامل آزاد شد و وارد خان طومان شدیم. اونجا هم خط تحویلمون دادن و نیرو گذاشتیم و هر شب سرکشی میکردیم با علی
چند شب علی رفت توی اتاق دوربین
از اونجا آتیش رو هدایت میکرد
بعد چند شب اومد گفت إقا من از یجا موندن تنفر دارم
نمیرم دیگه تو اتاق دوربین و دوست دارم برم تو خط کار کنم
با صحبت حلش کرد خلاصه و دوباره با هم میرفتیم تو خط
یه بار بهش گفتم تو هم داغون دنبال شهادتیا
گفت نه. من برا شهادت نیومدم.اومدم خدمت کنم تا جایی که میتونم
یه بار به خونه زنگ زد گفتم به امیر سلام برسون ابوامیر😔
گفت خیلی دلم براش تنگ شده
تازه زبون باز کرده
دوسه بار مشت و مالم داد تمام خستگی از تنم رفت بیرون.بچه ی ایثارگر و فدا کاری بود. دم از خستگی نمیزد
یه بار بهم گفت فلانی چرا انقد لباسات کثیفه. گفتم کثیف بهتره و اصلا وقت نکردم لباس بشورم
به زور لباسامو دراورد انداخت تو لباسشویی دستی و برام شستشون
خیلی شرمنده ش شدم اون روز
تا یه مدت هم باهم بودیم تا اینکه بچه های اطلاعات شناسایی میگشتن دنبال نیروی جوون
ما دوتا رو درخواست دادن که بریم برای کار گشتی شناسایی
خوشحال بودیم جفتمون
که مسئول لشگر اومد و با رفتن جفتمون مخالفت کرد
بار دوم که درخواستمون اومد علی رو موافقت کرد ولی منو نذاشت برم و اون روز جدایی خیلی بد بود.
یه شب اومد پیشمون دیدم لباساش تا کمر گلی شده
فهمیدم شب قبل رفته بود شناسایی
پوتینشم داغون شده بود
بهم گفت هروقت رفتی شهر یه پوتین خوب برام بخر پولشو میدم
بعد دوروز رفتیم برای نیروها وسیله بگیریم و رفتم مغازه نظامی فروش ئ پوتیناش همه چینی بود و نگرفتم
خلاصه مجبور شد از پشتیبانی پوتین بگیره و بپوشه(ناگفته نماند که از قیافه پوتینای پشتیبانی بدش میومد. هم علی و هم من. جفتمونم از تهران پوتین خودمونو برده بودیم)
#شهید_علی_آقاعبداللهی
#شهید_حسین_معز_غلامی
حسین معز غلامي🌸
"تو گیرو دار جنگ، من گلوله از گونم رد شد و افتادم. بچه های گردانش فکر کرده بودن سید مجتبی افتاده و داشتن از خط میرفتن. سیدمجتبی منو انداخت رو دوشش و از بلندی به سختی آورد پایین. هرچی بهش گفتم منو نیار گوش نکرد. تا یجایی منو آورد پایین که بچه ها به دادم برسن. من دیگه داشتم از شدت درد و خونریزی از هوش میرفتم ولی میدیدم مجتبی با عصبانیت و جدیت داره میدوا سمت نیروهاشو میشنیدم تشر میزنه که برگردین سر موقعیتاتون. باورم نمیشد یه بچه بیست ساله باشه... بعد جراحیم به هوش که اومدم فهمیدم در نهایت سختی و ناباوری ایشون جاده خان طومان(به خلسه) رو آزاد کردن و با این رشادتش که هرگز جایی ثبت نشد، مقدمات آزادی حلب فراهم شده." .
پ ن :سید مجتبی اسم جهادی شهید بوده است. . همرزم شهید و جانباز مدافع حرم. خاطره نقل شده: بیست روز بعد از شهادت سید_مجتبی/
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آنها چه انسی با خاک گرفته اند
و خاک مظهر فقر مخلوق در برابر غنای خالق است
معنای انکه در نماز پیشانی بر خاک می گذاری همین است
تا با خاک انس نگیری راهی به مراتب قرب نداری...
🌷 شهید سید مرتضی آوینی
هدایت شده از یاد ایام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم | کنایه "جناب خان" به حسن روحانی 😂🤣
. . . , و دستاوردهای دولت تدبیر و امید . . . که نه تدبیری داشتن و نه امیدی برای خلق الله باقی گذاشتن😲
🔴 اصلاح طلبان بی کفایت ‼️
💠 سال 1400 همه علیه ویروس دروغ، نیرنگ و وعده های توخالی مدعیان اصلاحات
که تا کنون ثمری جز گرانی، تورم بی سابقه، بیکاری و . . . برای مملکت نداشتند
⚪️ پای صندوق آرا ، #درست_انتخاب_کنیم
🆔 @yade_ayyam
✅ کانال #یاد_ایام
هدایت شده از یاد ایام
👈 کانال: "یاد ایام" @yade_ayyam
🔹 ایتا: http://eitaa.com/yade_ayyam
🔹تلگرام: http://t.me/yade_ayyaam
💠 نگاهی به حقایق و وقابع عبرت آموز و رویدادهای سیاسی اجتماعی و زندگی مردمان ابن مرز و بوم در یک صد سال اخیر، از زمان قاجار، پهلوی تا عصر حاضر
📢🎥 در قالب صوت و فیلم و عکس های گاه کمیاب، جالب و خاطره انگیز📷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴🚀 فیلم لحظه رهگیری و انهدام پهپاد آمریکایی MQ9 توسط پدافند هوایی ارتش یمن در استان مارب ؛ همانطور که مشاهده میکنید این پهپاد در ماموریت رزمی بوده و لحظاتی قبل از انهدام ، اقدام به شلیک موشک به مواضع نیروهای انصارالله میکند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 تصاویری از مقابله نیروهای ارتش و کمیته های مردمی یمن با حملات مزدوران ائتلاف سعودی در منطقه الکدحه تعز و پاتک های متقابل برای بازپس گیری مواضع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شعرخوانی سردار سلیمانی از حضرت علی اکبر قبل از عزیمت شهید بدرالدین به میدان نبرد
🌷سید مصطفی بدرالدین، از رهبران نظامی حزب الله که در جنگ سوریه به شهادت رسید
🆔 @shahid_qasem_soleimani
✅ کانال "شهید حاج قاسم سلیمانی"
پایداری
🌷مرد غسال به جسم و سر من خورده مگیر 🌿چند سالیست که از داغ حسین لطمه زنم 🌷سر قبرم چو بخوانند دمی روضه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دومین سالگرد شهید حسین معز غلامی - فروردین 1398
مسجد حضرت قـــمــر بنی هاشــم (ع)
.
🎞 شور ۱ - قسمت ۱
تا ابدالادهر به تو مدیونم . . .
حاج مهدی رسولی
پایداری
دومین سالگرد شهید حسین معز غلامی - فروردین 1398 مسجد حضرت قـــمــر بنی هاشــم (ع) . 🎞 شور ۱ - قسمت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دومین سالگرد شهید حسین معز غلامی - فروردین 1398
مسجد حضرت قـــمــر بنی هاشــم (ع)
.
شور ۱ - قسمت ۲
این مسیر عشقه ، این مسیر نوره . . .
حاج مهدی رسولی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥روایت شنیدنی از برخورد حاج قاسم با جوانان
🔺حاجقاسم گفت:فقط حزباللهیها را به دیدارم نیاورید؛ آن جوانی که من را قبول ندارد را هم بیاورید
کوسه های فلسطینی!
مردم دنیا تا نام کوسه به گوششان می خورد، ناخواسته تصاویر دریده شدن انسانها میان دندان های تیز، خونین و وحشتناک جلوی نظرشان می آید.
همه آنچه در ذهن مردم ساخته و پرداخته شده است، نشات گرفته از القائاتی است که جنایتکارانی که شکار کوسه برایشان سودهای فراوانی دربر دارد، منتشر می کنند.
ساخت دهها فیلم ترسناک و تکان دهنده درباره حمله کوسه ها که همه مردم کوچک و بزرگ را از این حیوان بی آزار می ترساند، در همین راستاست.
تصورمان این شده کوسه ها عاشق خون و گوشت انسان هستند و دریاها را برای یافتن و شکار انسانها می کاوند!
ولی حقیقتی بسیار تلخ وجود دارد که:
خطر انسان برای کوسه ها، بسیار بیشتر از خطر کوسه ها برای انسان است!
سالیانه در سراسر دنیا، حداکثر 6 انسان توسط کوسه مورد حمله قرار می گیرند! که بسیار کمتر از قربانیان جانوران ظاهرا بی خطر دیگری مانند اسب آبی، فیل و حتی گاوها هستند.
اصلا کوسه ها، مزه گوشت ماهی را ترجیح میدهند و هضم گوشت انسان برایشان دشوار است.
ولی:
تخمینهای علمی حاکی از این است که هر ساله در سراسر دنیا، حدود ۱۰۰ میلیون کوسه توسط انسانها شکار میشود!
چون، کوسه بجز انسان، دشمن دیگری در طبیعت ندارد!
کوسه های فلسطینی!
حالا این موضوع را مقایسه کنید با تبلیغاتی که رسانه های صهیونیستی و آمریکایی علیه فلسطینی ها انجام می دهند.
مردم غربی فکر می کنند فلسطینی ها به خون یهودی ها تشنه هستند و هر روز درحال کشتار یهودیان ساکن فلسطین اشغالی هستند!
شاید در طول یک سال 10 صهیونیست - که اکثر آنها هم نظامی و مسلح هستند - به دست فلسطینی ها که برای آزادی خانه و خاکشان می جنگند، کشته شوند!
ولی:
در هر سال، صدها فلسطینی - که اکثر آنها کودکان و نوجوانان بی سلاح و بی دفاع هستند - توسط کماندوهای تا دندان مسلح صهیونیست کشته می شوند.
در طول سال، هیچ یهودی توسط فلسطینی ها بازداشت و زندانی نمی شود، چون آنها اصلا زندان ندارند.
ولی در طول سال، صدها فلسطینی حتی زنان باردار و کودکان، توسط اسرائیل بازداشت شده و در زندانهای این رژیم مورد شکنجه و اذیت قرار می گیرند.
و این حقیقتی است که رژیم صهیونیستی و حامیان غربی آن، به گونه ای جلوه می دهند که مردم جهان تا اسم فلسطینی به گوششان می خورد، درست مثل این که نام کوسه به گوششان بخورد، دچار رعب و وحشت شوند!
حالا کدام وحشی تر و خطرناکتر هستند:
کوسه ها و فلسطینی ها؟!
صهیونیستها و آمریکایی ها؟!
🔴کتابی که شهید سردار قاسم سلیمانی با دست مجروح نوشت
✍️اولین نکتهای که با خواندن کتاب «از چیزی نمیترسیدم» به ذهن میرسد، صداقت راوی است. این کتاب زندگینامه خودنوشت شهید سردار قاسم سلیمانی است. پس از شهادت شهید سردار قاسم سلیمانی و یارانش، جامعه نشر تلاش کرد با انتشار آثاری درباره سبک زندگی یا خاطرات این سردار سرافراز، دین خود را تا حدودی به او ادا کند. در این میان، انتشار زندگینامه خودنوشت شهید که با دست مجروح آن را نوشته بود، لطف دیگری داشت.
«از چیزی نمیترسیدم» که خیلی زود در فهرست آثار پرفروش بازار کتاب جای گرفت و از مرز ۱۰۰ هزار نسخه گذشت، اولین کتابی است که به قلم این شهید سرافراز منتشر میشود. نام کتاب برگرفته از مضمونی است که بارها در دل خاطرات به آن اشاره شده است. کتاب شامل خاطراتی است از شهید سردار قاسم سلیمانی از دوران کودکی تا سال ۵۷ و آستانه پیروزی انقلاب اسلامی. نمایی است از زندگی یک عشایرزاده روستایی که بی غل و غش و صادقانه، خاطراتش را روایت کرده است.
این کتاب که توسط نشر مکتب حاج قاسم روانه بازار نشر شده است، با زبانی ساده و بسیار شیرین از دوران کودکی شهید سلیمانی آغاز میشود؛ از زندگی ساده یک خانواده در روستای قنات ملک کرمان. کتاب از همان ابتدا با استفاده از توصیف، فضاسازی و شخصیتپردازی مخاطب را با خود همراه میکند. خاطرات کتاب ملموساند و اولین نکتهای که با مطالعه آن به ذهن میرسد، صداقت راوی است. او هر آنچه در هر ماجرایی رخ داده، بی کم و کاست نقل میکند. با وجود این، شتاب خاطرات تند است.
«از چیزی نمیترسیدم» علاوه بر اینکه مخاطب را کمکم با زندگی مردی آشنا میکند که نه تنها قهرمان ملی که افتخاری است برای جهان اسلام، نمایی واضح و روشن از وضعیت اجتماعی و اقتصادی مردم پیش از انقلاب را نیز به تصویر میکشد. نمایی از مردم رنجکشیده که حتی گاه با پدیدههایی چون «تاکسی» آشنا نبودهاند و زندگیشان همانند دلهایشان صاف و ساده و کوچک بود. فرادستی و فرودستی در جامعه پیش از انقلاب و همچنین آمال و آرزوهای یک ملت در این برهه نیز گاه به خوبی به تصویر کشیده میشود.
🔺«از چیزی نمیترسیدم» حُسن دیگری نیز دارد. ناشر در انتهای کتاب تمام دستنوشتههای شهید را نیز منتشر کرده است؛ دستنوشتههایی که دغدغههای فرهنگی شهید سلیمانی را یادآوری میکند. اگر علاقهمندید بدانید که سردار قاسم سلیمانی، چطور سردار دلها شد، مطالعه این کتاب خواندنی را در ایام نوروز از دست ندهید. بنیاد مکتب حاج قاسم این کتاب را به قیمت ۲۲ هزار تومان در دسترس علاقهمندان قرار داده است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 استوری | تو صدای دوست بشنو...
🌼 حق واضح است
✍️شهید حاج قاسم سلیمانی: من با عقل ناقص خود می دیدم برخی خنّاسان سعی داشتند و دارند که مراجع و علمای موثر در جامعه را با سخنان خود و حالت حق به جانبی به سکوت و ملاحظه بکشانند. حق واضح است؛ جمهوری اسلامی و ارزش ها و ولایت فقیه میراث امام خمینی (رحمه الله علیه) هستند و می بایست مورد حمایت جدی قرار گیرند.