eitaa logo
پایداری
305 دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
6.3هزار ویدیو
317 فایل
اهداف: ⚪️ نگاهی به رویدادها و ارزشهای انقلاب - پایداری و جبهه مقاومت ▫️حوادث جریان سازِ گذشته، حال و ده های پیش رو 🔴 شناخت دشمن و جریانات مرموز فتنه - تهاجم فرهنگی، سبک زندگی و تغییر بینش جامعه. . . جز کوی تو دل را نَبوَد منزل دیگر، یاالله
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴خاطره ای زیبا از دکتر زرین کوب در مورد عاشورا البته میگویند داستان است ولی هرچه هست بسیار زیباست. 🔹روز عاشورا بود و در مراسمی بهمین مناسبت به عنوان سخنران دعوت داشتم ، مراسمی خاص با حضور تعداد زیادی تحصیل کرده و به اصطلاح روشنفکر و البته تعدادی از مردم عادی، نگاهی به بنر تبلیغاتی که اسم و عکسم را روی آن زده بودن انداختم و وارد مسجد شده و در گوشه ای نشستم. 🔹دنبال موضوعی برای شروع سخنرانی ام می گشتم .. موضوعی که بتواند مردم عزادار را در این روز خاص جذب کند ، برای همین نمی خواستم، فعلا کسی متوجه حضورم بشود، هرچه بیشتر فکر می کردم ، کمتر به نتیجه می رسیدم ، ذهنم واقعا مغشوش شده بود که پیرمردی که بغل دستم نشسته بود با پرسشی رشته افکارم را پاره کرد : 🔹ببخشید شما استاد زرین کوب هستید ؟ 🔹گفتم : استاد که چه عرض کنم، ولی زرین کوب هستم 🔹خوشحال شد، شروع کرد به شرح این که چقدر دوست داشته، بنده را از نزدیک ببیند، همین طور که صحبت میکرد، دقیق نگاهش می کردم، این بنده خدا چرا باید آرزوی دیدن من را داشته باشد ؟ چه وجه اشتراکی بین من و او وجود دارد ؟ 🔹پیرمردی روستایی با چهره ای چین خورده و آفتاب سوخته، متین و سنگین، اما باوقار 🔹می گفت مکتب رفته و عم جزء خوانده و در اوقات بیکاری یا قرآن میخواند یا غزل حافظ و شروع به خواندن چند بیت جسته و گریخته از غزلیات خواجه و چه زیبا غزل حافظ را میخواند 🔹پرسیدم : حالا چرا مشتاق دیدن بنده بودید ؟ 🔹گفت : سؤالی داشتم و سپس پرسید : شما به فال حافظ اعتقاد دارید ؟ 🔹گفتم : خب بله ، صددرصد ... گفت : ولی من اعتقاد ندارم ! 🔹پرسیدم : من چه کاری میتونم انجام بدم ؟ از من چه خدمتی بر میاد ؟ 💥( عاشق مرامش شده بودم و از گفتگو با او لذت می بردم ) 🔹گفت : خیلی دوست دارم معتقد شوم، یک زحمتی برای من می کشید ؟ 🔹گفتم : اگر از دستم بر بیاد، حتما ، چرا که نه 🔹گفت : یک فال برام بگیر 🔹گفتم ولی من دیوان حافظ پیشم نیست 🔹بلافاصله دیوانی کوچک از جیبش درآورد و به طرفم گرفت و گفت : بفرما 🔹مات و مبهوت نگاهش کردم و گفتم، نیت کنید 🔹فاتحه ای زیر لب خواند و گفت : برای خودم نمیخوام، میخوام ببینم حافظ در مورد امروز ( روز عاشورا ) چی می گه ؟؟ 🔹برای لحظه ای کپ کردم و مردد در گرفتن فال 🔹حافظ ...عاشورا ، اگه جواب نداد چی ؟ عشق و علاقه این مرد به حافظ چی ؟ 🔹با وجود اینکه بارها و بارها غزلیات خواجه را کلمه به کلمه خوانده و در معنا و مفهوم آنها اندیشیده بودم، غزلی به ذهنم نرسید که به طور ویژه به این موضوعات پرداخته باشد 🔹متوجه تردیدم شد، گفت : چی شد استاد ؟ گفتم : هیچی، الان 🔹چشمان را بستم و فاتحه ای قرائت و به شاخه نباتش قسمش دادم و صفحه ای را باز کردم : 💥زان یار دلنوازم شکریست با شکایت 💥گر نکته دان عشقی خوش بشنو این حکایت 💥بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم 💥یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت 💥رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس 💥گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت 💥در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا 💥سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت 💥چشمت به غمزه ما را خون خورد و می‌پسندی 💥جانا روا نباشد خونریز را حمایت 💥در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود 💥از گوشه‌ای برون آی ای کوکب هدایت 💥از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود 💥زنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایت 💥ای آفتاب خوبان می‌جوشد اندرونم 💥یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت 💥این راه را نهایت صورت کجا توان بست 💥کش صد هزار منزل بیش است در بدایت 💥هر چند بردی آبم روی از درت نتابم 💥جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت 💥عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ 💥قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت 🔹خدای من این غزل موضوعش امام حسین و وقایع روز و شب یازدهم نیست، پس چیست ؟ سالها خود را حافظ پژوه می دانستم و هیچ وقت حتی یک بار هم به این غزل، از این زاویه نگاه نکرده بودم، این غزل ویژه برا همین مناسبت سروده شده ! 🔹بیت اولش را خواندم از بیت دوم این مرد شروع به زمزمه کردن با من کرد و از حفظ با من همخوانی و گریه میکرد، طوری که تمام بدنش میلرزید انگار روضه می خواندم و او هم پای روضه ی من بود . 🔹متوجه شدم عده ای دارند مارا تماشا میکنند که مجری برنامه به عنوان سخنران من را فرا خواند و عذرخواه که متوجه حضورم نشده ، حالا دیگر میدانستم سخنان خود را چگونه آغاز کنم . 🔹بلند شدم، دستم را گرفت و می خواست ببوسد که مانع شدم، خم شدم، دستش را به نشانه ادب بوسیدم . 🔹گفت معتقد شدم، معتقد بووودم، ایمان پیدا کردم استاد، گریه امانش نمی داد ! 🔹آن روز من روضه خوان امام شهید شدم و کسانی پای روضه من گریه کردند که پای هیچ روضه ای به قول خودشان گریه نکرده بودند . 🔹پیشنهاد میکنم هر وقت حال خوشی داشتید، این غزل را بخوانید. ⚪️ گروه واتساپ https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl
🔴عکس بالا، صحنه به دار کشیدن نُه آزادیخواه تبریزی در شهر تبریز بدست لشگر قزاق روس در سال ۱۲۹۰ روز عاشوراست ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ 🔹هنگامی که روس‌ها در حال به دار کشیدن آزادیخواهان و دلاوران تبریز در روز عاشورای سال ۱۲۹۰ بودند، صدای طبل و سنج از کوچه پس کوچه های تبریز شنیده می‌شد 👈 و مردم تبریز در حال عزاداری برای امام حسین علیه‌السلام بودند. 🔹 فرمانده فوج قزاق روس اینگونه تعریف می‌کند "خیلی می‌ترسیدیم که آن جمعیت عظیم عزادار حسینی، به آزادیخواهان مبارز تبریزی بپیوندند، در آن صورت چه بر سر ما می‌آمد !!" 🔹 اما جمعیت عزادار حسینی، فقط عزاداری و گریه کردند و علم بر دوش کشیدند!! و تعزیه‌خوانی راه انداختند و به اعدام ۹ دلاور آزادیخواه خود هیچ توجهی نکردند!! 🔻 می‌دانید چرا؟! 👈چون سیاست را از دین جدا می‌دانستند👉 و در حالی که ۹ دلاور تبریزی بر سر دار بودند، غذاهای نذری خود را گرفتند و به خانه‌هایشان رفتند!! 🔹آیا هدف قیام امام حسین، فقط این بود که مردم گریه کنند؟! یا اینکه درس عبرت بگیرند و هشیار باشند که مورد ظلم اجنبی و منافق خودی قرار نگیرند؟! 🔹عاشورا برای ۱۴۰۰سال پیش نیست. 👈عاشورا همین امروز است. و پیدا کردن مسیر و تکلیف در غیاب امام معصوم سخت و سخت‌تر👉 ⚪️ گروه واتساپ https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl
@moaznzadeSalim Moazenzadeh 1357.mp3
زمان: حجم: 12.56M
عشق به امام حسین(ع) سال ۱۳۵۷ استاد سلیم موذن زاده اردبیلی ⚪️ گروه واتساپ https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl
5.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💦 حاج قاسم، یک سال گذشت، اما ذره‌ای از داغ شهادت تو در دل ما کم نشد! ا🏴🚩🏴🚩🏴🚩🏴 🕌نماهنگ ای اهل حرم میر و علمدار نیامد ای دل مشو آرام که دلدار نیامد یار هست❣️ تو حرم هنوز علمدار هست علم حیدر کرار هست سپهدار هست ⚪️ گروه واتساپ https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl
@Maddahionlin06.Emshabi Ra Shah Din(Dodame)-Avamehr.ir.mp3
زمان: حجم: 1.97M
🌴امشبی را شه دین در حرمش مهمان است 🌴 نکنه ای صبح طلوع ... 🎤 سیدمهدی 👌 ⚪️ گروه واتساپ https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl
🌗 امشبی را شه دین در حرمش مهمان است مکن ای صبح طلوع... 🏴"آجرک الله یا صاحب الزمان فی مصیبت جدک الحسین" ⚪️ گروه واتساپ https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl
3.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥قطعه‌ای عاشورایی از لوریس چکناواریان ▫️"امشبی را شه دین در حرمش مهمان است، مکن ای صبح طلوع" ⚪️ گروه واتساپ https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl
9.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببينيد | شعرخوانی رهبر انقلاب در مورد گفتگوی حضرت زینب عليهاالسلام و امام حسین عليه السلام در روز عاشورا ⚪️ گروه واتساپ https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl
🔹 رهبر انقلاب ⁉️چرا امام رضا به "ریّان بن شبیب" دستور می دهد مصیبت نامه‌ی اباعبداللَّه را در میان خودتان بخوانید؟ آن وقت که بنی‌امیه نبودند؛ تار و مار شده بودند. این کار برای این است که راه حسین‌ بن‌ علی و خون او عَلَم و پرچم حرکت عظیم امت اسلام به سوی هدف های اسلامی است؛ این پرچم باید سرپا بماند؛ تا امروز هم بر سر پا مانده و تا امروز هم هدایت کرده است! ۸۳/۴/۱۶ ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ 💠 کلام عاشورایی امام رضا علیه السلام: 🔹 در روز اول محرم ریان بن شبیب خدمت امام رضا علیه السلام رسید. حضرت به او فرمودند: ای پسر شبیب، مردم عرب در زمان جاهلیت جنگ را در ایام محرم حرام می‌دانستند؛ ولی این امت احترام این ماه را از بین بردند و حرمت پیامبر صلی الله علیه و آله را رعایت نکردند. در این ماه خون ما را حلال دانستند، و هتک حرمت ما را کردند و فرزندان و زنان ما را اسیر نمودند، و سراپرده ما را آتش زدند و اموال ما را غارت کردند و رعایت احترام رسول خدا صلی الله علیه و آله را در باره ما ننمودند. همانا روز شهادت حسین علیه السلام پلک چشمان ما را مجروح کرد و اشک‌های ما را روان ساخت و دل ما را سوزاند؛ و عزیز ما را در زمین کربلا ذلیل کرد و نزد ما محنت و بلا را تا روز جزا به ارث گذارد. پس گریه کنندگان باید بر حسین علیه السلام بگریند، زیرا که گریه بر او گناهان بزرگ را از بین می برد. ای پسر شبیب، اگر خواستی بر چیزی گریه کنی بر حسین بن علی علیهما السلام گریه کن، چه اینکه آن حضرت را کشتند چنانکه گوسفند را می‌کشند، و با آن حضرت ۱۸ نفر از اهل بیت او کشته شدند که روی زمین شبیه و نظیری نداشتند. آسمان‌های هفتگانه و زمین ها در شهادت آن حضرت گریستند. چهار هزار ملک روز عاشورا برای نصرت آن حضرت آمده بودند و دیدند حضرت شهید شده‌اند. لذا پریشان و غبار آلود به مجاورت آن قبر مطهر مأمور شدند، تا حضرت قائم علیه السلام ظهور کند و از یاران او باشند و شعارشان «یا لثارت الحسین» است. ای پسر شبیب، اگر دوست داری که با ما در درجات عالی بهشت باشی محزون باش برای حزن ما و شاد باش در شادی ما؛ و بر تو باد ولایت ما که اگر کسی سنگی را دوست داشته باشد خداوند متعال او را با همان سنگ محشور می‌کند. ⚪️ گروه واتساپ https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl
📄 اگر فردای روز عاشورا روزنامه ای منتشر می شد ، چه تیترهایی داشت؟ این پوستر اثر محمدصادق پورمیر است که به عنوان پوستر برتر در سوگواره هنر عاشورایی انتخاب شد. ⚪️ گروه واتساپ https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl
⏳ ۲۱ مهرماه سال ۵۹ هجری شمسی ؛ مصادف با واقعه 💠 طبق محاسبه مرحوم دکتر احمد بیرشک واقعه کربلا به حساب گاهشُماریِ شمسی [۲۱ مهر سال ۵۹ شمسی] حادث‌ گردیده. در این تحقیق علمی،اوقاتِ شرعی روز ۲۱ مهرماه سال ۵۹ به افقِ کربلا را استخراج و روایات مقتل نگارها را با این ساعت ها تنظيم و در روز عاشورا ▫️شروع‌ از ساعت ۵:۴۷ صبح تا حدود ۵ بعدازظهر ⚪️ گروه واتساپ https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl
پایداری
⏳ ۲۱ مهرماه سال ۵۹ هجری شمسی ؛ مصادف با واقعه #عاشورا 💠 طبق محاسبه مرحوم دکتر احمد بیرشک واقعه کرب
⏳ ۲۱ مهرماه سال ۵۹ هجری شمسی ؛ مصادف با واقعه 🔹 طبق محاسبه مرحوم دکتر احمد بیرشک واقعه کربلا به حساب گاهشُماریِ شمسی[۲۱ مهر سال ۵۹ شمسی] حادث‌گردیده. 💠 وقایع ساعت به ساعت روز "عاشورا" 1️⃣ قسمت اول طبق محاسبه مرحوم دکتر احمد بیرشک در «گاهشماری ایرانی» واقعه کربلا به حساب گاهشماری شمسی می‌شود ۲۱ مهر سال ۵۹ شمسی. تاریخ شمسی هم که مثل قمری نیست که تغییر کند. موقعیت زمین نسبت به خورشید ثابت است و می‌شود با درآوردن اوقات شرعی شهر کربلا در این تاریخ، حرف‌های مقتل‌ نویسان را به ساعت و دقیقه برگرداند. ساعت ۵:۴۷ (اذان صبح)؛ امام حسین(ع) بعد از نماز صبح برای اصحابش سخنرانی کرد. آنها را به صبر و جهاد دعوت کرد و بعد دعا خواند: «اللهم انت ثِقَتی فی کل کَرب (خدایا تو پشتیبان من هستی در هر پیشامد ناگواری) کوفیان پيمان شكن هم آن طرف نماز را به امامت عمر سعد ملعون خواندند و بعد از نماز صبح به آرایش سپاه و استقرار نیرو مشغول شدند. حدود ساعت ۶ صبح؛ امام حسین(ع) دستور داد تا اطراف خیمه‌ها خندق بکنند و آن را با بوته‌های خار پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه دشمن از پشت سر بشوند. ساعت ۷:۰۶ (طلوع آفتاب)؛ کمی بعد از طلوع آفتاب امام(ع) سوار بر شتری شدن تا بهتر دیده شوند، آنگاه رو‌بروی سپاه کوفه رفتن و با صدای بلند برای آنها خطبه‌ای خواندن. صفات و فضایل خويش و پدر و برادرشان را یادآوری کردن و اینکه کوفیان به ايشان نامه نوشته‌اند حتی چند نفر از سران سپاه کوفه را مخاطب قرار دادن و از حجار بن ابجر و شبث ربعی پرسیدن که مگر آنها او را دعوت نکرده‌اند؟ آنها انکار کردند. امام نامه‌هایشان را به طرف آنها پرتاب و خدا را شکر کردن که حجت را بر آنها تمام کرده است. یکی از سران جبهه مقابل از امام‌(ع) پرسید: چرا حکم ابن زیاد را نمی‌پذیرد و آنها را از ننگ مقابله با پسر پیامبر نمی‌رهاند؟ اینجا امام(ع) آن جمله معروفشان را فرمودند: «فرد پستی که پسر فرد پست دیگری است، من را بین کشته شدن و قبول ذلت مجبور کرده، ذلت از ما دور است» سخنرانی اباعبدلله(ع) حدودا نیم ساعت طول کشیده است. حدود ساعت ۸ صبح؛ بعد از سخنرانی امام‌(ع) چند نفر از اصحاب آن حضرت از جمله بریر که «سیّد القرّآء» آقای قرآن خوان‌ ها‌ی کوفه بود (الفتوح) و به روایتی زهیر خطاب به کوفیان سخنان مشابهی گفتند. بعد از سخنان زهیر و بریر امام فریاد معروف «هل من ناصرٍ ینصرنی» را سر داد. چند نفری دچار تردید شدند؛ از جمله حر. فرد دیگری به نام ابوالشعثا و دو برادر که در گذشته عضو خوارج بودند به طرف سپاه امام آمدند. بعید نیست که کسان دیگری هم با دیدن شدت گرفتن احتمال جنگ از سپاه کوفه فرار کرده باشند. حدود ساعت ۹ صبح؛ در این ساعت بود که شمر ملعون به عمر سعد ملعون پرخاش کرد که چرا اینقدر تعلل می‌کند؟ عمر سعد حرامزاده عاقبت رضایت به شروع جنگ داد. پس اولین تیر را به سمت سپاه امام(ع) رها کرد و خطاب به لشگریانش فریاد زد: «نزد عبیدالله شهادت بدهید که من اولین تیر را رها کردم» (لعنت خدا بر او باد) بعد از انداختن تیر توسط عمر سعد ملعون کماندارهای لشکر کوفه همگی با هم شروع به تیراندازی کردند. امام به یارانش فرمود: «اینها نمایندۀ این قوم هستند. برای مرگی که چاره‌ای جز پذیرش آن نیست، آماده شوید.» چند نفر از سپاه امام در این تیرباران کشته شدند. (تعداد کشتگان تیراندازی با تعداد کشتگان حمله اول در کتابهای مقتل تا ۵۰ نفر ذکر شده) حدود ساعت ۱۰ صبح؛ بعد از تیراندازی، یسار غلام زیاد بن اَبیه و سالم غلام ابن زیاد از لشکر کوفه برای نبرد تن به تن ابتدای جنگ بیرون آمدند. عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست. امام حسین(ع) نگاهی به او کردن و فرمودن: «به گمانم حریف کُشنده‌ای باشی» عبدالله آن دو نفر را به درك واصل كرد البته انگشتان دست چپش قطع شد. بعد از این نبرد تن به تن حمله سراسری سپاه کوفه شروع شد. ابتدا حجار ملعون به جناح راست سپاه امام حسین(ع) حمله کرد اما حبیب ابن مظاهر و یارانش در برابر او ایستادگی کردند. زانو به زمین زدند و با نیزه‌ها حمله را دفع کردند. همزمان شمر ملعون به جناح چپ سپاه امام‌(ع) حمله برد. زهیر و یارانش به جنگ مهاجمین رفتند. خود شمر ملعون در این حمله زخم برداشت. بعد از عقب ‌نشینی هر دو جناح کوفی، عمر سعد نابكار ۵۰۰ تیرانداز فرستاد که دوباره سپاه امام(ع) را تیرباران کردند. در این تیرباران تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند. الفتوح شهدای این حملات را ۵۰ نفر و ابن شهر آشوب ۳۸ نفر ذکر کرده. اولین شهید ابوالشعثا بود (این ابوالشعثا تیرانداز بود و ۸ تیر انداخت که ۵ نفر از دشمن را کشت؛ امام‌(ع) او را دعا کردن) گروهی از سپاه شمر ملعون خواستند از پشت سر به امام‌(ع) حمله کنند که با آتش خندق مواجه شدند. زهیر و ۱۰ نفر به آنها حمله کردند.