7.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تمنای شاعرانه حاج قاسم برای شهادت:
رقص اندر خون خود "مردان" کنند....
مکن تهدیدم از کُشتن...
که من تشنه ی زارم
به خونِ خویشتن!
گر که ریزد خونِ من آن دوست روی
پای کوبان،جا برافشانم بر او
رقص جولان بر سرِ میدان کنند
رقص اندر خون خود،"مردان" کنند...
چون جهند از دستِ خود دستی زنند
چون رهند از نفسِ خود رقصی کنند...
#مکتب_حاج_قاسم
#سید_الشهدا_مقاومت
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
💠 گروه واتساپ #پایداری
https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl
🔹 #خاطره : از قاچاقچی تا بلدچی
همه هفته، هنگام نمازجمعه،در "چهارراه لشکر" (مقابل مسجد دانشگاه تهران که بچههای لشکر 27 زمان جنگ، همهی قرارها و دیدارشان آنجا بود. ) میدیدمش.
صدای گرمش در روایتفتح، آنقدر روحم را مدیون کرده بود که برای آشنایی با او، هر لحظه در پی فرصت باشم
روز جمعه 28 اسفند71 به آرزوی دیرینهام رسیدم. آرزویی که با دیدن اولین قسمتهای روایتفتح در سالهای گذشته، در وجودم شعله کشید تا بر دستان مبارک سازندگانش بوسه زنم
خودش آمد. من نخواستم. فکرش هم برایم مشکل بود. آمد کنارم. بله، درست کنارم روی لبهی باغچه نشست
چهارراه لشکر خلوت بود. نمیدانم چه شد که تصمیم گرفتم آخرین جمعهی سال را زودتر از دفعات قبل بهنمازجمعه بروم
سجاده را بر زمین گذاشتم و بر لبه باغچه نشستم.دقایقی نگذشت که او نیز آمد. اتفاق یا هر چه که بود،سجادهاش را کنار سجادهی من پهن کرد؛نگاهی به اطراف انداخت، کسی را نیافت. آمد طرف من. نزدیک که شد، به احترامش برخاستم. حیفم آمد چنین لحظهای را مفت از دست بدهم. دستم را دراز کرده و پس از مصافحه، روبوسی کردم. دست گرمش را فشردم. بیهیچ تکبّر،با اخلاصی بسیجیوار ولبخندی زیبا، جوابم را داد
نشست کنارم روی جدول.چشمانش ازلبانش تشنهتر بودند؛و گوشهایش هم.همه را میپایید
وقتی گفتم:
ـ آقاسید، نَفَسِت خیلی حقّه. صدات گرمه. خدا خیرت بده.
محجوبانه سرش را پایین برد و تنها عذرخواست و گفت:
ـ ما که کاری نکردیم...
هرکه را با دست نشان میدادم و از رشادتهایش درجنگ میگفتم،با چنان نگاه نافذی دنبال میکرد، پنداری دارد حرکاتش را ضبط میکند. خوب میشد از چهرهاش خواند با هر نگاه، برنامهای از روایتفتح در ذهنش نقش میبندد.
دوست داشتم در آغوش بگیرمش و رخسار خسته از جفای روزگارش را غرق بوسه کنم.چرا که سید،مثل دیگر بسیجیان، هنوز نان را به نرخ سال60میخورد
با همّتی که داشت،شاید که میتوانست تشکیلات بزرگ اقتصادی بزرگی راه بیندازد و سود سرشاری به جیب بزند؛ اما او، از همهی دنیا فقط جبهه را برگزید و از آدمیانش فقط بسیجیها را. او هم مثل امام و رهبرشان، مُشتی از خاک جبهه را به مُشتی طلا نمیداد و همان بود که لحظهای آرام و قرار نداشت
همینطور که نشسته بودیم و میگفتیم و میگفتم، از دور نمایان شد. سریع دم گوش سیدگفتم:
ـ آقاسید،حواسترو خوب جمع کن. این پیرمرده رو که داره میاد طرفمون،خوب بهش دقت کن
ـ مگه چییه؟
ـ بذار بیاد و بره،شما فقط بهش دقت کن من میگم
آمد. نزدیک شد.مثل همیشه، باخنده. چشمانی ریز که ازمیان پلكهایی نزدیک بههم، بهزور آدم را نگاه میکردند. طبق روال همیشه،دست در جیب کُت چروکیده و رنگ و رو رفتهاش برد و بهرکداممان یک شکلات داد. باهمان لهجهی غلیظ آذری، حال و احوال کرد و عید را پیشاپیش تبریک گفت.عمدا برخاستم و با او روبوسی کردم تا سید هم همینکار را انجام بدهد، که داد
وقتی از ما رد شد، سید با نگاهش داشت او را میخورد. دور که شد، مشتاقانه برگشت وگفت:
ـ اون کی بود؟
و گفتم:
ـ اون یه قاچاقچی بود. نه ببخشید، اون یه بلدچی بود. اون خوراک کار شماست.
وقتی داستان او را برایش گفتم، با حسرت، اورا از دور نگاه کرد وگفت:
ـ واقعا خوراک یه برنامهی خوبه. چهطوری میشه اون رو پیداش کرد؟
ـ همینجا. هر هفته همینجاست. خواستی، باهاش هماهنگ میکنم بشینید پای حرفاش
و رفت و قرار شد هماهنگ کنم که...
سید رفت که بیاید، ولی نیامد. در فکه پرواز کرد. آن پیرمرد نیز چندسال پیش، خسته و دلشکسته از روزگار، در گوشهای از این شهر غبار گرفته، خُفت و دیگر برنخاست وکسی از او نپرسید:
ـ حاجی، تو کی بودی؟
و این، همه آن چیزی است که آنروزجمعه،برای سیدمرتضی تعریف کردم. فقط اسمش را نپرسید که معذورم:
از قاچاقچی تا بلدچی
من نمیدونم. یعنی اصلا روم نشد از خودش بپرسم.آخه پیر بود. سنّش کم نبود. چه جوری برم بهش بگم:
ـ ببخشید برادر ... این بچهها راست میگن شما زمان شاه "قاچاقچی" بودی؟
خب فکر میکنید چی بههم میگفت؟
ـ به تو چه بچه...
ـ اصلا تو غلط میکنی درمورد من اینجوری حرف میزنی ...
ـ خجالت نمیکشی با من که همسن پدرتم، اینجوری حرف میزنی؟
ـ اصلا به شماها چه که من چیکاره بودم؟
ـ بودم که بودم ... امروز مثل همهی شما، مثل خود تو، لباس بسیج تنمه ...
ـ اصلا تو روت میشه توی روی کسی که اومده جبهه تا جونش رو فدا کنه، این حرفارو بزنی؟
خب ... خب.غلط کردم. اصلا ازش نپرسیدم.ولی خب قیافهش تابلو بود. موهای حنا زدهی ژولیده، چهرهی سیهچرده، سبیلهای سیخسیخی لای دندونایی که از بس لب به سیگار زده، سیاهِسیاه شده بودند ... اصلا اینها هیچی، دستاش ... از روی دستاش تا بالا، همهاش خالکوبی بود.
رستم وسهراب، زال و تهمینه ... خلاصه میشد یه شاهنامهی کامل روی بدنش خوند.کافی بود
📚نقل از کتاب: نامزد خوشگل من!
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
⏳۴ شهریور ۱۳۹۹ - سالروز درگذشت روحانی انقلابی، روح الله حسینیان
▫️نماینده سابق مجلس شورای اسلامی و رییس سابق مرکز اسناد انقلاب اسلامی
◼️حجه الاسلام روحالله حسینیان (زاده ۱۳۳۴ در آباده ) رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی بود و نمایندگی تهران را در مجلس هشتم و نهم بر عهده داشت
◼️وی پس از اتمام تحصیلات متوسطه در روستای صغاد آباده در ۱۵ سالگی به حوزه علمیه قم و مدرسه ولیعصر(عج) و سپس مدرسه حقانی رفت و طی هشت سال از آن فارغالتحصیل شد. اغلب آثار این مؤلف در زمینه تاریخ سیاسی و تشیع بودهاست
◼️وی از ابتدای دهه ۶۰ وارد دستگاه قضایی جمهوری اسلامی شد و در سال ۱۳۶۲ به سمت قائم مقامی دادستانی انقلاب اسلامی مشهد منصوب شد. جانشینی دادستانی تهران و سیستان و بلوچستان از دیگر پستهای وی بودهاست. دادستان دادگاه ویژه روحانیت تهران، رئیس شعبه ۴ دادگاه ویژه روحانیت از دیگر پستهای وی در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی است. وی پس از حجه الاسلام سید حمید روحانی و تغییر هیئت امنای مرکز اسناد انقلاب اسلامی به ریاست این مرکز رسید.
💠 گروه واتساپ #پایداری
https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl
پایداری
⏳۴ شهریور ۱۳۹۹ - سالروز درگذشت روحانی انقلابی، روح الله حسینیان ▫️نماینده سابق مجلس شورای اسلامی و
🔻تجلیل رهبر انقلاب از "مواضع بحق" حجتالاسلام حسینیان
🔰پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب اسلامی در پی درگذشت حجتالاسلام روحالله حسینیان
🔻به گزارش روابط عمومی مرکز اسناد انقلاب اسلامی به نقل از پایگاه حفظ و نشر آثار آیتالله العظمی خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی درگذشت حجتالاسلام حسینیان رئیس فقید مرکز اسناد انقلاب اسلامی را تسلیت گفتند.
متن پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
درگذشت روحانی مبارز و انقلابی جناب حجةالاسلام آقای حاج شیخ روحالله حسینیان رحمةاللهعلیه را به خاندان مکرم و بازماندگان و دوستان و همکاران ایشان تسلیت عرض میکنم. مقاومت و خستگیناپذیری و صراحت این روحانی مجاهد در مواضع بحق انقلابی، برجسته و نمایان بود. رحمت و رضوان الهی بر او باد.
سیّدعلی خامنهای 5 شهریور 1399
💠 گروه واتساپ #پایداری
https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl
پایداری
⏳۴ شهریور ۱۳۹۹ - سالروز درگذشت روحانی انقلابی، روح الله حسینیان ▫️نماینده سابق مجلس شورای اسلامی و
🔻خاطرات و یادماندههای مرحوم حجتالاسلام حسینیان از مبارزات نهضت اسلامی
🔰 ماجرای یک نیروی گاردی که مقلد امام خمینی بود!
🔹حجتالاسلام و المسلمین روحالله حسینیان در بخشی از یادمانهای خود که در گنجینه تاریخشفاهی مرکز اسناد انقلاب اسلامی ثبت و ضبط شده است، ضمن روایت خاطرات خود از روزهای مبارزه با رژیم شاه، میگوید: اواخر سال 1356 در یکی از تظاهراتها دستگیر شدم. ما را به بازداشتگاه شهربانی قم بردند و خیلی با ما بدرفتاری کردند. از نیروهای گارد شهربانی تهران آمده بودند آنجا و مستقر شده بودند. هر زندانی را که داخل میآوردند، به اصطلاح یک کوچه باز میکردند و فرد را در آن گذرگاه به باد کتک میگرفتند؛ همینطور با باتوم و مشت و لگد میزدند تا از این کوچه عبور کند.
🔹البته در بین گاردیها هم آدمهای خوب وجود داشت؛ آنجا که ما را بازداشت کردند اتفاقات عجیبی رخ داد. یکبار یک نفر از گاردیها آمد و مرا به نام صدا زد. گفت: آقای فلانی مطلبی دارم. گفتم: بپرسید. گفت: با توجه به اینکه ما "سفر حرام" آمدهایم آیا نمازمان را باید شکسته بخوانیم یا کامل؟ گفتم: مقلد چه کسی هستید؟ گفت: من مقلد آیتالله خمینی هستم! خیلی تعجب کردم. گفتم: به فتوای ایشان شما باید نمازتان را کامل بخوانید، چون که میدانید این سفر یک سفر حرام است...
💠 گروه واتساپ #پایداری
https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl
🌷 ۴ شهریور ۱۳۵۸ - سالروز شهادت مهدی عراقی،
▫️ مجاهد خستگی ناپذیر دوران ستمشاهی، مورد وثوق امام راحل، که به همراه فرزندش حسام توسط گروهک تروریستی آمریکایی فرقان ترور شد
🌱ولادت: ۱۶ شهریور ۱۳۰۹_ پاچنار تهران
🕊شهادت: ۴ شهریور ۱۳۵۸ _خیابان زمرد تهران
📌 شهید حاج مهدی عراقی پس از ۱۵ سال حبس در زندان های شاه، به هنگام آزادی در بهمن ۱۳۵۵، گفته بود: «تا رهبرم به کشور برنگردد، تا طاغوت بر ما حکمرانی کند، من از آزادیم لذت نخواهم برد.»
💠 گروه واتساپ #پایداری
https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl
پایداری
🌷 ۴ شهریور ۱۳۵۸ - سالروز شهادت مهدی عراقی، ▫️ مجاهد خستگی ناپذیر دوران ستمشاهی، مورد وثوق امام راح
🗞 #روزنامه_گردی — #اطلاعات-مورخه: ۴ شهریور ۱۳۵۸ ؛
⚪️ مهدی عراقی و حسین مهدیان را ترور کردند و گروه فرقان مسئولیت این ترور را بر عهده گرفت. تروریستها دو نفر بودند که سوار بر موتورسیکلت ناگهان خودرو پیکانشان را به گلوله بستند که به شهادت مهدی عراقی و پسرش انجامید. عزیمت دکتر ابراهیم یزدی به کوبا برای شرکت در کنفرانس غیرمتعهدها و اعلام اینکه محمدعلی کلی بوکسور معروف مسلمان به ایران می آید، در کنار خبر شلاق خوردن سه گرانفروش تهرانی در ملاء عام و تیتر جزئیات برنامه لغو مالکیت زمینهای بیشتر و کمتر از هزار متر در تهران به نقل از شهردار وقت این شهر و همچنین مسلط شدن ارتش بر شهر سقز و دستگیری ۱۵۰ مهاجم از جمله خبرها و تیترهای مهم روزنامه اطلاعات ۴ شهریور سال ۱۳۵۸ به شمار می روند
▫️ تصویب الغای قراردادهای کشت و صنعت در دولت موقت
💠 گروه واتساپ #پایداری
https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl
پایداری
🌷 ۴ شهریور ۱۳۵۸ - سالروز شهادت مهدی عراقی، ▫️ مجاهد خستگی ناپذیر دوران ستمشاهی، مورد وثوق امام راح
🗓 ٤ شهریور ۵۸ - سالروز شهادت حاج #مهدی_عراقی ، یار حقیقی انقلاب و امام
امام_خمینی: او میبایست شهید میشد؛ برای او مردن در رختخواب کوچک بود
🔰حضرت امام(ره) بعد از شنیدن خبر شهادت حاج مهدی فرمود:
او برای من، برادر و فرزند خوب و عزیز من بود. شهادت ایشان برای من بسیار سنگین بود، اما آنچه مطلب را آسان میکند، آنست که در راه خدا بود.
شهادت او بر همه مسلمین مبارک باشد.
او میبایست شهید میشد، برای او مردن در رختخواب، کوچک بود.»
امام خمینی در جمع خانواده شهید عراقی نیز گفتند:
من ایشان را حدود بیست سال است که میشناسم. مهدی عراقی یک نفر نبود، او به تنهایی بیست نفر بود. حاج مهدی عراقی برای من برادر و فرزند خوب و عزیز من بود. #شهادت ایشان برای من بسیار سنگین بود اما آنچه مطلب را آسان میکند آن است که در راه خدا بود.
🔗 این مجاهد فی سبیل الله همچون سربازی فداکار در خدمت انقلاب بود و از کینه #منافقین در امان نماند و در ۴۹ سالگی به همراه فرزندش حسام توسط گروهک #فرقان به شهادت رسید. پیکر مطهر آنها در حرم حضرت معصومه (س) بخاک سپرده شد.
💠 گروه واتساپ #پایداری
https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl
پایداری
🌷 ۴ شهریور ۱۳۵۸ - سالروز شهادت مهدی عراقی، ▫️ مجاهد خستگی ناپذیر دوران ستمشاهی، مورد وثوق امام راح
27.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 #کلیپ | بمناسبت شهادت حاج مهدی عراقی - یار خستگی ناپذیر و وفادار امام و انقلاب
🌷 ۴ شهریور ۱۳۵۸ - سالروز ترور شهید عراقی و فرزند دلبندش توسط گروهک فرقان
💠 گروه واتساپ #پایداری
https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl
❇️ماجرای کمک مالی شهید مهدی عراقی به مردم فلسطین در سال 46
🔹شهید حاج مهدی عراقی از مبارزان انقلابی، در 4 شهریور 1358 توسط گروهک فرقان ترور شد و به شهادت رسید. وی در دوران نهضت اسلامی، در کنار مبارزه با رژیم پهلوی، به مبارزه با استبداد جهانی نیز میپرداخت. براساس آنچه در کتاب تاریخشفاهی زندگی و مبارزات شهید مهدی عراقی که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده آمده است، یکی از اقداماتی که شهید مهدی عراقی در سال 1346 انجام داد، ساماندهی و جمعآوری کمکهای مالی به منظور ارسال برای مردم فلسطین بود که در آن برهه زماني زير فشار شديد اسرائيليها بودند.
🔹شهید عراقی با وجود آنکه در آن برهه در زندان رژیم پهلوی محبوس بود، به همراه برخي ديگر از زندانيان، پولهايي از زندانيان مسلمان جمعآوري کرده و براي کمک به فلسطينيها به آنجا فرستاد.
🔹در ژوئن 1967، (خرداد 1346)، سومين جنگ بزرگ اعراب و اسرائيل معروف به جنگ ششروزه درگرفت و در آن جنگ، ارتشهاي عربي شکست سختي خوردند و بخشهايي از خاک عربي و تمام شهر بيتالمقدس، بهدست اسرائيل و صهيونيستها افتاد. اين حادثه تأثير عجيبي در روحيه ملت ايران و از جمله زندانيان سياسي مسلمان گذاشت.
🔹در این زمان، زندانیان سیاسی مسلمان تصمیم گرفتند به حمايت از برادران عرب و مسلمان خود بپردازند. یکی از اقدامات آنها جمعآوری کمکهای مالی برای فلسطینیها بود. به گفته موسوی بجنوردی زندانیان سیاسی در حمايت از اعراب نامه نوشتند و براي فلسطينيها از طريق امامخميني پول فرستادند. چنانکه او میگوید: «حاجي عراقي به يکي از ملاقاتيهايش گفت که مثلاً فلان مقدار براي آقاي امامخميني حواله کند و پيام شفاهي بدهد که از طرف زندانيان سياسي و براي فلسطينيهاست.»
💠 گروه واتساپ #پایداری
https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl