#سپاس_معلم
#جلوه_ایثار
#دلنوشته
در سال های گذشته، زمانی که دانش آموز دوم راهنمایی بودم، با اینکه در دوران ابتدایی درسهایم خوب بود، اما در سالهای متوسطه اول افت تحصیلی زیادی داشتم .
شیطنت های نوجوانی و دوستانی که اهل درس نبودند، باعث شده بود در درسهایم، مخصوصاً درس ریاضی به شدت افت کنم.
یه روز ، معلم ریاضی، خانم اکبری ، امتحان گرفته بود . نمره ۱۶ گرفتم. که از بقیه نمره هایم بالاتر بود، اما نمره خوبی هم نبود. وقتی خانم اکبری، برگه ها رو می داد، بدون اینکه نمره من را بلند بخواند، با صدای بلند گفت: آفرین مجیدی، چقدر ریاضی ت خوب شده . و این حرف را به بچه ها هم گفت.
همین جمله معلم ، باعث شد که فکر کنم، من دیگه ریاضی م خوب شده، و معلم از من توقع نداره که نمره ام از ۱۶ کمتر بشه.
دیگه ذهنیتم راجع به خودم عوض شده بود. خودم را جزء بچه هایی که درسشان خوب است ، می دانستم.
به همین ترتیب درسهایم بهتر شد، در انتخاب رشته( با همین ذهنیت، که من ریاضی م خوبه) رشته ریاضی فیزیک را انتخاب کردم.
و با همین اعتماد به نفس که خانم اکبری به من داده بود، سال اول در کنکور ریاضی رشته معماری قبول شدم .
تمام مسیر زندگی م را مدیون خانم اکبری هستم که علاوه بر این که معلم خوبی بود ، به من #اعتماد_به_نفس داد.
🔸شاید خانم اکبری ، خودش اصلأ چنین خاطره ای را به یاد نیاورد، و نداند که یک جمله او سرنوشت و مسیر زندگی من را عوض کرده است .
و حالا هم که معلم شدم، در تمام سال ها تلاش کردم که هیچ وقت دانش آموزی را ، حتی وقتی نمره پایین می گیرد ، تحقیر نکنم ، و نکات مثبت آن دانش آموز را برجسته کنم، و هر دانش آموز را با خودش مقایسه کنم ، نه دیگری .
برای خانم اکبری و معلم های دیگری که مانند خانم اکبری، در زندگی دانش آموزان چراغ امید به فردایی روشن را ، می افروزند، آرزوی سلامتی و عاقبت بخیر ی دارم😍🌹
#ممنونم_خانم_اکبری
#سپاس_معلم
#هنرستان_صباری
#سپاس_معلم #جلوه_ایثار #دلنوشته
اردیبهشت،بانفسهای پیامبرانهایت،جوانه میزند تومیایی تاخورشیدآگاهی را درقلبهای فرزندان سرزمینت بکاری،دستان سپیدت برپیکر تخته سیاه،نور میپاشد الفبای روشنی در اذهان تاریکمان حک میشود،وارد که میشوی، چشمهای شوقمان چون پنجره هایی آفتابی به سویت گشوده می شوند،میایی و عطر حضورت فضای کلاس را پر میکند ای راز دار دلهای کوچک ومعصوم وسنگ صبور غمهای پروانه ها،تو آمده
ای تا روح حقیقت را پاسداری کنی،واز چهره جاهل زمین،گردو غبار این همه ندانستن ها را بزدایی،آمده ای تا نهالهای سبز را در باد هرزه گردباد پاییز با داس زردش نچیند #کرمانی نژاد #سپاس _معلم #دبستان _ دخترانه_ محمدی _کاشانی
#جلوه_ایثار
#سپاس_معلم
" پایانی بیانتها "
تقویمها ورق خورد، روزها سپری شد و ما اکنون به آخرین ایستگاه سال ،نزدیک شدهایم ؛به نبودنهای اجباری و دور شدنهای مکرّر.
در گذرگاه زمان ایستادهام و به خاطرات ریز و درشتی میاندیشم که مرورشان،گاه لبخندی از شوق و گاه غباری از اندوه، بر چهرهام مینشاند.
گاه از ظرافتهای شعر حافظ و ملاحتهای شعر سعدی سخن گفتیم و زیباییهایش را به رخ کشیدیم و گاه از معنویات مثنوی، دادِ سخن سر دادیم و درسها آموختیم.
گاه با خدای کودکیهای قیصر،همراه شدیم و به خود لرزیدیم و گاه از حکایتهای رحماندوست،فنون زندگی را آموختیم.
گاه نصایح بهلول را چاشنی زندگیمان کردیم و گاه از اصالت و فخامت سخن کزازی،به رگ و ریشهی واژههای فارسی، پی بردیم.
گاه اسرار منور، ذهنمان را به دنیای حقیقی، روشن میکرد و گاه رسالهی قشیری، وجدان بیدار و آگاه را که لازمه یک زندگی شرافتمندانه بود،در گوشمان زمزمه میکرد.
گاه از غصههای امیرکبیر و جهل زمانهاش ،آه از نهادمان برمیآمد و گاه از مظلومیت کودکان سنگ ،کاسهی صبرمان لبریز میشد.
آموختیم و اندوختیم و از خامی در آمدیم.
اکنون در ایستگاه آخر سال، برایتان آرزوهای زیبا میکنم.
آرزوهایی که زیباییهایش انتهایی ندارد و بدون شک ،انتهای هرکدامشان زیبا خواهد بود.
آرزو میکنم که قلبتان همواره آکنده از شوق باشد آنقدر زیاد که حتی جایی برای کوچکترین اندوه، باقی نماند .
آرزو میکنم آدمهای خوب ملاقات کنید
جملات زیبا بنویسید و کتابخانهتان پر باشد از کتابهایی که با هربار خواندنشان،دنیایی جدید به دیدگانتان باز شود.
آرزو میکنم با صدای پرندگان همنشین شوید، با امواج دریا انس بگیرید و پنجره قلبتان همواره رو به آسمان آبی باز شود.
آرزو میکنم حتی یکبار هم که شده کوچ پرستوها، رقص قاصدک، خندهی شاپرکها، چشمکهای ستارگان و عاشقانههای مهتاب را به تماشا بنشینید، و سوار بر ابر خیال، لطافتهای باران را زندگی کنید.
آرزو میکنم که هر روز با صدای گنجشکان از خواب بیدار شوید و با طلوع خورشید، چهره زندگیتان هر روز درخشانتر از روز قبل باشد.
آرزو میکنم قربانصدقه گنجشکان بروید با کبوترها گرم بگیرید و عادت هر روزهتان ،مشتی دانه باشد برایشان که مطمئنا، لذتش را با هیچچیز دیگر ،عوض نخواهید کرد.
عاشقانههایم را با شعری از قیصر امین پور پایان میدهم :
"حرفهای ما هنوز ناتمام.
تا نگاه میکنی :وقت رفتن است
باز هم همان حکایت همیشگی!
پیش از آنکه با خبر شوی
لحظهی عزیمت تو ناگزیر میشود
آی .....
ای دریغ و حسرت همیشگی
ناگهان
چقدر زود، دیر میشود.
#روحی
دبیر ادبیات دبیرستان شاهد رضویان
#سپاس_معلم
با معلم خوبم آقای خیری
🔹مهدی مسلمی
دانش آموزِ پایه ی هفتمِ
#دبیرستان_شهدای_مرصاد۱
🆔@farhanghian_online
✍پنج شنبه و جمعهای که گذشت کنکور داشتند😊
❇️ارسالی استاد فرهیخته
#پیشکسوت ارجمند
جناب آقای فاضل تقی پور
🆔@farhanghian_online
#سپاس_معلم
سلام شبتون بخیر
خوب هستین؟♥️
خانم رستمیان خیلی خیلی روزتون رو تبریک میگم 🥺💕 (البته الان شبه ، ولی پیشاپیش 👀😁)
راستش شما یکی از بهترین معلم های من بودین و هر چی بیشتر میگذره بیشتر متوجه این میشم... خییلی خوشحالم که یه روزی دانش آموزتون بودم و از اون خوشحالتر اینکه هنوز با شما در ارتباطم ♥️
همیشه تو ذهنم هستین و یه جای ویژه تو قلبم دارین✨🥺
هرجا هستین انشاءالله شاد و سلامت باشین💕
🔹دانش آموز هشت سال پیش شما
زهرا حسن پور
🆔@farhanghian_online
#سپاس_معلم
❇️ آقای موسوی عزیز
دبیر محترم علوم
همیشه شما را با لباس سفید و در #آزمایشگاه دبیرستان دیده ام.
🔹سپاسگزار بذل محبت تان هستم.
مجتبی جهرمی
#دبیرستان_شهدای_مرصاد۲
🆔@farhanghian_online
🎊🎈 🎊🎈 ...
در مقام معلم و استاد همین بس که بر
«رُوِیَ عَنِ النَّبِیِّ ـ صلیاللهعلیهوآله ـ أَنَّهُ قَالَ مَنْ عَلَّمَ شَخْصاً مَسْأَلَةً فَقَدْ مَلَکَ رَقَبَتَهُ فَقِیلَ لَهُ یَا رَسُولَ اللَّهِ أَ یَبِیعُهُ فَقَالَ لَا وَ لَکِنْ یَأْمُرُهُ وَ یَنْهَاه»؛ پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ فرمود:
«هرکس مسئلهای را به کسی یاد دهد، پس محققاً مالک او شده است».
از حضرتشان پرسیده شد: آیا این استاد میتواند شاگردش را ـ بهعنوان بنده ـ بفروشد؟!
ایشان پاسخ دادند: «نه، اما حق امر و نهی به او را دارد».
🌷🌹🌼🍃روز معلم بر تمام معلمان و اساتید سرفراز و آزاده کشورمان که الفبای زندگی را حرف به حرف با صبوری به ما آموختند گرامی باد🍃🌼🌷🌹
🆔@farhanghian_online
معلمی شخصیت است نه عنوان شغلی،هنر تعالی و ذوق شکفتن است،بال پریدن است و هویت پرداز و آینده ساز هر تمدن و فرهنگ،همکار بزرگوارم به مصاحبتتان مفتخرم و مقام شامخ معلمیتان را می ستایم
🔹ارادتمند رحیم خانی