eitaa logo
کانون بسیج مداحان شهرستان فلاورجان
90 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
3.8هزار ویدیو
266 فایل
این کانال جهت اطلاع رسانی خدمات و اشعار مداحی و... ایجاد شده و کلیه برنامه ها و اطلاعیه ها درکانال قرارداده میشود. #لطفا کانال ما را به دوستان خود معرفی کنید با تشکر. فرهنگی بسیج مداحان شهرستان فلاورجان
مشاهده در ایتا
دانلود
🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳 🏴 ⭕️ (س) پرچمدار بصیر عاشورا 🔶خداوند پیامبرانش را برای هدایت انسانها مبعوث کرد و آنها پیام خداوند را ابلاغ کردند. در این میان در کسانی بودند که و اشاعه آن را به عهده گرفتند. آنها با حمایت از دین خدا جانانه تلاش کردند تا روی زمین نماند. همچنین بودند کسانی که نگذاشتند نام خداوند و پیامبران و ائمه اطهار را از ذهن انسانها پاک کنند و راه آنها را منحرف سازند. 💠مبلغ نهضت 🔷 (س) پس از شهادت (ع) را به دوش گرفت و به و مشغول شد. ایشان با و استدلال‌های محکم با مردم سخن می‌گفت. آنان را از راهی که (ع) در آن قدم گذاشت، مطلع می‌کرد و سعی داشت با (ع) آزادی‌خواهی را به انسان‌ها تعلیم دهد. (س) در مقاطع زمانی و مکانی مختلف با و حماسی خود آن‌چنان در راستای گام نهاد که همگان را به حیرت واداشت. سخنان این در مواجهه با عبیدالله‌بن‌زیاد و یزید‌بن‌معاویه و در دفاع از حرم رسول خدا (ص) بی‌نظیر است. این توانست با ابزارها و شیوه‌های گوناگون و و شناخت بی‌کران خود به از حرکت برادر خود (ع) دفاع کند، تا آنجا که (ع) زبان به مدح عقیله بنی‌هاشم گشوده است و می‌فرماید: «ای عمه، تو به حمد الهی هستی که نزد کسی تعلیم ندیده‌ای و هستی که نزد کسی نیاموختی». [احتجاج طبرسی، ص ۱۶۶] 🔷 (س) در غم از دست دادن برادر خود و فرزندان و خویشان کرد تا به و بصیرت‌افزایی‌اش لطمه وارد نشود. ایشان با اتکا به آیات قرآن و بیانات جد و پدرش می‌فرمود: «تا آنجا صبر می‌کنم که خود صبر نیز از نوع صبر من عاجز بماند». [خصائص زینبیه، ص ۲۴۶] خداوند نیز پیشاپیش به ایشان و رهروان راهش بشارت بهشت داد و فرمود: «إن الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکة؛ آنان که گفتند پروردگار ما الله است و در این راه کردند فرشتگان بر آنان نازل می‌شوند». [فصلت، ۳۰] رحلت جانگذار (س) بنا بر اقوال قوی در روز پانزدهم رجب سال ۶۲ هجری، در سن ۵۶ سالگی و یک سال و نیم پس از شهادت امام حسین (ع) بود. ایشان به برادرش عرض کرد حسین جان، من بعد از تو نمی‌توانم زندگی کنم و همین اتفاق افتاد. در حالی که پیراهن خونین و چاک‌چاک برادر را در آغوش گرفته بود، از این دنیا هجرت کرد. ایشان از همسرش خواست لحظه مرگ اجازه دهد در زیر نور آفتاب جان دهد. 🔷در اینکه چرا ایشان به سفر کردند اقوال زیادی وجود دارد و دلیلی قطعی در کتب تاریخی دیده نمی‌شود؛ اما بیشترین احتمال برای رفتن ایشان به شام این بود که در مدینه با که داشت، در هر محفل و مجلسی علیه دستگاه خلافت سخنرانی و می‌فرمود. موالیان حکومتی که از شورش مردم هراس داشتند با کسب تکلیف از یزید، ایشان را از مدینه بیرون کردند و این احتمال وجود دارد که حضرت به تبعید شده باشند. بنا بر نظر برخی دیگر نیز ایشان به رسیدند. سراسر در و گذشت. او همواره در و سخت‌ترین حالات جز آنچه پسند خدا بود، نگفت و جز آنچه بود، نکرد. از (ع) نقل است: «عمه‌ام (س) با این همه مصیبت‌های از کربلا تا شام هیچ‌گاه نمازهای مستحبی را ترک نکرد، ولی در یکی از منازل دیدم که آن را نشسته می‌خواند. نگران شدم و سبب این کار را پرسیدم، گفت: سه شب است که سهم غذای خود را به اطفال خردسال می‌دهم و امشب از شدت گرسنگی، قدرت بر پای ایستادن ندارم». منبع: راسخون
هدایت شده از مجموعه گل گندم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 فیلمی که از مجلس و سخنان روشنگرانه حضرت امام علیه السلام و حضرت کبری سلام الله علیها در لبنان ساخته شده و عربستان مانع از انتشار آن شد. https://eitaa.com/golganndom
. ای آرزوی عشق، تمنا کنم تو را در شاه بیت عاطفه انشا کنم تورا پرسند اگر تجلی حسن تو را ز من با آفتاب و آینه معنا کنم تورا تو راز سر به مهری و در سجده از خدا خواهم به آه و ندبه که افشا کنم تو را وقتی اسیر غربت دنیایی خودم در کنج دل بگردم و پیدا کنم تو را شرمنده ام که در اثر روسیاهیم خیمه نشین خلوت صحرا کنم تورا (این دیده نیست قابل دیدار روی تو چشمی دگر بده که تماشا کنم تورا) تا مست فیضتان شوم و مستفیض لطف دعوت به جشن (بزم) زینب کبری کنم تو را روشن ز نور عصمت او عالمین شد تفسیر شادی و غم زینب حسین شد حیدر که بوده زینت هستی عبادتش زینب ز عرش آمده گردیده زینتش زینب، چه زینبی؟ که شده در طفولیت آغوش پنج حجت حق مهد عصمتش زینب، چه زینبی؟ ز همان خردسالگی خواندند صابرین، جبل استقامتش جبریل خاکبوس اتاق جلالتش روح القدس ملازم روح قداستش جایی برای عالم دیگر نمانده است آنجا که هست زینب و علم و فقاهتش هرجا سخن به یاد حسین است لاجرم آید کلام زینب و عشق و محبتش چشمی به سمت سایه ی او هم نرفته است سوگند میخورم به حیا و نجابتش زیبا سروده شاعر دلداده ای که گفت: (زینب عفیفه ای است که در راه عفتش) (عباس می دهد نخ معجر نمی دهد) یک لحظه چادر شرف از سر نمی دهد جز مصطفی که نام علی بی وضو نگفت تفسیر نام او احدی مو به مو نگفت تفصیل شان زینب کبری نگفتنی است چون عارفی که قصه رازِمگو نگفت از چهار سالگی غم زینب شروع شد دنیا به جز حدیث جدایی به او نگفت می خواست از حکایت محسن کند سوال آمد میان حنجره بغض گلو نگفت مادر! دلیل روی کبودت چه بوده است؟ هر قدر کرد دخترکش پرس و جو، نگفت مادر دلش گرفت و زبان باز کرد و گفت: (می زد مرا مغیره و یک تن به او نگفت) (زن را کسی مقابل شوهر نمی زند) (مادر کسی مقابل دختر نمی زند) وقتی سخن ز گرمی فردای محشر است زینب به فرق فاطمیون سایه گستر است او ابر رحمت است به دریای کربلا ماییم قطره ای که به دریا شناور است در ماجرای زندگی زینب و حسین یک روح عاشقانه ولی در دو پیکر است رحمت به روح شاعر دلخسته ای که گفت: ابیات ناب را که چنان درّ و گوهر است (احکام ارث در همه جا چون بیان شود سهمی ز خواهر است و دو سهم از برادر است این امتیاز در خور زینب بود که او میراث عشق را به برادر برابر است) جان ها فدای زینب و قلب صبور او از صبر و از غریبی او دیده ها تر است چه دید روز دهم بین قتلگاه کز گفتن و شنیدن آن قلب، مضطر است آن حنجری که بوسه بر آن داد مصطفی حالا نشان بوسه شمشیر و خنجر است آن سینه ای که مخزن اسرار عشق بود دردا که زیر چکمه شمر ستمگر است ( "والشمرُ جالسُُ" نفس مادرش گرفت) (سر را برید و روبروی خواهرش گرفت) ✍ .