eitaa logo
دختران🌸شهر هرند ورود پسرا ممنوع
384 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
997 ویدیو
118 فایل
برای انتقادات و پیشنهادات و ارسال خاطرات تلخ و شیرین زندگیتون که طنزه یا تجربه است و پند اموز و نام کتاب مورد علاقه اتون لطفا جهت تبلیغات پیام نفرستید @sadatmosavi59186
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ از اغتشاش تا تحول! امشب جوان دانشجویی را دیدم که اشکش سرازیر بود .. انگار سوالی داشت. به من نزدیک شد. پرسید امشب مرا هم به مصلی راه می دهند؟ گفتم چطور مگه؟ بله همه میتوانند شهدا را زیارت کنند. داستانش را برایم تعریف کرد. گفت: «آن شب من هم در راهپیمایی اغتشاشگران و معترضین شرکت کردم. به قصد شلوغی و اغتشاش آمده بودم. شعار میدادم. امروز با چندنفر از دوستانم راهی شهر شدیم. نه! برای تشییع نیامده بودیم. آمده بودیم در شهر گشتی بزنیم و به خوابگاه برگردیم. وقتی نزدیک مصلی شدیم جنازه شهید روی دستان مردم بود. چند قدم همراه شدیم. مردم شعار میدادند و مداح میخواند. ناخودآگاه اشک از چشمانم سرازیر شد. 😭 از دوستانم جدا شدم. میخواستم داخل مصلی شوم اما خجالت کشیدم. شما را قبلا در دانشگاه دیده بودم. گفتم از شما بپرسم اجازه هست وارد شوم؟» وقتی داستانش را شنیدم خیلی غبطه خوردم. به حال و هوایش غبطه خوردم. آن شب، شب شهادت بود و او در بین اغتشاشگران؛ امشب هم شب شهادت بود اما پشیمان بود و متحول! آری! شهدا انسانها را متحول می کنند! دیگر در آن جمعیت، او را ندیدم. به تابوت شهید نزدیک می شدم و با خود می گفتم: آیا به تحول من نیز امیدی هست؟!😭 ✍حسین‌دارابی