✨#دلنوشته
امروزمان را وقف شما کردیم ای شهیدان خدایی...
صبح بعد از بیدار شدن ، صبحانه خورده و نخورده آماده ی بیرون رفتن شدم و از آن خداحافظی هایی که رفتنم با خودم هست و برگشتنم با خدا را نثار مادرم کردم.
راهی امامزاده شدیم خادم آنجا گفت که باران چند شب پیش به سیم های برق نفوذ کرده و ....خودتان دیگر عمق فاجعه را حدس بزنید.
در هر مراسمی که داریم بخاطر نداشتن سیستم خیلی اذیت میشویم . امروز که یادواره شهدای غزه داشتیم مجبور شدیم داخل امامزاده مراسممان را بگیریم .
که به محض ورود خبر ناگوار را شنیدیم (ناگفته نماند که چندتا از برنامه های مهم محله یمان بخاطر نداشتن سیستم قوی کنسل شده بود)
با دلی آکنده از درد راهی گلزارشهدا شدیم جایی که از ته دلم دوست داشتم مراسممان کنار قبور شهدا باشد .
دکور را میچیدیم که صدای اذان به گوش رسید با یکی از بچها راهی امامزاده شدیم و نمازمان را خواندیم که خیلی به دلمان چسبید، با دو رفتیم برای ادامه ی فضاسازی .سیستم که راه اندازی شد؛ آهنگ مرحبا لشکر حزب الله .... مرحبا جیش رسول الله... در فضا طنین انداز شد
اهالی محل یکی یکی به مراسم آمدند و روی موکت نشستند.
هوا سرد شده بود ابرها در آسمان خودنمایی میکردند کم کم مراسم به پایان نزدیک شده بود و دل ما غرق در تلاطم...
خدایا به حق امام حسین(ع) به مردم مظلوم غزه کمک کن.
✨
✍ #طلبه_فاطمه_شفقی
✨ #مدرسه_علمیه_فاطمه_بنت_اسد
✨ #شهدا_غزه_بسطام
✨
@farhangikowsar
✨#دلنوشته
✨استان #سمنان بسطام
خدای را سپاس که مرا در کشوری قرار داد که نماد تشیع و #انقلاب است ؛نماد شجاعت و رشادت ؛ نماد پیروزی و تسلیم نشدن و همچنین نماد شهادت 💔
این نمادها از کجا اومدن؟بله ،از وجود امام خمینی (ره)،وجود آقا،وجود شهدا و وجود #سردار_سلیمانی 🌷
کتابهای زیادی در مورد ایشون نوشته شده ولی کمتر چیزی که به چشم میخوره ولایتمداری ایشونه که چه در زمان امام وچه در حال حاضر سرباز وفادار و پیرو_ولایت بودن و این الگو را با تاسی از بزرگانی همچون حضرت زهرا (سلام الله علیها ) و همچنین حضرت زینب(سلام الله علیها )و....بدست آوردن و سر لوحه ی تمام زندگی قرار دادن .
اما چه شد؟.....
رور 13 دی ماه 1399،شب جمعه قبل از ساعت 1:20،سردار ما چه در دل میگذراند؟ چه راز و نیازی با محبوب خود کرده بود؟و در انتظار چه بود؟ و چقدر سریع ساعت 1:20شد 😔 🏴
چه بر سر ما آمد؟ چه بر حکیم فرزانه گذشت؟ امام زمان(ارواحنافداه ) چه سربازی را از دست دادن؟صدای ضجه ی کوهها شنیده میشد، صدای گریه ی ابرها، صدای ناله ی زمین...زمینی که اهلش عزادار شده بود وآسمانی که اهلش شاد و مشتاق به آغوش کشیدنش....
صفهای گسترده و یکپارچه ی مردم در تشییع جنازه اش نشان از زنده شدن دوباره ی سردار میداد،آنجا که خداوند متعال میگوید:
آنهایی که در راه خدا میمرند را مرده مپندارید،آنها زنده اند و از نزد پروردگارشان روزی داده میشوند...
شادی روح سردار عزیزمون و تمام شهدای اسلام فاتحه و صلوات
#طلبه_فاطمه_شفقی
#مدرسه_علمیه_فاطمه_بنت_اسد
@farhangikowsar
#دلنوشته
#استان_سمنان
تو می آیی و چشمان جهان را به آبشاران زلال معنویت پیوند می زنی.
تو می آیی و فریادهای فرو خفته ستمدیدگان جهان را معنا می بخشی.
تو می آیی و گوش جهان را که از فریادهای گوشخراش شیاطین کفر و الحاد کر شده است، با زمزمه روح بخش محبتت نوازش می کنی.
تو می آیی و من خوب می دانم که روزی از همین دریچه که سال هاست بسته مانده است، جوانه ای خواهد رویید؛ جوانه ای سبز که از خیال همیشه منتظر من به سمت آسمان های آبی حضور تو سر بر خواهد آورد.
تو می آیی و زمین در زیر پای تو از شادی می شکفد.
تو می آیی و رودهای احساس، از دستان پر مهر نسیم، بر منتظران واقعی ات جاری می شوند.
ای تجلی مهر خداوند در زمین! شوره زار خشک دل های خسته مان در انتظار نوازش نرم نگاه پر مهر توست!
سوار سبزپوش آرزوهای ما! روایت گر فتح و پیروزی مسلمانان! وارث بدر و حنین! ذوالفقار حیدر در دستان توست و نرمی کلام مصطفی از زبان تو جاری می شود.
یا حُجّةُ اللّه علی خلقه!
هلا نگاه تو باران ترین باران ها
ببار بر در دل تبدار این بیابان ها
بگو که پنجره بر دوش، تا کجا آخر
سکوت و صبر تو و پرسش خیابان ها
چه قدر این دل بر باد رفته ام خوانده است
تو را زحنجره زخمی نیستان ها
#دلنوشته
#طلبه_فاطمه_شفقی
#مدرسه_علمیه_فاطمه_بنت_اسد_بسطام
💐@farhangikowsar
🌟 #از_غزه_بگو
چند روزی است دلم میل نوشتن دارد ...
نوشتن هایی که جزء حرفهای مگو حساب میشود.
وقتی وارد فضای مجازی میشویم حالمان خراب میشود چرا که پر شده است از پست های فاجعه آمیز و غمناک .
امشب که اخبار 20:30 اتفاقات بیمارستان الشفا غزه و تعرض به زنان را بازگو میکرد نفسم در سینه حبس شده بود دلم میخواست زمین از هم شکافته میشد و من در حضور پدرم چنین کلماتی را نمیشنیدم. 😔
خدایا وقتی شنیدن چنین چیزهایی آنقدر روح و روان ما را آزار میدهد ؛ بمیرم برای آن زنانی که نمی دانم آن لحظات چه بر سرشان آمد...
یا صاحب الزمان(عج) میدانم که در طول تاریخ جنایتهایی سهمگین تر از این نیز هم اتفاق افتاده و نیامدی اما این بار تو را به مادرت زهرا (س)قسم قدم روی دیدگان این مردمان زجر کشیده بگذار و بیااااااا.
خدایا آیا زمان آن فرا نرسیده است...؟!
حال مردم کشور ما هم که خدا را شکر جنگی در آن به راه نیست اصلا خوب نیست.
مردم زیر چکمه های جنگ نرم و نادانی خویش دست و پنجه نرم میکنند و هلاک شدیم.
دلم آبستن درد است اما دست و بالم بسته است و ناراحتی ام دو چندان چرا که تمام این رنجها را میبینیم و کاری از دستمان بر نمی آید.
به قول یکی از شهدای عزیز : من دلم را دار خواهم زد....
#غزه
#طلبه_فاطمه_شفقی
#مدرسه_علمیه_فاطمه_بنت_اسد
#سمنان_بسطام
💐@farhangikowsar