💠 سیلی هر روزه به چهره معلم و دانش آموز! ✍ محمدرضا نیک نژاد روزنامه اعتماد، ۱۱ آبان ۹۸ 🔹در پی تنبیه بدنی یک دانش آموز یزدی وزیر آموزش و پرورش در توییتی ضمن عذرخواهی از خانواده دانش آموز نوشت: "همراه با همه معلمان عزیز که رسولان عشق و خویشتنداری هستند از اتفاقاتی همچون حادثه تلخ تنبیه بدنی احساس شرمساری دارم. دستور برکناری فرد خاطی و معرفی به هیات تخلفات را دادم. این گونه وقایع تحمل نخواهد شد." این توییت مورد توجه برخی کنشگران سیاسی و مدنی قرار گرفت و یکی از شاخص ترین اصلاح طلبان با باز نشر این توییت نوشت" دست‌مریزاد به وزیر آموزش و پرورش برای این توییت و موضع مسئولانه". پیش از ورود به موضوع اصلی یادداشت یادآوری نکته ای ضروری است. تنبیه بدنی در کشور و به دنبال آن در ساختار آموزشی ریشه ای چند هزار ساله دارد . بنابراین خشکاندن ریشه های آن نیاز به تلاش هایی ساختاری و گسترده دارد. تا هنگامی که جامعه، از شهروندان و رسانه ها و کنشگران مدنی گرفته تا بخش های گوناگون حاکمیت، تلاشی هماهنگ و همه جانبه را آغاز نکنند از میان برداشتن تنبیه بدنی در مدرسه و البته جامعه امکان پذیر نیست و یا بسیار بسیار دیریاب است. ضمن محکوم کردن هر گونه تنبیه بدنی در آموزش و پرورش از جمله تنبیه دانش آموز یزدی، اکنون به موضوع اصلی می پردازیم. ۱ - خشونت در آموزش و پرورش تنها از سوی معلم و معاون و مدیر نسبت به دانش آموز نیست. بخشی از این خشونت به دلیل ناکارآمدی آموزش، عدم تناسب درونمایه های آموزشی با زندگی روزمره دانش آموزان، شمار بالای کلاس ها و فشار آن بر دانش آموزان و معلمان، تراکم بالای کلاس ها و ... سرراست بر دانش آموز و معلم اعمال می شود. نگارنده خود دست کم دو بار در مدرسه شاهد سکته معلم در کلاس و درگذشت یکی از آنان بوده است. سکته ای که پیامد فشارهای روحی و جسمی است. بی گمان می توان انتظار داشت که وزیر به خاطر نبود امکانات و شرایط درخور و ناتوانی در تهیه معمولی ترین نیازهای آموزشی، افزون بر عذرخواهی از دانش آموزان و خانواده های شان باید از معلمان نیز عذرخواهی کند. سالانه در جاده های کشور صدها معلم در مسیرهای رفتن به محل کار یا بازگشت دچار حادثه شده و ده ها تن از آنان کشته و زخمی می شوند. آیا وزیر حاضر به همدردی و دلجویی از خانواده های آنان شده یا می شود؟ از پیگیری های پزشکی و دارویی و پیامدهای پس از آن می گذریم! آیا وزیر حاضر است به خاطر ناکارآمدی ساختار آموزشی که سالانه بر آینده میلیون ها دانش آموزِ این کشور سیلی می زند، عذرخواهی کند؟ دانش آموزانی که در دوره آموزشِ خویش آن چنان که باید نه شادند و نه شادی را می آموزند، نه زنده اند و نه زندگی را می آموزند، نه آزادند و نه آزادگی را می آموزند، نه شهروندند و نه شهروندی را می آموزند و ... ۲ - اما گله ای از کنشگران مدنی- سیاسی! همچنان که تاکید شد بسیار هم عالی که از توییت وزیر خرسند شده و آن را بازنشر دادید. اما بد نیست همین حساسیت و حتی کمتر از این را نسبت به کل ساختار آموزشی هم داشته باشید. آیا خبر دارید که آموزش و پرورش کم و بیش نیمی از بودجه اش، کسری بودجه است!؟ آیا می دانید روزانه ۱۳ و نیم میلیون دانش آموز به خاطر ناکارآمدی این ساختار سیلی ها و لگدهای آموزشی و پرورشی می خورند!؟ آیا در جریان هستید که حقوق همه معلمان زیر خط فقر است و برای گذران زندگی حتما باید شغل دوم و حتی سوم داشته باشند؟ آیا خبر دارید که هر روز در رسانه ها خبر پرداخت معوقات معلمان منتشر می شود و تقریبا از هر ده وعده تنها یکی شان، آن هم نصفه و نیمه عملی می شود!؟ آیا کلیپی که دانش آموزان تنومند و جوان با معلم بازنشسته ی ۷۰-۶۰ ساله شان درگیر شده و او را بشدت مسخره می کنند، را دیده اید؟ بازنشسته ای که برای داشتنِ حداقل زندگی تن به حق التدریس با اعمال شاقه داده است! آیا خبر دارید که دست کم ۱۷-۱۶ هزار معلم خرید خدمات آموزشی با حقوقی زیر حداقل دریافتی وزارت کار در نابرخوردارترین مناطق کار می کنند و ماه ها و گاه بیش از یک سال دریافتی ندارند؟ آیا می دانید چرخ هیچ مدرسه ای بدون کمک های دلبخواهانه ی زورکی! خانواده نمی چرخد؟ آیا می دانید امسال هم مانند ۵ سال گذشته پس از هزاران بار وعده برای اجرای رتبه بندی و افزایش شندرغاز پرداختی آن، باز هم اجرای آن به سال دیگر موکول شد؟ و این وعده های بی بنیان سوهانِ همیشگی ست بر روح و روان معلم! آیا می دانید که معلمان به عنوان یکی از سه محور آموزش هر روز از شرایط مادی و غیر مادی این وزارتخانه سیلی می خورند؟ شاید بدک نباشد که کنشگران رسانه ای، مدنی و سیاسی، نه تنها برای معلم که برای میلیون ها دانش آموز بی گناه، در این موارد هم حساسیت داشته و از وزیر و دست اندرکاران توضیح بخواهند؟ #فساد #اختلاس #خیانت #قتل #غارت_صندوق_ذخیره_فرهنگیان #تخلف #بی_قانون #مدیریت_پولی #حقوق_معلما