🌷 #کجایند آن #چادرنشینان #خاکی ... و #آسمانی 🕊🕊
( ۱_شهید رمضان گوران)
(2_شهید صمصام طور)
(3_شهید نوروزعلی بابایی)
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
بعضی لباس دامادی هم گرفته بودند
ولی لباس غواصی پوشیدند و
به معشوق رسیدند ...
#شهید_حمیدرضا_گودرزی
#شهید_عباسعلی_فرمنی
#غواصان_کربلای_چهار
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
شهید غواص حمیدرضا گودرزی (سمت چپ)
در وصیت نامهاش نوشت :
📩 مادرم پدرم میدانم حالا هم برای دیدن من درونِ لباس دامادی دیر نشده است آیا مرا نمیبینید که در لباس سفید در کنار عروسم "شهادت" و در جوارِ فرزندم آزادی سر افراز ایستادهام.
مادرم هنوز هم برای جبران زحمات شما دیر نشده است انشاءالله در آخرت اگر من شهید واقعی بودم از شما شفاعت میکنم و آنقدر در کنار دربِ بهشت خواهم ایستاد تا شما بیائید.
"روحششادباصلوات"
@farhangisamedun
🌹صبح که میشود
دنبال اتفاقات خوب بگرد
دنبال آدمهای خوبی که
حال خوبت را با لبخندهایشان
به روزگارت سنجاق کنی ...
.
🔰 #خوزستان_#فاو_#والفجر هشت
#رزمندگان #گلوگاهی لشکر ویژه ۲۵ #کربلا
#صبحتون_شهدایی
#قهرمانان_وطن
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
🌹@farhangisamedun
⭕️یک روز به من گفت: «اگر #شهید شدم، این دو #دست #لباسم را #تحویل #سپاه بده تا حقی از #بیت_المال، به گردن من نماند.»...
.
یک دست لباس بادگیر و یک دست لباس سبز سپاه درخانه داشت. من خیلی این دو دست لباسش را دوست داشتم. هر وقت با این لباس او را می دیدم، افتخار می کردم. یک روز به من گفت:«اگر شهید شدم، این دو دست لباسم را تحویل سپاه بده تا حقی از بیت المال، به گردن من نماند.»
.
▪️من قانع نمی شدم و می گفتم:
«این لباس ها تنها یادگارهای توست و من می خواهم آن ها را پیش خودم نگه دارم.»
. هر چقدر اصرار کرد نتوانست مرا راضی کند. به ناچار وقتی دید قانع نمی شوم، گفت:
«بادگیرم را تحویل سپاه بده اما لباس سبز را فقط با اجازه ی فرماندهی سپاه جویبار می توانی پیش خودت نگه داری.»
.
🦋قبل از شهادتش به اسارت درآمد. روزهای آخر اسارتش در آخرین نامه ای که از اردوگاه برایمان نوشت هم، بار دیگر به همین موضوع اشاره کرد و بر آن تأکید کرد. دو روز بعد از این نامه به شهادت رسید و جنازه اش به ما تحویل داده شد. حالا بعد از سال ها من ماندم و یک لباس...
.
🎙راوی :همسر سردار شهید نادعلی رضایی
#بیت_المال
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
🌹@farhangisamedun
⭕️ #شهیدی_که_مسخره_ش_میکردند
#شهید_کر_و_لال_عبدالمطلب_اکبری
.
▪️یکی تعریف میکرد وقتی دشمن خمپاره میزنه، قبل از این که صدای سوتش برسه، عبدالمطلب کر و لال اشاره میکنه بقیه دراز بکشند!- عجب!- دست کم نگیریدش.
.
▪️اسمش عبدالمطلب اکبری بود.
کرولال بود.زمان جنگ توی محل بنایی میکرد و چون کر و لال بود، خیلیا جدی اش نمی گرفتند. یه روز رفتند سر قبر پسر عموی شهیدش ”غلامرضا اکبری“. عبدالمطلب کنار قبر پسر عموش با انگشت یه چارچوب قبر کشید و توش نوشت ”شهید عبدالمطلب اکبری“! دوستاش خندیدند و مسخره بازی درآوردند! هیچی نگفت فقط یه نگاهی به سنگ قبر کرد و با دست، نوشته اش رو پاک کرد و سرش رو انداخت پایین و آروم از کنارمون رفت… فردای اون روز عازم جبهه شد و دیگه ندیدینش. ۱۰ روز بعد شهید شد و پیکرش رو آوردن. جالب اینجا بود که دقیقا جایی دفن شد که با دست قبر خودش رو کشیده بود!
.
📩 تو وصیت نامه ش نوشته بود :
یک عمر هرچی گفتم به من میخندیدند... یک عمر هرچی میخواستم به مردم محبت کنم، فکر کردند من آدم نیستم و مسخرهام کردند... یک عمر هرچی جدی گفتم شوخی گرفتند، یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم. خیلی تنها بودم.
اما مردم! حالا که ما رفتیم بدونید، هر روز با آقام امام زمان عج حرف میزدم.آقا خودش بهم گفت: تو شهید میشی. جای قبرم رو هم بهم نشون داد."
.
🌷شادی روح #شهدا #صلوات ...
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
🌹@farhangisamedun