eitaa logo
جبهه فرهنگی سرلشکر بقایی
291 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
4.7هزار ویدیو
49 فایل
📜این کانال جهت باز نشر خاطرات و وصیت نامه شهدای شهرستان بهبهان تشکیل شده حمایت شما باعث دلگرمی ما است🌹 جهت تبادل و ارتباط با خادم کانال @Zsh313 #سردار_سرلشکر_شهید_مجید_بقایی #رفیق_شهیدم
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃شهید سجاد زبرجدی در ۱۹بهمن سال ۱۳۷۰در تهران محله خانی‌آباد به دنیا آمد🌸🍃 🍃🌸 همه داشته مادری بود که بعد از فوت همسرش با وجود مشکل شنوایی و عدم قدرت تکلم، فرزندانش را با حب اهل بیت پرورش داد🌸🍃 🌸🍃شهید سجاد زبرجدی در یک خانواده شهیدپرور رشد پیدا کرد. دایی‌هایش داوود و مرتضی کمانی هر دو از شهدای دفاع مقدس هستند.🌸🍃 🍃🌸خصوصیات بارز شهید می‌توانم به محجوب بودن، داشتن ایمان قوی، حب رهبری، پاکدامنی، شجاعت، صداقت، مهربانی، احترام به بزرگ‌تر‌ها، ساعی، ورزشکار و بسیار مسئولیت‌پذیر اشاره کرد🍃 🌸🍃شهید اهل صله رحم بود و تمامی خصوصیات خوب یک انسان واقعی را دارا بود. 🌸🍃 🌸🍃زمان زیادی را برای مسجد، پایگاه و هیئت می‌گذاشت در قسمت‌های مختلف پایگاه خدمت می کرد🌸🍃 🍃🌸 شهید سجاد زبرجدی در بخش‌های اردویی و فرهنگی فعال بود. یکی از فعالان و برگزارکنندگان اردوی راهیان نور بود. 🌸🍃 شهید برای آموزش راپل به بچه‌های پایگاه زحمات زیادی کشید. .مسئول عملیات پایگاه بود. جزو سینه‌زنان و گریه‌کنان باصفای اباعبدالله بود. 🍃 🍃🌸 شهید سجاد ارادت خاصی به حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) داشت به نحوی که همیشه وقتی پیامی هم می‌گذاشت آخرش عدد ۵۹ را می‌نوشت که به می‌شود «» حتی اگر این پیام کوتاه بود. 🌸🍃 🍃🌸اعزام دوم شهید زبرجدی در تاریخ ۲۰/۶/۱۳۹۵ بود و نهایتاً بعد از گذشت ۱۸ روز، چهارشنبه ۷/۷/۹۵ به درجه رفیع 🕊 نائل آمد. 🌸🍃یکی از دوستان شهید طبق قرار قبلی که با هم داشتند سه شب بر سر مزارش ماند🍃🌸 🌹شهدا را با صلوات یاد کنیم 🌹
شهید سجاد زبرجدی در بخش‌های اردویی و فرهنگی فعال بود. یکی از فعالان و برگزارکنندگان اردوی راهیان نور بود. 💠 شهید برای آموزش راپل به بچه‌های پایگاه زحمات زیادی کشید. .مسئول عملیات پایگاه کمیل بود. جزو سینه‌زنان و گریه‌کنان باصفای اباعبدالله بود. 💠 شهید سجاد ارادت خاصی به حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) داشت به نحوی که همیشه وقتی پیامی هم می‌گذاشت آخرش عدد ۵۹ را می‌نوشت که به می‌شود «» حتی اگر این پیام کوتاه بود. 💠اعزام دوم شهید زبرجدی در تاریخ ۲۰/۶/۱۳۹۵ بود و نهایتاً بعد از گذشت ۱۸ روز، چهارشنبه ۷/۷/۹۵ به درجه رفیع نائل آمد. یکی از دوستان شهید طبق قرار قبلی که با هم داشتند سه شب بر سر مزارش ماند 🌹شهدا را با صلوات یاد کنیم 🌹 ╭┅────────────┅╮ ‎‎‌‌‎‎🖤🥀🖤🥀🖤 ‎‎‌‌‎ ‎‎‌‌‎‎‎🌸کانال سرداران بی نشان بهبهان عضوشوید👇 ┄┅┅❅❁❅┅ https://eitaa.com/joinchat/2782331172C961681c03d ╰┅────────────┅
🌸🍃 🌹بسم رب الشهدا و الصدیقین🌹 🌹کتاب《 تنها ؛ زیرباران》🌹 کتاب «تنها؛ زیر باران»؛ روایتی از زندگی سردار شهید مهدی زین‌الدین، فرمانده لشکر 17 امام علی بن ابی طالب(ع). نویسنده کتاب : قربانی - اول:به روایت خانم زینب اسلام دوست؛ مادربزرگوارشهید 🌹نثار روح مطهر سردارشهیدمهدی زین الدین صلوات🌹 از امروز داخل کانال شهدایی شهیدان زین الدین بار گیری شده ✌ عضو شوید و دوستانتون رو دعوت کنید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/319357276Ceb68ec28c2 ┄┅┅❅❁❅┅┅┄ کانال رسمی سردار شهید مهدی زین‌الدین👆 👆 🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹
شهدا را که نمی کنند! گاهی باید آدم های زنده() را هم تفحص کرد و پیدا کرد!! خود شان را... شان را... عقل شان را... . گاهی در این پر پیچ و خم! مردانگی ، غیرت ، ، عزت ، شرف ، ... را گم می کنیم... . نمی گوییم نداریم! داریم! اما می کنیم... . باید گشت و پیدا کرد... نگردیم، وِل معطل هستیم! باید بگردیم و در این زار دنیا! که هر آن ممکنِ باد بیاد و قسمت دیگه وجودمان را زیر های گم کند... . خودمان را پیدا کنیم... ببینیم کجای قصه ایم... کجای سپاه عج هستیم... کجا به درد خوردیم... کجا آقا عمل کردیم... . کجا مثل دستواره؛ اینقدر کار کردیم تا از خوابمان نبرد بلکه بیهوش بشیم! . کجا مثل ابراهیم هادی برای فرار از گناه چهره مان را ژولیده کردیم... . . حرف آخر! به قول بچه های ؛ نقطه صفر صفر و دست مادرمان زهرا سلام الله علیها ست... . همون که وقتی برونسی؛ راه را در گم کرد! وقتی به مادرش حضرت زهرا کرد! . حضرت گفت چهار تا به راست پنج تا به چپ!! رفتند و را پیدا کردند... . پس و نقطه صفر صفر! دست مادرمان حضرت زهرا سلام الله علیها ست... کانال 👇 🕊 @farmandemajid ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾   @farmandemajid ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
به روي نديده ات قسم چشمان عاشقم در پي واژه اي مي گردند تا را صدا كنند ... اما چه كند واژه ها و چه بي معناست هر واژه اي در برابر معناي وجودت ... از « م » مي چينم ... از « ه » را ... از « د » را ... و از گمگشته « ي » را ... و گاهي كه به اندازه ي تمام غروب ها مي گيرد ... و من از تراكم سياه ابرها مي ترسم ... و هيچ كس از تو نيست صدا مي زنم ... كجاست آن گمگشته مهرباني كه چراغ هدايت به دست در زمين دادگري كند ؟ كجاست ... ؟ مرا در ياب ... در هستم و خواهم بود ... بيا ... بيا ... دل شكسته ام را به تو مي سپارم ... دلدارم تو باش ‍‎ فرج امام زمان صلوات ✧✾═══✾🌸✾═══✾✧ @farmandemajid