✡ نقش یهود در تحریف غدیر خم (قسمت1)
1⃣ حادثه #غدیر_خم و #حدیث_غدیر، به اعتراف بزرگان علمای اهلسنت، حدیثی است متواتر كه هیچ شكی در صدور آن نیست.
2⃣ و به لحاظ دلالت برای شخص منصفی كه بخواهد به قصد تحقیق آن را بررسی نماید، بقدری از قرائن حالیه و مقالیه برخوردار میباشد كه دلالت این حدیث را بر ولایت و امامت حضرت علی (ع) بعد از پیامبر اكرم (ص) كاملاً روشن و آشكار مینماید.
3⃣ اما در اینجا مهمترین مسئلهای كه در ارتباط با حدیث غدیر به نظر میرسد، كه حتی از پرداختن به سند و دلالت آن نیز با اهمیتتر است، این است كه پس چرا آنگونه كه تاریخ نشان میدهد به این حدیث عمل نشد و تاریخ اسلام بر خلاف جهت حدیث غدیر رقم خورد؟
4⃣ از عوامل بسیار مهم در عملكرد یك قوم، #مراجع_فكری آن قوم میباشند كه مستقیماً نقش خود را در گزینشها و تعیین رفتار یك قوم، ایفا مینمایند.
5⃣ در این میان نقش مرجعیت فكری و دینی #یهود كه چند قرن پیش از ظهور اسلام در #جزیرةالعرب حضور داشتند بسیار حائز اهمیت است. حضوری كه تأثیر آن بر اعراب از مرجعیت نوپای اسلام بسیار ریشهدارتر بود.
💠 برتری فرهنگی و علمی یهود نسبت به اعراب جاهلی
1⃣ بیتردید #یهودیان نسبت به اعراب در سطح فكری و فرهنگی بالاتری قرار داشتند و در مقایسه با اعراب كه از تمامی مظاهر فرهنگ حتی خواندن و نوشتن بیبهره بودند، بسیار پیش بودند، و با داشتن كتاب و عالمان دینی از چنان هیبتی برخوردار بودند كه خود بخود عرب جاهلی در برابر آنان احساس حقارت مینمود و به برتری آنان اعتراف داشت.
2⃣ #یهود در عربستان، #كنیسه و مدرسه و تمام #آداب_تلمودی را داشت. بدینجهت خودشان را از اعراب امّی خیلی برتر میدانستند، خود اعراب نیز آنها را به همین سِمَت ملاحظه میكردند و به #كاهنان و علمای آنها گوش میدادند.
3⃣ علامه طباطبایی در تأیید این مطلب مینویسد: یهود در دنیای قبل از اسلام خود را اشرف ملل میدانست و سیادت و تقدم بر سایر اقوام را حق مسلّم خود میپنداشت، و خود را #اهل_كتاب نامیده به داشتن ربانیین و احبار مباهات مینمود. به علم و حكمت خود میبالید و سایر مردم را بیسواد مینامید.
@farooq313
✡ نقش یهود در تحریف غدیر خم (قسمت دوم)
💠 یهود، مرجع اعراب جاهلی
1⃣ هیمنهی فكری #یهود، در طول چند قرن بر اعرابی كه از علوم و معارف تهی بودند، باعث شده بود كه آنان در مسائل معرفتی همچون شناخت انبیاء، تاریخ پیامبران و امم گذشته، به #اهل_كتاب رجوع نموده و تكیه و اعتمادشان بر آنان باشد.
2⃣ برای اثبات #مرجعیت_یهود در بین اعراب، كافی است بدانیم كم نبودند كسانی كه وقتی مواجه با دعوت به اسلام میشدند، به حبر یا راهبی مراجعه نموده، صدق چنین دعوتی را جویا میگشتند.
3⃣ و مهمتر از همه، اسلام اهل #یثرب است كه زمینهی ایمان آوردن آنان، همان اطمینان و اعتمادی است كه اوس و خزرج به سخنان #یهودیان به عنوان مراجع فكری خود داشتند.
4⃣ زمانی كه پیامبر اكرم (ص) با گروهی از قبیلهی خزرج ملاقات كرد و آنان را دعوت به اسلام نمود، آنان با توجه به آنچه از #یهودیان دربارهی ظهور قریبالوقوع پیامبری در این سرزمین شنیده بودند، به یكدیگر گفتند: بخدا قسم این همان پیامبری است كه #یهود به آمدنش ما را وعده میداد، بیایید در ایمان بر آنها سبقت بگیریم.
✡
💠 عملكرد یهود در برابر اسلام (1)
1⃣ #یهودیان منتظر ظهور پیامبری در سرزمین عربستان بودند، اما نه از نژاد عرب و نه از غیر بنیاسرائیل! یهود بر اساس عقاید تحریف شده، اعتقاد داشت هیچگاه نبوت از #بنیاسرائیل خارج نمیشود و همیشه این قوم بهعنوان #نژاد_برتر باقی خواهد ماند.
2⃣ و لذا هرچند به فرمودهی قرآن، پیامبر را همچون فرزندان خویش میشناختند، اما بهعلت خوی #برتریطلبی و #حسادت، در مقابل پیامبر (ص) ایستادند، و در راه نابودی اسلام از هیچ تلاشی فروگذار نكردند، تا جایی كه قرآن كریم از آنها به سختترین دشمنان نسبت به مؤمنین یاد كرد.
3⃣ علمای یهود از یكسو سراغ #مشركان عرب میرفتند، و آنان را به #جنگ با اسلام ترغیب مینمودند. و در چنین شرایطی مشركان از علمای یهود سؤال میكردند، شما كه اهل علم و كتاب اول هستید، به ما بگوئید آیا دین ما بهتر است یا دین محمد و #یهودیان در جواب میگفتند: دین شما برتر و به حق اولیتر است. و همین پاسخ باعث میشد مشركان با روحیه و انگیزهی بیشتری به جنگ اسلام بروند. قرآن كریم، با نقل این قضاوت بناحق یهود، آنان را لعن و نفرین نموده است.
4⃣ از سویی دیگر، یهودیان در میان اعراب مسلمان از نفوذ خود استفاده نموده تا با ایجاد شك در اعتقادات مسلمین موجبات شكست آنان را فراهم آورند. نمونهای از این توطئهها كه قرآن نیز به آن اشاره دارد این است كه در اول روز اظهار ایمان میكردند و آخر روز از ایمان خود برمیگشتند، تا مسلمانان كه هنوز آنان را اهل كتاب و علم میدانستند، بازگشت آنان را از ایمان، به یافتن مدركی در #تورات مبنی بر عدم حقانیت اسلام نسبت دهند و دچار شك و تردید شوند.
@farooq313
✡ دستگاه خلافت و داستانسرایان اسرائیلی (١)
1⃣ یکی از ریشههای اصلی نشر و گسترش #اسرائیلیات و #احادیث_جعلی در میان مردم، شیوع قصهخوانی و آزادی عمل داستانسرایان در پناه دستگاه #خلافت و دولت اموی بود. آزادی عمل قصهخوانان در شرایطی بود که نگارش و نقل احادیث و سنّت پیامبر (ص) از سوی خلفا، بهویژه با فرمان رسمی خلیفهٔ دوم، منع میشد!!
2⃣ در دورهٔ صحابه و تابعین و پس از آن، کسانی که در حوادث گذشته و تاریخ انبیا و خلقت و امثال آن سخن میگفتند، و سخنانشان نوعی شباهت ظاهری با داستانهای قرآن داشت، به «قَصّاص» مشهور شدند. منبع اصلی اینان را #تورات و نقلهای شفاهی رایج در میان #علمای_یهود تشکیل میداد.
3⃣ گفته شده قصهخوانی در زمان پیامبر (ص) و ابوبکر وجود نداشته و از زمان خلیفهٔ دوم و با اجازهٔ او آغاز شده است. قصهخوانان داستانهای #یهودیان را بهنام #تفسیر قرآن و بهقصد تخریب و تحریف مبانی اعتقادی، در لابهلای تعالیم اسلامی و تفاسیر قرآنی جای دادند. زمامداران نیز آنان را برای اهداف سیاسی خود به کار گرفتند.
4⃣ #عمر به #تمیم_داری اجازه داد تا پیش از خطبههای نماز جمعه به ایراد موعظه و قصه بپردازد و پس از وی، #عثمان اجازه داد تا او هفتهای دوبار به این کار ادامه دهد. عُبَید بن عُمَیر نیز در زمان عمر اجازهٔ قصهخوانی یافت. نخستین کسی که در مصر به داستانسرایی پرداخت، سلیمان بن عِتْر تُجِیبی بود. او از سوی #معاویه، عهدهدار امر قضاوت و قصهگویی شد، اما بعدها معاویه او را از قضاوت عزل، و تنها موظف به داستانسرایی نمود!
5⃣ #عبدالله_بن_سلام، #کعبالأحبار و #وهب_بن_منبه سهم فراوانی در نقل افسانهها داشته، و ردّ پای آنان را در روایات تفسیری مشاهده میکنیم. ابنکثیر دربارهٔ کعبالأحبار میگوید:
✍ کعبالأحبار در زمان خلافت عمر اسلام آورد. وی از کتابهای کهن برای عمر نقلِ سخن میکرد. عمر به سخنان وی گوش فرا میداد و مردم را نیز در شنیدن سخنان وی آزاد میگذارد و مردم نیز گفتههای او را نقل میکردند...
6⃣ چنانکه دیدیم، در میان حاکمان، عمر و معاویه بیش از دیگران به دانشمندان #اهل_کتاب تمایل داشته، آنان را در نقل داستانهای تاریخیِ تورات و افسانههای خرافی آزاد گذاردهاند؛ بلکه در زمان معاویه بیشترین #جعل_حدیث در فضیلتسازی برای حکّام و جلوگیری از نشر فضایل اهلبیت (ع) صورت گرفت.
🎯 برای روشن شدن این حقیقت تلخ، در ادامه به ٣ مطلب مهم اشاره میکنیم:
@farooq313