📌برای آقا جانم
✍️محمدحسین فاریاب
1️⃣امروز را عید دانستیم و تولدت را جشن گرفتیم، چراغانی کردیم و شیرینی دادیم. غافل از آنکه، عید وقتی است که تو بیایی.
2️⃣آقا جان. امروز عید است، ولی دلم گرفته. از این همه ندبه خواندن، اما ندیدن و نیامدنت. از این همه صدا زدن و جوابت را نشنیدن. روزگاری دلم خیلی آرزوی دیدنت را داشت، دیگر گویا این دل، دل نمی شود که برایت نمی گیرد و دلتنگت نمی شود. بگذار بیشتر دلتنگت شوم تا بگویم دل به دل راه دارد و آقا هم دلش هوای مرا کرده.
3️⃣آقا جان. بی تعارف بگویم، اصلاً خودم خجالت می کشم که بگویم: «عزیزٌ علیّ اَن اَری الخلق و لا تُری؛ بر من سخت است که همه را ببینم ولی تو را نبینم». چشمی که هر چیزی ببیند، لایق دیدار خاصترین پدیدۀ الهی نیست. زبانی که هر چیزی بگوید، لایق گفتگو با تو نیست. گوشی که هر چیزی بشنود، لایق شنیدن صدای تو نیست.
4️⃣سالی یک بار برای من تولد می گیرند، ولی تولدم را روزی دانسته ام که آمدم تا سرباز تو شوم؛ حیف که سربار تو شدم نه سرباز تو. شرمسارم که نان و نمک تو را خوردم، ولی کاری برای آمدنت نکردم و کسی را به سوی تو نیاوردم.
5️⃣آقا جان. می ترسم. از وقتی موهای سفید در صورتم پیدا شد، می ترسم. مرگ را به خود نزدیک می بینم در حالیکه نه دیدمت و نه آمدی. دنیا را که می نگرم، می بینم آنقدر کوچکم که عددی به حساب نمی آیم. بزرگترها و خیلی بزرگترها همه در آرزوی آمدنت سوختند، رفتند و نیامدی. حاج قاسم، سیدحسن نصرلله، سیدابراهیم رئیسی، حاج احمد کاظمی و ... .
🙏اگر آمدی و نبودم، بدان که منتظرت بودم. آرزویم بود برایت بمیرم. برایم دعا کن آقا.
#دلنوشته
#برای_آقا_جانم
🆔@faryab110
📌چگونه ما نسبت به ماه شعبان ناسپاس می شویم؟
✍️پاسخ
👈پیش از هرچیز لازم است بگویم که مخاطب این یادداشت قبل از همه، خودم هستم.
1️⃣هرچند رحمت خداوند مختص به یک زمان و مکان خاص نیست، ولی در برخی زمانها و مکانها رحمت الهی بیش از سایر زمانها و مکانهاست. برای نمونه، رحمت خدا در مسجد، کعبه و کربلا مانند دیگر مکانها نیست، به همین جهت توصیه به دعا در این مکانها بیش از سایر مکانهاست.
2️⃣در میان زمانها، برخی ایام از ویژگیهای خاصی برخوردارند، مانند ماه مبارک رمضان، رجب، شعبان، دهۀ اول ذیحجه. در میان این ماهها نیز برخی روزها و شبها بسیار خاص هستند مانند شب قدر، شب و روز مبعث و شب نیمۀ شعبان. به طور کلی، وقتی برای یک ماه، روز یا شب، اعمال عبادی ویژه ای ذکر می شود، نشان از رحمت خاص خداوند در آن زمان دارد.
3️⃣کسی که اعمالش در ماه رجب مانند قبل از آن است، اعمالش در شب نیمۀ شعبان مانند شب چهارده شعبان است و ...، حال آنکه خداوند متعال رحمت خاصش را فراهم کرده، بدین معناست که این رحمت خاص را پس می زند و این چیزی غیر از ناسپاسی نیست. سپاسگذاری نسبت به این ایام چنین محقق می شود که اعمال انسان در این ایام بیشتر از دیگر ایام باشد.
4️⃣منشأ این ناسپاسی چیزی نیست جز اینکه یا وعده های الهی نسبت به رحمت خاص در چنین ایامی را صادق نمی داند، یا آنکه خود را بی نیاز از این رحمت می داند یا آنکه به طور کلی، باوری نسبت به تأثیر عمل خود در سعادت اخروی ندارد یا آنکه اساساً باورش نسبت به آخرت و حیات جاودانه راسخ نیست.
😔منشأ هر چه باشد، ناسپاسی مُحرز و قطعی است.
#ماه_شعبان
#ناسپاسی_نسبت_به_ماه_شعبان
✅به کانال یادداشتهای اعتقادی بپیوندید:
🆔@faryab110
📌در قرآن آمده که به معبودهای مشرکان ناسزا نگویید(انعام، 108) ولی پیامبر وقتی مکه را فتح کرد، بت های آن را منهدم کرد. آیا عمل پیامبر بر خلاف منطق قرآن نیست که حتی از ناسزاگویی نسبت به بتها نهی میکرد؟
✍️ پاسخ
1️⃣منع از ناسزاگویی به بتها از این جهت است که اولاً ناسزاگویی به خودی خود عملی زشت است، ضمن آنکه مسلمانان وقتی دلیل منطقی بر عقایدشان دارند، نباید از فحش استفاده کنند؛ بعلاوه این کار می تواند منجر به ناسزاگویی مشرکان به خداوند متعال شود. بنابراین، ناسزاگویی نه لازم است و نه شایسته.
2️⃣کار پیامبر ـ یعنی شکستن بتها ـ به نحوی مبتنی بر سیره عقلاست. هرگاه یک نظام سیاسی، نظام سیاسی دیگری را ساقط می کند و خود روی کار می آید، نمادهای آن نظام پیشین را که تقابل ذاتی با خود دارند، از میان بر میدارد. چنانکه وقتی انقلاب اسلامی در ایران پیروز شد، مردم مجسمه شاه پهلوی را به زیر کشیدند، سرود ملی و حتی ترکیب پرچم را نیز تغییر دادند.
3️⃣پیامبر، منادی توحید است و باید تمام تلاش خود را معطوف به گسترش اندیشهی توحیدی در جامعه اسلامی سازد. اندیشهی توحیدی در تقابل کامل با اندیشهی شرک محوری است.
4️⃣روشن است که نگهداری بتها در جامعهای که بر محور توحید شکل میگیرد، امری غیر منطقی است و با توحید محور بودن آن ناسازگار است. ازاینرو منهدم ساختن این بتها که در کعبه بودند، بسیار طبیعی و منطقی است. بنابراین، این کار هم لازم است و هم شایسته، به خلاف ناسزاگویی که نه لازم است و نه شایسته.
#قرآن
#سوره_انعام_آیه_۱۰۸
#به_معبودهای_مشرکان_ناسزا_نگویید
#آیا_شکستن_بتها_توسط_پیامبر_مخالف_منطق_قرآن_است
✅به کانال یادداشتهای اعتقادی بپیوندید:
🆔@faryab110
📌اگر کار حرام، چیزی است که دارای مفسده واقعی است، پس چگونه حضرت عیسی علیه السلام برخی از آنچه را بر یهود حرام بود، حلال کرد؟
✍️پاسخ
1️⃣قرآن کریم از قول حضرت عیسی علیه السلام می فرماید: «و [مى گويد: «آمده ام تا] تورات را كه پيش از من [نازل شده] است تصديق كننده باشم، و تا پاره اى از آنچه را كه بر شما حرام گرديده، براى شما حلال كنم» (آل عمران، 50)
2️⃣اگر چیزی حرام باشد، به این معناست که دارای مفسدۀ ذاتی و واقعی بوده است. اگر آنچه بر قوم یهود حرام بوده، ذاتاً و واقعاً دارای مفسده بوده، چگونه حضرت عیسی علیه السلام توانسته آن چیز مفسده دار را حلال کند؟
3️⃣در پاسخ باید گفت، گاهی استفاده از چیزی که دارای مفسده نیست، به دلیلی خاص و به طور موقت برای کسانی ممنوع اعلام می شود. مانند اینکه در ایام امتحان، استفاده از گوشی را برای فرزندانمان محدود یا ممنوع می کنیم.
4️⃣ آنچه بر قوم یهود حرام شده بود، ذاتاً دارای مفسده نبوده، بلکه به دلیل ظلمی که یهود انجام دادند، به طور موقت بر آنها حرام شد. شاهد این ادعا آیۀ 160 سورۀ نساء است که می فرماید: : «فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذِينَ هادُوا حَرَّمْنا عَلَيْهِمْ طَيِّباتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ:" به خاطر ظلم و ستم يهود، پاره اى از نعمتهاى پاكيزه را كه بر آنها حلال شده بود تحريم كرديم». پس از سپری شدن دوران محرومیت، حضرت عیسی علیه السلام این منع را از آنها برداشت.
5️⃣افزون بر این، مانعی ندارد که چیزی تا دورانی مفسده داشته باشد و حرام باشد، ولی با تغییر شرایط آن مفسده برداشته و آن چیز هم حلال شود. مثلاً برای انسانی که سرما خورده، خوردن ترشیجات ضرر و مفسده دارد، ولی با برطرف شدن بیماری، خوردن ترشیجات ضرر ندارد.
#قرآن
#سوره_آل_عمران_آیه_۵۰
#دلیل_حلال_کردن_برخی_محرمات_بر_یهود_توسط_حضرت_عیسی_ع
✅به کانال یادداشتهای اعتقادی بپیوندید:
🆔@faryab110
با سلام خدمت دوستان گرامی و عزیز
از امشب یادداشتهای کانال به آشنایی با دین خودساختۀ بهائیت و نقد آن اختصاص پیدا می کند. لطفاً همراه باشید و علاقمندان را دعوت بفرمایید.
📌بهائیت چگونه پدید آمد؟
✍️پاسخ
1️⃣بهائیت کمتر از 200 سال است که به عنوان دین مطرح شده است، ولی پراکندگی جمعیتی آن در دنیا چشمگیر است و در پنج قارۀ جهان و در 218 کشور دنیا طرفدار دارد. این دین که از ایران شکل گرفت، امروزه کمتر از 500 هزار جمعیت در ایران دارد، ولی برخی روستاهای ایران در مازندران، اصفهان و خراسان جنوبی اغلب جمعیتشان بهایی هستند.
2️⃣برای شناخت منشأ پیدایش بهائیت باید از فرقۀ شیخیه شروع کرد و آنگاه به بابیه و سپس به بهائیت رسید. مؤسس فرقۀ شیخیه، شیخ احمد احسایی بود که حدود 200 سال پیش از دنیا رفت. مهمترین کتاب او «شرح زیارت جامعه کبیره» است. شاگرد اصلی او نیز شیخ کاظم رشتی بود.
3️⃣نکتۀ محوری اعتقادات شیخ احمد احسایی که در شکل گیری بابیه و سپس بهائیت تأثیر داشت، اعتقاد به «رکن رابع» بود. او اصول دین را چهار چیز می دانست: توحید، نبوت، امامت و رکن رابع. منظور از رکن رابع، همان شیعه کاملی است که واسطۀ فیض میان امام و امت است که در هر دوره ای وجود دارد.
4️⃣آموزۀ رکن رابع دست آویزی برای سیدعلی محمد شیرازی (معروف به باب) شد که در سن 24 سالگی در سال 1260 قمری خود را مصداق همان رکن رابع، باب و واسطۀ میان امام زمان علیه السلام با امت معرفی کند و آئین بابیت با این ادعا شکل گرفت. بهائیان او را یکی از پیشوایان فکری خود دانسته و از به عنوان نقطۀ اولی یاد می کنند.
5️⃣باب، در ادامه، ادعای مهدویت و نیز نبوت داشت. او هرچند در مناظره ای که با عالمان شیراز داشت، از سخنانش توبه کرد، و سپس توبه نامه نوشت، ولی در ادامه به مسیر سابقش ادامه داد تا اینکه به وسیلۀ امیرکبیر به اعدام محکوم شد و در سال 1266 قمری در تبریز تیرباران شد. مهمترین کتاب او «بیان» است که بابیان از آن به عظمت یاد می کنند. او در این کتاب از پیروانش می خواهد که جز این کتاب و هر چه به آن مربوط است، کتاب دیگری نخوانند.
ادامه دارد ....
#بهائیت
#چگونگی_شکل_گیری_بهائیت
✅به کانال یادداشتهای اعتقادی بپیوندید:
🆔@faryab110