#فریادنهاوند
عناوين فصول نهگانه اين کتاب عبارتند از:
1. مباحث مقدماتي
2. چيستي علوم انساني
3. چيستي #علوم_انساني_اسلامي
4. موافقان علوم انساني اسلامي
5. مباني فلسفي علوم انساني اسلامي
6. روش تحقيق در علوم انساني اسلامي
7. نقش نظام ارزشي در علوم انساني
8. بررسي ادله مخالفان علوم انساني اسلامي
9. علوم انساني اسلامي، واقعبيني و آزادانديشي
🔸دانلود نسخه الکترونیکی کتاب"مبانی علوم انسانی اسلامی" استاد احمدحسین شریفی از طریق نرم افزار پاتوق کتاب
http://patogh.mobi/s/b/17200
♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️
با پایگاه خبری فریاد نهاوند در پیام رسانهای زیر همراه باشید :
🔹تلگرام :
https://t.me/joinchat/AAAAAECBtFqQL9_lNzvtzw
🔹 سروش:
http://sapp.ir/faryade.nahavand
🔹 ایتا:
@faryadnahavand
🌐 وب سایت :
www.faryadenahavand.ir
#فریادنهاوند
🔰«علوم انساني اسلامي» و «انقلاب اسلامي»
🖊احمدحسين شريفي
🔸به اعتقاد من، اين يک خبط و خطاي تاريخي بزرگ است که بعضاً حتي از تاريخدانان مدعي، شاهديم که ميپندارند، ايدة اسلاميسازي علوم انساني، محصول انقلاب اسلامي است.
🔸آگاهان از اين ايده، به خوبي ميدانند که اصل ايده «#علوم_انساني_اسلامي» ربطي به انقلاب اسلامي ندارد؛ يعني مولود #انقلاب_اسلامي نيست؛ بلکه به يک معنا، نهضت اسلامي مردم ايران، دست کم در دو حلقه از حلقات پنجگانة خود (يعني انقلاب اسلامي و نظام اسلامي)، الگو و نمونهاي از نظريهپردازي اسلامي در انديشه سياسي و حقوقي بوده است. کافي است که به سخنان رهبر کبير انقلاب اسلامي، #امام_خميني(ره)، در اين زمينه توجه شود. به عنوان نمونه، در تاريخ 9 آذر 58 در مصاحبه با هفتهنامه آمريکايي تايم(صحيفه، ج11، ص160) در پاسخ به اين سؤال که [شما زندگى خيلى منزوى داشتيد، شما اقتصاد جديد و حقوق روابط بين المللى را مطالعه نكردهايد. تحصيل شما مربوط به علوم الهى است، شما در سياست و گرفتن و دادن يك زندگى اجتماعى درگير نبودهايد. آيا اين در ذهن شما اين شك را به وجود نمىآورد كه ممكن است عواملى در اين معادله باشد كه شما نمىتوانيد درك كنيد؟] ميفرمايد:
🌹«ما معادله جهانى و معيارهاى اجتماعى و سياسىاى كه تا به حال به واسطه آن تمام مسائل جهان سنجيده مىشده است را شكستهايم. ما خود چارچوب جديدى ساختهايم كه در آن عدل را ملاك دفاع و ظلم را ملاك حمله گرفتهايم. از هر عادلى دفاع مىكنيم و بر هر ظالمى مىتازيم، حال شما اسمش را هر چه مىخواهيد بگذاريد. ما اين سنگ را بنا خواهيم گذاشت. اميد است كسانى پيدا شوند كه ساختمان بزرگ سازمان ملل و شوراى امنيت و ساير سازمانها و شوراها را بر اين پايه بنا كنند، نه بر پايه نفوذ سرمايهداران و قدرتمندان كه هر موقعى كه خواستند هر كسى را محكوم كنند، بلافاصله محكوم نمايند. آرى با ضوابط شما من هيچ نمىدانم و بهتر است كه ندانم.»
🔸در عين حال نبايد اين حقيقت را ناديده گرفت که انقلاب اسلامي موجي تازه و اميدي واقعبينانه در اين عرصه ايجاد کرده است. انقلاب اسلامي موجب شده است که هم «نياز بيشتري به اين ايده احساس شود» و هم «مدافعان جديتر و اميدوارتري» پيدا کند. توضيح آنکه:
🔸از طرفي، صرفنظر از نقدهاي بنياني به علوم انساني رايج؛ همگان شاهد آشکارشدن ناکارآمدي نظريههاي علوم انساني غربي در عرصههاي مختلف مديريتي، اقتصادي، سياسي، روانشناختي، و ... هستيم. و همين مسأله برخي از مديران دورانديش و دلسوز ما را به فکر واداشته است که نميتوانند و نميبايد به چنان نظريههايي دلگرم و پشتگرم باشند.
🔸و از طرفي، نخبگان علمي و همچنين عامه مردم هم وقتي مديران ليبرالمآب و دلسپردة غرب و انديشههاي ليبراليستي را در کنار مديران جهادي و ولايي با هم مقايسه ميکنند، ناکارآمدي و پرروريي دستة اول؛ و کارآمدي و فروتني دستة دوم را کاملاً احساس ميکنند و از نظر ذهني انتظار دارند در حوزههاي مختلف ادارة جامعه چنين نگاهها و ايدههايي نقشآفريني کنند؛ وقتي مدير جهادي ما، با کمترين هزينهها، ماهواره و موشک نقطهزن و ناوچه و زيردريايي و پهباد زيردريايي و اژدرهاي حبابساز توليد ميکند و خلاصه ما را در مرزهاي دانش روز دنيا قرار ميدهد؛ اما مديران ليبرال با ميلياردها دلار هزينه، توانايي توليد يک ماشين پرايد با کيفيت را هم ندارند؛ ناکارآمدي مديريتهاي غربزده براي جامعه ما، بيش از پيش مشهود و معلوم شده است.
🔸و بالاخره از جهت سومي نيز مدافعان اين ايده، به پشتوانة اميدي که انقلاب اسلامي براي تحقق ايدههاي اسلامي ايجاد کرده است؛ عليرغم همه بيمهريهاي مديران ارشد کشور، با جديت بيشتري مشغول تحقيق و نظريهپردازي در اين عرصه شدهاند.
#من_ماسک_میزنم😷
📣 📣 📣 📣 📣 📣 📣 📣 📣 📣
با پایگاه خبری فریاد نهاوند در پیام رسانهای زیر همراه باشید :
🔹تلگرام :
https://t.me/joinchat/AAAAAECBtFqQL9_lNzvtzw
🔹 سروش:
http://sapp.ir/faryade.nahavand
🔹 ایتا:
@faryadnahavand
🌐 وب سایت :
www.faryadenahavand.ir
#فریادنهــــــــــاوند
✔️نقدی بر کوتاهنوشت دکتر مصلح با عنوان «علوم انسانی اسلامی» و «آیتالله محمدتقی مصباح»
🖊حجت الاسلام والمسلمین دکتراحمدحسین شریفی
جناب دکتر علیاصغر مصلح استاد دانشگاه علامه طباطبائی در کوتاهنوشتی ضمن اعتراض به نامگذاری روز رحلت #علامه_مصباح یزدی (۱۲ دی ماه) به روز «علوم انسانی اسلامی»، نکاتی بیان کرده است که بررسی آنها نیازمند فرصتی فراخ است.
در عین حال، ضمن دعوت از ایشان برای حضور در یک مناظره و گفتگوی علمی در این موضوع، در هر مکانی که صلاح میدانند، به اختصار چند نکته را متذکر میشوم:
نکته اول: نوشتهاند: «آیتالله مصباح درکی سطحی و مخدوش از فرهنگ و تمدن غرب داشت» پیشفرض این سخن آن است که شرط طرح ایده #علوم_انسانی_اسلامی این است که درکی عمیق و درست از فرهنگ و تمدن غرب داشته باشیم! روشن است که این پیشفرض، بدیهی نیست! بلکه نیاز به اثبات دارد و ایشان هیچ دلیلی برای اثبات آن بیان نکردهاند! همچنین هیچ توضیحی ندادهاند که به چه دلیل و با استناد به چه شواهدی درک آیتالله مصباح را از آنچه که فرهنگ و تمدن غرب مینامند، سطحی و مخدوش میدانند! ای کاش به جای این سخنان نادقیق و ناسنجیدنی، مورد یا مواردی از سخنان ایشان را برای اثبات مدعای خود ذکر میکردند!
نکته دوم: گفتهاند نظرات آیتالله مصباح «درباره علوم انسانی در حدّ سفارشهایی اخلاقی یا نظراتی کلی و انتزاعی بود.» اولاً، خوب است جناب ایشان بدانند که ایده «علوم انسانی اسلامی» بحثی ناظر به «فلسفه علوم انسانی» است و نه «مسألهای از مسائل علوم انسانی»! ثانیاً نمیدانم جناب ایشان چه فهمی از «علوم انسانی» دارند و چه میزان از آثار علامه مصباح را مطالعه کردهاند که چنین قضاوتی را درباره ایدههای ایشان در علوم انسانی دارند. آیا اطلاعی از اندیشههای ابتکاری ایشان در انسانشناسی اسلامی، حقوق اسلامی، اخلاق اسلامی، تعلیم و تربیت اسلامی، مدیریت اسلامی و امثال آن دارند و با این حال همه آنها را «صرفاً سفارشهایی اخلاقی یا نظراتی کلی و انتزاعی» میدانند؟! فی المثل آیا نظریه تعلیم و تربیت اسلامی علامه مصباح را صرفاً سفارشی اخلاقی میدانند؟!
نکته سوم: گفتهاند علامه مصباح درک درستی از نظریه «ادراکات اعتباری علامه طباطبائی» نداشته است! برای اینکه میزان درستی این سخن را بتوانیم بسنجیم کمترین انتظار از جناب دکتر مصلح این است که اولاً، «درک درست» از نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبائی را مشخص کنند! ثانیاً «معیار درستی درک خودشان» را بیان کنند؛ ثالثاً، معیار نادرستی درکهای دیگران را تعیین کنند. رابعاً، درک علامه مصباح از این نظریه را تقریر کنند؛ خامساً، معیار درستی فهم خودشان از نظریه علامه مصباح را بیان کنند و در گام ششم مشخص کنند که درک علامه مصباح از نظریه علامه طباطبائی نادرست بوده است!
نکته چهارم: گفتهاند عنوان «علوم انسانی اسلامی» در حد یک «تمنا و درخواست» است و یا «ترکیبی متناقض»! چنین سخنی نشان میدهد که ایشان از ادبیات تولید شده درباره این ایده در چندین دهه اخیر، مطلع نبوده و نیستند. تقاضا میکنم دست کم کتاب «رابطه علم و دین» علامه مصباح را، به عنوان یکی از پرشمار کتابهایی که در این موضوع نگاشته شده است، مطالعه کنند و سپس درباره این قضاوت خود به داوری بنشینند!
نکته پنجم: گفتهاند آیتالله مصباح «تصور میکرد که با قدرت عریان و فرمایشی میتوان علوم انسانی را دگرگون ساخت و به خدمت گرفت.» این هم نشان میدهد که متأسفانه جناب ایشان هیچ (یعنی هیچ) اطلاعی از اندیشهها و اقدامات علامه مصباح درباره علوم انسانی اسلامی ندارند! این نسبت چه تناسبی با اقدامات و اندیشههای کسی دارد که نزدیک به پنج دهه از عمر خود را (از سال ۱۳۵۳ تا واپسین روزهای عمرشان) صرف تأسیس نهادهای علمی و آموزش و پژوهش و تربیت دانشجو و پژوهشگر در این موضوع کرده است؟!
نکته ششم: نوشتهاند «اگر ضرورتاً امر دائر بر تعیین روزی با عنوان روز «علوم انسانی اسلامی» باشد، حضرت آیتالله جوادی آملی احقّ عالمان معاصر برای چنین عنوانی است». این بنده مفتخر به تلمذ در محضر آیتالله جوادی آملی بودهام؛ اما این سخن نشان میدهد متاسفانه ایشان اطلاعی از اندیشههای آیتالله جوادی هم ندارند. ای کاش یک بار، فقط یک بار، مهمترین کتاب ایشان در این موضوع یعنی «منزلت عقل در هندسه معرفت دینی» را مطالعه میکردند تا متوجه میشدند اساساً ایده و دغدغه اصلی ایشان در «علم دینی»، علوم طبیعی دینی است و نه علوم انسانی دینی!
🔻مجدداً آمادگی خود را برای گفتگو و مناظرهای علمی با جناب دکتر مصلح در موضوع ایده علوم انسانی اسلامی و بررسی دیدگاههای علامه مصباح یزدی اعلام میکنم. تعیین مکان و زمان این گفتگو را بر عهده جناب دکتر مصلح میگذارم.
@faryadnahavand