#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
♦️به روایت
🍃ماجرای اقامه نماز #سردار_سلیمانی در کاخ کرملین قبل از دیدار با #پوتین
ابراهیم شهریاری ماجرای نماز سپهبد شهید سلیمانی را که در کاخ کرملین اقامه کرد، نقل میکند؛
در بخشی از کتاب📖 «سلیمانی عزیز» که روایتگر خاطراتی متفاوت و خوانده نشده از #سپهبد_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی است
در این خاطره آمده است:
وقت نماز بود، زدیم بغل، گفتم: «حاجی قبول باشه.»
گفت: «خدا قبول کنه، انشاءاللّه🤲🏻.»
نگاهم کرد و گفت: «ابراهیم!»
ــ نمازی خواندم که در طول عمرم در #جبهه نخواندم.
به حاج قاسم گفتم: حاج آقا شما همهی نمازهایتان قبول است.💚
قصه نماز خوانده شده حاج قاسم فرق میکرد.
به کاخ کرملین رفته بود و با پوتین قرار داشت. تا رئیسجمهور روسیه🇷🇺 برسد وقت اذان شد.
حاجی هم بلند شد. اذان و اقامهاش را گفت. صدایش در سالن پیچید، بعد هم به نماز ایستاد. همه نگاهش میکردند. میگفت: در طول عمرش همچین لذتی از نماز نبرده بوده.😇
پایان نماز پیشانیاش را روی مهر📿 گذاشت.
به خدای خودش گفت: «خدایا این بود کرامت تو♥️، یک روزی در کاخ کرملین برای نابودی اسلام نقشه میکشیدند، حالا منِ #قاسم_سلیمانی آمدم اینجا نماز خواندم.»
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🟢خواب #سردار_سلیمانی پس از #شهادت_سردار_مهدی_زین_الدین:
هیجانزده پرسیدم: «آقا مهدی مگه تو #شهید نشدی؟همین چند وقت پیش، توی جادهی سردشت...»
حرفم را نیمهتمام گذاشت.
اخم كوتاهی كرد و چین به پیشانیاش افتاد. بعد باخنده گفت: «من توی جلسههاتون میام. مثل اینكه هنوز باور نكردی #شهدا زندهن.»
عجله داشت،میخواست برود.
یك باردیگر چهرهی درخشانش را كاویدم. حرف با گریه از گلویم بیرون ریخت:
«پس حالا كه میخوای بری، لااقل یه پیغامی چیزی بده تا به رزمندهها برسونم»
رویم را زمین نزد.
قاسم، من خیلی كار دارم، باید برم. هرچی میگم زود بنویس.
هولهولكی گشتم دنبال كاغذ. یك برگهی كوچك پیدا كردم. فوری خودكارم را از جیبم درآوردم و گفتم: «بفرما برادر! بگو تا بنویسم»
بنویس: «سلام، من در جمع شما هستم»
همین چند كلمه را بیشتر نگفت. موقع خداحافظی، با لحنی كه چاشنیِ التماس داشت، گفتم: «بیزحمت زیر نوشته رو امضا كن.» برگه را گرفت و امضا كرد.
كنارش نوشت: «#سید_مهدی_زین_الدین» نگاهی بهتزده به امضا و نوشتهی زیرش كردم. باتعجب پرسیدم: «چی نوشتی آقامهدی؟ تو كه سید نبودی!»
اینجا بهم مقام سیادت دادن.
از خواب پریدم. موج صدای آقامهدی هنوز توی گوشم بود؛
«سلام، من در جمع شما هستم»
📚برشی از کتاب "تنها؛ زیر باران"
روایتی از حاج قاسم سلیمانی درباره شهید مهدی زین الدین..