eitaa logo
فرزندان علامه
2.9هزار دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
4.2هزار ویدیو
6 فایل
ارتباط با مدیر کانال @yamahdey9z آپارات بزودی از کانال دوم ما دیدن کنید 👇 کانال کتابخانه صوتی https://eitaa.com/farzandane_allame اینستاگرام https://instagram.com/moalemashna?utm_medium=copy_link
مشاهده در ایتا
دانلود
⚡️حکایات و حکمتها ⭕️جوانی که در مسجد چرت می زد! ✍️رسول خدا صلى الله عليه و آله نماز بامداد را با مردم گزارد و به جوانى در مسجد نگاه كرد كه چرت مى زد و سر به زير داشت، رنگش زرد شده بود و تنش لاغر و ديده هايش به گودى نشسته بود. به او فرمود: چگونه صبح كردى؟ گفت: يا رسول اللّه در حال يقين. رسول خدا صلى الله عليه و آله از گفته او در شگفت شد و فرمود: براى هر يقينى حقيقت و علامتى است، حقيقت يقين تو چيست؟ جواب داد: يقين من آن است كه مرا در غم فرو برده و شبم را به بى خوابى كشيده و روز گرمم را به تحمّل تشنگى واداشته، جانم از دنيا و آنچه در اوست به تنگ آمده و روى گردان شده تا جايى كه مى بينم عرش خداوندم براى حساب برپاست و همه مردم بر آن محشورند و من در ميان آنانم، گويا مى نگرم به اهل بهشت كه در نعمت اند و با يكديگر در تعارف و به پشتى ها تكيه زده اند و گويا مى نگرم دوزخيان را كه زير شكنجهايند و فرياد مى كنند! خيال مى كنى من الآن لغزه آتش دوزخ را مى شنوم كه در گوشم مى گردد و مى چرخد. رسول خدا صلى الله عليه و آله به اصحابش فرمود: اين بنده اى است كه خدا دلش را به نور ايمان روشن كرده. سپس فرمود: اى جوان! آنچه دارى از آن با شدت نگهدارى كن. سپس جوان گفت: يا رسول اللّه! دعا كن كه به همراه تو شربت شهادت بنوشم، پيامبر صلى الله عليه و آله برايش دعا كرد، چيزى نگذشت كه در يكى از جنگ ها پس از نه تن شهيد شد و او نفر دهم بود . 📚برگرفته از کتاب عرفان اسلامى، ج 13 نوشته استاد حسین انصاریان 💠@farzandaneallame
⚡️حکایات و حکمتها ⭕️چرا عذاب نازل نمى‏شود؟ حضرت رضا عليه السلام فرمود: خداوند يك منادى دارد، يك شب و روز فرياد مى‌زند: اى بندگان خدا! از حركت به سوى نافرمانيها بايستيد، بايستيد كه اگر چهارپايان چرنده و كودكان شيرخوار و پيران ركوع كننده نبودند، عذابى بر شما فرو مى‌ريخت كه نرم و كوبيده شويد. 📚 پایگاه عرفان 💠@farzandaneallame
⚡️حکایات و حکمتها ⭕️آنقدر گفت تا غش كرد ✍️يحيى بن بسطام مى‌گويد: شاهد مجلس شعوانه- آن زنى كه به حقيقت توبه كرده بود- بودم، گريه و ناله‌اش شنيده مى‌شد، به دوستم گفتم: او را تنها ببينم و بگويم: به خود رحم كن و اين قدر نفس را آزار مده! گفت: اين تو و اين‌هم اين زن عابده. به نزد او آمديم، من به او گفتم: اگر با نفس مدارا مى‌كردى و از گريه‌ات مى‌كاستى بهتر بود. گريه كرد و گفت: دوست دارم آن قدر گريه كنم تا اشكم تمام شود، آن گاه خون بگريم تا حدّى كه قطره‌اى خون در جوارحم نماند، من كجا و گريه؟ من كجا و گريه؟ آن قدر گفت تا غش كرد! 📚 پایگاه عرفان 👌 💠@farzandaneallame
⚡️حکایات و حکمتها ⭕️خبر دادن به ثواب بيشتر ✍️راوى مى‌گويد: سالى براى حج آماده شدم، خدمت حضرت صادق عليه السلام رسيدم. فرمود: قصد كجا دارى؟ گفتم: حج. فرمود: مى‌دانى براى حاجى چه اندازه از ثواب است؟ عرضه داشتم: نمى‌دانم برايم بگو. فرمود: هرگاه عبد هفت مرتبه خانه را طواف كند و دو ركعت نماز به جاى آورد و صفا و مروه را سعى كند، خداوند بزرگ شش هزار حسنه به او عنايت مى‌كند و شش هزار سيئه از او محو مى‌نمايد و شش هزار درجه به او مى‌افزايد و شش هزار حاجت از او روا مى‌كند، آن هم حاجت دنيا و آخرت. عرض كردم: فدايت شوم، خيلى ثواب است. فرمود: به ثواب بيشتر از اين تو را خبر دهم؟ عرض كردم: آرى. 🔴فرمود: قضاى حاجت انسان مؤمنى بالاتر از حج و حج و حج و خلاصه تا ده برابر حج است!! 🌐 پایگاه عرفان 💠@farzandaneallame
⚡️حکایات و حکمتها ⭕️از على آموز اخلاص عمل‏ ✍️على عليه السلام اعبد مردم و سيد عابدين و مصباح متهجدين بود، نمازش از همه كس بيشتر و روزه‌اش فزون‌تر بود، تمام بندگان الهى از آن جناب نماز شب و ملازمت در اقامت نوافل را آموختند و شمع يقين را در راه دين از مشعل او افروختند. پيشانى نورانى‌اش از كثرت سجود پينه كرده بود و محافظت آن بزرگوار بر اداى نوافل به حدى بود كه نوشته‌اند: در ليلة الهرير در جنگ صفين در بين دو لشكر نطعى برايش گسترده بودند و بر آن نماز مى‌كرد و تير از راست و چپ او مى‌گذشت و بر زمين مى‌آمد و ابداً آن حضرت را تزلزلى نبود و وحشتى در ساحت وجود مقدسش راه نداشت؛ به هنگام شب آن چنان در عبادت و گريه غرق بود كه گاهى غش مى‌كرد. 🌐 پایگاه عرفان 💠@farzandaneallame
⚡️حکایات و حکمتها ⭕️شايد برنگردد ✍️بعضى از ياران ابوالدرداء به درب خانه‌اش آمدند و از همسر او پرسيدند كه او كجاست؟ گفت: بيرون رفته است. گفتند: كى مى‌آيد؟ گفت: چه سؤالى است؟ كسى كه روحش و جانش به دست ديگرى است، كى بر مى‌گردد؟ كسى كه مالك خود نسبت به نفع و ضررى نيست؟! 🌐 پایگاه عرفان 💠@farzandaneallame
⚡️حکایات و حکمتها ⭕️تواضع امام حسین(ع) در برابر كارگران ✍️نقل شده است که روزي حضرت تعدادي از كارگران فقير و كم درآمد را مشاهده كرد كه سفرة خود را پهن كردند تا غذا بخورند. در اين سفره چيزي به جز خرده‌های نان يافت نمي‌شد. كارگران نيز متوجّه حضور حضرت شدند. يكي از كارگران گفت: از غذا ميل نكنيد تا من حضرت را براي خوردن غذا دعوت كنم. آنان گفتند: مقام امام حسين(ع) بسيار عظيم است، آيا با اين مقام والا بر سر سفره ما حاضر مي‌شود؟ آن كارگر گفت: شما به خوبي ايشان را نمي‌شناسيد، حضرت انسان بسیار متواضعي است. سپس از جا برخاست و به حضرت عرض كرد: مولاي من! آيا با ما غذا ميل مي‌كنيد؟ حضرت بلافاصله از مركب پياده شد و بر سر سفره نشست و فرمود: اگر این غذای شما صدقه نبود، هر آینه از آن می‌خوردم(اشاره به این نکته که صدقه بر ما اهل‌بیت(ع) حرام است) و سپس حضرت فرمود: آيا دعوت مرا اجابت كرده و به منزلم مي‌آييد؟ كارگران با خوشحالي دعوت حضرت را پذيرفتند و به همراه ايشان وارد منزل شدند. حضرت دستور دادند براي آنان غذاي مناسب تهیه کنند بعد از صرف غذا حضرت به همه‌ آنان مقداري لباس و درهم داد.»[1] 🔴اين حكايات مي‌تواند درس عبرتي براي همگان باشد كه با فقيران و زيردستان به خوبي رفتار نموده و به چشم حقارت به آنان نگاه نکنیم و با مجالست دائم با آنها و رفع مشکلات آنها سیره رفتاری آن حضرت را الگوی زندگی خود قرار دهیم. ----------------------------------------------------------------- [1]. المناقب«ابن‌شهر‌آشوب»:4/66؛ «و من تواضعه أنه مرّ بمساكين و هم يأكلون كسراً لهم على كساء فسلّم عليهم فدعوه إلى طعامهم فجلس معهم و قال لو لا أنه صدقة لأكلت معكم ثم قال قوموا إلى منزلي فأطعمهم و كساهم و أمر لهم بدراهم.» برگرفته از کتاب آئین اشک و عزا در سوگ سیدالشهدا(ع) نوشته استاد حسین انصاریان 🌐 پایگاه عرفان 💠@farzandaneallame
⚡️حکایات و حکمتها ⭕️به هنگام خشم مراقب باش‏ ✍️نقل مى‌كنند: ابليس به نظر عبداللّه بن حنظله آمد و گفت: مى‌خواهم چيزى به تو بياموزم! عبداللّه گفت: هيچ حاجتى به آموختن از تو ندارم. گفت: عبداللّه! دقت كن اگر مطلبم خير بود قبول كن ورنه مرا از خود بران. اى پسر حنظله! از غيرخدا تقاضا و تمنّا نداشته باش و به‌ هنگام خشم مواظب باش كه به كجا كشيده مى‌شوى ! 💠@farzandaneallame
⚡️حکایات و حکمتها ⭕️علامت نياز خواجه‌اى براى خريدن غلام به بازار رفت، يكى از غلامان، بسيار از خود تعريف كرد و گفت: من محاسن زيادى دارم و يكى از آن‌ها اين است كه نيازهاى خواجه را بدون آن‌كه بگويد درك مى‌كنم. خواجه او را خريد و به خانه برد. پس از چند روزى خواجه تشنه شد، اما هرچه منتظر نشست غلام آبى نياورد. بر غلام بانگ زد كه تشنه‌ام آبى بياور، اما او پاسخ نداد و حركتى نكرد، تا آن كه خواجه از تشنگى برخاست و كوزه‌اى آب را به چنگ آورد و نوشيد، آن گاه غلام گفت: اى خواجه! اكنون بر من معلوم شد كه تشنه‌اى زيرا علامت نياز به چيزى حركت در رفع آن است‌. 🌐پایگاه عرفان 💠@farzandaneallame
⚡️حکایات و حکمتها ⭕️شاید عمل‌های من هم مثل این پارچه پر از عیب باشد! ✍️از عطای سلمی که یکی از مشاهیر اهل حال است نقل شده که: در اوایل حال، نساجی داشته و از آن شغل کسب معاش می‌نموده. روزی پارچه‌ای بافت، پارچه‌ای که برای بافت آن وقت بسیار صرف کرده بود و نهایت دقّت را در آن به کار برده بود و اعتقاد داشت در نهایت محکمی و خوبی است. پارچه را به بازار می‌برد و به بزّازی که متخصّص پارچه و قیمت بود ارائه می‌کند، بزّاز از قیمتی که عطا در نظر داشت کم‌تر قیمت می‌کند؛ زیرا عیوبی در پارچه بود که بزاز به آن اشاره می‌کند در حالی که آن عیوب از دید عطا دور مانده بود. عطا پس از علم به عیوب، در وسط بازار، شروع می‌کند به بلند گریه کردن، بزّاز از کرده پشیمان می‌شود و به عطا می‌گوید: مرا ببخش به هر قیمتی که می‌خواهی از تو می‌خرم، عطا می‌گوید: گریه من از کمی قیمت پارچه نیست، بلکه از این است که من با وجود سعی بسیاری که در بافت این پارچه کرده‌ام و به اعتقاد خود آن را بی‌عیب می‌دانستم، معیوب از آب در آمد و من از عیب آن غافل بودم، شاید عمل‌های من هم مثل این پارچه پر از عیب باشد و چون روز قیامت به نظر خبیر بصیر برسد، عیب‌هایش ظاهر گردد، در حالی که من از آن غافل بودم و آن روز چه کنم؟! 📚برگرفته از کتاب عرفان اسلامى، ج 13 نوشته استاد حسین انصاریان 💠@farzandaneallame
⚡️ حکایت جوان و پیرمرد در ماه رمضان ✍️ در ماه رمضان چند جوان، پیرمردی را دیدند کـه دور از چشم مردم غذا می‌خورد. بـه او گفتند: ای پیرمرد مگر روزه نیستی؟ 🔸پیرمرد گفت: چرا روزه‌ام، فقط آب و غذا می‌خورم. جوانان خندیدند و گفتند: واقعا؟ 🔹پیرمرد گفت: بلی، دروغ نمی‌گویم، بـه کسی بد نگاه نمی‌کنم،کسی را مسخره نمی‌کنم 🔸با کسی با دشنام سخن نمی‌گویم، کسی را آزرده نمی‌کنم چشم بـه مال کسی ندارم و… 🔹ولی چون بیماری خاصی دارم متأسفانه نمی‌توانم معده را هم روزه دارش کنم. 🔸بعد پیرمرد بـه جوانان گفت: آیا شـما هم روزه هستید؟ یکی از جوانان در حالیکه سرش را از خجالت پایین انداخته بود بـه آرامی گفت: خیر ما فقط غذا نمی‌خوریم!!! 👈👈بیاید تلاش کنیم در این ماه رمضان روزه ی کامل باشیم. 💠@farzandaneallame
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 ⚡️حکایات و حکمتها ⭕️آنچه گفتند به درد شما نمى‏‌خورد، عمل خالص كن! ✍️آيت اللّه بروجردى، يكى از اعاظم علماى شيعه و فقهاى بزرگ مذهب بود، شخصيّت ممتاز علمى و عملى ايشان باعث گشت كه در زمان وى، حوزه علميه قم از چنان عظمتى برخوردار شود كه صداى دانش و مذهب شيعه به بسيارى از كشورها برسد. نقل مى كنند: يك روز عدّه اى از علماى بلاد در محضر آيت اللّه بروجردى جمع بودند، در برابر ايشان صحبت از خدمات ارزنده آن جناب به ميان آمد و هركسى گوشه اى از برنامه هاى پراهميّت ايشان را اعم از پربار كردن فقه، عظمت دادن به حوزه، چاپ كتب علمى، تأسيس دار التّقريب، ساختن مساجد و مدارس، فرستادن مبلغ به ممالك خارجى، گوشزد مى كرد و آن جناب با دقت به آن مسائل گوش مى دادند، تنها پيرمرد عالمى كه اكثر حضار او را نمى شناختند و معلوم بود از گوشه اى از كشور به ديدن آن جناب آمده ساكت بود. آيت اللّه بروجردى به او فرمودند: شما هم چيزى بگو، ناگهان پيرمرد با حالى پر از خضوع و انكسار عرضه داشت: أَخْلِصِ الْعَمَلَ فَإِنَّ النَّاقِدَ بَصيرٌ. حضرت آيت اللّه، آنچه گفتند به درد شما نمى خورد، عمل خالص كن كه زرگرى كه بناست اعمال را محك بزند، بيدار بيدار است. 🔴نوشته اند بهت مجلس را گرفت و به پهناى صورت، اشك از دو ديدگان حضرت آيت اللّه بروجردى سرازير شد . 📚برگرفته از کتاب عرفان اسلامى، ج 13 نوشته استاد حسین انصاریان 💠@farzandaneallame